اقدامات اسراییل به عنوان عنصر امنیتی نظامی سازی محیط منطقه ای جمهوری اسلامی ایران، با توسعه کشور درآمیخته است. از این رو خشم اسراییل، بعد از انتخابات ایران، بسیار طبیعی است با ترور اسماعیل هنیه، سرباز کند. در این انتخابات صهیونیزم بین الملل، و براندازان خارجی و داخلی شکست خوردند. این سخنان تاریخی محمد ظریف وزیر امور خارجه سابق ایران در دو دولت روحانی است که «هرگاه جایگاه جهانی ایران به سمت بهبود، و گشایش فضای تنفسی برای کشور پیش رفته، گام های نابخردانه ای بهانه مناسبی را برای بازگرداندن فضای آلوده پیشین جهانی، و حتی بدتر شدن آن فراهم آورده است. آنچه نگرانی آفرین و درخور واکاوی و پژوهش است، پیوستگی و خلل ناپذیری چنین روندی است که سبب از بین رفتن فرصت ها و تبدیل آن ها به تهدید شده است»(ص ۲۱۶ کتاب پایاب شکیبایی، محمدجواد ظریف) دکتر محمد مهدی مجاهدی نیز در کانال خود نوشت: «هربار ملت ایران حلمسائل کشور را بر مدار مروت و مدارا دنبال کرد، توطئههای خارجی و واکنشهای داخلی مانع شد، مثل گنجاندن ایران در محور شرارت و الغای برجام. ترور در بیروت و تهران احیای توسعه بر مدار مدارا و مروت را هدف گرفته و پاسخی دشوار و سنجیده مرکب از دلیری و دوراندیشی میطلبد.»
این بار نفوذی های داخلی و بنیادگرایان رژیم صهیونیستی اسراییل، تلاش کردند، با ترور اسماعیل هنیه و به شهادت رساندن وی، که برای مراسم تحلیف دکتر پزشکیان در مجلس شورای اسلامی شرکت کرده بود، تلاش های وحشیانه ای را برای کشاندن ایران به یک جنگ منطقه ای و کشاندن پای آمریکا به جنگ مذکور به شیوه دیگری برنامه ریزی کنند. تشییع پیکر هنیه مبارز اهل سنت در ایران و نماز رهبر شیعه بر پیکر او، و غلیان خشونت و نفرت علیه نتانیاهو، اسراییل و هواداران داخلی آنان، بی تردید نقش بسیار مهمی در ایجاد انسجام میان مسلمانان منطقه و ایران و عزم جدیدی برای اجرای برنامه های دکتر پزشکیان خواهد بود. هرچند آنان اراده کرده اند با امنیتی سازی کشور، ایران را به ورطه جنگ منطقه ای بکشانند، اما نحوه عکس العمل ایران به موشک باران عین الاسد، نشان داد که توسعه ایران، و حفظ آن، چه در حوزه نظامی، و چه در حوزه رهبری کشور، از همه امور اهمیت بیشتری دارند. همان چیزیث که اسراییل خواهان آن نیست.
بعد از انتخابات ۱۴۰۳از ابتدا کاملا واضح بود که اسراییل مترصد آن است که اجازه ندهد ایران برجام دیگری برای خود رقم بزند. مهمتر از آن تل آویو دنبال است که فرهنگ شکل گرفته برای توسعه ایران، در حوزه عمومی و اجتماعی به سوی جنگ سوق یابد، و اهداف چشم انداز بیست سال در سخنان رئیس جمهور به فراموشی سپرده شود. تندروهای بنیاد گرای سکولار و مذهبی، در این که مردم ایران را به سوی ایجاد یک دوقطبی آشتی ناپذیر در جامعه ، و از سوی دیگر بین جامعه و دولت شکست خوردند. ترور هنیه در ایران حاکی از شکست چنین پروژه ای است. با این همه سوال مرکزی آن است که آیا اسراییل قادر خواهد بود مانع حرکت قطاری که از ۱۴۰۳ به راه افتاده یعنی توسعه همسنگ و متوازن و پایدار ایران بشود؟ البته نباید نادیده گرفت که اسراییل که می خواست در همان هفته های نخست جنگ در غزه، اسرای نزد رزمندگان فلسطینی را آزاد کند، اکنون بعد از ۱۰ ماه جنگ وحشیانه، شکست خورده است. اسراییل نمی داند حتی رزمندگان فلسطینی از کجا آب و نان تهیه می کنند.
نتانیاهو می داند با این وضعیت، اگر در غزه صلح برقرار شود، ضمن مرگ سیاسی او، باید برای بی کفایتی اش، آماده محاکمه و رفتن به زندان هم باشد. او می داند که این سناریوی مطلوب ایران هم هست، به همین دلیل دائم، فاز حمله به ایران را سنگین تر می کند تا با کشاندن ایران به جنگ، شرایط نجات خودش را فراهم کند. علاوه براین مدیران و رهبران سیاسی در ایران به خوبی آگاه هستند که ضربه به اسراییل و عدم نشان دادن هر نوع عکس العملی از سوی آمریکا به معنای شکست دموکرات ها و کاملا هریس در انتخابات ریاست جمهوری خواهد بود. از این منظر رهبران جمهوری اسلامی، آن اندازه زیرک هستند که ضربه را در زمان مناسب و جای مناسب مانند عین الاسد و … وارد کنند. در عین حال آنان به این موضوع واقف هستند، سرمایه ایجاد شده، در انتخابات ۱۴۰۳ مهمترین علت عصبانیت نتانیاهو، در اقدام به ترور هنیه در ایران است. هنیه بارها به ایران آمده بود و تاکنون چنین واکنشی از نتانیاهو مشاهده نشده بود. از این رو در این میدان بالاترین ابزار ایران عالمان آن هستند. عالمان علم حقوق می توانند پرونده جنایت نتانیاهو را در نظام بین الملل قطور کرده، این کشور را از منظر حقوقی منزوی سازند.
پیش از این عالمان علم حقوق بین الملل به رهبری ظریف قادر شدند با برجام در ابعاد مهمی تحریم های جمهوری اسلامی را برداشته و ایران را به پیروزی و دستاوردهای بسیار مهمی نائل کنند. برای مثال قادر شدند از طریق برجام قطعنامههای آژانس بینالمللی انرژی اتمی یعنی ۱۲ قطعنامه و ۵ تصمیم آژانس بینالمللی انرژی اتمی که هیئت تحریمهای شورای امنیت و ممنوعیت همکاریهای هستهای با ایران بود، ملغی کنند.
همچنین تحریمهای ثانویه آمریکا را از سر راه رشد و توسعه ایران بردارند. بر اساس توافق برجام، رئیس جمهور آمریکا طی فرمان اجرایی شماره ۱۳۷۱۶ تحریمهای ثانویه آمریکا علیه ایران را که طی فرمانهای اجرایی ۱۳۵۷۴ و ۱۳۵۹۰ و ۱۳۶۲۲ و ۱۳۶۴۵ وضع شده بود لغو و فرمان اجرای ۱۳۶۲۸ را اصلاح کرده است. در همین زمینه آمریکا اجرای بخشهایی از قانون آزادی ایران و مقابله با اشاعه، قانون مجوز دفاع ملی برای سال مالی ۲۰۱۲، قانون تحریمهای ایران و قانون کاهش تهدید ایران و حقوق بشر سوریه را متوقف کرد. بدین ترتیب اعمال تحریمهای ثانویه آمریکا علیه ایران در حوزههای فروش نفت به خریداران اروپایی و آسیایی – تحریمهای بانکی و مالی – تحریمهای خدمات بیمهای – تحریمهای معاملات نفتی و پتروشیمی – تحریمهای کشتیرانی و کشتیسازی و امور بندری، تحریمهای تجارت فلزات گرانبها و نرم افزار و بخش خودروسازی ایران متوقف شد. تحریمهای بانکی و مالی نیز در این حوزه با استناد بر بندهای ۲۱ و ۲۲ ذکر شده از سند برجام رفع شده
علاوه بر این ها ایران با برجام موفق به لغو تحریمهای اتحادیه اروپا شد. اتحادیه اروپایی در روز تصویب توافق یعنی ۲۶ مهر ماه ۱۳۹۴ تصمیم شماره ۱۸۶۳ – مقررات اجرایی شماره ۱۸۶۱ و مقررات اجرایی شماره ۱۸۶۲ را تصویب کرد که طی آن مصوبه توقف اجرای تحریمهای هستهای ایران را مشروط به اجرای برجام پیشبینی کرد. همچنین اتحادیه اروپایی در روز اجرای برجام تصمیم شماره ۳۷ را تصویب و در روزنامه رسمی اتحادیه منتشر کرد که طی آن تصمیم شماره ۱۸۶۳ در رفع تحریمهای مالی و اقتصادی ایران از روز اجرایی شدن برجام را اجرایی کرد.
برجام همچنین منتهی به لغو تحریم اشخاص و نهادها شد. همزمان با اجرایی شدن برجام ۶۰۶ شخص و نهاد ایرانی به همراه ۳۰۳ هواپیما، نفتکش و کشتی ثبت شده در ایران از فهرست تحریم های شورای امنیت، آمریکا و اتحادیه اروپا خارج شدند. از این فهرست ۱۵۷ مورد مشترک در فهرست آمریکا و اتحادیه اروپا، ۲۱ مورد مشترک در فهرست آمریکا و شورای امنیت و ۲۹ مورد مشترک در فهرست شورای امنیت و اتحادیه اروپایی بودند.علاوه بر این ها،برجام رفع تحریم وجوه مسدود شده را به همراه داشت. بخش قابل توجهی از وجوه مسدود شدة ایران در خارج از کشور، رفع تحریم شد. بخشی از این وجوه توسط آمریکا مستقیم به صورت پالت های دلار به ایران منتقل شدند.
جمهوری اسلامی از این هوشیاری ملی و جهانی برخوردار است که ضربه به متجاوز را بر اساس طرح و برنامه او اجرا نمی کند. در این باره جمهوری اسلامی ایران می تواند با توجه به استادان توانمند حقوق بین الملل، از الگوی آفریقای جنوبی در شکایت از نتانیاهو به دادگاه لاهه در باره نسل کشی در غزه بهره بگیرد. دیوان بینالمللی دادگستری (ICJ) عالیترین دادگاه سازمان ملل متحد و رکن اصلی قضایی سازمان ملل متحد است. قضات دیوان پس تایید اینکه براساس کنوانسیون منع نسلکشی، فلسطینیان ساکن غزه از «حق قابل پذیرش» برخوردار هستند، به این نتیجه رسیدند که آنها در معرض خطر واقعی صدمات جبران ناپذیر قرار دارند. همین امر باعث شد که نتانیاهو نتوانست در سفر به آمریکا در اروپا توقف داشته باشد.
انتخابات ۱۴۰۳ و مسعود پزشکیان راه ایجاد یک کشور توسعه یافته بر اساس چشم انداز بیست ساله کشور است، توسعه ای که بر اساس ایجاد اعتماد سازی، دنبال افزایش قدرت های همسنگ ایران در مقابل تهدیدات است. شاید او بدشانسترین رییس جمهور تاریخ ایران است؛ آیا رژیم صهیونیستی با این دسیسه موفق شده مسیر مذاکره با ۶ قدرت جهانی را مسدود کرده و ایران را در مهلکه یک جنگ ویرانگر در منطقه خاورمیانه گرفتار کند؟ بی تردید اسراییل خشم ملت ایران را همچون تشییع پیکر سردار سلیمانی به مشاهده کرده است. ولی اگر عکس العمل ایران بخواهد در چارچوب کینه علیه اسراییل خلاصه شود، این همان خواسته بنیاد گرایان سکولار و مذهبی است، که اجازه نمی دهند ایران از مشکلات کنونی با انتخابات ۱۴۰۳ رهیده، و به دستاوردهای شایانی برسد.
ضمن آن که اگر عکس العمل ایران به سه محور یعنی توسل به توسعه همه جانبه و پایدار، جنبش های جهانی علیه اسراییل و تقویت تکنولوژی و سیستم های امنیتی پیچیده تر و حرفه ای تر به منظور مقابله به مثل مجهز شود، بی تردید در آینده نزدیک، شیوه های امنیتی سازی رژیم صهیونیستی به روش های مشاهده شده نیز به بن بست می رسند. و این برای رژیمی که تنها عامل بقایش جنگ طلبی است، سم مهلک است.
در نهایت ترور در تهران نشان داد که اسرائیلیها از انتخاب عاقلانه مردم ایران در ۱۵ تیر امسال عصبانی هستند و از حضور مسعود پزشکیان در سپهر سیاسی ایران به خشم آمده اند. خط قرمز اسراییل، حضور دولت جنگ طلب در ایران است. اسراییل به هیچ وجه تغییر ریل حکومت ایران بر اساس اجرای برنامه چشم انداز و تبدیل آن به قدرت اول خاورمیانه، نمی پذیرد. اکنون ایرانیان و جمهوری اسلامی ایران است لازم است بار دیگر در این باره عزم خود را همچون برگزاری انتخابات ۱۴۰۳ جزم کنند. در شرایط کنونی، برخی از تحرکات مانند حل پرونده های سیاسی که صاحبان آنان در زندان به سر می برند، یکی دیگر از راه حل های به هم ریختن اعصاب نتانیاهو و رژیم صهیونیستی است. جنگ از مرحله سخت وارد حوزه نرم شده، و ایران می تواند با فرهنگ خود، بر این دجال پلشت سرشت پیروز شود. تامین پشتوانه مردمی در انتخابات ۱۴۰۳ شاهد آشکار چنین رویکردی است.
بیشتر بخوانید:
بدون رفع تحریم بازهم کاسبان تحریم برنده میشوند/ رهایی از دولت استثنایی و بازگشت به دولت قانونی
ایرانیان و عبور از بنیادگرایان سکولار و دینی در انتخابات ۱۴۰۳ / تغییرات عمیق در آرایش اجتماعی ایران / رنگ باختن دو قطبی های کاذب و جایگزینی مساله اصلی
احمدی نژاد چه چیزی مهمی را فراموش کرد؟ / راه حلی برای ایجاد آرامش در فضای پساانتخاباتی / به کارگیری تقسیم کار “دورکیم” برای کاندیدای پیروز
۲۱۶۲۱۶