گروه اندیشه: محمدجواد غلامرضا کاشی، استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی، در سخنرانی خود به تفاوت های میان نسل های دهه ۳۰ و ۴۰ با نسل های دهه های ۷۰ و ۸۰ پرداخته است. او که سخنرانی اش در یوتیوب انعکاس یافته، معتقد میان نسل های مذکور تفاوت های معناداری در باره آزادی، عدالت، جبار، ستمگر و … وجود دارد. او یکی از ویژگی های جامعه امروز ایران را آن می داند که از آرمانگرایی فاصله گرفته است.
این استاد دانشگاه می گوید: «ادعای من این است که جامعه ایران به تدریج به یک وضعیت تازه ای وارد می شود. نشانه اش هم این است که از دموکراسی حرف زده می شود، ولی اگر به ادبیات دهه ۳۰ و ۴۰ ایران مراجعه کنید، مشاهده خواهید کرد که آزادی تا چه اندازه ای مفهوم مقدس و اسطوره ای دارد.»
کاشی با اشاره به این که « دیگر کسی از مفهوم مقدس آزادی به معنای اسطوره ای آن حرف نمی زند» می گوید: «آخر آزادی موجود این است که “آقا به توچه، ولم کن”. این به توچه، ولم کن، می خواهم آن گونه که دوست دارم زندگی کنم. زمانی که ادبیات دهه ۳۰ و ۴۰ مراجعه می کنید، مشاهده می کنید که آزادی، یعنی چه؟ در آن ادبیات می خوانیم که خداوند انسان را آزاد آفریده است، انسان در آزادی خودش چه طوفان هایی می کند،و …»
این تحلیل گر مسایل اجتماعی معتقد است مفاهیمی مانند جبار و ستمگر هم به همین سرنوشت دچار شده است: «مفهوم جبار و ستمگر و امثالهم، هرچند هنوز گفته می شود، و در ادبیات ما وجود دارد، ولی آن ابعاد مخوف، تاریک و خونریزی که برای مثال در دهه های ۳۰ و ۴۰ وجود دارد، آن هم نیست. اساسا جامعه ایران امروز، آرمانگرا نبوده و دنبال قهرمان هم نیست. ذهنیت جمعی ایرانیان، در این تاریخ یکصد ساله، تا دو یا سه دهه پیش، سرشار از حماسه و آرزوهای بزرگ، و قهرمانان آن چنانی و این چنینی است.»
این استاد دانشگاه با تاکید بر این که «درک این دوره ها بسیار سخت است» گفت: «بنابراین باید بپرسیم دارد چه اتفاقی می افتد؟ می خواهم بگویم که مجال در پرانتز نهادن آن امر عریان، واقعی، دارد از جامعه ایران رخت برمیبندد. ما امروز به وضعیتی مواجه ایم، که با مقوله آزادی، نه به مثابه یک آرمان و ارزش مقدس، بلکه به مثابه یک امر عینی مواجه ایم. سوژه های پر از میل و پر از آرزو.»
او افزود: «این ها چگونه قرار است با همدیگر زندگی کنند، بدون آن که زیاد با هم تخاصم و تزاحم پیدا بکنند؛ مساله آنان همین است. بار سنگین حیات سیاسی از هر گونه ارزش و هنجارهای الزاما سنگین، خالی شده است. آن مساله دائم دارد عینی تر می شود.»
جامعه ایران امروز، به اعتبار هیچ امر مقدسی، به اعتبار هیچ غایتی، به اعتبار هیچ چشم انداز روشن فردایی، حاضر نیست امر این جا و اکنونی را در پرانتز بگذارد. البته این گونه نیست که کسی نگذارد، گروه هایی چنین می کنند، اما شما نمی توانید این ها را به ذهنیت جمعی مردم تبدیل بکنید.
۲۱۶۲۱۶