“کافه هانیه” با طعم حجاب میزبان دختران ایران زمین می شود
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم طیبه مجردیان: شاید آنچه بیشتر در ارتباط با حجاب در فضای رسانه برجسته شده است، بحثهای جنجالی له و علیه حجاب است. ایستادن در دوگانه گشت ارشاد؛ آری یا خیر؟ تذکر لسانی؛ آری یا خیر؟ حجاب قانونی؛ آری یا خیر؟ باب عمل را همچنان بسته نگه میدارد. چراکه حجاب
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم طیبه مجردیان: شاید آنچه بیشتر در ارتباط با حجاب در فضای رسانه برجسته شده است، بحثهای جنجالی له و علیه حجاب است. ایستادن در دوگانه گشت ارشاد؛ آری یا خیر؟ تذکر لسانی؛ آری یا خیر؟ حجاب قانونی؛ آری یا خیر؟ باب عمل را همچنان بسته نگه میدارد. چراکه حجاب امروز در نقطه نماد و سیاست قرار گرفته و تعیین و تکلیف این ماجرا در دوگانه ها ممکن نیست. در این بین کسانی هستند که فارغ از بحثها و جدالهای بیحاصل پر سر و صدا و رادیکال، ایدهای دارند و ایده خود را پیش میبرند ولی صدایشان شنیده نشده است. اشتراک تجربیات این گروهها میتواند در رویش ایدههای خلاقانه و استفاده از ظرفیت مردمی در توسعه فرهنگ عفاف و حجاب موثر باشد.
حدود سه سال از شروع فعالیت گروه دانشجویی “مثل هانیه” میگذرد. گروه “مثل هانیه” متشکل از خانمهای دانشجو از دانشگاهها و رشتهها و در مقاطع سنی مختلف است که دغدغه مشترکی در حوزه انتقال ارزشهای اسلام و انقلاب و طور ویژه حجاب به نسلهای جدید دارند و تلاش میکنند با شیوههای جدید و نو این اتفاق را رقم بزنند. گروه مثا هانیه بیشتر از تذکر، دغدغه گفتگو، معرفی و جذب دارند.
طی این سالها فعالیتهای مختلفی از این گروه در قالبهای مختلف و محلهای متفاوت مثل مترو، نمایشگاه کتاب، جزیره کیش و… شاهد بودیم. اما این روزها برنامه دیگری از این گروه در قالب “کافه هانیه” در میدان تجریش روبهروی امامزاده صالح از شب گذشته تا هفدهم مرداد ماه به مدت ده شب از ساعت 16:30 تا 20:30 در حال برگزاری است.
مخاطبین در بدو ورود با محیط کافه مانندی مواجه میشوند. از آنجایی که کافه برای قشر جوان، محلی است برای گفتگو، فاصله گرفتن از دغدغههای زندگی و رسیدن به آرامش این فضا انتخاب شده است. خود اعضای گروه میگویند در حقیقت ما یک ایستگاه صلواتی با ظاهر کافه داریم.
ضمن پذیرایی و در شروع راه به هر کدام از مخاطبین نامهای داده میشود تا مطالعه کنند؛ نامه اهل کوفه به امام زمانشان یعنی امام حسین(ع) و دعوتشان از امام. این نامه تا انتهای مسیر همراه مخاطبین است.
مخاطبین بعد از پذیرایی وارد کافه کتاب میشوند. یک گردونه شهدایی را میچرخانند و تصویر هر شهیدی به نامشان دربیاید هدیهای مخصوص همراه با نکات مکتوبی از زندگی، خاطرات، صحبتها یا وصیتنامه آن شهید دریافت میکنند.
در همین بخش کتابهایی مربوط به شهدا توجه مخاطبین را جلب میکند. بعضی از کتابها رایگان اهدا میشود، برخی هم با تخفیف فروخته میشود. کتابهایی هم برای رده سنی کودک و نوجوان با مفاهیم دینی و انتخاب شده وجود دارد.
بخش بعدی آتلیه عکاسی است. آتلیه دکور ویژهای دارد تا پیرو کلام شهید مطهری که میگوید شمر زمانهات را بشناس توأمان یادآور کربلا و غزه باشد. در این فضا اتفاقی که برای حضرت رقیه(س) و فرزندان امام حسین(ع) اتفاق افتاده یادآوری میشود و امتداد این روایت به غزه و کربلایی میرسد که برای کودکان و زنان و مردان غزه تحت نظاره سازمانهای حقوق بشری و شعارهای تو خالیشان در حال وقوع است.
دیالوگ به اینجا که میرسد بچههای گروه مثل هانیه در قالب ادبیات محترمانه و صمیمانه از خانمها خواهش میکنند برای اینکه عکاسی رایگان در آتلیه داشته باشند، حجابشان را مرتب کنند تا تصویری از مخاطبین ثبت کنند که لبخند امام زمان را همراه داشته باشد. عکسی به یادگار گرفته میشود تا یادآور تجربه زیبای حجاب برای خانمها و گپ و گفتهای رد و بدل شده باشد.
عکسهایی که گرفته شده تقدیمشان میشود. بعد وارد حسینیهای میشوند که فضای دلی و نوستالژیکی دارد. ویدئویی از حضرت عباس پخش میشود. انیمیشنی که ولایتمداری و وفاداری ایشان نسبت به امام زمانشان را نشان میدهد. مجلس عزایی برپا و اشک از گونههای مخاطبین سرازیر میشود. بعد از پخش ویدئو و در قسمت دیگر حسینیه، بخش خالی نامه توسط مخاطبین پر میشود. اینکه ما میخواهیم برای امام زمانمان چه کنیم؟ چه عهدی میبندیم و چه قدمی برمیداریم؟ راه حضرت عباس را ادامه میدهیم یا راه کوفیان؟ همه آنجا عهد میبندند تا مثل حضرت عباس برای امام حسین باشند نه مثل مردم کوفه.
نکته جالب اینکه بعضی از دختر خانمهایی که داخل کافه هانیه فعالیت میکنند بچههایی هستند که سالهای گذشته حجاب خوبی نداشتند و یا اصلاً حجاب نداشتند ولی امروز خودشان برای معرفی حجاب فعالیت میکنند.
من هنوز درگیر این هستم که این کارها چقدر اثرگذاری دارد اما خانم کاظمی مسئول گروه مثل هانیه از تجربه خودش میگوید اینکه در کارهای قبلیشان پدری سراپا تشکر و به پاس قدردانی پیش ما آمده و صادقانه گفته: من نتوانسته بودم به خاطر تفاوت سنی و شکاف نسلی و نداشتن دانش چیزی را که مدتها میخواستم به دخترم بگویم و همین مسئله باعث اختلاف بین ما شده بود اما شما این بار را از دوش من برداشتید و من میخواهم هر کاری که میتوانم برای کمک به گروه مثل هانیه انجام بدهم تا شاید باری از دوش پدران و مادران دلسوزی که سعادت فرزندانشان را میخواهند اما راهش را نمیدانند برداشته شود.
خانم هانیه کریم آبادی از اعضای دیگر گروه میگوید من قبل از شروع هر کاری با اینکه طبق تجربههای قبلی که داشتیم میدانم کار جدید هم از طرف مردم استقبال میشود و حال یکسری آدمها منقلب میشود اما ته دلم میگویم آیا باز هم مردم اقبال عمومی دارند؟ بعد به این فکر میکنم که بالاخره باید کاری کرد لااقل نمادین و نمایشی اما دست آخر میبینم نمایشی نبوده و واقعا اثر میگذارد و اگر حجاب را هم به لحاظ ظاهری و هم در محتوا خوب معرفی کنیم بسیاری میپسندند. این کاری است که از دست ما بر میآید تلنگر اولیه برای از بین بردن فراموشیهایی که در روزمرگیها اتفاق می افتد و کار مهمی است. ولی مطمئناً اگر این مسیر در محیطهای دیگر هم شکل بگیرد و ادامه پیدا کند مثل مدرسه و مسجد و خانواده اثرات پایدارتری خواهد داشت.
از دختری که حجاب کاملی ندارد میپرسم به نظر شما این کارها اثرگذار است و کسی با این کارها با حجاب میشود؟ میگوید من خیلی اینجا را دوست دارم و از اینکه اینجا هستم حس خوبی دارم.
انتهای پیام/