«خانه حاج قاسم کجاست؟» – تسنیم
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،«خانه حاج قاسم کجاست» عنوان مجموعه داستانی است که از سوی نشر فرهنگ اسلامی منتشر شده است. این کتاب شامل 5 داستان کوتاه از نویسندگان مختلف است که برگزیده و تقدیری جشنواره داستان کوتاه خاتم شدهاند. داستان نخست این مجموعه که عنوان کتاب از آن استخراج شده است، برنده جشنواره
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،«خانه حاج قاسم کجاست» عنوان مجموعه داستانی است که از سوی نشر فرهنگ اسلامی منتشر شده است. این کتاب شامل 5 داستان کوتاه از نویسندگان مختلف است که برگزیده و تقدیری جشنواره داستان کوتاه خاتم شدهاند.
داستان نخست این مجموعه که عنوان کتاب از آن استخراج شده است، برنده جشنواره داستان کوتاه «خاتم» شده است.«خانه حاج قاسم کجاست» نخستین داستان این مجموعه نوشته معصومه عیوضی است که جریان شهادت حاج قاسم سلیمانی را با شهادت یکی از یاران رسول خدا در هم آمیخته است.
عیوضی در این داستان بین شهادت حاج قاسم و جعفر بن ابی طالب مقایسهای انجام داده است. به عبارت دیکر فضایی که شهادت جعفر در صدر اسلام برای پیامبر ایجاد کرد را با فضای شهادت حاج قاسم در کشور و در دل رهبر مقایسه کرده است.
«خانه حاج قاسم کجاست» نوشته معصومه عیوضی رتبه اول جشنواره داستاننویسی خاتم، «من اسم نداشتم» نوشته مریم خلفی، «ابوخبر» نوشته مسعود صفری و «کوچه مشرف به بازار» نوشته ابوالفضل رحمانزاده به عنوان آثار شایسته تقدیر جشنواره خاتم از دیگر آثار این مجموعه به شمار میرود.
در بخشی از این کتاب آمدهاست: «حنانه اینجاست. چشمهایش را بسته و دستهای کوچکش را زیر صورتش روی هم گذاشته و لبهایش را شکل وقتهایی که دلتنگ جعفر میشود، درآورده. حاج قاسم را نمیبیند که رفته آن بالا و ایستاده رو به بچهها و مادرها. مگر نمیگفت دلم تنگ شده برای حاج قاسم؟
ناگهان سخنرانی را نصفه میگذارد و رو به مرد سرمهای پوش فریاد میکند: «بچه را از جایش بلند نکن.»
حنانه بیدار است. نمیداند چه کار کند. نوک بینیاش سرخ شده. دستش مانده توی دست مردی که کارت انتظامات از گردنش آویزان است.حواسش به صدای بلند میکروفون نیست. میگویم حق با شماست. حریفش نشدم… یک دست حنانه را که دوباره نشسته من گرفتهام و دست دیگرش را مرد. بلندش میکند تا یک مرد کت و شلواری قد بلند به جایش بنشیند. با شما هستم بچه را از جایش بلند نکنید.صدای حاج قاسم است؟
انگشت لرزانم روی دکمه میرود و دایره صدا بیرنگ میشود. گریه مُحَمد(ص) بیشتر میشود. حنانه را در آغوش میکشد و سرش را می بوسد. قلبم در سینهام میکوبد. یا رسول الله! پدر و مادرم به فدایتان چرا گریه میکنید؟ پیشانیاش را میگذارد روی موهای پشت روسری حنانه و شانههایش تکان میخورد. خبری از نیروهای مدافع حرم دارید؟
سروصدای بچههای شهید نمیگذارد بشنوم. جعفر در جنگ موته شهید شده! جنگ موته؟!
حالم خوب نیست. انگشتانم در میان موهایم فرومیرود و با موهای سفید و سیاه بیرون میآیند دور میشود تصویر مُحَمّد (ص). حنانه نشنیده. خودش را سپرده به نوازشها و لبهایش را محکم چسبانده به هم. مثل وقتهایی که گوشی را نمیدهم دستش تا دوباره با جعفر حرف بزند. زیر باران آتش و گلوله که نمیشود آدم با دخترش دل بدهد و قلوه بگیرد. دوست نداری من جای پدرت باشم؟
چشمهایش را که بسته بود، دوباره با صدای مُحمد (ص) باز میکند. شب از نیمه گذشته بچه که نباید تا این وقت شب بیدار بماند. ضعیف میشود با یک باد سرما می خورد. تب میکند.
مامان! کجا دنیا آمده حاج قاسم؟ خانهاش کجاست؟ نمیشود یک روز برویم خانهاش؟»
«خانه حاج قاسم کجاست؟» در 47 صفحه به قیمت 40 هزار تومان از سوی انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامی منتشر شده است.
انتهای پیام/