گام های عملی برای زندگی توحیدی در “طرح کلی اندیشه اسلامی”

گروه فرهنگی خبرگزاری تسنیم– مریم مرتضوی؛ مباحث کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» نه تنها شامل موضوعات نظری بوده، بلکه به‌طور خاص به چگونگی شکل‌گیری رفتارهای اجتماعی نیز اشاره دارد. در اکثر کتاب‌های کلامی، معمولاً از موضوعاتی چون توحید و صفات الهی شروع می‌شود، سپس مبحث عدل و معاد مطرح می‌شود و در نهایت

کد خبر : 115026
تاریخ انتشار : شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳ - ۱۷:۰۶
گام های عملی برای زندگی توحیدی در “طرح کلی اندیشه اسلامی”


گروه فرهنگی خبرگزاری تسنیممریم مرتضوی؛ مباحث کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» نه تنها شامل موضوعات نظری بوده، بلکه به‌طور خاص به چگونگی شکل‌گیری رفتارهای اجتماعی نیز اشاره دارد. در اکثر کتاب‌های کلامی، معمولاً از موضوعاتی چون توحید و صفات الهی شروع می‌شود، سپس مبحث عدل و معاد مطرح می‌شود و در نهایت به بحث نبوت و امامت می‌رسند. اما این کتاب رویکرد متفاوتی دارد. اولاً، مبحث معاد را در بر ندارد و به جای آن، مدخل کتاب را با «ایمان» آغاز می‌کند.

دلیل اینکه عدل و معاد در اولویت این کتاب قرار ندارد، این است که کتاب در پی ارائه طرحی منظم از کارکرد دنیوی اسلام است. به عبارت دیگر، هدف این است که ارزش‌های اسلامی در جامعه به‌طور عملی گسترش یابند، نه اینکه بحث‌های فلسفی و متافیزیکی درباره معاد و عدل الهی صورت گیرد.

ایمان؛ نقطه آغاز اندیشه اسلامی

در این کتاب «ایمان» به‌عنوان نقطه شروع معرفی شده است، زیرا اساساً هدف این است که شبکه‌ای از رفتارهای اسلامی در جامعه شکل بگیرد. آقا در کتاب می‌فرمایند که ایمان کامل از سه رکن تشکیل می‌شود:

  1. گرایش قلبی و تعهد عملی: ایمان فقط از علاقه‌مندی و دانستن حاصل نمی‌شود، بلکه باید همراه با عمل باشد. به عبارت دیگر، کسی که فقط از چیزی آگاه است و در دل به آن علاقه دارد، ولی آن را در عمل پیاده نمی‌کند، نمی‌تواند مومن واقعی باشد.
  2. منشأ ایمان باید معرفت و تحقیق باشد: ایمان نباید مبتنی بر تقلید و تعصب باشد، بلکه باید از شناخت و تحقیق صحیح ناشی شود. ایمان مبتنی بر نقل‌قول‌ها یا عادات اجتماعی به‌عنوان ایمان مستقر شناخته نمی‌شود، بلکه باید به‌صورت شخصی و عمیق در دل و ذهن فرد جای گیرد.
  3. ایمان باید در همه جا یکپارچه و پایدار باشد: ایمان گزینشی و سلیقه‌ای قابل قبول نیست. شخص باید در تمام جنبه‌های زندگی‌اش بر اساس ایمان عمل کند، نه اینکه در یک موقعیت خاص، ایمان داشته باشد و در موقعیت‌های دیگر آن را فراموش کند.

این اصول سه‌گانه، بنای ایمان کامل در قرآن است که در هر جایی که ایمان ذکر شده، همواره با عمل صالح همراه است. افرادی که فقط از چیزی آگاه بودند، ولی در عمل از آن پیروی نکردند، مانند ابوجهل در زمان پیامبر، مورد سرزنش قرآن قرار می‌گیرند.

 

 

بشارت‌های قرآن برای مؤمنان

پس از شکل‌گیری ایمان، کتاب به بشارت‌های قرآن برای مؤمنان می‌پردازد. این بشارت‌ها به‌طور خاص برای مومنان مطرح شده و به‌عنوان «مسیر خوشبختی» معرفی می‌شوند. این مسیر خوشبختی شامل 12 مؤلفه است که قرآن برای مؤمنان تضمین کرده است. در حقیقت، این بشارت‌ها به‌عنوان ضمانت‌هایی برای خوشبختی مومنان در این دنیا و آخرت ارائه شده است.

این 12 مؤلفه شامل موارد زیر هستند:

  1. ایمان به خدا و عمل صالح: ایمان به خداوند و انجام اعمالی که مطابق با دستورات الهی باشند، به‌عنوان پایه و اساس خوشبختی معرفی شده است.
  2. صبر و استقامت در برابر مشکلات: قرآن تأکید دارد که مؤمنان باید در برابر سختی‌ها و مشکلات صبر پیشه کنند و از ایمان خود دست برندارند.
  3. توجه به نماز و عبادات: انجام عبادات و به‌ویژه نماز، به‌عنوان یکی از مهم‌ترین ابزارهای ارتباط با خداوند و تقویت ایمان، در مسیر خوشبختی مؤمنان قرار دارد.
  4. توبه و بازگشت به سوی خداوند: توبه از گناهان و بازگشت به سوی خداوند، یکی از عواملی است که موجب تطهیر روح و روان مؤمنان و ایجاد آرامش در دل‌ها می‌شود.
  5. رعایت تقوا و پرهیز از گناه: تقوا به‌عنوان حاکمیت خداوند بر همه جنبه‌های زندگی فرد، به مؤمنان کمک می‌کند که در مسیر درست زندگی حرکت کنند.
  6. صدق و راستگویی: صداقت در گفتار و رفتار، موجب ایجاد اعتماد و نزدیکی به خداوند و سایر انسان‌ها می‌شود.
  7. تعاون و همیاری با دیگران: قرآن از مؤمنان می‌خواهد که در انجام کارهای خیر و مساعدت به دیگران همکاری کنند و به یکدیگر در راه درست کمک رسانند.
  8. استغفار و طلب بخشش از خداوند: استغفار و درخواست بخشش از خداوند به‌عنوان یکی از اصول اساسی در زندگی مؤمنان مطرح شده است.
  9. اعتماد به خداوند در تمام امور: توکل به خداوند و اعتماد به حکمت او در تمام امور زندگی، یکی از ویژگی‌های مؤمنان واقعی است که آن‌ها را به خوشبختی می‌رساند.
  10. شکرگزاری از نعمت‌ها: شکرگزاری از نعمت‌های الهی و استفاده درست از آن‌ها، باعث افزون شدن نعمت‌ها و آرامش در زندگی می‌شود.
  11. محبت به اهل بیت و معصومین (ع): محبت به اهل بیت پیامبر اسلام و معصومین به‌عنوان یکی از راه‌های تقویت ایمان و نزدیکی به خداوند مطرح است.
  12. فراگیری علم و معرفت: قرآن تأکید می‌کند که مؤمنان باید به جست‌وجوی علم و معرفت پرداخته و همواره در جهت فهم عمیق‌تر از دین و جهان حرکت کنند.

این اصول نه‌تنها برای خوشبختی فردی، بلکه برای سلامت اجتماعی و اخلاقی جامعه نیز مؤثر هستند و به مؤمنان کمک می‌کنند تا در هر دو دنیا به سعادت و موفقیت برسند.

خوشبختی از دید قرآن تنها از طریق ایمان و عمل صالح حاصل می‌شود. در دنیای امروز که دغدغه‌های زیادی حول سبک زندگی و لذت می‌چرخد، این 12 مؤلفه مسیر خوشبختی را هم برای مومنان و هم برای افراد مادی‌گرا هموار می‌کند، زیرا مومنان هستند که بالاترین سطح لذت و خوشبختی را در زندگی درک می‌کنند.

سه رکن ایمانی

رهبر انقلاب در ادامه، وارد مبحث ایمان و سه رکن ایمانی می‌شوند و بشارت‌های قرآن برای مؤمنان واقعی را توضیح می‌دهند. در این راستا، موضوع «توحید» به‌عنوان یکی از ارکان ایمان مطرح می‌شود.

نقطه مقصد کتاب در اینجا، ایجاد شبکه رفتاری بر اساس باور توحیدی است که در سطوح فردی و اجتماعی باید به‌طور عملی پیاده‌سازی شود. این بخش از کتاب به طرح مسائل مختلف در حوزه توحید می‌پردازد که شامل:

  1. ایدئولوژی توحیدی
  2. جهان‌بینی توحیدی
  3. نقطه آغازین حرکت حکمرانی توحیدی
  4. مبارزه برای تحقق توحید
  5. نتیجه قهری باور توحیدی و تعهد عملی به آن

این مسائل به‌طور هم‌زمان در ابعاد فردی و اجتماعی توسط رهبر انقلاب مورد بررسی قرار می‌گیرند.

قرابت معنایی «ایدئولوژی توحیدی» و «مکتب توحیدی»

در ادامه، پرسشی مطرح می‌شود که چرا در اندیشه حضرت آقا از واژه «ایدئولوژی» استفاده شده است، به‌ویژه که این کلمه به‌طور وارداتی از زبان‌های دیگر وارد شده است؟ در زمانی که اندیشه‌های چپ در جامعه رایج بوده، واژه «ایدئولوژی» به‌عنوان یک اصطلاح مقبول و شناخته‌شده در میان مردم استفاده می‌شد. رهبر انقلاب این واژه را از فرهنگ عامه گرفته و آن را بر اساس مفاهیم دینی خود پرورش داده است. امروز، به‌جای «ایدئولوژی» می‌توان از واژه «مکتب» در اندیشه‌های ایشان استفاده کرد. در واقع، در اندیشه رهبر انقلاب ایدئولوژی توحیدی و مکتب توحیدی معانی بسیار نزدیک به هم دارند.

امام خامنه‌ای همچنین به تفاوت میان جهان‌بینی و ایدئولوژی اشاره می‌کنند و این سؤال را مطرح می‌کنند که آیا جهان‌بینی از ایدئولوژی می‌آید یا ایدئولوژی از جهان‌بینی؟ ایشان مثال می‌زنند از اندیشه بودایی‌ها که در آن موجودات مراتب مختلفی دارند و از دیدگاه آن‌ها، جهان‌بینی خاصی شکل گرفته است که در آن برخی افراد در مرتبه پایین‌تر و برخی در مرتبه بالاتر از دیگران قرار دارند. این جهان‌بینی خاص تبدیل به یک ایدئولوژی رفتاری شده است.

اما در اسلام، آیا ایدئولوژی از جهان‌بینی برمی‌آید یا بالعکس؟ رهبر انقلاب در اینجا به بحث دیالکتیکی میان این دو مسئله اشاره می‌کنند. گاهی اوقات ایدئولوژی از جهان‌بینی نشأت می‌گیرد (مثلاً در بحث برهان نظم)، و گاهی اوقات ایدئولوژی است که به جهان‌بینی جهت می‌دهد.

این نکته در مباحث توحیدی مقام معظم رهبری به‌طور دقیق مطرح می‌شود و اهمیت زیادی در فهم درست نظام فکری توحیدی دارد. در نتیجه، این بخش از کتاب به‌طور گسترده‌ای به توضیح ابعاد مختلف توحید و نقش آن در شکل‌گیری یک شبکه رفتاری می‌پردازد که می‌تواند هم در سطح فردی و هم اجتماعی به‌طور جامع و پیوسته پیاده‌سازی شود.

ارکان ایدئولوژی توحیدی رهبر انقلاب

باید توجه داشت که ایدئولوژی توحیدی رهبر انقلاب در چهار رکن اصلی و بنیادین شکل می‌گیرد که هر کدام به‌طور عمیق با فطرت انسانی و ساختار طبیعت عالم هم‌خوانی دارند. این ارکان عبارتند از:

  1. توحید در الوهیت: این یعنی خداوند تنها و یگانه صاحب قدرت مطلق است. هیچ‌چیز و هیچ‌کس نمی‌تواند به او وابسته باشد و همه چیز تحت فرمان اوست. در واقع، هیچ قدرتی جز خداوند وجود ندارد.
  2. توحید در خالقیت: به معنای این است که خداوند خالق همه موجودات است. تمامی عالم و هر چیزی که در آن هست از اوست و هیچ موجودی نمی‌تواند مستقل از خداوند باشد.
  3. توحید در عبودیت: خداوند تنها معبود است و انسان باید تمام عبادت خود را به او اختصاص دهد. این بخش از توحید به این معناست که هیچ قدرتی شایسته پرستش و عبادت نیست جز خداوند.
  4. توحید در ربوبیت: این به این معناست که خداوند تنها رب و پروردگار عالم است. همه امور دنیا و موجودات تحت تدبیر و اراده او هستند، و هیچ‌چیز بدون مدیریت او حرکت نمی‌کند.

این چهار رکن، اساس‌گذار یک نگاه توحیدی به هستی هستند که کاملاً با فطرت انسانی هم‌راستا است. وقتی گفته می‌شود توحید در الوهیت، منظور این است که تنها خداوند است که قدرتی مستقل و ذاتی دارد و همه چیز به او وابسته است. بر این اساس، چون خداوند خالق و مالک همه چیز است، هیچ‌کس نمی‌تواند در سلطنت و ملک او قانونی وضع کند. به عبارت دیگر تنها خداوند حق قانون‌گذاری دارد و هیچ قدرتی غیر از او نمی‌تواند چنین ادعایی داشته باشد.

انتهای پیام/



منبع

برچسب ها :

ناموجود