آیا من هم جزو ریاکاران و دروغگویان هستم؟ / چگونه ریاکار می شویم؟ / به محض این که بفهمیم می توانیم بپیچانیم، از فرصت استفاده می کنیم

گروه اندیشه: پژوهشی در باب ریاکاری و دروغ که توسط دنیل بتسن، انجام گرفته، حکایت از آن می کند تا زمانی که افراد با ابزار مختلف، در معرض خودآگاهی بیشتری قرار بگیرند، احتمال این که از ریاکاری و دروغ بیشتر دور شوند، بیشتر است. اما به محض این که در برابر احتمال مخفی کاری، دروغ

کد خبر : 91236
تاریخ انتشار : دوشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۳ - ۲۲:۲۲
آیا من هم جزو ریاکاران و دروغگویان هستم؟ / چگونه ریاکار می شویم؟ / به محض این که بفهمیم می توانیم بپیچانیم، از فرصت استفاده می کنیم


گروه اندیشه: پژوهشی در باب ریاکاری و دروغ که توسط دنیل بتسن، انجام گرفته، حکایت از آن می کند تا زمانی که افراد با ابزار مختلف، در معرض خودآگاهی بیشتری قرار بگیرند، احتمال این که از ریاکاری و دروغ بیشتر دور شوند، بیشتر است. اما به محض این که در برابر احتمال مخفی کاری، دروغ گفتن به خود و کلاه گذاشتن بر سر خود و دیگری قرار بگیرند، به بهانه های مختلف اقدام به پیچاندن دیگران می کنند. به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، بر اساس گزارش دکتر آذرخش مکری روان‌پزشک و دانشیار گروه روان‌پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، پژوهش بتسون که به یک اثر کلاسیک تبدیل شده و در کتاب ها و مقالات مختلف مورد استناد، بحث و بررسی واقع شده حاکی از آن است در صورتی که فرد احساس کند احتمال تشخیص دروغ گویی و ریاکاری اش  به صفر تمایل پیدا می کند، ممکن است اغلب به چنین کاری متوسل شوند. 

به گفته این استاد دانشگاه، که فایل صوتی و تصویری اش در یوتیوب منتشر شده، «مقاله آقای دنیل بتسن، Daniel Batson  و همکارانش، در سال ۱۹۹۷ در ژورنال Personality and social psychology تحت عنوان «با لحنی بسیار متفاوت» in a different voice و برملا سازی دورویی و ریاکاری اخلاقی منتشر شد که فتح بابی شد برای پژوهش های بیشتر، در مورد مقوله دروغگویی، ریاکاری اخلاقی، یا دورویی اخلاقی» 

پادکست آذرخش مکری - تهران پادکست
دکتر آذرخش مکری دانشیار گروه روان‌پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران

معنای دورویی اخلاقی

مکری در باره تعریف دورویی اخلاقی می گوید: «ریاکاری و یا دورویی اخلاقی به این معنی است که افراد با وجود آن که فاقد صفات، و فضایل اخلاقی هستند، اما تلاش می کنند خودشان را  افرادی اخلاقی و پایبند به اصول نشان بدهند. می توان گفت که کار بتسون یکی از بررسی های بسیار مشهوری است که باعث شد محققان بعدی، به راه او رفته و کارهای مشابهی را در این باره انجام بدهند و دستاوردهای بیشتری را کسب کنند.»  

او افزود: «از این منظر آشنایی با رویکرد بتسون بسیار ضروری است. نظریه بتسون دارای طراحی بسیار ساده و با کمال شگفتی، بسیار تاثیرگذار بوده است.»  

آیا من هم جزو ریاکاران و دروغگویان هستم؟ / چگونه ریاکار می شویم؟ / به محض این که بفهمیم می توانیم بپیچانیم، از فرصت استفاده می کنیم

روش انجام آزمایش

این استاد دانشگاه سپس به روش کار بتسون در باره سنجش ریاکاری پرداخت. او گفت: «به افرادابتدا واقعیت را نگفته بودند که دنبال چه هستند. از این  رو ابتدا به آنان گفتند که دنبال بررسی عواقب و نتایج تکالیف بر روی احساسات هستیم. یعنی می خواهیم احساسات شما را به سمت مثبت یا به سمت خنثی یا منفی سوق بدهیم، و بعد ببینیم که حافظه و شناخت  شما چه تغییری می کند، و از نظر فیزیولوژیک چه  اتفاق هایی در وجود شما رخ  می دهد. درصورتی که واقعا هدف شان این نبود. هدف شان این بود که ببینند انسان  ها در جریان انجام این آزمایش چقدر تقلب می کنند، چقدر جانب خودشان را می گیرند، و تا چه اندازه به فکر آن فردی هستند که قرار است همکار آنان باشد.» 

او افزود: «داستان هم به این صورت بود: گفتند شما به صورت گروه های دو نفری، اما به صورت مجزا مورد آزمایش قرار می گیرید، ولی فراموش نکنید نفر دومی در کار نیست. فقط آزمودنی تنهاست، ولی خیال می کند که قرار است آزمایش با یک نفر دیگر به  صورت همزمان انجام  بشود. سپس اعلام کردند که ما دوتا آزمایش داریم. یکی از آزمایش ها بر روی هیجان مثبت است، که یک مقدار هیجان انگیز و جذاب است و شما وارد یک بازی می شوید، که در انتهاء به شما یک سری بلیط بخت آزمایی هم به عنوان هدیه داده می شود.» 

آیا من هم جزو ریاکاران و دروغگویان هستم؟ / چگونه ریاکار می شویم؟ / به محض این که بفهمیم می توانیم بپیچانیم، از فرصت استفاده می کنیم

انتخاب از میان بلیط های بخت آزمایی و کلاس های کسل کننده

او سپس به علت هیجان انگیز بودن بلیط های بخت آزمایی اشاره می کند: «با این بلیط ها، در قرعه کشی بخت آزمانی می توانید شرکت کنید، و تا ۳۰ دلار برنده بشوید. بنابراین این بازی هم یک سری منافع دارد و همچنین هیجان انگیز است.» 

مکری در ادامه می گوید: «پرسیدند آن یکی کار چیست؟ گفتند که کار دیگر در واقع یک کار است که حوصله افراد را سر می برد. افراد را خسته می کند، قرار است که آزمودنی دیگر، در کلاس دیگری شرکت کند، این کلاس هیجانات و یادگیری، آزمودنی اول را ندارد، و پس از پایان کلاس، میزان تمرکز و واکنش های افراد، در جریان یک سخنرانی معمولی که خیلی هم جذاب نیست، مورد سنجش واقع می شود.» 

آیا من هم جزو ریاکاران و دروغگویان هستم؟ / چگونه ریاکار می شویم؟ / به محض این که بفهمیم می توانیم بپیچانیم، از فرصت استفاده می کنیم

۸۰ درصد آزمون هیجان انگیز را انتخاب کردند

مکری در ادامه با اشاره به این که «به طور طبیعی وقتی به فرد حق انتخاب می دهند، افراد دوست دارند، گزینه اول را انتخاب بکنند» گفت: «افراد مایلند در مسابقه ای شرکت بکنند که هم هیجان داشته باشد و آخرش هم ممکن است در قرعه کشی  ۳۰ دلار هم برنده شود.به همین دلیل به نفر اول گفتند که انتخاب با شماست. شما کدامیک را می خواهید انتخاب کنید؟ و کدامش را می خواهید به شریک خود یعنی کسی که با شما مورد آزمایش قرار می گیرد، بدهید؟ که البته همانطور که گفتم، نفر دومی در کار نیست.» 

این استاد دانشگاه سپس به نتیجه انتخاب افراد اشاره کرد و گفت: «۸۰ درصد اعلام کردند که بلیط بخت آزمایی را خودشان انتخاب می کنند. می شود حدس زد که انسان ها گاهی اوقات خودمحورند، گاهی اوقات دوست دارند کار جذابتر به خودشان تعلق داشته باشد، و کار سخت تر و کسل کننده و حوصله سربر را به کسی دیگر بدهند. تا این جای کار، کشف چنین موضوعی، آن چنان که باید خارق العاده نیست.از این رو بر این اساس ۱۶ نفر از ۲۰ نفر ، آن آزمونی که در آن بلیط بخت آزمایی قرار داشت و احتمال برنده شدنشان وجود داشت، انتخاب کردند.» 

آیا من هم جزو ریاکاران و دروغگویان هستم؟ / چگونه ریاکار می شویم؟ / به محض این که بفهمیم می توانیم بپیچانیم، از فرصت استفاده می کنیم

سوال از این که تا چه اندازه انتخابشان اخلاقی بود؟

مکری به قسمت دوم کار بتسون اشاره کرد که مربوط به پرسش از اخلاقی بودن انتخاب شخص بود: «اما قسمت دوم، گفتند بسیار خوب، حالا که شما این انتخاب را کرده اید، به عنوان یک بحث خودمانی، خداییش، چقدر انتخابتان اخلاقی بوده است؟ چقدر این انتخابتان، که بلیط را برای خودتان برداشتید، و آن کار کسل کننده را به شریکتان دادید، درست بود؟» 

این استاده دانشگاه سپس به پاسخ آزمایش شوندگان پرداخت و گفت:«۵ درصد گفتند که کارشان درست بوده است. به عبارت دیگر، اکثریت افراد احساس می کردند که حق با شماست، کارمان منصفانه  و اخلاقی نبود. من  زرنگی کردم، کار خوب را برای خودم برداشتم. ولی خوب، چه بکنیم؟ من سختم است، حوصله ام در کلاس سر می رود، و در این باره هم ادعای اخلاق نمی کنم. ۵ درصد تنها از کارشان دفاع کردند، ۹۵ درصد هم گفتند که  شما درست می گویید. باید بلیط را به دیگری می دادم.» 

آیا من هم جزو ریاکاران و دروغگویان هستم؟ / چگونه ریاکار می شویم؟ / به محض این که بفهمیم می توانیم بپیچانیم، از فرصت استفاده می کنیم

امتیاز دادن به رفتار انجام شده

مکری در ادامه به اتفاق بعدی پرداخت و گفت: « در مرحله بعد گفتند بیایید بین یک تا ۹، به کار اخلاقی خودت امتیاز بده. به عبارت دیگر به میزان اخلاقی بودن کارت امتیاز بده. ۹ یعنی خیلی خوب ، شاهکار اخلاقی است. و یک ، یعنی خیلی بدجنسی و بدتینتی در این رفتار وجود دارد. به طور متوسط نمره ۴.۳۸ به خودشان دادند. تا این جای کار هم باز هم چیز خاصی نیست. 

آیا من هم جزو ریاکاران و دروغگویان هستم؟ / چگونه ریاکار می شویم؟ / به محض این که بفهمیم می توانیم بپیچانیم، از فرصت استفاده می کنیم

او افزود: «اینبار آمدند پژوهش را به صورت دیگری با اشخاص دیگری  تکرار کردند. آن هم داستانش این است: گفتند همان داستان وجود دارد؛ شما یا می روید آزمون اول، که بلیط بخت آزمایی هم به عنوان هدیه می برید، که خیلی هیجان انگیز هم هست، یا به آزمون دوم می روید که باید بنشینید به یک سخنرانی کسل کننده گوش بدهید و سپس آن جا ارزیابی ات کنند. حالا کدامش را خودت بر می داری؟ و کدام اش را به نفر دوم می دهی؟ منتها صبر کن، می توانی برای این مرحله ، شیر یا خط کنی و سکه بیندازی، یعنی به طرف اجازه دادند که این وسط یک عامل سوم یعنی پرتاب سکه وارد بشود. بعد که سکه انداختید،  بر اساس همان انتخاب کنید. در این جا نتیجه چه شد؟» 

آیا من هم جزو ریاکاران و دروغگویان هستم؟ / چگونه ریاکار می شویم؟ / به محض این که بفهمیم می توانیم بپیچانیم، از فرصت استفاده می کنیم

مکری با تاکید بر این که «باز هم ۹۰ درصد افراد، آن کار هیجانی را برای خودشان برداشتند و ۱۰ درصد را به شریکشان دادند» گفت: «آن ۹۰ درصد، شرکایشان را باز هم برای آن کار خسته کننده فرستادند تا سرکلاس بنشینند و به حرف های کسل کننده گوش بدهند.» 

او افزود: «در این جا شما می توانید حدس بزنید که تقلبی صورت گرفته است. نتیجه پرتاب سکه نمی تواند تا این اندازه سوگیرانه به نفع انتخاب کنندگان، تمام شود. دانیل بتسن در این باره می گوید که دو حالت وجود دارد: یا ذاتا سکه تمایل دارد که به صاحب اش نان برساند، یا این که پرتاب کننده سکه، واقعا تقلب کرده است. که حدس می زنم که شما هم حدس دوم را می پذیرید.» 

نکته اساسی این پژوهش

مکری برای پاسخ به مساله و پرداختن به توضیح چگونگی تقلب، می پردازد که در عکس بعدی قابل مشاهده است. 

آیا من هم جزو ریاکاران و دروغگویان هستم؟ / چگونه ریاکار می شویم؟ / به محض این که بفهمیم می توانیم بپیچانیم، از فرصت استفاده می کنیم

او می گوید: «بتسون معتقد است که پرتاب کننده سکه ها اغلب و به حدس قوی ما تقلب کرده اند. زیرا امکان ندارد نتیجه پرتاب سکه، برای اکثریت ۹۰ درصدی، به نفع خودشان تمام شود. ولی وقتی باز هم ازشان پرسیدند که به نظرت این توزیع اخلاقی بود که موقعیت هیجان انگیز را برای خودت انتخاب کردی، در مقایسه با این که به دیگری یعنی شریکت ندادی؟ ۸۰ درصد گفتند، بله، اخلاقی بود. زیرا ما سکه انداختیم، و نتیجه پرتاب سکه، به نفع ما بود. در صورتی که ما می دانیم در پرتاب سکه تقلب کرده اند.» 

آیا من هم جزو ریاکاران و دروغگویان هستم؟ / چگونه ریاکار می شویم؟ / به محض این که بفهمیم می توانیم بپیچانیم، از فرصت استفاده می کنیم

او افزود: «و باز وقتی سوال یک تا ۹ را مطرح کردند، و گفتند حالا به خودت از نظر اخلاقی چه نمره ای می دهی؟ ۷.۳ نمره دادند. یعنی سه شماره، فعل و کاراکتر اخلاقی اش بالا آمد.» 

نتیجه گیری بتسون

مکری می گوید: «پیام قشنگی بتسون از این آزمایش و نتایج حاصله برداشت کرد. می گوید  وقتی انسان ها کار غیراخلاقی می کنند، اکثریت دارای این آگاهی هستند که انصاف را رعایت نمی کنند. یا دارند اجحاف، و یا خودخواهی می کنند، و فقط منافع خود را مورد توجه قرار می دهند.  اما اگر یک دستاویز بدهی، یعنی  اجازه بدهی که داستان را بر اساس آن بپیچانند، به سوی ریاکاری سوق می یابند؛ مانند پرتاب سکه که  می‌دانیم منصفانه نینداخته اند، والا ۹۰ درصد کار خوب، به خودشان  نمی افتاد. پس در این معنا لااقل تعدادی از این افراد تقلب کرده اند.» 

آیا من هم جزو ریاکاران و دروغگویان هستم؟ / چگونه ریاکار می شویم؟ / به محض این که بفهمیم می توانیم بپیچانیم، از فرصت استفاده می کنیم

او افزود: «ولی وقتی عنصری مانند سکه انداختن را وسط می آورید، انسان ها گویی عذاب وجدان، و سرزنش خودشان را به گونه ای ماست مالی می کنند. بعد تا ۸۰ درصد می گویند درست بوده زیرا سکه پرتاب کرده ایم. پس این یافته بسیار کلیدی ای شد که اساس پژوهش های بعدی را تشکیل داد. و از روی پژوهش بتسون، بسیاری کارهای پژوهشی دیگری انجام شد.» 

درس عملی از نظریه بتسون

مکری در ادامه به درس عملی از نظریه بتسون پرداخت. او گفت: «می خواهم تاکید کنم که از پژوهش بتسون ، یک درس عملی می آموزیم. خیلی از انسان ها، وقتی فعل بدی انجام می دهند، احساس خودآگاهی و سرزنش خود دارند. ولی اگر فرصت بدهید تا به گونه ای به خودشان کلک بزنند، به خودشان دروغ بگویند، یا به دیگران دروغ بگویند، و فعل خودشان را اخلاقی کنند، ناگهان مشاهده می کنید که خیلی از افراد از این فرصت استفاده می کنند.» 

این استاد دانشگاه در ادامه افزود: «بنابراین مشاهده می کنید در بسیاری از موارد می گویند برای مثال شورا تصمیم گرفت چنین شود، یا آیین نامه این گونه گفته، یا بر اساس مقررات بوده  است، داده ایم کامپیوتر تعیین کرده است. در چنین شرایطی ناگهان چنین احساسی که ببینید، فرقی نکرد، چگونه است که وقتی به شورا، ضوابط و چارچوب پروتکل می رود، باز هم همان چیزی که شما می خواهید اتفاق می افتد. ولی فرق اش این است که در آن جا افراد فرصت نشان دادن یک وجهه اخلاقی از خود به دست می آورند. از این منظر می توانند به خودشان و دیگران، این پیام را بدهند که ببین، این خودخواهی نبود، شرایط این گونه بود. بر اساس الگوریتم کامپیوتری مشخص شد، یا بر اساس قرعه کشی بود. در صورتی که خودش می داند که در قرعه کشی و نحوه پرتاب سکه دست برده است. این کشف مهمی بود و نشان داد اگر به انسان ها اجازه excuse  اجازه بهانه بدهید، می تواند به نفع شکل گیری ریاکاری اخلاقی منجر شود.» 

اصلاح کار بتسون توسط خودش

مکری سپس به اصلاح فنی پژوهش مذکور از سوی بتسون پرداخت. تا جایی که «خود بتسون در سال ۱۹۹۹ یعنی دو سال بعد چند ایراد تحقیقات خودش را رفع کرد و به نتایج جالبی دست یافت». 

او افزود: «یک عده گفتند شاید داستان Harking بوده است. خوب است با این اصطلاح harking آشنا بشوید. می گوید شاید این گونه بوده که وقتی سکه، شیر آمده، بلافاصله طرف یادش رفته چه قراری با خودش داشته است. و بعد پیش خودش این سوال را مطرح کرده که شیر چی بود؟ حالا که شیر آمده، بلیط ها به من می رسد یا به شریکم؟ یعنی طرف از قبل در ذهن اش مطرح کرده بود که شیر یعنی من برنده می شوم، و خط یعنی طرفم برنده می شود. بعد که پرتاب کرده، این معادله از یادش رفته و پیش خودش مطرح کرده که قرار بود شیر بیاید به من برسد یا خط؟ این گونه باعث شده که فرد قاطی کرده است، و وقتی نتیجه مشخص شد، شما پیش فرض های خود را دستکاری کرده اید.» 

آیا من هم جزو ریاکاران و دروغگویان هستم؟ / چگونه ریاکار می شویم؟ / به محض این که بفهمیم می توانیم بپیچانیم، از فرصت استفاده می کنیم

استفاده از استیکر برای عدم رخداد اشتباه در ذهن 

این استاد دانشگاه گفت: «برای این که بتواند شک پرتاب کنندده سکه را از بین برده و حل کند، آمد روی سکه هایی که پرتاب می کنند، یک عدد استیکر چسباند. مبنی بر این که اگر این استیکر آمد، باید کارخوبه را به دیگری بدهند. تا اجازه ندهند ذهن شان، آنان را فریب بدهد. باز هم مشکل بر طرف نشد. این امر نشان می داد که آدم ها رسما و علنا تقلب کرده اند، ولی تقلب را گردن نمی گیرند.»

آیا من هم جزو ریاکاران و دروغگویان هستم؟ / چگونه ریاکار می شویم؟ / به محض این که بفهمیم می توانیم بپیچانیم، از فرصت استفاده می کنیم

انداختن سکه در جلوی آینه
مکری در تشریح مراحل دیگر ایجاد خودآگاهی و دوری از تقلب گفت: «در مراحل بعد بتسون اقدامات دیگری صورت داد که دقیقا نمی توان گفت که این شبهات قابل تکرار هست یا خیر؟ ولی بتسون گفت بیایید جلوی آینه سکه بیندازید. منظور این است که خودت، خودت را ببینی. یعنی در آینه چهره خودت را ببینی و به خودت بگویی ببین، تو آدمی بودی که تقلب کنی؟ پدر یا مادر تو را این گونه تربیت کرده اند؟ خجالت نمی کشی؟ الآن خودت را داری می بینی که داری بر سر دیگران کلاه می گذاری؟» 

آیا من هم جزو ریاکاران و دروغگویان هستم؟ / چگونه ریاکار می شویم؟ / به محض این که بفهمیم می توانیم بپیچانیم، از فرصت استفاده می کنیم

مکری در ادامه در تاثیر خودآگاهی رسیدن از طریق آینه گفت: «در این مرحله نیز مشاهده کردند که در کمال تعجب این افزایش awareness  می تواند خوشایند باشد. در این جا شما نگاه می کنید که self awareness یعنی خودآگاهی، بسیار تعیین کننده است. بر اساس روش self awareness condition می آیند در آزمایشگاه، شخص را رو به روی آینه قرار می دهند، می گویند صدای خودت را بشنو، یا این که اسم خودت را تکرار بکن، تا یادش بیفتد که من چه کسی هستم؟ تا او شخصیت خودش را بتواند زنده بکند.» 

او افزود: بله، دیدند زمانی که افراد low self awareness برای مثال در اتاق تاریک هستند یا عینک دودی می زنند، و … بنابراین در شرایط low self awareness کمتر کار خوب را انجام داده و سکه اش ناعادلانه آمده است. اما زمانی که High self awareness بوده است، می بینید که پرتاب سکه به صورت عادلانه تا ۵۰ درصد افزایش یافته است. به عبارت دیگر برای این که کار خوب را به دیگری بدهی، تا ۵۰ درصد رخ داده است. در صورتی که وقتی جلوی آینه نبوده، این رقم تا ۱۵ درصد بوده است.بنابراین مشاهده می کنید که افزایش self awareness چگونه می تواند به آدمی کمک بکند.»

آیا من هم جزو ریاکاران و دروغگویان هستم؟ / چگونه ریاکار می شویم؟ / به محض این که بفهمیم می توانیم بپیچانیم، از فرصت استفاده می کنیم

مکری در پایان گفت: «یک کاری دیگر در این زمینه انجام دادند، آمدند خطی نوشتند که آدم باید این ها را منصفانه توزیع بکند. نوشتند کار درست اخلاقی، توزیع منصفانه است. باز هم مشاهده کردند یک مقداری تغییر ایجاد کرد، ولی خیلی نه. ولی تلفیق افزایش خودآگاهی، یعنی جلوی آینه بودن، و پیام  اخلاقی، آن گونه که در جدول بالا مشاهده می کنید، باعث شد افراد به سمت منصفانه شدن بیشتر انتخاب حرکت کنند و ۵۷ درصد در واقع آن کار خوب را به کسی دیگر بدهند. در صورتی که در حالت های دیگر از صفر درصد تا ۲۹ درصد بوده است. این مختصری بود در باره ریاکاری اخلاقی.» 

بیشتر بخوانید:

رضا داوری: معلوم نیست جهان به کجا می رود / جنگ را صلح و بردگی را آزادی و … می خوانند / مکر عقل و فریب تاریخ
ایران دوستی پزشکیان درگرو عمل به این توصیه سریع القلم / عدم مشخص بودن اولویت های وفاق در نگاه رئیس جمهور / بزرگترین جراحی در دولت چهاردهم
افرادِ حیله‌گر را چگونه بشناسیم؟

۲۱۶۲۱۶



منبع

برچسب ها :

ناموجود