بحران سیاسی فرانسه و آلمان بار سنگینی روی دوش بروکسل
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، روزنامه «استاندارد» در مطلبی به عواقب بحران سیاسی در دو کشور مهم اتحادیه اروپا یعنی فرانسه و آلمان پرداخته و نوشت: سقوط دولت فرانسه و همچنین فروپاشی دولت اولاف شولتز، صدر اعظم آلمان در زمان نامناسبی برای اتحادیه اروپا رخ می دهد. «امانوئل ماکرون»، رئیس جمهور فرانسه در جریان
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، روزنامه «استاندارد» در مطلبی به عواقب بحران سیاسی در دو کشور مهم اتحادیه اروپا یعنی فرانسه و آلمان پرداخته و نوشت: سقوط دولت فرانسه و همچنین فروپاشی دولت اولاف شولتز، صدر اعظم آلمان در زمان نامناسبی برای اتحادیه اروپا رخ می دهد.
«امانوئل ماکرون»، رئیس جمهور فرانسه در جریان تحولات اخیر احساس می کند که توسط هموطنان و همچنین شرکای اروپایی خود به صورت مناسب درک نشده است. رئیس جمهور فرانسه عصر پنجشنبه در سخنرانی خود به ملت این برداشت را منتقل کرد. این سخنرانی پس از آن انجام شد که اتحاد پوپولیست ها حول مارین لوپن و بلوک چپ رادیکال به رهبری ژان لوک ملانشون ، میشل بارنیه، نخست وزیر نوپای کشورشان را با رای عدم اعتماد سرنگون کردند.
اکنون هرج و مرج سیاسی و خلاء قدرت در فرانسه وجود دارد.
رئیس جمهور فرانسه در سخنرانی خود بعد از کناره گیری بارنیه کوچکترین نشانهای از خودانتقادی یا پذیرش مسئولیت اوضاع از خود نشان نداد. این در حالی است که بر اساس نظرسنجی ها، اکثر مردم فرانسه نمی دانند که چرا ماکرون بلافاصله پس از سقوط حزب لیبرال خود در انتخابات اتحادیه اروپا، مجلس ملی را منحل کرد.
این تحولات در یکی از مهمترین کشورهای عضو از لحاظ سیاسی، اقتصادی و نظامی اتحادیه اروپا در بدترین زمان ممکن به بروکسل ضربه می زند و این تشکل را در معرض خطر دوره ای طولانی از فلج سیاسی قرار می دهد.
علاوه بر بدبختی سیاسی فرانسه، بحران دولتی در برلین نیز وجود دارد. اولاف شولتز، صدراعظم آلمان هم بعد از فروپاشی ائتلاف حاکم در سایه مناقشات بودجه ای به احتمال زیاد روز دوشنبه هفته آینده در رای اعتماد پارلمان شکست خواهد خورد. انتخابات جدید در پایان ماه فوریه تعیین شده و مبارزات انتخاباتی در این کشور در حال انجام است. نظر سنجی های انجام شده شکست سختی را برای اولاف شولتز و حزب سوسیال دموکرات آن پیش بینی می کنند و تغییر صدراعظم در آلمان هم اجتناب ناپذیر به نظر می رسد.
در این شرایط کمیسیون جدید اتحادیه اروپا تحت ریاست «اورسولا فون در لاین» کار خود را از اوایل ماه جاری میلادی آغاز کرده است.
اما بدون موتور آلمانی-فرانسوی سابق عملاً هیچ چیز در بروکسل کار نمی کند و پروژه هایی از قبیل طرح های بودجهای، نظامی و همچنین سرمایه گذاری های عظیم برنامه ریزی شده در بازسازی دیجیتال و زیست محیطی صنعت و اقتصاد اروپا پیش نمی رود.
اما همه اینها چالش های پیش روی یک پروژه اروپای مشترک نیست؛ مراسم تحلیف دونالد ترامپ، رئیس جمهور بدبین آمریکا هم در 20 ژانویه نزدیک است. این که ترامپ آخر هفته به اروپا میآید و قبل از همه جا به پاریس بحران زده می رود هم یک طنز تلخ تاریخی (برای بروکسل) به نظر میرسد.
در این شرایط می توان حدس زد که ترامپ از اولین حضور خود در اروپا پس از انتخاب مجدد برای برداشتن اولین گام های برنامه های فراملی خود استفاده خواهد کرد.
ترامپ در کانون توجه رسانه ها قرار خواهد گرفت. وی در این سفر از جمله تهدیدهای خود مبنی بر خروج از ناتو در صورت توقف پرداخت ها توسط اروپایی ها و همچنین اعلام تعرفه های تنبیهی بر محصولات اتحادیه اروپا را مورد تاکید قرار خواهد داد. وی همچنین احتمالاً قصد خود برای پایان دادن به جنگ در اوکراین را «طی 24 ساعت» اعلام خواهد کرد.
واقعیت این است که شرکای اروپایی هنوز رسماً متعهد به تداوم کمک به اوکراین هستند. اما تناقضات مفصل زیادی در مورد چگونگی ادامه این روند وجود دارد.
نویسنده در ادامه نوشت: همین امر در مورد جنگ ها و بحران های خاورمیانه و اخیراً در گرجستان نیز صدق می کند. پیشبرد سیاست خارجی مشترک اتحادیه اروپا به هر حال در این شرایط اگر حضور آلمان و فرانسه تا حدی کارساز نباشد، تقریبا غیرممکن خواهد بود.
در این شرایط لهستان که در ژانویه ریاست دورهای اتحادیه اروپا را از مجارستان تحویل می گیرد و ایتالیا به رهبری جورجیا ملونی در تلاش هستند تا آوازه بهتری برای خود به عنوان نیروهای سازنده در بروکسل ایجاد کنند. اما آنها نمی توانند کمبودهای سیاسی ناشی از کم رنگ شدن جایگاه فرانسه و آلمان را جبران کنند.
بنابراین، فون در لاین و همکارانش تنها می توانند امیدوار باشند که حداقل تا تابستان 2025 مقداری ثبات به این کشورهای مهم اروپایی بازگردد. انتخابات جدید در فرانسه از نظر قانون اساسی تا قبل از ژوئن 2025 امکان پذیر نیست و اینکه آیا تا آن زمان می توان در آلمان دولت تشکیل داد هم جای سوال است.
در هر صورت، دونالد ترامپ در ایالات متحده آمریکا و ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، توجه چندانی به این موضوع نخواهند داشت و در این شرایط فشارها بر اروپا احتمالاً افزایش خواهد یافت.
انتهای پیام/