معیارهایی که قرآن در انتخاب فرد اصلح ارائه می دهد
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، آیات قرآن از یک بعد آیینه تمامنمای عالم است، به این معنا که حقایق عالم از غیب و عرش گرفته تا دنیا را در خود انعکاس داده و لذا کسی که بخواهد نقشه عالم و معارف موجود در آن را بداند، به این مصحف شریف رجوع میکند. از بُعد
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، آیات قرآن از یک بعد آیینه تمامنمای عالم است، به این معنا که حقایق عالم از غیب و عرش گرفته تا دنیا را در خود انعکاس داده و لذا کسی که بخواهد نقشه عالم و معارف موجود در آن را بداند، به این مصحف شریف رجوع میکند. از بُعد دیگر، قرآن دارای ابعاد تاریخی و اجتماعی است و میتوان درسهایی برای اصلاح سبک زندگی و اصلاح سیاستهای جاری در جامعه مسلمین از آن دریافت کرد. قرآن کتابی است که نگرشهای افراد را اصلاح میکند و به انسانها معیارهای انسانی، اخلاقی و الهی میدهد. توجه انسان را از دنیا به سمت آسمان و از دنیا به برزخ و قیامت قرار میدهد و دنیا را خلاصه در عیش و نوش و شهوترانی و بزن و ببندهای سیاسی نمیکند بلکه این جهان را پلی برای رسیدن به سعادت ابدی در قیامت معرفی میکند.
اما همان طور که اشاره شد، خداوند در قرآن به انسانها معیار میدهد تا آنها بتوانند در تصمیمات فردی و اجتماعی تصمیم بهتری اتخاذ کنند؛ به عنوان مثال وقتی یوسف نبی علیهالسلام خطاب به پادشاه مصر میفرماید «قَالَ اجْعَلْنِی عَلَىٰ خَزَائِنِ الْأَرْضِ ۖ إِنِّی حَفِیظٌ عَلِیمٌ»، از همین آیه میتوان درسهایی را برای انتخاب فرد اصلح در پستهای مهم حکومتی دریافت کرد. ماجرا از این قرار بود که پادشاه یک خوابی میبیند و معبران توانایی تعبیر آن را نداشتند. یوسف نبی را از زندان نزد او میآورند تا خوابش را تعبیر کند. این پیامبر الهی میفرماید مصر 7 سال فراوانی خواهد داشت و 7 سال دوم دچار قحطی میشود و باید تدبیری داشت. بعد از پادشاه درخواست میکند او را خزانهدار قرار دهد و خود را فردی حفیظ و علیم معرفی میکند. بنابراین یوسف نبی از خواب پادشاه مصر، احساس خطر و ضرر براى مردم کرد و خود را براى جلوگیرى از پیشآمدهاى ناگوار اقتصادى، لایق مىدانست، پس براى جلوگیرى از ضرر، آمادگى خود را براى قبول چنین مسئولیّتى اعلام کرد. برخی رجال سیاسى، معمولًا به هنگام خطر مردم را رها کرده، فرار مىکنند، اما یوسف باید مردم را حفظ کند.
اما درسهایی که میتوان از این آیه داشت عبارتند از اینکه:
1- هر جا لازم باشد، باید داوطلب مسئولیّتهاى حسّاس شد.
2- در به کارگیرى افراد لایق، علاقه شخصى او در نظر گرفته شود، همچنان که فرمود مرا به عنوان خزانهدار در نظر بگیر.
3- نکته دیگر این است که ابتدا احراز شایستگى باید صورت گیرد، سپس درخواست مسئولیّت شود.
4. دو صفتى که یوسف براى خود بیان کرد، «حفیظ» و «علیم» است. از اینجا اوصاف کارگزاران شایسته به دست مىآید: قدرت، امانت، پاسدارى و تخصص.
5- در برنامهریزى ونظارت بر مصرف، باید سهم نسل آینده حفظ و مراعات شود.
———————-
منابع:
تفسیر نور حجت الاسلام قرائتی
انتهایپیام/