چرا رای دهیم؟ به کی رأی می‌دهم؟

می‌پرسند که چرا رأی دهیم و به کی رأی می‌دهم. بر این نظرم:۱-رییس جمهور در حدود ۲۰ درصد در امور کشور نافذ است.۲-کاهش حدود ۲۰ درصد از تباهی و فرار منابع از کشور توسط رییس جمهور مورد “انتظارم” است.در این وضعیت، انتظاری بیشتر مانند رفع موانع توسعه‌ی ملی یا تحول ساختاری از رییس جمهوری منتخب

کد خبر : 33728
تاریخ انتشار : جمعه ۱ تیر ۱۴۰۳ - ۱۴:۱۹
چرا رای دهیم؟ به کی رأی می‌دهم؟



می‌پرسند که چرا رأی دهیم و به کی رأی می‌دهم. بر این نظرم:
۱-رییس جمهور در حدود ۲۰ درصد در امور کشور نافذ است.
۲-کاهش حدود ۲۰ درصد از تباهی و فرار منابع از کشور توسط رییس جمهور مورد “انتظارم” است.در این وضعیت، انتظاری بیشتر مانند رفع موانع توسعه‌ی ملی یا تحول ساختاری از رییس جمهوری منتخب ندارم.

۳-کسانی که مخالف این نظرند، اگر بیش از این می‌توانند، به تلاش خود ادامه دهند و جلوگیری از ۲۰ درصد تباهی‌ و فرار منابع ملی، اگر حامی بهتر شدن نباشد، مانع آن نیست.
۴-برخی از مخالفان و منتقدان می‌گویند که مشارکت در انتخابات موجب افزایش مشروعیت نظام می‌شود؛ فراموش می‌کنند که عدم تحقق وعده‌ها موجب کاهش بیشتر مشروعیت می‌شود. بر حسب منطق‌شان، این به آن در.

۵-طرفداران رفراندم برای تغییر نظام، آرمان خود را می‌گویند و لازم است بگویند، کی و چطور آرمان‌شان شدنی می‌شود. آیا تا تحقق یک آرمان فعلآ تخیلی، چرا اقدامی شدنی در برابر جلوگیری از تباهی و فرار منابع ملی نباید کرد؟ کدام عقلانیت حفظ منابع ملی می‌گوید که اگر بتوان جلوی بخشی از زیان را گرفت تا تحقق یک تخیل، نباید گرفت؟

با چنین منطق، فقط پزشکیان مطرح می‌شود

اگر پزشکیان مطرح نبود، چنین “انتظاری” از دیگران نداشتم و قطعاً رأی نمی‌دادم.خلاصه بین پزشکیان با عهدنامه و قول کنار کشیدن در صورت نتوانستن یا آن افراد با آن سوابق و لواحق زور و ضرب، کدامیک؟ هیچکدام، جلوی فاجعه‌ی مقدر را نمی‌گیرد. بگذاریم که یکدست، هر چه بخواهند بکنند یا پا لای در گذاشته شود که بر همان پاشنه به راحتی نچرخد؟

بدبختانه عرصه‌ی قدرت پر از بیچارگی است و انتخاب از میان بد، بدتر و بدترین. اگر بد را انتخاب نکنی، گرفتار بدترین می‌شوی. “عقل بدگزین برتر از انفعال گرفتار بدترین.” چاره ای جز سازش با بد برای رهایی از بدترین نیست. اینجا حدیث نزدیکی به آرمان نیست، قصه‌ی فرار از ضدآرمان است؛ گریختن از وحشت جهنم، نه پوییدن به شوق بهشت. بهشتی در کار نیست، هر چه هست، جهنم اقتصادی و …است و طبقات آن. عقل می گوید که در این جهنم بدون رفاه و سعادت بکوشیم تا گرفتار اسفل‌السافلین نشویم.

*عضو هیات علمی دانشگاه امیرکبیر

منبع: کانال نویسنده

بیشتر بخوانید:

۲۱۶۲۱۶



منبع

برچسب ها :

ناموجود