طوفا ن الاقصی ثمره اندیشه ای بود که مقاومت 40سال پیش بناکرد

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،‌ ساعاتی پس از اعلام رسمی خبر شهادت یحیی سنوار رهبر حماس خبر انتشار ترجمه فارسی رمان این شهید فلسطینی با عنوان «خار و میخک» در صفحات فرهنگی رسانه‌ها منتشر شد. تا پیش از انتشار خبر شهادت سنوار،‌ کمتر کسی می‌دانست که رهبر گروه حماس یک نویسنده پرکار بود. او

کد خبر : 145551
تاریخ انتشار : دوشنبه ۲۴ دی ۱۴۰۳ - ۹:۴۲
طوفا ن الاقصی ثمره اندیشه ای بود که مقاومت 40سال پیش بناکرد


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،‌ ساعاتی پس از اعلام رسمی خبر شهادت یحیی سنوار رهبر حماس خبر انتشار ترجمه فارسی رمان این شهید فلسطینی با عنوان «خار و میخک» در صفحات فرهنگی رسانه‌ها منتشر شد.

تا پیش از انتشار خبر شهادت سنوار،‌ کمتر کسی می‌دانست که رهبر گروه حماس یک نویسنده پرکار بود. او طی 22 سال اسارت در درون زندان رمان «خار و میخک» را به زبان عبری نوشت و 5 کتاب را از عبری و انگلیسی به عربی ترجمه کرد و در صدر پرکارترین زندانیان نویسنده تاریخ قرار گرفت. اما خار و میخگ چگونه کتابی است و رهبر حماس چگونه آن را نوشت؟

یحیی سنوار، یک شخصیت محوری در سیاست فلسطین است که به خاطر رهبری خود در حماس و نقش تأثیرگذارش در درگیری‌های جاری با اسرائیل شناخته شده است. تجربیات او در دوران زندان، دیدگاه‌ها و راهبردهای او را شکل داد که در کتاب «خار و میخک» به‌طور شیوا بیان شده است. این اثر بینشی برای درک پیچیدگی‌های مبارزات فلسطینی ارائه می‌کند. همانطور که رویدادهای خاورمیانه همچنان در حال تحول هستند. اقدامات و فلسفه‌های سنوار برای روایت مقاومت و خودمختاری در منطقه حیاتی است.

«خار و میخک» نه تنها یک اثر داستانی، بلکه گواهی عمیق بر روح پایدار غزه است. این روایت که توسط یحیی سنوار در میان سایه‌های زندان‌های اسرائیل نوشته شده است، از داستان سرایی سنتی فراتر می رود تا نگاهی ناب و بدون فیلتر به آن ارائه دهد. این رمان در 30 فصل خود، انتخاب سخت برخی از آوارگان فلسطینی برای کار در اسرائیل را نیز به نمایش می‌‌گذارد. برخی آن را فرصتی برای بهبود شرایط زندگی خود برای خانواده خود می دانستند، در حالی که برای برخی دیگر چیزی جز خیانت نبود.

کریم شنی استاد زبان و ادبیات فارسی ترجمه فارسی این کتاب را بر عهده داشته است،‌ کتاب از سوی انتشارات نیستان ادب و با پرداخت حق رایت به حماس منتشر شده است.

کریم شنی شاعر، نویسنده و مترجم و دبیر علمی آژانس ادبی تماس  است که  آثاری چون «کتاب‌شناسی توصیفی دستور زبان فارسی»،‌ دانشنامه سوریه، ناشران شام و عراق، دفاع از حریم امامت و ولایت(خلاصه کتاب شبهای پیشاور در 10 پرده نمایشی)، سرو و سرود (ترجمه 40 قصیده شعرای عرب در رثای شهید سلیمانی به شعر فارسی)، زندان خون (ترجمه رمان حبس‌الدم از دکتر نزار صالح نویسنده سوری)،  الهه غروب (ترجمه رمان تشالما از نزار طربوش نویسنده سوری)، الاستعمار العالمی؛ فرانسه (تاریخ تحلیلی استعمار فرانسه در کلام مقام معظم رهبری چاپ بیروت)، تاریخ سامرا و… را در کارنامه خود دارد.

خبرگزاری تسنیم به مناسبت انتشار این کتاب در ایران با کریم شنی گفت‌وگویی داشته است،‌ شنی در این گفت‌وگو به نقش مقاومت در زندگی قهرمانان فلسطین اشار کرده و ویژگی‌های بارزی که شهید سنوار در زندگی‌اش داشته و منجر به این شده که چنین سرنوشتی در انتظار او باشد را برمی‌شمارد. گفت‌وگوی تسنیم با این مترجم به شرح ذیل است:

* تسنیم: شهادت یحیی سنوار، در دورانی که حملات پی‌درپی اسرائیل و شهادت سرشاخه‌های مقاومت، نوعی نگرانی و حتی ناامیدی نسبت به وضعیت را در دل علاقه‌مندان به مسئله فلسطین و مقاومت ایجاد کرده بود،‌ در حکم برخاستن ققنوس از آتش بود و نه تنها امید دوباره را زنده کرد، بلکه روحی حماسی در دل مقاومت و علاقه‌مندان به مقاومت در جهان ایجاد کرد.‌ درباره نگاهتان نسبت به شهادت سنوار بفرمایید؟

مبارزان مقاوت با شهادت به دنیا می‌آیند و با شهادت زندگی می‌کنند، شهادت برایشان امر عجیب و غریبی نیست؛ مخصوصاً سنوار که در طول عمر خود، شهادت بسیاری از دوستان و نزدیکان خود را دیده بود؛‌ حتی کتاب «خار و میخک» را می‌توان آلبومی از شهدای مقاومت دانست. اگر کتاب را تا انتها مطالعه کرده باشید، خواهید دید که سنوار در این رمان، حتی نحوه شهادت خود را نیز پیش‌بینی کرده بود. لوکیشن محل شهادت،‌ فیلم‌برداری از لحظه شهادت و … را با سکانسی که خودش در پایان کتاب توصیف کرده، مقایسه کنید،‌ خواهید دید که شباهت‌ها بسیار و تفاوت‌ها اندک است‌. سنوار در سال 2004 این نوع شهادت را پیش‌بینی کرده است.

خیلی سنگین­‌تر از این اتفاق، شهادت را در زیباترین سبک می‌توان در طول زندگی او دید. اگر داستان زندگی او را بخوانید، رویدادها و اتفاقات سنگین‌تری را مشاهده می‌کنید. سنوار از همان دوران جوانی، با همه خشونت‌های جنگ و محاصره در غزه آشنا بوده است.‌ خواندن کتاب نشان می‌دهد که شیوه شهادت سنوار، اگرچه از او قهرمانی در چشم جهان ساخت؛‌ اما سنوار در زندگی‌اش از این دست سکانس‌ها کم نداشته است.‌ او سختی‌ها، مشکلات، حماسه‌ها و نبردهایی فراتر از تصور را تجربه کرده و این روحیه او در تمام این ماجراهای غزه و محاصره آن که از 1948 تشدید شد، وجود داشته است،. سنوار مبارزی بود که کار اطلاعاتی می‌کرد.‌ بسیار دقیق بود‌ و چند بار هم زندانی شد؛ اما همواره یک عنصر الهام‌بخش بود، همان‌طور که در شهادتش هم نشان داد. او همواره به مبارزه روحیه می‌داد و در هیچ شرایطی تسیلم نمی‌شد. همیشه به دنبال راه حل متفاوت بود که از بن‌بست بیرون بیایند.

کتاب به خوبی نشان می‌دهد که او برای ملت فلسطین در حکم موتوری بود که روحیه را پمپاژ می‌کرد.

از سوی دیگر استراتژی عملیات طوفان‌الاقصی بر این مبنا طراحی شده است که باید شهید داد؛ تا پیروزی حاصل شود. آن­ها‌ می‌دانستند که استراتژی اسرائیل چگونه است؛‌ می‌دانستند که قتل عام می‌کند؛ تا مجاهدین سلاح را زمین بگذارند. نه تنها این را خودش پذیرفته بود؛ بلکه یک ملت و یک امت پذیرفته بودند که این­گونه به مبارزه بروند. مبارزین مقاومت راه خود را انتخاب کرده بودند؛‌ راه شهادت؛ نه تنها مجاهدین این انتخاب را داشتند، بلکه مردم هم همین را انتخاب کردند. چهره‌های مقاومت نیز با شهادتشان پیش ملتشان روسفید شدند؛ چراکه یک فرمانده مسلمان، اول خودش خط شکن است. می‌دانستند که خرج تهیه این سلاح، شهادت خودشان است؛ کما این که اثرش را هم گذاشته است. همین حزب‌الله قبل از شهادت سیدحسن با بعد از شهادت سیدحسن تفاوت کرده است.

حماس برای عملیات طوفان‌الاقصی از 40 سال پیش فکرها را تغییر داد

* تسنیم:‌ یحیی سنوار را شاید بتوان متفاوت‌ترین قهرمان مقاومت نامید از این جهت که ما با انسانی با چند بعد شخصیتی مواجه هستیم، ازیک طرف با یک مجاهد خستگی‌ناپذیر مواجهیم که 22 سال در زندان‌های اسرائیل روزگار گذراند و به زبان عبری تسلط پیدا کرد و در دوره‌های دانشگاه‌های اسرائیل به صورت مجازی شرکت کرد؛ تا دشمن را از درون بشناسد. این بُعد،‌ یک شخصیت مقاوم‌، محکم،‌ نظامی و سیاسی را به تصویر می‌کشد و از سوی دیگر با انسانی مواجه هستیم که برای بیان حرف خود از ادبیات کمک می‌گیرد؛‌ اهل فرهنگ و هنر و اندیشه است؛‌ رمان می‌نویسد؛، کتاب ترجمه می‌کند، آن هم در دل زندان‌؛ در میان خون و شکنجه. اینجا با یک شخصیت ادبی و البته عاطفی مواجه هستیم که بیش از هر چیز یک آزاده است. این رمان بیشتر نمود کدام بُعد شخصیت اوست؟

وقتی رمان را می‌خوانیم، می‌بینیم که تمام این افکار در آن جمع شده است.‌ هیچ امری که تصادفی رخ داده باشد و انتظار آن نباشد، دیده نمی‌شود‌.‌ این رمان عملاً تأویل شد؛‌ یعنی صورت واقع پیدا کرد.‌ تحقق خارجی این رمان، می‌شود همان طوفان‌الاقصی. این رمان 20 سال پیش نوشته شده است،‌20سال نوشتن آن زمان برده است.‌ پس این تفکر از 40 سال پیش ریشه داشته است.‌ این اندیشه که تبلور آن را در طوفان‌الاقصی دیدیم،‌ ذره ذره جمع شده؛ برای آن فرهنگ سازی شده و‌ نیرو تربیت شده.‌ به جای اینکه ادوات جنگی جمع کنند،‌ تونل بیشتر و عمیق‌تر حفر کنند،‌ سلاح بیشتر جمع کنند،‌ شروع به تغییر فکر کردند.یحیی سنوار ,

درباره شخصیت لطیف سنوار نیز باید بگویم که اساساً‌ طبیعت نهضت اسلامی همین است. مبارزان نهضت اسلامی چنین طبیعت لطیفی در جهاد دارند، برای قدرت‌طلبی و کشورگشایی نمی‌جنگند، یک روح پاک و دل لطیف ایمانی و باورغیبی دارند. از باب وعده‌های الهی مبارزه و مجاهدت می‌کنند. ممکن است در ظاهر، فعالیتشان خشن باشد؛ اما در باطن، یک معنویت قدرتمند در وجودشان هست. این لطافت و معنویت وجودی توأم با مبارزه، ممکن است از نظر کسی که تجربه ایمانی ندارد،‌ نوعی تناقض به شمار بیاید؛‌ اما برای کسی که کمترین تجربه ایمانی داشته باشد، طبیعی است. اتفاقا حقیقت باور قلبی را در مجاهدین مقاومت می‌توان دید که همه چیز خود را برای عقیده فدا می‌کنند‌. اوج لطافت روحی را می‌توان در مجاهدین مقاومت مشاهده کرد.‌ در مجموع، اگر از نظر روان شناسی جهادی، بخواهیم بررسی کنیم، لطافتی را که در روحیه مجاهدان است، در روحیه هیچ فرد دیگری نمی‌توان دید. وقتی که رمان را می‌خوانید، با لطیف‌ترین صحنه‌های زندگی در آغوش مادر، کنار خانواده و … مواجه می‌شوید.‌ باور نمی‌کنید، انسان‌هایی که سال‌هاست این اندازه در فشار هستند و،‌ سایه جنگ، سال‌هاست که بر سر آن‌ها سایه انداخته،‌ این اندازه رقیق‌القلب باشند. برای کسانی که جنگ را سیاه می‌بینید و با ادبیات ضد جنگ آشنا هستند،‌ این نوع ادبیات، شوکه‌کننده است؛ زیرا ادبیات دفاع و مقاومت،‌ با معیارهای آن‌ها سازگار نیست.

«خار و میخک» داستان تولد حماس است

* تسنیم: با توجه به این­که کتاب، از نخستین گام‌های شکل‌گیری مقاومت در سال 1967 تا مراحل رشد و بالندگی در نخستین انتفاضه فلسطین یا انقلاب سنگ در سال 1987 را روایت می‌کند. آیا می‌توان آن را تاریخچه مقاومت دانست؟

بررسی تاریخ فلسطین و مقاومت نشان می‌دهد که فلسطینی‌ها قبلاً دنباله‌رو چه کسانی بودند؟ یاسر عرفات.‌ یاسر عرفات چه تفکراتی داشت؟ ایده آن‌ها این بود که یا غرب باید برای فلسطین کاری کند یا شرق و‌ خودشان نمی‌توانند کاری پیش ببرند؛‌ تا این­که حماس شکل گرفت.‌ اساساً «خار و میخک» داستان تولد حماس است.

دستاورد مهم طوفان‌الاقصی بیداری جهانی بود

طوفان‌الاقصی و شهادت یحیی سنوار میوه آن اندیشه‌ای بود که شاید 40 سال پیش در این منطقه کاشته شد و همه منتظر آن بودند و باید هم این اتفاق رخ می‌داد.، می‌دانید که اثر مهم طوفان‌الاقصی بیداری جهانی است. بیداری آنقدر مهم است که حسین(ع) نیز خونش را فدا کرد تا مردم را آگاه کند.

یحیی سنوار ,

دفتر «آژانس تماس» ترجمه کتاب «خار و میخک» را با اجازه و هماهنگی با دفتر حماس آغاز کرد.‌ کتابهای دیگری هم هست. این، یکی از آنها است.‌ از نظر من، این مجموعه، می­تواند عنوان تاریخ داشته باشد.‌ می‌دانید که بهترین اثر منتشر شده در حوزه تاریخ،‌ اثری است که نگارنده در آن حضور داشته باشد.‌ یحیی سنوار از همان شروع فعالیت حماس، حضور داشته و وقتی این اتفاقات تاریخی را روایت می‌کند، از دید یک ناظر واقعی روایت می‌کند. رمان، تنها ابزاری بوده برای بیان تاریخ فلسطین.‌ چون سنوار شخصیتی لطیف داشته است‌، قالب ادبیات را انتخاب کرده است.‌

وقتی کتاب را می‌خوانید، اگر یک فلسطینی باشید،‌ متوجه تمام اشارات نویسنده به وقایع تاریخی‌، شخصیت‌‌ها و … می‌شوید؛‌ اما اگر یک فلسطینی نباشید،‌ سؤالات و ابهاماتی برایتان پیش می‌آید؛‌ به همین دلیل، من حدوداً 250 پاورقی بر کتاب زدم. مثلاً وقتی در کتاب، شخصیتی به­نام «یحیی» معرفی می‌شود،‌ باید برای مخاطب مشخص شود که منظور «یحیی عیاش» است. این برای فلسطینی‌ها کاملاً مشهود است؛ ولی برای ما نه. من در کتاب این شخصیت را معرفی کردم؛ تصویر او را هم الحاق کردم؛ بنابراین، اگر کسی این رمان را بخواند، مثل کتاب درسی کل مناقشه غرب آسیا را متوجه می‌شود؛ این­که دعوا بر سر چیست؟ از کجا شروع می‌شود؟ و … مطالعه این کتاب، می‌تواند در حکم پاس کردن 4 واحد درسی تاریخ فلسطین باشد.

یک کتاب دیگر روزنگار حماس (یومیات قسامیه) است که شامل اسنادی درباره حماس است.‌ من در ترجمه کتاب «خار و میخک»، از این اسناد خیلی استفاده کردم و مطالبی از آن را در پاورقی، به صورت مستند شرح داده‌ام که مثلاً‌ منظور سنوار از این واقعه یا از این شخص و این ماجرا چه بوده است و دارد به چه ماجرای تاریخی اشاره می­کند و…

* تسنیم:  پس به نظر شما، این کتاب بیشتر تاریخچه فلسطین و داستان حماس است؟

بله این کتاب داستان حماس است.‌ حماس یک ایده جدید در مخالفت با دو جریان بزرگ در دنیای اسلام و عرب است: اسلام سلفی و اسلام غرب گرا.‌ سنوار در بخش‌های مختلفی از کتاب، به نقد این دو جریان می‌پردازد،. او درلابلای دیالوگ شخصیت‌هایش در رمان،‌ حرف خود را می‌زند؛‌ دستورالعمل جدیدی که از اسلام ناب بیرون آمده و با دنیای استکبار و مارکسیسم، عرب‌گرایی و نژاد پرستی عربی، اسلام آمریکایی و… مخالفت می‌کند. کتاب برای همین نوشته شده است. تاریخ حماس مثل تیری است که رستم بر چشم اسفندیار زد، با یک تیر دو نشان را هدف قرار می‌دهد؛ ناسیونالیسمی که در دامن کمونیست افتاد و اسلام‌گرایی غربی که آمریکا و استکبار آن را حمایت می‌کنند. با یک تیر هر دو چشم را کور می‌کند.

جهان تا پیش از طوفان الاقصی در یک توهم درباره فلسطین به سر می‌برد

*تسنیم: به نظر شما، چرا اسرائیل تا این حد از «خار و میخک» هراس داشته که کتاب پس از مدت کوتاهی از آمازون جمع‌آوری شد؟

من فلسطین را به گونه‌ای دیگر در این رمان شناختم.‌ چرا که تقریباً از واقعیت فلسطین، در این سال‌ها محتوایی بیرون نیامده است. جهان در یک توهم درباره فلسطین به سر می‌برده است.‌ من پیشتر نیز کتاب‌هایی درباره فلسطین و جریان حماس مطالعه کرده و ترجمه کرده بودم.‌ جزئیات زیادی از فلسطین می‌دانستم؛ ولی وقتی رمان را خواندم دیدم هیچ چیزی نمی‌دانم. این یک رمان تاریخی است که به جای این­که به تاریخ پادشاهان و قدرتمندان بپردازد،‌ به تاریخ مردم و جامعه فرودست پرداخته است. اصطلاحاً زبانش، زبان عام بشری است.

شما فکر می‌کنید اروپا را چه چیزی تکان داد؟ سیمنارها؟ کنفرانسها؟ یا کتابها؟ خیر؛ همین عکس‌هایی که از غزه و جنایت اسرائیلی‌ها بیرون آمد،‌ سنوار نیز در رمانش تصویرسازی‌هایی را کرده که کار را تمام کرده است؛‌ به همین دلیل بود که صیهونیست‌‌ها کتاب را سریع از بازار و از آمازون جمع کردند‌. او آن تصاویر را نوشته بود تا اثر بگذارد.

* تسنیم: برخی پس از شهادت، او را با چه‌گوارا مقایسه کردند؛‌ اما چه‌گوارا یک شخصیت کاملاً نظامی و خشن بود.‌ به نظر می‌رسد این قیاس نادرست است و به وجود آمدن این چنین قهرمان‌هایی تنها در دل مقاومت امکان‌پذیر است.

چه‌گوارا یک کمونیست است، خدا را قبول ندارد؛ ولی لطافت انسانی را نمایش داده است. پزشک جوانی است که برای ملتش در مبارزه با استکبار می‌جنگد.‌ درونِ تهیِ او از خدا، او را تقلیل می‌دهد‌. اعتقاد به خدا، بخش عظیمی از وجود انسان است. وقتی خدا را از انسان بگیرید،‌ چیزی نمی‌ماند؛ او را یک شخصیت سرشکسته می‌کند؛ به همین دلیل بود که امام خمینی (ره) برای نجات کمونیست‌‌ها (در جریان فروپاشی شوروی)، آن‌ها را به منابع دینی و عقاید عرفانی (آثار ابن عربی) ارجاع داد.

قیاس سنوار با چه‌‌گوارا نادیده گرفتن اندیشه الهی سنوار است

یحیی سنوار، ظاهرش یک چریک است؛ چریکی که برای ملتش می‌جنگد؛ از این بُعد، می‌تواند مثل چه‌گوارا باشد؛ ولی حقیقت درونی او، همان چیزی است که حماس به خاطر آن تشکیل شد. مردم مسلمان فلسطین، متوجه شدند که نهضت‌های کمونیستی نمی­توانند برای ملت فلسطین کاری کنند. از زمانی که سلاح را زمین گذاشتند و در اسلو پیمان سازش را امضا کردند،‌ مسلمانان فلسطین گفتند: ما اجازه نمی‌دهیم. نطفه حماس از اینجا بسته شد. کسانی که چه‌گوارا را با سنوار مقایسه می‌کنند، تمایز اصلی سنوار با چه‌گوارا را که همان اندیشه الهی، آرمان توحیدی و دینی است،‌ نادیده می‌گیرند.‌ این مقایسه، مقایسه بین خاک و افلاک است. ظاهراً‌ هر دو مبارز هستند؛ اما باطن و انگیزه کار خیلی متفاوت است.

پیش از این نیز روشنفکران غرب‌زده، مقایسه‌های مشابهی بین شهید چمران و چه‌گوارا انجام داده بودند.، در گذشته، اندیشمندان ما در دام کمونیسم می‌افتادند؛ اما حالا که دنیا ماهیت کمونیسم را شناخته است،‌ داشتن این نگاه خیلی سطحی است. اگر تمامیت سنوار را بر تمامیت چه‌گوارا منطبق کنیم‌، تقلیل دادن شخصیت یحیی سنوار است. اگر کلیدواژه‌های این دو را با هم مقایسه کنید، متوجه عمق معنا و مفهوم جهاد در نگاه و تفکر یحیی سنوار می‌شوید؛‌ منتهی چه‌گوارا در میان یک جمعیت انبوه متفاوت بود که دیده شد‌؛ اما در اطراف سنوار، آنقدر ستاره‌، قبل و بعد، وجود داشته که او فرصت برجسته شدن نیافته است. از سوی دیگر، فروتنی و تواضع فرهنگ اسلامی مانع شده است. سنوار اهل خودنمایی نبود.

عرب مسلمان در جنگ نرم مغلوبه شده است

* تسنیم: در میان اهل سنت، قدس از جایگاه بالایی برخوردار است. فلسطین سرزمین پیامبران (ص) و قبله اول مسلمانان بوده است.‌ حکام اهل سنت اگر بخواهند فقط از جنبه تقدسی که برای این منطقه قائل هستند هم به ماجرای فلسطین نگاه کنند‌، باید بیشتر از این روی این سرزمین تعصب داشته باشند.

بله،‌ ببینید،‌ عرب مسلمان در جنگ نرم مغلوبه شده است.‌ هجوم فرهنگ غربی و در مقابلش، تفکر مارکسیستی شرقی، عرب مسلمان را تخریب کرده است.‌ سنوار نیز با هیچ­کدام از فرقه­های اسلامی تنشی ندارد؛ غیر از نسخه اسلام غربی و شرقی سران عرب، نسخه اسلامی که این سران ارائه کرده‌اند،‌ یک نسخه اسلامی تهی شده است.

فقه شیعه که بر پایه فقه اهل بیت(ع) است،‌ تأیید نمی‌کند که برای غصب سرزمینی، جنگ کنید. اگر چنین بود که اسلام دنیا را فرا می‌گرفت.‌ اسلام دین رحمت است. اسلام فقط اجازه دفاع داده و در واقع، آن را واجب کرده است؛ اما آن غیرت عربی ناسیونالیستی هم در این مورد به درد نخورده است، اسرائیل در شش روز، غیرت عربی را نابود کرد؛ چرا؟ چون با همان رسوخ فرهنگی غربی و شرقی، پشتوانه استراتژیک خود را از دست داده بود؛ حتی عمق انسانی خود را!

در تاریخ فلسطین، یاسرعرفات رسماً چپ گرا نبود، گروه های چپ‌گرای دیگری بودند که با هم دیگر ساف (سازمان آزادی بخش فلسطین) را تشکیل دادند و بعد «فتح» که ائتلافی از ساف و هسته اصلی آن بود،‌ تشکیل شد.‌ این‌ها وقتی در قرارداد اسلو، مرتکب آن اشتباه بزرگ شدند، و شیخ احمد یاسین و اخوانی‌ها و جماعت مسلمان دیدند که این گروه سازش را برگزیدند،؛ یعنی همان راهی که انور سادات در کمپ دیوید رفته بود،‌ گفتند:‌ نه؛ اینگونه بود که‌ حماس و جهاد اسلامی به راه افتاد. حماس نخستین بیانیه را بیرون داد‌. من این بیانیه را در یکی از پاورقی­های ترجمه رمان «خار و میخک» آوردم. در انتفاضه اول که انتفاضه سنگ بود، شیخ احمد یاسین بیانیه شکل‌گیری حماس را داد،‌ یحیی سنوار در آن زمان گروهی به نام «المجد» داشت که مأمور تکثیر و توزیع این بیانیه شد.

در رمان نیز شخصیت اصلی؛ یعنی ابراهیم، این کار را برعهده می‌گیرد،؛ اما در عالم واقع یحیی سنوار این کار را می‌کند. با شکل‌گیری حماس،‌ فلسطینی‌ها نشان دادند که فقط نسخه اسلام است که می‌تواند مقاومت را شکل دهد؛‌ البته اسلام شهادت‌طلب که استشهادی عمل می‌کند،‌ با حرکت‌های انتحاری که طالبان یا داعش دنبال می‌کنند،‌ تفاوت بسیار دارد.‌ اتفاقاً‌ ظهور حماس و مقاومت فلسطین باعث شد تا مردم ببینند و مقایسه‌ای داشته باشند بین این روش نورانی و آرمانی با فجایعی که داعش به وجود آورد، یا فجایعی که طالبان در افغانستان به وجود می‌آورد. تفکر سلفی‌ها کجا و تفکر انسان‌هایی که در غرب آسیا به سینه دشمن می‌روند،‌ کجا.‌ روحیه لطیف مبارزین فلسطینی کجا و روحیه داعشش‌ها و طالبانی‌ها کجا.

* تسنیم: خاص بودن نحوه شهادت سنوار، برای تولید یک کار نمایشی و تصویرسازی فوق‌العاده است،‌ در رمان نیز ما با تصویرسازی‌های بدیعی روبرو هستیم،‌ این رمان چه اندازه ظرفیت تبدیل شدن به نمایشنامه و تولید پروژه‌های نمایشی را دارد؟

از ابتدا،‌ قصد یحیی سنوار این بوده که فیلم‌نامه بنویسد، قصد نوشتن رمان را نداشته است.‌ در ادامه کار وقتی شروع می‌کند،‌ می‌بیند که بهتر است،‌ رمان بنویسد.‌ در مقدمه ناشر، ذکر شده که امیدوارند، رمان تبدیل به فیلم شود، البته من این مقدمه را به دلیل اشتباهات تاریخی که در آن داشت،‌ حذف کردم.

گروه حماس نیز که پشت انتشار این کتاب بوده است،‌ برنامه تولید فیلم را داشته باشد.‌ ساختار رمان نیز بیشتر به فیلم‌نامه شبیه است.‌ برای نمونه اتصال‌ها خطی نیست. لوکیشن‌ها توصیف شده است و. … این بریدگی‌ها در رمان به همین دلیل است که ابتدا قرار بوده مستند باشد و بعداً به شکل یک رمان جمع‌بندی شده است؛ به همین دلیل، دنبال فضاهای دراماتیک است.

* تسنیم: کتاب علاوه بر تاریخ شفاهی فلسطین نوعی مردم‌شناسی و جامعه‌شناسی نسبت به جامعه فلسطین را نیز در خود جای داده است،‌ اسرائیلی ها خودشان یک اعترافی دارند؛ قبل از طوفان الاقصی می‌گفتند که در میان دشمنان ما، دو نفر ما را خوب می‌شناسند:‌ یکی سیدحسن نصرالله و یکی هم یحیی سنوار؛ شهید حسن نصرالله ظاهراً ماهی هزار مطالب عبری و اسرائیلی را مطالعه می‌کرده و اشراف کامل داشته؛ هم به مسائل فرهنگی و اجتماعی و هم سیاسی، شهید سنوار هم که بعد از این­که زندانی می‌شود، زبان عبری را یاد می‌گیرد و از روزنامه‌ها شروع می‌کند و بعد به کتاب می‌رسد.، این اشراف به دشمن‌شناسی چه تأثیری در زندگی وی و شکل دادن طوفان الاقصی داشته است؟

وقتی این کتاب را می‌خوانید،‌ احساس می­‌کنید یک جامعه‌شناس سخن می­‌گوید.او نگاه جامعی به گروه‌های اجتماعی حساس دارد،‌ در مورد دانشجوها تحلیل می‌دهد، در مورد کاسب‌ها و مردم عادی تحلیل ارائه می‌کند؛‌ حتی درباره کارگرهایی که در سرزمین‌های اشغالی برای صهیونیست‌ها کار می‌کنند‌ نیز تحلیل دارد. پا را فراتر هم گذاشته و درباره سربازان اسرائیلی نیز روانکاوانه سخن می‌­گوید؛ پس سنوار را می‌­توان با ذهن تحلیل‌گری که دارد،‌ یک جامعه شناس خوب به حساب آورد، اصولاً رهبری، مقتضی چنین چیزی است.

در رمان، به ماجرای اردوگاه نِقِب که اردوگاه مخوفی است که اسرائیل‌ آن را به صورت یک پهنه روباز با حصار خاردار و متصل به جریان پرقدرت الکتریکی ساخته‌اند و ظرفیت بزرگی دارد‌، اشاره شده است. در عنوان رمان؛ یعنی «خار و میخک»، خار، نماد آن حصار است و میخک هم شهدایی هستند که می‌خواستند از زیر خارها رد شوند و آنجا گرفتار شلیک صهیونیست‌ها می‌شدند، و جنازه آن‌ها تا مدت‌ها همان­طور گرفتار خار می‌ماند. این صحنه‌ها برای فلسطینی‌ها آشناست.

در صحرای نقب در سال‌های ابتدایی،‌ به دلیل فشار زیادی که روی زندانیان بود‌،‌ دو نفر اجازه نداشتند کنار هم نشسته و صحبت کنند،‌ بر اثر این فشارها، زندانیان بارها اعتصاب غذا کردند و دست به شورش زدند‌. این اعتصاب‌ غذاها در دوره‌هایی بسیار شدید شد و صدای اعتراضشان جهانی شد، در نتیجه، اسرائیلی‌ها محبور شدند‌ کوتاه بیایند و خواسته برخی زندانیان مبنی برنشستن کنار هم را بپذیرند.‌ اولین کاری که زندانیان کردند،‌ تشکیل کلاس بود؛‌ کلاس تاریخ اسلام،‌ کلاس تحلیل سیاسی و …؛ یکی از آن کلاس‌هایی که شهید سنوار در زندان نقب تشکیل داد،‌ دشمن‌شناسی بود که لازمه‌اش مطالعات عبری است.‌

بین فلسطینی‌ها افراد زیادی بودند که عبری بلد بودند. به او عبری یاد دادند،‌ اینگونه نبوده که برود در دانشگاه‌های اسرائیل یا به صورت مجازی عبری یاد بگیرد.‌ او معتقد بود که وقتی می‌خواهیم، اسرائیل را بشناسیم، وقتی می‌خواهیم سربازهای صهیونیست را بشناسیم و در یک کلام دشمن‌شناسی کنیم،‌ باید زبانشان را بدانیم.‌ سنوار یک اسلام‌شناس بود و می‌دانست که در جنگ با دشمن شرط اول دشمن‌شناسی است. تمام حقه‌های یهودی‌ها را می‌دانست، در بازجویی‌هایش هم نشان می‌داد که با بقیه فرق می‌کند، نحوه پاسخ دادن و اینکه می‌دانست چگونه می‌تواند حرص بازجوها و افسران صیهونیستی را در بیاورد، ‌از همین دشمن‌شناسی او نشات می‌گرفت.

یحیی سنوار در کتابش اشاراتی نیز به صدام داشته است.‌ در جریان موشک باران صدام به اسرائیل مردم فلسطین بسیار شادمان شدند. یحیی سنوار در کتابش به ذکر این نکته پرداخته و تحلیلی جالب ارائه کرده است.‌ از این تحلیل می‌توان به عمق نگاه او پی برد.‌ او اطلاعات اسلامی بالایی داشته؛ با کمونیست و حزب بعث آشنا بوده و صدام‌شناس خیلی خوبی نیز بوده است.

اسرائیل با یاسر عرفات، محمود عباس و تشکیلات خودگردان کنار آمده بود؛ اما بچه مسلمان‌ها، پیمان اسلو و این صلح و سازش را نپذیرفتند،‌ گفتند ما چه صلحی با اشغالگر داریم. اسرائیل از تفکر اسلامی که اکنون منطقه را گرفته است، هراس دارد. بیداری اسلامی قبل از بهار عربی، در غزه اتفاق افتاده و حماس شکل گرفت، این تفکر موجب مجاهدت‌های بی‌شمار امثال یحیی سنوار در طول سالیان شده است.

یحیی سنوار مثل یک جامعه‌شناس در رمان عمل کرده است.‌ این یک رمان پرپیرنگ است. برخی رمان‌ها یک پی‌رنگ دارند؛ اما این رمان، پر از شخصیت و داستان‌های کوتاه است. در ضمن هر داستانی یک محتوای ایدئولوژیک و یک ساختار فکری نهفته دارد. برای نمونه یحیی سنوار در داستان در مواجهه با شخصیت یک دانشجوی دختر،‌ به زیبایی بحث حجاب را مطرح می‌کند، جوری که‌ هیچ کدام از جامعه‌‌شناسان ما به این زیبایی نتوانستند این مبحث را تحلیل کنند. مقایسه او بین کرانه باختری و غزه مقایسه بسیار جالبی است و خواننده را یاد کتاب‌ها و تحلیل‌های جلال آل احمد در «تات‌نشین‌های بلوک زهرا» می‌اندازد. او در پیرنگ‌ها و داستان‌های کتاب شاگرد قرآن بوده است و هم‌چون یک جامعه‌شناس، موقعیت فلسطین در برابر ناسیونالیسم عربی،‌ اشغالگری،‌ استکبار و … را مطرح می‌کند.

در بخش‌هایی سراغ امیرالمومنین علی(ع) می‌رود و‌ با این­که شیعه نبوده اما از اشعار امیرالمؤمنین استفاده می­‌کند.

* تسنیم: اگزیستانسیالیسم پیوند پررنگی با ادبیات و رمان برقرار کرده است؛‌ چرا که به باور آن‌ها، رمان، مخاطب را با یک تجربه زیسته همراه می­‌کند و موجب می­‌شود که مفاهیم نظری عمیق‌تری در ذهن مخاطب شکل بگیرید، شما با این نظریه چقدر همراه و همدل هستید؟ به نظر شما استفاده یحیی سنوار از قالب رمان چقدر بر اساس این نظریه در انتقال مفاهیم مدنظر او با مخاطب مؤثر بوده است؟

این رمان،‌ نمونه‌ای از فلسفه اگزیستانسیالیسم به معنای مصطلح نیست؛ ولی طبیعی است که تأثیر قصه و رمان ماندگارتر است؛ زیرا با عوام مردم ارتباط می‌گیرد. در 20 سال زندان چه کاری بهتر از این که به هم سلولی‌هایش روحیه دهد؛ آن هم با داستان‌نویسی. او هر چه را که می‌نوشته،‌ تعدادی از هم‌بندی­‌هایش چندین نسخه از آن رونویسی می‌کردند؛ این، در زندان، برایشان تبدیل به یک تفریح و عملی روحیه ‌بخش شده بود؛‌ از سوی دیگر، برایشان مرور تاریخ نیز بوده است.‌ نشان می‌داده که چه بوده‌اند و از کجا به اینجا رسیده‌اند؟ این دیدگاه روان‌شناسی و جامعه‌شناسی یحیی سنوار نشأت گرفته از تربیت اسلامی او بوده است. به جای اینکه در زندان جمع شوند و جلسات انتزاعی درباره تاریخ و سیاست داشته باشند،‌ به مرور تاریخ خود پرداخته‌اند.

دست به قلم شدن در زندان تنها تعلق به سنوار نداشته است.‌ ما در طول تاریخ نوشته‌های زیادی از داخل زندان داریم که به حبسیات معروف هستند.

* تسنیم:‌ «خار و میخک» بیست سال پیش منتشر شد و حالا با شهادت شهید سنوار دوباره احیا شده است.‌ با توجه به این­که ادبیات، آیینه یک جامعه است،‌ شما آن را آن چگونه تحلیل می‌کنید؟

فلسطینی‌ها هنوز هم در زندان هستند.‌ تصور می‌کنید،‌ اکنون غزه آزاد است؟ نه! یک واحدی در حماس تلاش می‌کند تا آثاری را که درباره مقاومت فلسطینی‌­های محبوس تولید می‌­کنند، گردآوری و منتشر کند؛ اما‌ این‌گونه نیست که مانند ما‌، سوری‌ها و لبنانی‌ها بتوانند راحت کتاب چاپ کنند و به دست مخاطب برسانند. آنها هنوز هم در حصارند. دفتری در حماس تشکیل شده که دست­نوشته­‌های زندانیان مقاومت را سرو سامان دهند.‌ طبیعی است که این حبسیات تاکنون مخفی مانده است،؛ چون گرفتاری‌های اجرایی و رزمی حماس اجازه نداده که به قوت به این بپردازند، ما نویسندگان و ناشران ایران نیز کم‌کاری کرده‌ایم.

‌ ما در آژانس ادبی تماس مجموعه‌ای را از حماس داریم تا ترجمه و منتشر کنیم،‌ زمانی که ترجمه «خار و میخک» شروع شد،‌ یحیی سنوار هنوز به ریاست دفتر سیاسی حماس انتخاب نشده بود. قرار بود یحیی‌ سنوار تقریظ یا مقدمه‌ای نیز برای ترجمه کتاب بنویسد که قسمت نشد. ما از ادبیات فلسطین غفلت کردیم. در ادبیات سوریه کار زیادی کردیم و چندین نمونه ترجمه و منتشر کرده ایم؛‌ اما در ادبیات فلسطین نه.

انتهای پیام/



منبع

برچسب ها :

ناموجود