نقدی بر وفاق
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- علی اسعدی، دبیر سیاسی دفتر تحکیم وحدت، هفتهای که گذشت، به مناسبت ۱۳ آبان، ایده مبارزه با استکبار جهانی، هرچند محدود ولی در اذهان رنگی دوباره گرفت. خوب است در این برهه از زمان که شاهد پرده نهایی از نمایش آخرالزمانی آمریکا و سگ هاری به نام رژیم صهیونیستی هستیم و
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- علی اسعدی، دبیر سیاسی دفتر تحکیم وحدت، هفتهای که گذشت، به مناسبت ۱۳ آبان، ایده مبارزه با استکبار جهانی، هرچند محدود ولی در اذهان رنگی دوباره گرفت. خوب است در این برهه از زمان که شاهد پرده نهایی از نمایش آخرالزمانی آمریکا و سگ هاری به نام رژیم صهیونیستی هستیم و همچنین به یاد شهدای دانشجو ۱۳ آبان مروری بر شعار وفاق دولت آقای پزشکیان داشته باشیم؛ شعاری که هرچند سیاسی است ولی نیاز قطعی و حیاتی کشور و جبهه مقاومت است.
در ابتدا باید گفت اینکه پس از سالیان سال رادیکالیسم و ایجاد دوقطبیهای کاذب، نیروها و جریانات سیاسی به این نقطه رسیدند که در مقابل دشمنان و در راستای حل مسائل کشور نیاز به همبستگی و وفاق است جای تقدیر دارد. در دهههای هفتاد و هشتاد و نود شاهد آن بودیم که کشور در یک فضای دیالکتیکی کاذب ما بین نیروهای سیاسی گذشت. اتمسفری که هر کدام از جریانات با هدف بدست آوردن قدرت حداکثری و تصاحب مناصب کشور، با دشمن سازی از نیروهای انقلاب و به وجهی رادیکال گونه دست به حذف رقیب میزدند. این قدرت طلبی تا حدی تبدیل به یک اصل برای برخی جریانات شد که حتی ایده و گفتمان سیاسی به نوعی ابزار بدل گشت تا به هر وجه ممکن رقیب را نفی کنند. زمانی با ایدههای چپ و دولتی شدن امور و زمانی دیگر با شعار جامعه مدنی و حاکمیت دوگانه در کشور به منازعه پرداختند. لکن هیچگاه در راستای تحقق ایده سیاسی انقلاب اسلامی و شیوه تحقق آن که مردم سالاری دینی است اجماع صورت نگرفت و در کشور سامان سیاسی به طور جدی اتفاق نیفتاد و طبیعتا نهادهای سیاسی کشور نتوانستند خود را منطبق بر تحولات سیاسی و اجتماعی رشد دهند. در برههای از زمان که بیش از هرچیز نیاز به تحول ساختاری و ساخت نهادهای سیاسی مختص ایده انقلاب اسلامی که مردم سالاری دینی است، داشتیم، کشور در پس این دعوا و جدلهای سیاسی، به ناچار برای جا نماندن از مسائل روز مره، گرفتار ساختار فرتوت بروکراتیک خشک سنتی خود گشت و بیش از پیش اسیر ساختارهای سنتی زمان پهلوی شدیم؛ بنابراین اینکه در مقام فعلی به این درک رسیده باشیم که بجای قدرت طلبی در کشور، نیاز است ایدههای سیاسی مختلف حول منافع ملی و ایده انقلاب اسلامی وفاق کنند بسیار جای امید دارد. لکن همانقدر که مطرح شدن وفاق جای امیدواری دارد برداشتهای سلیقهای از وفاق و مصادره به مطلوب شدن این مفهوم برای فضای سیاسی کشور میتواند خطرناک باشد لذا لازم است تعریف درست و دقیقی از وفاق داشته باشیم تا دچار سرگشتگی برای تصمیم گیری نشویم.
انقلاب اسلامی طلیعهای بود بر ضد نظام جهانی. طلیعهای که به قول میشل فوکو فرانسوی «”… در آن نفس مذهبی دمیده شده که رویای دگرگونی این دنیا را در سر میپروراند… “». هویت و اصل ما در پیگیری این رویاست، رویای تمدن نوین اسلامی در جهان. به همین روی اولین نقطهای که باید سر آن وفاق داشه باشیم ایده جمهوری اسلامی یعنی تحقق تمدن نوین اسلامی است. حرکت به سمت این ایده لوازمی دارد؛ مهمترین آن انسجام حول ولایت فقیه و رهبری مقام معظم رهبری است. لازمه دیگر این حرکت، مردمی بودن آن است. به همین جهت دولت اگر به دنبال وفاق برای دست یابی به منافع ملی و گام برداشتن به سمت تمدن نوین اسلامی است، باید مردم را دخیل بداند. حرکت و تحول به واسطه مردم نیز در زمانی اتفاق میافتد که اراده عمومی برانگیخته شود. البته پیش نیاز این حرکت اجتماعی وجود امید و اعتماد همگانی به دولت است؛ لذا ابتدا باید تلاشی که در دولت شهید رئیسی برای بازگشت اعتماد و امید مردم شروع شد، ادامه یابد. در ثانی دولت در راستای تحقق ایده مردم سالاری دینی باید به سمتی حرکت کند که منجر به توسعه سیاسی و در نتیجه مشارکت سیاسی مردم شده تا باری دیگر شاهد تحولات مردمی از جنس ابتدای انقلاب باشیم. فلذا وفاق با جریانات و اشخاص درحالی قابل تحقق است که این هدف را در پس خود دنبال کند.
محور دیگر وفاق، مسئله اول جهان اسلام یعنی فلسطین است. در این روزهای بسیار سخت که سگ هار منطقه، رژیم جعلی کودک کش اسرائیل با حمایت اربابش نسل کشی زنان و کودکان بیگناه را ادامه میدهد و هیچ محل امنی برای انسانهای بیگناه حتی در بیمارستانها و چادرها قائل نیست؛ بیشتر از هر چیزی لازم است کشورهای مسلمان منطقه وحدت و همبستگی خود را حفظ کنند و قاطعانه مقابل این لکه ننگ ایستادگی کنند. الحمدالله تا کنون و پس از طوفان الاقصی، اراده مقاومت در کشورهای منطقه نیز رنگی تازه گرفته و رژیم صهیونیستی را روز به روز به مرگ حتمی خود نزدیک میکنند. لکن این موجود نحس هم این خطر نابودی را احساس کرده است و به همین جهت هرگونه تظاهر را کنار گذاشته با جنگ افروزی در منطقه سعی در تثبیت دوباره حیات خود و احیای حیثیت از بین رفته اش دارد. در فضای داخل کشور نیز جریانات سیاسی و دولت باید شرایط کنونی را درک کرده و مسئله فلسطین و جبهه مقاومت را محور اعمال و تصمیماتشان قرار دهند. به طور خلاصه وفاق در ابتدا باید حول ولایت و ایده انقلاب اسلامی و در ادامه در راستای پیشبرد مسائل محور مقاومت، منافع ملی، تمامیت ارضی کشور و قوانین و سیاستهای کلی نظام باشد.
اما در آخر لازم است نسبت به آسیبها و رهزنهایی که محتمل است دولت در راستای ایجاد وفاق به آن دچار شود نکاتی را متذکر شد.
اولین مسئلهای که در چند وقت اخیر منجر به ایجاد نگرانیهایی در مدل و نیت وفاق دولت شده است، برخی انتصابات در دولت است. مهمترین کار دولت در تحقق منافع ملی و حرکت به سمت مشارکت سیاسی مردم این است که مدیران و مسئولینی منتصب شوند که عزم صادقانهای برای حل مشکلات مردم و ارادهای راسخ برای پیشبرد اهداف انقلاب داشته باشند؛ لذا باید همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند؛ از بُن دندان «معتقد به جمهوری اسلامی و به نظام اسلامی» باشند. متاسفانه دیده میشود تعدادی از مدیران در لایههای میانی و بالای دولت که در جایگاههای مهم منتصب شده اند، در کارنامه خود عناد علنی با جمهوری اسلامی داشته و هنوز هم بر سر مواضع خویش اصرار دارند. همانطور که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام، افراط و تفریط در وفاق را از خصوصیات منافق معرفی کرده اند، نباید اینگونه رفتارها منجر به فرصتی برای نفوذ جریانات قدرت طلب به دولت شود. آیا وفاق بهانهای شده تا باری دیگر افراد و جریانات در راستای قدرت طلبی خود مسائل مهم کشور را به حاشیه ببرند؟! ادامه این نوع انتصابات و فرآیند غیرشفاف آن هشداری است به دولت آقای پزشکیان که به اسم وفاق قانون و ساختارهای رسمی کشور دور زده نشود! درست است که ما به دنبال تحول برای حل مسائل کشور و گامی روبه جلو برای تحقق مردم سالاری دینی هستیم ولی این نباید سبب شود که قوانین کشور به کلی نادیده گرفته شوند. این روند سبب غیر شفاف شدن امور در کشور میشود و اولین آسیب اش بی اعتمادی مردم به نیت صادقانه دولت خواهد بود. فضای بی اعتمادی در شرایطی که همه به این اذعان رسیده اند که در سیاست داخل به سامان سیاسی جهت پیشبرد اهداف و مسائل کشور نیاز است، میتواند آسیبی باشد که کشور را باری دیگر به دعواهای کاذب گذشته جریانات در جهت قدرت طلبی و جناحی کردن دولت بکشاند.
مسئله دیگر در نسبت وفاق این است که وفاق باید منجر به توسعه سیاسی در جهت تحقق مشارکت سیاسی مردم شود. متاسفانه برداشتی نادرست از وفاق توسط جریانات مختلف طرح میشود که به دنبال نادیده گرفتن تفکر سیاسی و به حاشیه راندن آن است. البته درست است که نباید به شرایط بحرانی دهه هشتاد دچار شد و طرح تفکرهای سیاسی متفاوت نباید منجر به نزاعهای تند و بی ثمر جناحی بر سر دولت شود، اما نباید در یک فرار افراطی از جدل سیاسی، راهبردها و مبانی مان را به کل کنار بگذاریم. از طرفی هم عدم وجود تفکر و ایده سیاسی در سطح کلان محکوم به تولید نوعی تکنوکراسی بی ثمر خواهد شد که کشور را در سرگیجگی تکنیکها غرق خواهد کرد. راهبرد سیاسی داشتن سبب میشود که پاسخهای مسائل کشور همراستا شده و حتی هم افزا شوند. بدون راهبرد کلان مسیر مشخصی توسط دولت در طول حیات چهارساله اش طی نخواهد شد و بعضا ممکن است تصمیمات مختلف خنثی کننده همدیگر نیز بشوند و کشور را به عقب برانند.
از این رو دولت وفاق باید بتواند ایدههای سیاسی مختلف را منسجم کند و از دل آن به راهبردی برسد تا در راستای مبانی و تفکر انقلاب اسلامی، مواجهه با تکنیکها و راهکارهای مسائل کشور برآیندی مثبت و روبه جلو داشته باشد. دولت لازم است در اولین قدم به جریانات فرصت دهد تا ایدههای سیاسی خود را طرح کنند؛ اگر گروهی نقدی داشت به آن فرصت شنیده شدن داده شود. مهلکترین سم برای کشور این است که به اسم اینکه مانع وفاق و کار دولت نشویم، مسیر هرگونه انتقاد و بحث را ببندیم و بعضا اگر گروهی ایده مخالفی داشت شروع به تخریب و طرد آن کنیم. در ماه گذشته و در مراسم آغاز سال تحصیلی دانشگاه تهران، مسئول بسیج دانشجویی نقدی به حق به آقای پزشکیان کرد و از فردایش تمامی رسانههای منتصب به جریان اصلاحات شروع به تخریب وی و منتسب کردن او به جریانات سیاسی رقیب کردند. این دست رفتارها آسیب جدیای به آینده وفاق در کشور خواهد زد. البته این راهم باید درنظر داشت که طرح ایدههای سیاسی مختلف اگر در نهایت نتوانند منسجم شده و در تصمیمهای کلان راهگشایی نکنند، فایدهای نخواهد داشت و فقط منجر به انفعال دولت در تصمیم گیریهای کلان و مهم خواهد شد؛ لذا باید به آقای پزشکیان کمک کرد که بتواند در راستای حل مسائل کشور تصمیمات درستی اتخاذ کنند تا انشا الله در آیندهای نزدیک شاهد آن باشیم که نظام مقدس جمهوری اسلامی در سایه پربرکت امام خامنهای از مشکلات عبور کرده و در جبهه مقاومت نیز سبب پیروزیها و برکات گردد.
علی اسعدی، دبیر سیاسی دفتر تحکیم وحدت
انتشار یادداشتها به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.