مراقبت از کودک؛ حلقه مفقود سیاستهای جمعیتی

گروه فرهنگی  خبرگزاری تسنیم-طیبه مجردیان:کتاب «پاسخ‌های سیاستی به باروری پایین» ترجمه دکتر رسول صادقی، دانشیار جمعیت‌شناسی دانشگاه تهران، و دکتر میلاد بگی، استادیار جمعیت‌شناسی دانشگاه بوعلی‌سینا،تجربه کشورهای مختلفی که بعضاً حتی سابقه یک قرن سیاست‌های جمعیتی داشتند را ارزیابی کرده است.در این کتاب ابتدا نویسندگان به پیچیدگی‌های سنجش ارتباط سیاست‌گذاری روی تغییرات باروری می‌پردازند و سپس

کد خبر : 155087
تاریخ انتشار : چهارشنبه 29 ژانویه 2025 - 7:33
مراقبت از کودک؛ حلقه مفقود سیاستهای جمعیتی


گروه فرهنگی  خبرگزاری تسنیم-طیبه مجردیان:کتاب «پاسخ‌های سیاستی به باروری پایین» ترجمه دکتر رسول صادقی، دانشیار جمعیت‌شناسی دانشگاه تهران، و دکتر میلاد بگی، استادیار جمعیت‌شناسی دانشگاه بوعلی‌سینا،تجربه کشورهای مختلفی که بعضاً حتی سابقه یک قرن سیاست‌های جمعیتی داشتند را ارزیابی کرده است.در این کتاب ابتدا نویسندگان به پیچیدگی‌های سنجش ارتباط سیاست‌گذاری روی تغییرات باروری می‌پردازند و سپس با ارائه مثال‌هایی واقعی، اثر سیاست‌های مختلف بر افزایش نرخ باروری را تحلیل می‌کنند. در پایان هم کتاب به این پرسش کلیدی پاسخ می‌دهد که چرا برخی کشورها در اجرای سیاست‌های افزایش باروری موفق بوده‌اند و برخی دیگر ناکام مانده‌اند. نتیجه‌ این کتاب نشان می‌دهد که موفقیت سیاست‌های جمعیتی زمانی است که بتوانند به نیازهای متنوع افراد در مراحل مختلف زندگی پاسخ دهند و از سوی مردم به‌درستی درک شوند. همچنین وجود بودجه کافی و برنامه‌ریزی پایدار و منسجم؛ و از سوی دیگر، شرایط اقتصادی و اجتماعی خانواده‌ها مانند سطح تحصیلات و وضعیت اقتصادی آنها بر موفقیت سیاست‌ها اثرگذار است.

بنابراین در سیاست‌های حمایت از خانواده بهترین حالت این است که به جای سیاست‌های موردی، بسته‌های سیاستی یا گزینه‌های مختلف سیاستی داشته باشیم چون با تنوعی از آدم‌ها و با تنوعی از دلایل مختلف برای نیاوردن فرزند مواجه هستیم. این موضوع، با توجه به انتقاداتی که بر سیاست‌های جدید جمعیتی وارد است؛ از جمله عدم توجه کافی به درک مسئله جمعیت از منظر زنان و نیازهای آنان، شایسته تأمل و بررسی جدی است.

سیاست‌های جمعیتی در ایران ضمن داشتن وضعیت مطلوب و بالاتر از میانگین جهانی در برخی وجوه، دارای نواقص جدی است که آن را از سطح ایده‎آل تنزل می‌دهد. یک بام و دوهوای سیستم مراقبت از فرزند یکی از این خلاء‌های جدی است؛ یعنی در عین اعطای 9 ماه مرخصی زایمان، سیستم مراقبت از کودک به یکباره به بن بست می‌رسد و تکلیف مسئله نگهداری از کودک بعد از این مرخصی 9 ماهه مشخص نیست. البته قوانینی وجود دارد از جمله ماده 22 قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت که سازمان‌ها و ادارات دولتی را موظف به تأمین مهدکودک کرده است ولی هنوز این قوانین به مرحله اجرای کامل نرسیده و دچار درگیری‌های بین‌نهادی و یا اعمال نظرهای سلیقه‌ای است. بنابراین این سیاست‌ها در عمل نگرانی‌های والدین را برطرف نکرده‌است.

گروه زنان خبرگزاری تسنیم که در گفتگوی پیشین با دکتر رسول صادقی، جمعیت شناس و عضو هیئت علمی گروه جمعیت‌شناسی دانشگاه تهران، به بررسی مشکلات زنان در ارتباط با فرزندآوری و انعکاس این مشکلات در قانون جوانی جمعیت پرداخته بود؛ در مصاحبه اخیر خود با دکتر صادقی مترجم کتاب «پاسخ‌های سیاستی به باروری پایین» درباره این کتاب و اثرات سیاست‌های مختلف بر افزایش نرخ باروری گفتگو کرده است.

در گفتگوی قبلی که در اینجا منتشر شد، صادقی به «نقش تغییر موقعیت زنان در مسئله کاهش باروری» اشاره کرد و گفت: تغییر موقعیت زنان از دو جنبه مطرح است؛ یکی جنبه ساختاری قضیه است که بیشتر مرتبط با بحث حضور زنان در آموزش عالی و حضور زنان در بازار کار است و یکی از بعد اجتماعی و فرهنگی؛ اینکه تحصیلات زنان چقدر منجر به استقلال و توانمندی، تغییر نگرش، باورها و حتی جهان بینی ایشان شده است.

صادقی نابرابری در خانواده و برابری در نهادهای عمومی را دوعامل مهم در کاهش تمایل زنان به فرزندآوری عنوان کرد و گفت: هنوز یک نابرابری در نهادهای خانواده محور از جمله بحث خانه وجود دارد، از طرف دیگر در نهادهای عمومی برابری وجود دارد و زن و مرد آنجا برابر دیده می‌شوند و قوانین عمدتاً قوانین مردانه است و این باعث می‌شود زن نتواند تعادلی میان کار و خانواده ایجاد کند. در نتیجه بستگی دارد بعضی افراد قید کار را می‌زنند و بعضی قید فرزند و فرزندان بیشتر را می‌زنند. در این زمینه خانم جمعیت شناسی به نام کاترین حکیم یک نظریه دارد تحت عنوان “نظریه ترجیح” و این بحث را مطرح می‌کند که: زنان شاغل سه گروه هستند: یا کارمحور هستند، یا خانواده محور هستند، یا دنبال این هستند که تعادل میان کار و خانواده ایجاد کنند، کار محور و خانواده محور دو سر طیف هستند که هرکدام حدود 20 درصد هستند، اما 60 درصد دنبال تعادل هستند، جایی که به دنبال تعادل هستند اگر قوانین و ساختارها به آنها اجازه تعادل بدهد، قطعاً بحث فرزندآوری اتفاق می‌افتد.

رسول صادقی در ارتباط با نابرابری در نهاد خانواده خاطرنشان کرد: ما در ایران وقتی از خانواده صحبت می‌کنیم، خانواده را به حوزه زنان تقلیل می‌دهیم. اگر نگاه کنید خیلی از جاها گفته می‌شود زنان و خانواده، زنان و فرزندآوری؛ تقلیل نهادی به اسم خانواده به فقط بحث زنان قطعاً می‌تواند مسائل و چالش‌هایی را در ارتباط با مسئولیت‌های زنان داشته باشد. فقط هم بحث مراقبت از فرزند نیست، اگر در داخل خانواده پدر یا مادر سالمندی هم داریم، مراقبت از آنها را وظیفه دختر یا زن می‌دانیم و این باعث می‌شود فرد خیلی از اوقات، هم مراقبت از فرزند و هم مراقبت از پدر و مادر را بر عهده داشته باشد. در این شرایط اگر ما مراقبت و مراقبت کننده را فقط به زن تنزل بدهیم، قطعاً چالشی که وجود دارد و الآن می‌بینیم تمایل زنان به فرزندآوری کمتر شده است. مطالعات نشان می‌دهد در خانواده‌هایی که مشارکت مرد بالاست، اگر زن مثلاً یک فرزند دارد،گذار به فرزند دوم سریع و خیلی بیشتر اتفاق می‌افتد، اگر دو فرزند دارد گذار به فرزند سوم اتفاق می‌افتد و این نشان می‌دهد مشارکت مرد در امور خانواده می‌تواند یک عامل خیلی مهمی در افزایش باروری باشد.

وی ادامه داد: مسئله دیگربحث بازار کار و سیستم عمومی جامعه است؛ آیا ساختار عمومی جامعه و قوانین کارمان و یا ساختارهای دیگر اجتماع به این شکل هست که زن را به عنوان مادر ببیند؟ وقتی که زن به عنوان مادر دیده می‌شود به این معنی است که ساعت کار او می‌تواند انعطاف پذیر باشد، ورود و خروج او می‌تواند دیرتر اتفاق بیفتد، اشتغال پاره وقت می‌تواند در آن جامعه گسترش پیدا کند، یا در کنار این موضوع نهادهایی به اسم مراقبت از کودک با سطح کیفیت بالا و با هزینه کمتر دایر شود تا خانواده بتواند بدون نگرانی فرزندش را در آن نهادها قرار دهد و آنها از کودکش مراقبت کنند تا آن مادر بتواند هم وظیفه اجتماعی خود را انجام دهد و هم به وظیفه خانه و خانه‌داری خود برسد. در شرایطی که هیچ کدام از این‌ها وجود نداشته باشد، زنان شاغل متحمل یک بار مضاعفی می‌شوند، اصطلاحاً یک شیفت دومی اتفاق می‌افتد و این باعث می‌شود باروری زنان شاغل به حداقل برسد و کمترین سطح باروری را داشته باشند.

صادقی معتقد است بحث حمایت از خانواده باید روح حاکم بر تمام قوانین باشد؛ اینکه ما یک قانون جداگانه‌ای داشته باشیم به اسم حمایت از خانواده، و هزار قانون دیگر هم داشته باشیم ولی در قوانین دیگر این روح حاکم وجود نداشته باشد، این نمی‌تواند مسئله و مشکلی را حل کند. هم در نهاد خانواده و هم در نهادهای عمومی، نیاز به یکسری تغییرات و حمایت‌ها هست تا بخشی از چالش‌های فرزندآوری زنان حل شود.

اکنون بخش دوم از این گفتگو را می‌توانید در ادامه بخوانید:

اگر تغییر سیاستی در راستای حمایت از خانواده اتفاق نیفتد به «پایین‌ترین سطح باروری» سقوط می‌کنیم

سوال: درباره کتاب پاسخ‌های سیاستی به باروری پایین که ترجمه شما است و در آن سیاست‌های جمعیتی کشورهای مختلف با هم مقایسه شده است، بفرمایید. کشورهایی که بعضاً سابقه یک قرن سیاست‌های جمعیتی داشتند. در این کتاب در زمینه سیاست‌های جمعیتی به چه نتیجه‌ای رسیده‌اید؟ این سیاست‌ها چقدر اثربخش بودند؟

این کتاب توسط سه نفر از افراد صاحب نظر تالیف شده است که در اروپا در دانشگاه اتریش و دو دانشگاه دیگر هستند. من به همراه یکی از همکاران آقای دکتر میلاد بگی این کتاب را ترجمه کردیم. بحثی که در این کتاب مطرح می‌شود، اولاً این هست که باروری پایین یک مسئله پذیرفته شده در حوزه سیاست و سیاست گذاری است. نکته‌ای که وجود دارد این هست که: اگر سیاست و تغییر سیاستی در راستای حمایت از خانواده اتفاق نیفتد، باروری پایین همچنان کاهشی خواهد بود و بحثی تحت عنوان «پایین‌ترین سطح باروری» یا «باروری خیلی پایین» مطرح می‌شود. در حال حاضر باروری‌هایی که در هنگ‌کنگ، کره جنوبی و ژاپن داریم، سطح باروری خیلی پایین حدود یک هست. این یعنی نسل‌های آینده نصف نسل فعلی می‌شود و جایگزینی جمعیت اتفاق نمی‌افتد چون سطح جایگزینی حدود 2 و بالاتر از دو است.

این قطعاً در دراز مدت چالش‌هایی به وجود می‌آورد مثل کاهش رشد جمعیت، منفی شدن رشد جمعیت و تسریع سالخوردگی جمعیت. تسریع سالخوردگی یعنی سالخوردگی جمعیت اتفاق می‌افتد ولی وقتی باروری، خیلی سریع کاهش پیدا می‌کند و به سطح پایین می‌رسد، سرعت سالخوردگی هم بیشتر می‌شود. یک مثال بزنم؛ اصطلاحی داریم به عنوان «دو برابر شدن» یعنی سهم جمعیت سالمندان 65 سال به بالاتر، از 7 درصدی که ما الآن هستیم به 14 درصد برسد؛ در فرانسه برای اینکه 7 درصد به 14 درصد برسد، 120 سال طول کشیده؛ در ایران این تغییر در مدت 17 سال اتفاق می‌افتد و این نشان می‌دهد سرعت سالخوردگی در ایران بسیار زیاد است؛ بخش عمده آن مربوط به سرعت کاهش باروری است که ما داشتیم.

شکاف میان باروری ایده‌آل و تعداد فعلی فرزند؛

 

در کتاب این بحث مطرح می‌شود که اولاً این یک پدیده جهانی است که در بسیاری از کشورها دارد اتفاق می‌افتد، اما نکته‌ای که وجود دارداولین گام این است که سیاستگذاران ما، بر اساس مطالعات و پژوهش‌ها ببینند ایده‌آل‌ها و تعداد مطلوب فرزندانی که خانواده‌ها می‌توانند داشته باشند چقدر است؟

در ایران تمام مطالعات و پیمایش‌ها نشان می‌دهد ایده‌آل باروری تقریباً معادل 2.5 یا 2.7 و یا 3 است؛ متوسط 2.7 است اما در حال حاضر 1.7 فرزند به دنیا می‌آید یعنی یک فرزند به دنیا نمی‌آید. چرایی این موضوع خیلی مهم است و اینجا یک فرصت بسیار مهم برای سیاست گذاری است‌که به آن «پنجره فرصت سیاستی» می‌گویند.

تحلیل اثر سیاست‌های مختلف بر افزایش باروری

سیاستگذار باید ببیند موانع چیست؛ موانع که برطرف شود، قطعاً بخشی از تعداد فرزندانی که خانواده‌ها دوست دارند داشته باشند به دنیا می‌آید و این سطح باروری را افزایش می‌دهد. قوانین و سیاست‌ها هم برای رفع آن موانع است.

کتاب پاسخ های سیاستی به باروری پایین می‌خواهد تجربه کشورهای مختلفی که بعضاً حتی سابقه یک قرن سیاست‌های جمعیتی داشتند را ارزیابی کند که این سیاست‌ها چقدر اثربخش بودند و یا نبودند و چرا نبودند؛ چه عواملی باعث اثربخشی و موفقیت یک سیاست می‌شود و چه عواملی می‌تواند آن را ناکارآمد و ناموفق کند؛ و در مجموع یک سری سیاست‌ها را پیشنهاد می‌دهد.

مشوق‌های مالی؛ کوتاه مدت و تنها مورد استقبال بعضی طبقات اجتماعی

یکی بحث مشوق‌های مالی است؛ بررسی ای که در آن کتاب انجام شده این است که خیلی از کشورها سراغ مشوق‌های مالی رفتند ولی این مشوق‌ها معمولاً کوتاه مدت بوده و یک جایی اصلاً متوقف شده‌اند؛ به دلیل بار و هزینه مالی که دارد و اثراتی که داشته است. مثلاً استرالیا سال 2004 سیاست پرداخت مشوق مالی به فرزند را انجام می‌دهد ولی سال 2014 آن را متوقف می‌کند. اسپانیا سال 2008 مشوق مالی اتخاذ می‌کند اما سال 2012 درگیر بحران‌های اقتصادی می‌شود و آن را متوقف می‌کند. دو دلیل دارد یکی اینکه در دوران‌هایی که دچار مسئله اقتصادی می‌شوند، این بودجه‌ها کمتر می‌شود و معمولاً سیاست‌ها متوقف می‌شود. دلیل دوم هم این بوده که در این کشورها که عموماً هم مهاجر پذیر هستند، مهاجرین و طبقات پایین اجتماعی بیشتر از مشوق‌های مالی استقبال کردند. دلیل سوم هم این بود که اصولاً این مشوق‌های مالی روی تمپو اثر داشته تا کوانتوم؛ یعنی روی افزایش موقت باروری تأثیر داشته ولی روی افزایش دائمی تأثیر زیادی نداشته است و این هم نکته‌ای بوده که وجود داشته است.

تورم چندسال اخیر اثر بسیاری از مشوق‌های اقتصادی را خنثی کرده

در جامعه ما هم در قانون جوانی جمعیت، روی بحث مشوق‌های مالی خیلی تأکید شده و دیده شده است ولی نکته‌ای که وجود دارد، تورم چند سال اخیر اثر بسیاری از مشوق‌ها را خنثی کرده است و این نشان می‌دهد اگر شما مشوق مالی هم داشته باشید ولی این طرف قضیه به لحاظ اقتصادی مشکلی ایجاد شود، اثر آن مشوق‌ها هم خنثی می‌شود. بنابراین مشوق‌ها یکی از سیاست‌هایی بوده که هست و در بعضی از طبقات اجتماعی جواب می‌دهد. البتهاین به این معنی نیست که مشوق‌های مالی سیاستی است که کلاً ناموفق است، قطعاً در بعضی از طبقات اجتماعی این یک انگیزه است.

کاهش جمعیت , قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت , زنان و خانواده , فرزندآوری , مهدکودک ,

تنها راه حل مسئله جمعیت؛ بسته سیاستی متنوع برای تمام اقشار جامعه

سیاست حمایت از خانواده و افزایش فرزندآوری فقط برای یک گروه خاص نیست و تمام جامعه را در برمی‌گیرد، و جامعه تنوعی از گروه‌ها و طبقات اجتماعی مختلفی است که در هر طبقه ممکن است موانع، متفاوت باشد؛ بنابراین بهترین سیاست، سیاستی است که این تنوع را دیده باشد و اصطلاحاً به جای یک سیاست موردی، بسته سیاستی داشته باشیم.

یعنی شما اگر مشوق مالی دارید، در کنار آن باید مرخصی والدینی هم برای طبقه متوسط و زنان شاغل داشته باشید. در بعضی از کشورها به جای مرخصی زایمان، مرخصی والدینی وجود دارد. درست است که بعد از زایمان یک مرخصی هست و باید وجود داشته باشد ولی زمان آن را کوتاه کردند و بقیه آن را به سمت مرخصی والدینی یعنی مرخصی پدر و مادر هر دو آورده‌اند. یک بخش دیگری تحت عنوان مرخصی مراقبت از کودک تا سن 12 سالگی تعریف می‌شود. این نشان می‌دهد سیستم مرخصی یک سیستم جامعی است اما حتی در این سیستم مرخصی جامع هم انعطاف‌هایی وجود دارد. مثلاً فردی می‌گوید من به جای اینکه 6 ماه به مرخصی بروم می‌خواهم یک سال به مرخصی بروم ولی با نصف حقوق یعنی به جای پرداختی کامل، نصف حقوق را بگیرم. اصطلاحاً گزینه‌های مختلفی در اختیار فرد قرار می‌گیرد، که اگر کسی می‌خواهد زودتر به بازار کار برگردد‌ از مرخصی کوتاه مدت استفاده کند و بالعکس.

خدمات مراقبت از کودک؛ حلقه مفقود سیاست‌های جمعیتی

بعد از سیستم مرخصی باید سیستم مراقبت وارد عمل ‌شود

نکته که وجود دارد این است که وقتی کار سیستم مرخصی تمام شد، سیستم مراقبت وارد عمل می‌شود؛ سطح کیفیت، مربیان و مخصوصاً نظارت بر مربیان بسیار مهم است. من یادم هست خارج از کشور یک خانمی که ایشان استاد تمام دانشگاه بود، زمانی که فرزنددار شد دوست داشت دانشگاه را کنار بگذارد و مربی مهد کودک بشود، قبول نکردند و این فرد سه سال آموزش دید بعد مربی مهد کودک شد، چرا؟ برای اینکه بیشترین دقت و نظارت در همان سیستم‌های پایه است. مهد و دبستان به بیشترین میزان نظارت احتیاج دارد چون اجتماعی شدن و جامعه پذیری یک کودک دارد شکل می‌گیرد و نمی‌شود این کودک را به هر جایی و دست هر کسی سپرد. بنابراین یک بخشی از سیستم مراقبت، مربیان و آموزش مربیان و کیفیت آموزش‌هایی که داده می‌شود، هست. علاوه بر این مراکز مراقبت از کودک چقدر در دسترس هستند و چقدر از سبد هزینه یک خانوار صرف هزینه مهد می‌شود؟

نقش مهم بخش خصوصی و شهرداری‌ها در ارائه خدمات مراقبت از کودک در کشورهای مختلف

البته در این قضیه جالب این هست که فقط دولت نقش ندارد. دولت تنها بازیگر این عرصه نیست، بخش خصوصی هم هست، یعنی در کل در بحث حمایت از خانواده، بخش خصوصی هم هست. در قانون ما بیشتر بخش دولتی نقش دارد و بخش خصوصی دیده نشده است. شهرداری‌ها هم هستند؛ شهرداری‌ها نقش عمده‌ای در بحث مهد کودک‌ها در کشورهای مختلف دارند. حالا این سیستم که اعتماد را در آن ایجاد کرده، سطح بالایی دارد، در دسترس است، هزینه کمی هم دارد، با ساعت کار والدین هماهنگ است، انعطاف پذیر هم هست؛ یکی ساعت 8 و یکی ساعت 9 فرزندش را به مهد می‌سپارد، از آنطرف یکی ساعت 4، یکی 5 و یکی 6 دنبال فرزندش می‌آید؛ در چارچوب این سیستم، خیال خانواده راحت می‌شود که در کنار نبود مراقبت غیر رسمی که والدینی وجود ندارند و در دسترس نیستند،‌ این سیستم از فرزند مراقبت می‌کند.

نقش مهم سیاست‌های اشتغال در افزایش باروری

یکی دیگر از بخش‌هایی که به عنوان سیستم حمایتی مطرح می‌شود، بحث سیاست‌های اشتغال است؛ اینکه سیاست‌های اشتغال تا چه اندازه موافق خانواده و حمایت از خانواده است‌؛ این قضیه به خصوص در آسیای جنوب شرقی مطرح است، مثلاً ژاپن چون جزو کشورهای باروری پایین و بالاترین سالمندی است؛ نکته‌ای که در مورد ژاپن وجود دارد این است که طرح‌های مختلفی را پیاده کردند مثل طرح فرشته 1 و 2 و 3 و 4 و مبلغ‌های تشویقی را بالا ‌بردند ولی ناموفق بود ولی از سال 2000 به بعد که ژاپن روی سیاست‌های اشتغال کار کرد، توانست باروری را افزایش بدهد. بنابراین خیلی مهم است که اگر مسئله را شناسایی کردید، ببینید ریشه‌های این مسئله کجا هست و آنجا سیاست گذاری کنید.

درمان ناباروری مهم هست امانقش زیادی در افزایش باروری ندارد

در کشور ما به دلیل هژمونی و پزشکی شدنی که در جامعه ایرانی داریم، در بحث جمعیت هم یک بخش عمده‌ای از بودجه و هزینه که برای این موضوع هست به سمت وزارت بهداشت رفته و بحث درمان ناباروری‌ها خیلی اهمیت پیدا کرده است. در حالی که درست است که درمان ناباروری مهم است اما به دلیل نسبت پایینی که دارد، نقش زیادی در افزایش باروری ندارد.

نکته اول اینکه آماری که درباره میزان ناباروری منتشر شده و سیاستگذاران را تحت تأثیر قرار داده، آمار واقعی نیست و این حتی یک نگرانی نسبت به ناباروری در بین خانواده‌ها ایجاد کرده است. نکته دوم اینکه بیشترین بودجه را هم صرف همین موضوع کردیم؛ چون آن را به عنوان یک مسئله طرح کردیم و همین مسئله را هم می‌خواهیم حل کنیم. اما ابعاد دیگر موضوع که ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است؛ کمتر دیده شده و بیشترین هزینه‌ها به سمت درمان ناباروری رفته است. نکته‌ای هم که وجود دارد با توجه به افزایش سن ازدواج و تأخیر در فرزندآوری قطعاً نرخ ناباروری افزایش پیدا می‌کند یعنی این یک مسئله‌ای است که پیش رو هم هست و صحبت من دال بر این نیست که نبایستی فکری برای آن کرد؛ اما اینکه به عنوان تنها گزینه و گزینه اولویت‌دار مورد توجه قرار بگیرد، جای سوال دارد و می‌تواند چالش ایجاد کند.

سوال: پس سیاست‌های مالی اثرگذاری خیلی زیادی ندارد و به دلیل مشکلات مالی که کشورها دارند، طولانی مدت هم نمی‌تواند ادامه پیدا کند. جامعیت در اعطای مرخصی‌ها را پیشنهاد دادید و اینکه مرخصی طولانی مدت زایمان می‌تواند بین زن و شوهر پخش شود و فقط به خانم‌ها اختصاص نداشته باشد و بعد هم مرخصی مراقبت از فرزند فعال شود. اتفاقاً یکی از دلایلی که باعث می‌شود کارفرما تمایلی به استخدام خانم‌ها نداشته باشد همین مسئله است که می‌تواند با تقسیم مرخصی بین خانم و آقا مشکل حل شود و تعادل ایجاد شود. همچنین به اهمیت خدمات مراقبت کودک اشاره کردید و اینکه تا 12 سالگی کودک باید ادامه پیدا کند.

آیا خدمات مراقبت از کودک، توجیه منطقی دارد؟

سوال: به تأثیر خدمات مراقبت از کودک اشاره کردید. عده‌ای معتقد هستند خدمات مراقبت از کودک هزینه بر و کم بازده است و هر چقدر هم از خانواده‌ها در این زمینه حمایت کنیم تأثیر قابل توجهی در افزایش باروری نخواهد داشت؛ نگاه شما نسبت به این مسئله چیست؟ خدمات مراقبت از کودک نسبت به هزینه‌ای که دارد، چقدر می‌تواند موثر باشد؟

یکی از بحث‌هایی که در ارزیابی سیاست‌ها مطرح می‌شود “کارایی” است که بحث هزینه فایده مطرح می‌شود. در این موضوع اینکه دولت چقدر دارد هزینه می‌کند و چقدر دارد فایده می‌گیرد، باید نگاه کرد که در مقایسه با جایگزین‌ها، کدام یک از این‌ها بیشتر به هدف می‌رسد. با توجه به تجربه بین‌المللی و حتی مطالعات ‌کیفی انجام شده در ایران، یکی از مهمترین دغدغه‌ها و نگرانی‌های والدین بحث نبود مهدهای با هزینه کم و اعتماد بالا است؛ بنابراین وقتی این اتفاق می‌افتد قطعاً می‌تواند فوایدی را هم در حوزه فرزندآوری داشته باشد. علاوه بر این مقام معظم رهبری هم یکی دو بار نسبت به بحث مهد کودک‌ها ابراز نگرانی و دغدغه داشتند. بنابراین ما در مسأله مهدکودک ها چالش داریم، و خود خانواده‌ها هم وقتی سراغشان می‌رویم در موضوع مهدها مسئله دارند مثل اینکه هزینه زیادی برای آن می‌دهند و عمدتاً هم کیفیت لازم را ندارند. فقط هم زنان شاغل به مهد کودک احتیاج ندارند، تقریبا همه زنان از سیستم‌های مراقبت از کودک یا همان مهدکودک استفاده می‌کنند. بنابراین وقتی هزینه و فایده را در نظر می‌گیرید، مهدکودک‌ها جزو گزینه‌هایی است که کارایی بالایی دارد؛ یعنی فایده آن بیشتر از هزینه‌ای است که روی این موضوع می‌شود.

استفاده از تجربیات بین‌المللی لزوماً به معنای اعمال تام و تمام آنها نیست

اگر سیاستی در نروژ و فرانسه جواب داده، به این معنی نیست که اینجا هم جواب می‌دهد

نکته‌ دیگری هم که وجود دارد؛ در مورد سیاست‌هایی که کشورهای دیگر دارند؛ لزوماً به معنای اینکه اگر آن سیاست را در ایران پیاده کنید موفق خواهید شد، نیست؛ بسترهای اجتماعی متفاوت است، اگر سیاستی در نروژ و فرانسه جواب داده، به این معنی نیست که اینجا هم خوب باشد. مثلاً در نروژ و سوئد مهد کودک‌های زود هنگام را داریم که بچه را بعد از چند ماهگی به مهد کودک می‌فرستند؛ همین مدل را آلمان پیاده کرد اما ناموفق بود چون به لحاظ فرهنگی، آلمانی‌ها معتقد هستند بچه‌ها را زودتر از سه سال نباید به مهد فرستاد. بنابراین در جامعه ما هم قطعاً ساختارهای سیاسی اجتماعی و همچنین بسترهای فرهنگی متفاوت است و درست است که ما باید تجربیات بین‌المللی را داشته باشیم اما لزوماً به معنای اینکه آنها را اعمال کنیم نیست. بایستی بر اساس تجربیات بین‌المللی، بیشتر جامعه خودمان را بشناسیم و بسترهایی که در جامعه خود ما منجر به کاهش باروری شده را بشناسیم. مثلاً ممکن است شما بگویید عدد باروری در ایران با فرانسه و انگلستان یکی است؛ بله ولی بسترهایی که در آن کشورها کاهش را رقم زده با بسترهایی که در کشور ما کاهش را رقم زده کاملاً متفاوت است. بنابراین درست است که ما باید از تجربیات بین المللی استفاده کنیم ولی راهکارها و پیشنهادات ما باید متناسب با ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خودمان باشد.

سوال: ممنون از وقتی که در اختیار ما گذاشتید.

انتهای پیام/

 



منبع

برچسب ها :

ناموجود