“بحران آب” و “جنگل زدایی” اصلی ترین تهدیدات محیط زیست ایران

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم ، در میان مسائل و مشکلات محیط زیستی، مسئله آب و خاک و تنوع زیستی ازجمله مواردی هستند که جبران‌شان دهه‌ها، صده‌ها و حتی هزاران سال زمان می‌برد و لذا باید از اولویت حل بالاتری برخوردار باشند. علاوه بر زمان‌بر بودن فرآیند ترمیم در بعضی سیستم‌ها، تاثیر سیستم‌ها برهم

کد خبر : 71484
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۲۲ شهریور ۱۴۰۳ - ۱۰:۳۸
“بحران آب” و “جنگل زدایی” اصلی ترین تهدیدات محیط زیست ایران


به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم ، در میان مسائل و مشکلات محیط زیستی، مسئله آب و خاک و تنوع زیستی ازجمله مواردی هستند که جبران‌شان دهه‌ها، صده‌ها و حتی هزاران سال زمان می‌برد و لذا باید از اولویت حل بالاتری برخوردار باشند.

علاوه بر زمان‌بر بودن فرآیند ترمیم در بعضی سیستم‌ها، تاثیر سیستم‌ها برهم را نیز باید بررسی کرد. مثلاً مسئله آب بسیار تاثیرگذار بر سایر سیستم‌ها، مانند خاک، هوا و سایر موارد است! آب به صورت طبیعی با توجه به مسائل گرمایش جهانی و تغییر اقلیم و قرار گرفتن ایران در بخش خشک و نیمه خشک کره زمین، تحث فشار است و آمارها نیز نشان می‌دهد کشور ما نیز در گروه کشورهایی قرار گرفته که پیش‌بینی می‌شود تا سال 2050 شدیدترین تنش آبی را تجربه خواهد کرد.

علاوه بر این موضوع، حکمرانی غلط در برابر آب باعث شده است که با مصرف آب سطحی و آب زیرزمینی و تخصیص‌های نابجای آب و عدم تامین حقابه طبیعت با پدیده فرونشست زمین و یا توسعه کانون‌های گرد و غبار مواجه شویم. مبحث گرد و غبار موضوع امروز کشور ما نیست و دهه‌‌ها است که در استان‌هایی از کشور، اثراتش دیده شده است.

در خصوص اینکه چه اتفاقی می‌افتد که گرد و غبار ایجاد می‌شود باید گفت که خاک مخلوطی از مواد معدنی، مواد آلی، گازها، آب، میکروارگانیسم‌ها و ماکروارگانیسم‌ها است که در کنار هم حیات را امکان‌پذیر کرده‌اند. در این میان آب موجود در میان خلل و فرج خاک عامل اصلی چسبندگی و به هم ‌پیوستگی خاک هستند. از نظر طبیعی، کمبود بارش و تغییر اقلیم و گرمایش جهانی به تبع آن کاهش رطوبت، باعث از دست رفتن آب از خاک و ایجاد کانون گردوغبار می‌شود و با وزیدن باد با سرعت نسبتاً زیاد پدیده بحران گرد و غبار رخ می‌دهد اما فقط عوامل طبیعی مسبب این بحران نیست و ابعاد انسانی، تاثیر بیشتری در این بحران دارند.

در واقع فقدان برنامه مناسب جهت مدیریت منابع آبی، تغییر کاربری اراضی، رها کردن زمین‌های کشاورزی و مهاجرت، سدسازی‌های بی‌رویه بر روی سرشاخه‌های رودخانه‌ها، عدم تخصیص حقابه پایین‌دست در رودخانه‌های داخلی، مرزی و مشترک، جنگل‌تراشی و یا دست‌کاری سطوح خاک در وسعت زیاد به‌ منظور کشاورزی مانند شخم و یا آیش گذاشتن زمین‌های کشاورزی و یا عدم کشت در کشتزارهای دیمی، کاشت محصولات آب‌­بر، عدم استفاده از سیستم‌های آبیاری نوین، صادرات آب مجازی و انتقال آب بین حوضه‌ای، حفر چاه و پایین رفتن آب در سفره‌های زیرزمینی و چندین عوامل کوچک و بزرگ دیگر باعث کاهش رطوبت خاک، خشکی خاک اعم از خشک شدن بستر تالاب‌ها، دریاچه‌ها و مرداب‌ها، مراتع و زمین‌های کشاورزی و… می‌شود و در این میان معضل کم‌بارشی و خشکسالی، به عنوان عاملی تشدیدکننده، ایفای نقش می‌کنند.

موضوع دیگر و مرتبط با بحران آب، بحران فرونشست زمین است؛ با برداشت بیش از حد آب‌های زیرزمینی در چند دهه اخیر، سطح ایستابی لایه آبدار پایین رفته و فشار هیدرواستاتیک کاهش یافته است. در نتیجه فرونشست‌هایی رخ داده که مناطق روستایی و شهری را تحت تاثیر قرار داده است. بر اساس جدیدترین مطالعات در این حوزه با عنوان “ارزیابی اثرات بحران آب و پدیده فرونشست زمین در مناطق روستایی دشت نیشابور”؛ بررسی‌ها نشان داده است که سالانه به ازای هر 83 سانتی‌متر پایین رفتن سطح آب‌های زیر زمینی بطور متوسط 5.10 سانتی‌متر سطح دشت نیشابور نشست داشته است.

پس از گذر از بحران آب و سایر مسائل مرتبط با آن مانند خشک شدن و یا بحرانی شدن وضعیت تالاب‌ها و… به نظر می‌رسد مسئله دیگر پرداختن به حفظ ذخایر جنگلی و ازدیاد آنها باشد! عوامل انسانی و مدیریت نادرست تهدیدهای مناطق جنگلی باعث افت کیفی و کمی جنگل‌ها شده است و این موضوع در کنار فشارهای طبیعی مانند تغییر اقلیم، خشکسالی و کمبود بارش‌ها و… جنگل را مستعد جذب آفات و بیماری‌ها و یا حریق‌های بیش از حد طبیعی کرده است و حتی نتایج یک پژوهش نشان داده است که در جریان گرمایش زمین، جذب دی‌اکسید کربن برای گیاهان سخت‌تر شده است!

از سوی دیگر حل بحران‌های جنگلی هم بسیار سخت شده است زیرا که بخشی از این موارد، ناشی از مدیریت نادرست و عوامل انسانی تشدیدکننده و سیاست‌گذاری‌هایی تقریباً اشتباه و یا ناسازگار با شرایط فعلی مناطق برمی‌گردد.

از جمله مشکلاتی که در حال حاضر جنگل‌های ما با آن روبرو هستند، می‌توان به  فقدان مجازات بازدارنده در خصوص متخلفان و قانون نخ‌نما و کهنه حفاظت و بهره‌‌برداری از جنگل‌ها و مراتع مصوب 1346، عدم شکل‌گیری مفهوم واحد از آمایش سرزمین در میان برخی افراد (مثلاً برخی سازمان‌ها و نهادها با وجود فضاهای مناسب جهت توسعه گردشگری، صنایع و… و در واقع با وجود امکان جانمایی فنی و اصولی و بر مبنای آمایش سرزمین، اصرار بر جانمایی غلط و تخریب برخی مناطق مهم و یا جنگلی دارند)­، کمبود پژوهش‌های کاربردی در ارتباط با نحوه و میزان بهره‌برداری پایدار از مناطق جنگی، حفاظت از جنگل‌ها با تعداد نیروی نامناسب اشاره کرد.

کشور ما درحالی با چالش کمبود محیط‌بان مواجه است که به نقل از سرهنگ رضا اکبری فرمانده یگان حفاظت منابع‌طبیعی کشور، بر اساس استاندارد جهانی، باید 36 هزار تن، نیروهای جنگلبانی داشته باشیم اما در حال حاضر5300 نفر نیروی حفاظتی داریم؛ یعنی برای هر 26 هزار هکتار یک نیرو! همچنین به گفته جانشین فرمانده یگان حفاظت اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری کرمانشاه (فرشید سنجری)، بر اساس استاندارد جهانی باید به ازای هر 5000 هکتار جنگل و هر 30 هزار هکتار مرتع یک جنگلبان وجود داشته باشد، این در حالی است که در مقایسه با استاندارد در کشورهای توسعه یافته، این میزان فاصله زیادی دارد و برای افزایش ضریب حفاظتی باید به استانداردها نزدیک شد!)

سال‌های طولانی است که جنگل‌های ایران با تهدیدات بسیاری همچون قطع بی‌رویه درختان برای صنایع چوب، تولید زغال، آتش‌سوزی، برداشت غیرمجاز و قاچاق چوب، تغییر کاربری اراضی، ویلاسازی و راه و جاده‌سازی و سدسازی، خدمات تفریحی مانند احداث تله‌کابین و… روبه‌رو هستند که با تداوم این رویه به گفته کارشناسان تا 50 سال آینده چیزی از جنگل‌های ایران باقی نخواهد ماند.

بر اساس مقالات علمی، حدود یک‌سوم مساحت کره زمین را جنگل‌ها پوشانده، در میان بیش از 200 کشور مستقل جهان، تنها کمی بیشتر از 50 کشور دارای جنگل طبیعی هستند. ایران به دلیل قرار گرفتن روی کمربند خشک جهان، در زمینه جنگلی فقیر بوده و جزو آخرین کشورهایی است که دارای جنگل است. در مورد وسعت جنگل‌های ایران آمار و ارقام متفاوت و مختلفی در منابع آمده است، طی چند دهه سطح جنگل‌های کشور از حدود 18میلیون هکتار به 12.4میلیون هکتار و سطح جنگل‌های شمال کشور نیز از حدود 3.4میلیون هکتار به 1.8میلیون هکتار رسید که این عدد نشان از تخریب طبیعت به‌دست انسان از یک‌سو و افزایش آفات از سوی دیگر دارد.

از سویی در سال‌1397 سازمان خواربار کشاورزی (FAO) اعلام کرد با شرایط جدید و آمار، تراکم جنگلی، مساحت جنگل‌های ایران حدود 12میلیون هکتار (11.75) است. البته وضعیت همین 12 میلیون هکتار هم چندان مناسب نیست و بنا به گفته برخی کارشناسان جنگل واقعی در کشور حدود هفت میلیون هکتار است. بر اساس نظر دکتر حسن احمدی؛ استاد منابع طبیعی دانشگاه تهران، سال 1332 ایران و ترکیه 18 میلیون هکتار جنگل داشتند اما اکنون وسعت جنگل‌های ایران به 12 میلیون هکتار کاهش پیدا کرده و ترکیه جنگل‌های خود را به 40 میلیون هکتار رسانده است! لذا این نیاز احساس می‌شود که فشار، از روی جنگل‌های ایران برداشته شود!

در کنار حل مسائل کلان و زمان‌بر مانند آب، خاک، پوشش گیاهی و حیات وحش باید به مسائلی که با سرمایه گذاری، در مدت زمان کوتاه‌تری قابل اصلاح هستند پرداخت، و در این دسته، حل مسائل آلودگی هوا، صدا، آب، خاک و پسماند و سایر موارد، می‌بایست با جدیت پیگیری شود.

علی‌ایحال جهان امروز با مجموعه‌ای از بحران‌های زیست محیطی مواجه است که گاه بسیاری از آنها ترمیم‌ناپذیر یا در صورت ترمیم بسیار پرهزینه‌اند. بررسی‌ها نشان دهنده این واقعیت است که بخش زیادی از بحران‌ها و معضلات زیست محیطی حاصل مجموعه‌ای از سیاستگذاری‌ها و بهره‌برداری‌های بی‌رویه و یا غلط از منابع طبیعی و زیست محیطی و تخلیه انواع آلاینده‌های ناشی از فعالیت‌های انسانی در محیط زیست و در نهایت عدم محاسبه ارزش واقعی منابع زیست محیطی و هزینه‌های تخریب محیط زیست در سیاست‌های کلان اقتصادی است.

برگرفته از مقاله لسانی و همکاران با عنوان “راهکارهای حفاظت از محیط زیست در فعالیت‌های اقتصادی در ایران” بسیاری از اقتصاددانان به این باور رسیده‌اند که چنانچه جامعه جهانی بخواهد به صورت بهینه از منابع استفاده کند، باید منابع زیست محیطی را در ردیف سایر منابع کمیاب قرار دهد و عقلانیت اقتصادی حاکم بر استفاده از سایر نهاده‌های تولید، در مورد منابع طبیعی و محیط زیست نیز باید حاکم شود! به نظر می‌رسد در خصوص بخشی از اقدامات مهم محیط زیستی لازم است، جلوی کارهای به شدت آسیب‌زا و مخرب محیط زیست را گرفت و به سوی اقدامات حامی محیط زیست گام برداشت. نباید ساده به موضوعات با عناوین ساده نگاه کرد! بعضی اقدامات و یا مشاغل در محیط زیست حتی با وجود سودآوری‌های کوتاه مدت، به مثابه قطع کردن انگشتان دست هستند.

لذا لازم است در صدر فهرست مسائل و مشکلات محیط زیستی کشور، جراحی و کوتاه کردن دست افراد سمی با تفکرات کپی‌برداری (بدون اندکی تغییر، نوآوری و بومی‌سازی) و یا پیاده‌کنندگان روش‌های منسوخ شده و در یک کلام مسببین حال امروز محیط زیست کشور، در اولویت اصلاح قرار گیرد؛ افرادی که حفظ پست و بر طرف کردن منافع جمعی خاص، را بر مصلحت عمومی ترجیح می‌دهند و به نظرات قشر فرهیخته، علمی، دانشگاهی و متخصصین محیط زیست توجهی نمی‌کنند و حتی نسبت به نظرات بدنه کارشناسی، کارشناسان دلسوز سازمان حفاظت محیط زیست بی‌توجه هستند، تخریب و نابودی محیط زیست برایشان کم اهمیت است، افرادی که با وجود راه‌های متعدد کسب درآمد و حفاظت از تنوع زیستی (بدون شکار)؛ به نام مشارکت در حفظ محیط زیست طبیعی و رونق کسب و کار محیط زیستی، دست خود را آغشته به خون شکار فروشی می‌کنند، افرادی که حل بخش اعظمی از مشکلات را گردن تحریم‌ها می‌اندازند و به جای پرداختن و حل ریشه‌ای مسائل کلان محیط زیستی، در مورد مسائل لاکچری، دست چندم و پیش پا افتاده صحبت می‌کنند، افرادی که از ظرفیت برد و تاب‌آوری و مقاومت در برابر تغییر، فرصت جبران و بازسازی محیط، و پاد شکنندگی، اندک اطلاعاتی دارند و از حداقل‌های نگاه جامع‌نگرانه و علمی در محیط زیست بی‌بهره هستند.

در ابتدای کار ریاست سازمان حفاظت محیط زیست تا این ساختار تغییر نکند و دست افراد ضعیف و یا خاطی از ساختار این نهاد حفاظتی کوتاه نشود شاید داشتن محیط زیستی رو به بهبود در حد یک جمله زیبا باقی بماند چرا که مسائل امروز حوزه محیط زیست کشورمان نمی‌تواند توسط کسانی که خود به وجود آورنده این وضعیت محیط زیست هستند، حل شود!

الهه پهلوان؛ فعال محیط زیست و عضو بنیاد حفاظت محیط زیست و حیات وحش ایران

انتهای پیام/



منبع

برچسب ها :

ناموجود