به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، نوستالژی در افراد می تواند آن ها را از حس ناامیدی برهاند. براساس یادداشتی که عباس پژمان بر اساس یک مقاله انگلیسی در کانال علوم انسانی منتشر کرد، نوستالژی، حس یا هیجان نیرومندی است که با اتفاقاتی که شباهتی به تجربیات گذشتۀ شخص دارند به وجود می آید. آهنگ های آشنا، بوها و دیگر چیزهایی که گذشته را به یاد می آورند احساسات نوستالژیک را تحریک می کنند.نوستالژی اغلب با تحریکات حسی است که رها می شود، یعنی همان که مثلاً بویی به مشاممان می خورَد یا آهنگی می شنویم، که اولی حس بویایی است و دومی حس شنوایی. اما این احساسات گاهی با “گفت و گوها” هم می توانند رها شوند، یا حتی با یادآوری خاطرات بخصوص.
گاهی هم با اتفاقات غیرمنتظره است که این رها شدن اتفاق می افتد و گاهی بعضی بدبختی ها آن را در مغزمان رها می سازند. و گاهی برای این به نوستالژی متوسل می شویم که شاید در عالم بدبختی مان خود را اندکی خوشبخت احساس کنیم.
مغز و نوستالژی :
نوستالژی، فعالیت چند ناحیه از مغز را افزایش می دهد، که با افزایش جریان خون و سوخت و ساز آن نواحی مشخص می شود. یعنی وقتی احساس نوستالژی می کنیم چند ناحیه از مغز به فعالیت می افتند. افزایش جریان خون در هر جای مغز و افزایش فعالیت سوخت و سازِ آن نشانۀ این است که آن ناحیه به فعالیت در آمده است و دارد وظیفۀ مخصوص خود را انجام می دهد. کسانی که آهنگی گوش می کنند که آن ها را شدیداَ دچار حس نوستالژیک می کند، شیار تحتانی از قسمت پیشانی مغز آنها و همچنین مخچه و قسمتی به نام اینسولای مغزشان فعال تر از زمانی است که آهنگ گوش می کنند اما حس نوستالژی در آنها ایجاد نمی شود.
نکتۀ جالبی هم که اینجاست. اشخاصی که از لحاظ شخصیتی ، افرادی حساس و عاطفی هستد و زود غمگین می شوند، تمایل بیشتری به نوستالژی دارند. اما این بدآن معنا نیست که نوستالژی ربطی به افسردگی یا هر اختلال عاطفی دیگر دارد. بعضی ها نه افسرده هستند و نه اختلال عاطفی دارند، اما چون حساس و عاطفی هستند بیشتر دچار نوستالژی می شوند. در یکی از مطالعات هم دیده شده که نوستالژی با انعطاف پذیر بودن اشخاص بی ارتباط نیست. هر کس انعطاف پذیر باشد بیشتر دچار نوستالژی می شود.
چرا نوستالژی حس خوبی است؟
وقتی احساس نوستالژی می کنیم، قسمت هایی در مغز که به مراکز پاداش معروف هستند به فعالیت می افتند. یعنی همان سوخت وساز و جریان خونشان بالا می رود. اینها این قسمت ها هستند : هیپوکامپوس، نواحی تگمنتال ونترال، و ونترال مخطط. آن که گاهی حتی آهنگی می شنویم که قبلاً آهنگ دلخواه ما نبوده، اما الان که آن را می شنویم احساس نوستالژی می کنیم، به خاطر همین است. یعنی به خاطر این است که مراکز پاداش فعال می شوند. این مراکز با هر چیزی فعال شوند حس خوشایندی به انسان دست می دهد. این هم که گاهی حتی مثلاً آهنگ های معمولی می توانند آن مراکز را فعال کنند، و ما را دچار نوستالژی کنند، ظاهراً به خاطر این است که این ها متعلق به گذشته ای هستند که آن گذشته برای ما خوشایند است. از طریق به یاد آورن آن گذشته است که آن مراکز را فعال می کنند.
وقتی گذارت به تالار ورودی جایی می افتد که قبلاً مدرسه ات بوده یا با اتوموبیل از جایی رد می شوی که قبلاً در نزدیکی آنجا منزل داشتی، اینها مرکزهای پاداش مغز را تحریک می کنند و منجر به حس نوستالژی می شوند. این حس های خوش در پاسخ آن چیزهایی ایجاد می شود که گذشته را به یاد ما می آرند، به شرطی که اتفاقاتی که در آن گذشته برایمان افتاده است اتفاقات مثبتی باشد، یا اگر هم مثبت نیست خنثی باشد. اگر آن تجربه ها ناخوشایند و منفی باشند ایجاد نوستالژی نمی کنند. نوستالژی می تواند استراتژی عاطفی مفید یا مضری باشد.
حس خوشی که با نوستالژی ایجاد می شود، می تواند شخص را در برابر یأس ها و حتی اضطراب هایی که بعضی وضعیت ها برایش ایجاد می کنند محافظت کند. وقتی نوستالژی به عنوان یک استراتژی برای مقابله با وضعیت ها به کار گرفته شود، شخص می تواند احساسات مربوط به نوستالژی را با گوش کردن به آهنگ های آشنا، نگاه کردن به عکس های قدیمی، یا رفتن به محیط های آرامبخش گذشته رها سازد.
اما از آنجا که حس نوستالژی به راحتی می تواند تحریک شود، ممکن است شخص خودش را به آن معتاد هم بکند. کلاً هر فعالیتی که بتواند مراکز پاداش مغز را فعال کند، می تواند اعتیادآور باشد. باری، نوستالژی می تواند صورت افراط پیدا کرده و حکم چوب زیر بغل را برای شخص پیدا کند و آنگاه که مشکلات زندگی خارج از حد تحمل می شود، حس های مثبت نوستالژی جانشینی برای زندگی کردن در زمان حال شود.
منبع: این یادداشت، ترجمۀ نسبتاً آزادی از این مقاله است:
Noriuchi M, et al. Memory and reward systems coproduce ‘nostalgic’ experiences in the brain. Soc Cogn Affect Neurosci. 2016 Jul;11]
216216