چهره ای از ایران و ایرانی که صهیون ترسیم گر آن است

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری تسنیم، این روزها احتمالا نام سریال «حشاشین» را شنیده‌اید؛ سریالی که با نگاهی تحریف‌شده به تاریخ می‌پردازد و چهره‌ای دروغین از حسن صباح را به نمایش می‌گذارد. چهره‌ای از ایران و ایرانی که صهیون ترسیم‌گر آن است. به‌دنبال پخش این سریال، منتقدان بسیاری سعی در روشنگری پیرامون آن داشتند و

کد خبر : 10358
تاریخ انتشار : شنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۱۶:۰۸
چهره ای از ایران و ایرانی که صهیون ترسیم گر آن است


به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری تسنیم، این روزها احتمالا نام سریال «حشاشین» را شنیده‌اید؛ سریالی که با نگاهی تحریف‌شده به تاریخ می‌پردازد و چهره‌ای دروغین از حسن صباح را به نمایش می‌گذارد.

چهره‌ای از ایران و ایرانی که صهیون ترسیم‌گر آن است. به‌دنبال پخش این سریال، منتقدان بسیاری سعی در روشنگری پیرامون آن داشتند و همچنین ساترا نیز انتشار آن را در پلتفرم‌های مجاز ممنوع کرد. در جدیدترین قسمت برنامه «فرامتن» که از شبکه افق پخش می‌شود، به سریال حشاشین پرداخته شد. در این نشست علی‌اکبر عبدالعلی‌زاده، مدیر رسانه، پژوهشگر و منتقد و محمدصادق افراسیابی، معاون کاربران و تنظیم‌گری اجتماعی ساترا حضور داشتند و با سیدساسان رئیسیان، مجری برنامه به بحث و گفت وگو درباره این سریال و حاشیه‌های آن پرداختند.

در ابتدا مجری برنامه تعریف و تمجیدهایی که شبکه‌های عربی از این سریال کرده بودند را مطرح کرد و در ادامه عبدالعلی‌زاده توضیح داد: به لحاظ ساختاری، حشاشین سریال خوش‌ساختی است و مخاطب را جذب می‌کند. البته نکته اصلی این است که سریال را به‌ظاهر مصری‌ها ساخته‌اند اما روایت آن برگرفته از نگاه پر کینه صهیون است. این هم نکته تازه‌ای نیست. قدمت کینه عملی صهیون که پیشتر آنها را جهود می‌خواندیم نسبت به فرهنگ و تمدن ایرانی، بالغ بر 1600 سال است.

وی ادامه داد: حشاشین بهانه خوبی است که ما به اهمیت این مقطع تاریخی بپردازیم. یعنی دوران حکومت سلجوقیان و اسماعیلیه. دلیل اهمیتش این است که فتنه جهود در حوزه تاریخ از این دوران شدت می‌گیرد. در این مقطع، حکومت سلجوقی اولین حکومت پس از اسلام است که کاملا بر ساختار و دیوانسالاری ایرانی استوار می‌شود. از این مرحله به بعد، زبان فارسی دوباره جان می‌گیرد و خیزش یک فرهنگ تمدنی را رقم می‌زند.

وی افزود: در جنگ صلیبی اول، نخستین نداها و فتنه‌های یهود شکل می‌گیرد. یک کشیش را تشویق می‌کنند سپاه صلیبیون را تشکیل بدهد و علیه سلجوقیان وارد جنگ شود که منجر به شکست سپاه سلجوقیان می‌شود. در جنگ صلیبی دوم همین، کینه از اسماعیلیون فتنه با به کارزار کشیدن کلیسا اتفاق می‌افتد. یعنی یهودیان فرصت پیدا می‌کنند با نفوذ، کلیسا را علیه سلجوقیان بشورانند. فتنه یهود در جنگ‌ها کاملا آشکار است. هرجا هم که صهیونیست‌ها توانستند به حکومتی نزدیک شوند، یک نسل‌کشی اتفاق می‌افتد. حال باید دید کینه‌‌شان نسبت  به اسماعیلیون چیست؟ اسماعیلیون در طول جنگ‌های صلیبی در شکست صلیبیون نقش اساسی دارند.

عبدالعلی‌زاده در پاسخ به این پرسش که چقدر این کاراکتر یا تفکر برای‌شان مهم است که روی آن مانور می‌دهند هم عنوان کرد: اهمیت خیزش اسماعیلی در این است که اصلا او مدعی است و به سلجوقیان پیشنهاد می‌دهد که خلفای عباسی در ضعف کامل هستند، ما در این شرایط می‌توانیم یک حکومت ایرانی‌اسلامی برپا کنیم و به همین منظور تلاش می‌کند. اسرائیلی‌ها یک روشی دارند. یعنی برای چیزهایی که از آن ضربه خورده‌اند، برای آیندگان خود یک چراغ و نمادی می‌گذارند تا مراقب باشند دیگر چنین موقعیتی شکل نگیرد. براین اساس  کلمه حشاشین به روایت لاتین، اساسین می‌شود که امروزه ترجمه آن قاتلین ایدئولوژیک می‌شود.از طرفی حکومت سلجوقیان  در آن زمان به این عظمت می‌رسد که مثل ساسانیان از سرحدات چین تا مدیترانه را در بر می‌گیرد. حالا امروز چه اتفاقی می‌افتد؟ ما به لحاظ منطقه‌ای درست در جایگاه دوران ساسانی و به‌مراتب بهتر قرار داریم. این تشابه باعث می‌شود که دشمن عملیات فرهنگی‌شان را تقویت کنند.

وی همچنین در پاسخ به سؤال دیگری مبنی بر این‌که چرا چنین سریالی در کشور اسلامی اما با ریشه‌های صهیون ساخته شده است هم عنوان کرد: به‌طور منطقی مصری‌ها باید حامی جریان اسماعیلی باشند. چون به لحاظ تمدنی اسماعیلیان داعیان یا مبلغان جریان فاطمیون هستند. انتظار ما هم پیش از دیدن سریال همین بود اما درواقع دشمن  انگار از مسیر مصری‌ها روایت صهیونی کرده‌اند. ازجمله این‌که شما در ابتدای سریال می‌بینید که حسن صباح خودش را کاملا در اختیار شیطان قرار می‌دهد. چون می‌خواهد در طول داستان اثبات کند که تمام کرامات حسن‌صباح یعنی دانایی، آگاهی، چهره‌خوانی و آینده‌بینی او امری شیطانی است و در طول داستان هم افسانه‌هایی تاریخی را روایت می‌کند که کاملا غلط است.

در ادامه، بحث به‌سوی تکلیف تنظیم‌گری ساترا درخصوص پخش و انتشار سریال حشاشین رفت و از افراسیابی سؤال شد چطور است سریالی که تا این حد انحرافات تاریخی دارد، در چند سکوی نمایش‌خانگی ورود کرده؟ او پاسخ داد: ما همواره اعلام کردیم که اگر سکوهای نمایش‌خانگی می‌خواهند اثری را به نمایش بگذارند، حتما باید برای اخذ مجوز اقدام کنند. در آیین‌نامه‌های محتوایی همه موارد توضیح داده شده است و سکوها وقتی از ساترا مجوز می‌گیرند اعلام می‌کنند که ما آیین‌نامه محتوایی ساترا را خوانده‌ایم و آن را قبول داریم. انتظار می‌رود آیین‌نامه محتوایی رعایت شود، اما متاسفانه درباره برخی سریال‌های خارجی این اتفاق نمی‌افتد. در مورد این سریال اتفاقی که افتاد این بود که نشانه‌گذاری‌هایی در سریال شده بود که درحقیقت حسن صباح و فرقه اسماعیلیه را با امروز ایران شباهت‌سازی می‌کرد. اگر آن نشانه‌گذاری‌ها نبود، چه‌بسا ما ورود پیدا نمی‌کردیم.

وی در پاسخ به سؤال دیگری مبنی بر این‌که چرا این سریال بعد از پخش 30 قسمت از سکوها حذف شد هم بیان کرد: هر اثری که می‌خواهد در شبکه نمایش‌خانگی منتشر شود باید مجوز بگیرد. درواقع بعد از مصوبه‌ای که سال گذشته در شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسید و تقسیم کار شفافی بین نهادهای حاکمیتی اتفاق افتاد، سریال‌ها ابتدا مجوز تولید و بعد مجوز انتشار می‌گیرند. منتها در مورد سریال‌های خارجی این رفتار همچنان وجود دارد که بعضا پلتفرم‌ها با وجود این‌که پذیرفته‌اند آیین‌نامه محتوایی ما را رعایت کنند، رعایت نمی‌کنند. درواقع مصداق سریال حشاشین این موضوع را به‌خوبی نشان داد. بااین‌حال ما همواره این تقاضا را داریم که حتما سکوها آیین‌نامه محتوایی را رعایت کنند.

بحث در مورد عملکرد ساترا داغ‌تر شد و عبدالعلی‌زاده گفت: من دراین‌باره مثالی می‌زنم. در زمان موشک‌باران شهرهای ایران نمی‌توانستیم همه موشک‌ها را پدافند کنیم، چون ابزارش را نداشتیم، اما کاری که کردیم این بود که قبل از موشک‌باران برای حفظ جان مردم پناهگاه ساختیم. وجه تشابه آنها چیست؟ ما یک جنگ فرهنگی داریم. فضای غیرقانونی همه چیز برای مخاطب موجود است. پلتفرم‌های مجوزدار حکم آن پناهگاه را دارد که هرکسی می‌خواهد از این آفت در امان باشد، آثار نمایشی را از پلتفرم‌های رسمی دنبال کند. حالا اگر بخواهند مردم به پناهگاهی بروند که مین‌گذاری شده، همه از بین می‌روند.پس گویی بیرون بمانند امن‌تر است. موقعیت پلتفرم‌ها این‌گونه است. فضایی است که باید امن باشد  چنانچه یک کودک 10 ساله با خیال راحت آثار رده‌بندی سنی خود را تماشا کند اما این طور نیست یعنی پلتفرم‌ها منطقه مین‌گذاری شده هستند.افراسیابی توضیح داد: ما یک سامانه نظارت مردمی داریم. بنابراین نظارت بر سریال‌های داخلی قوی است یعنی مجوز تولید و انتشار گرفته می‌شود. در مورد سریال‌های خارجی معتقدیم باید مجوز انتشار بگیرند. اتفاقا فکر می‌کنم امروزه حاکمیت دقیقی اتفاق می‌افتد.  بیایید وضعیت خودمان را با سال‌های قبل مقایسه کنید. سال گذشته درباره یک سریال بدون مجوز صحبت می‌کردیم اما امروز سریال بدون مجوز نداریم. درباره سریال حشاشین این آسیب شناسی انجام می‌شود.

عبدالعلی‌زاده بیان کرد: خطری مثل سریال حشاشین در پلتفرم داخلی صرفا تشابه سازی با جمهوری اسلامی نیست. دستاوردهای فرهنگی ما را از ریشه می‌زنند. یعنی خطر خیلی بزرگ‌تر از این چیزهاست. اگر سیستم هوشمند باشد که هست، باید از این تهدیدها به‌عنوان فرصت استفاده کرد. یعنی ببینیم کی و کجا و در کدام جلسه نظارت پسینی را به عنوان پوست خربزه زیر پای سیستم انداخته است. بنابراین او باید شناسایی شود. نکته بعد این‌که امروز چه کار کنیم تا وقفه 30قسمتی نیفتد. وقتی هم که حکم می‌دهیم، پلتفرم‌ها باید تابع باشند و تمکین کنند. از ساترا توقع می‌رود وقتی متخصصان گزارشی را اعلام می‌کنند، بلافاصله اقدام شود. البته ساترا تنها نهاد نیست. این یک جنگ فرهنگی و اتفاق فرانهادی است. یعنی ساترا قوه اجرایی‌اش فعال و دارای شناخت باشد. دیگران هم این محیط را امن و امن‌تر کنند.

افراسیابی افزود: در این زمینه شبهه‌ای مطرح شد که می‌خواستم پاسخ بدهم. اگر ساترا گفت حشاشین حذف شود، آیا دسترسی به این سریال فراهم نیست؟ اولا ما رفتار تمام پلتفرم‌ها را رصد می‌کنیم. امروز نه پلتفرم‌های ناشر محور و نه کاربر محور و فروشگاه‌های مجازی این سریال را منتشر نمی‌کنند. در مورد این سریال آیا تنها دلیل حذف این است که مردم نبینند. مسأله ما اینجا تحریف تاریخ و روایت نادرست از چهره واقعی ایران و ایرانی‌هاست، بنابراین وقتی ساترا این را ممنوع می‌کند، از عزت نفس ملی ایران دفاع می‌کند. یعنی ایران و ایرانی نباید راضی به این مسأله باشد. حتی نباید یک قسمت از این سریال پخش می‌شد اما ما نیاز به تنظیم‌گری اجتماعی داریم که من معاونش هستم. ما نیاز به جهاد تبیین داریم. نیاز داریم اثری که حذف می‌شود، مردم بدانند دلیل آن چیست.

عبدالعلی‌زاده در بخش دیگری از این برنامه بیان کرد: من به همان مسأله پناهگاه برمی‌گردم که چه کسی باید مراقب آن باشد؟ این پناهگاه نگهبان می‌خواهد تا اجازه ندهد کسی در آن مین‌گذاری کند. ساترا آن نگهبان است. حال اگر آن نگهبان سلاح یا نیروی کافی نداشته باشد، آن پناهگاه هر آن ممکن است مین گذاری شود. نکته من این است که بازوی اجرایی ساترا کیست و چرا به‌موقع و به اندازه  وارد نمی‌شود؟

افراسیابی توضیح داد: ما یک شورای صدور مجوز داریم. بالاخره نقاط ضعف را هم شناسایی کردیم و آیین‌نامه‌ای صادر شده است. ما رصد داریم و رصد ما فعال است اما حجم سریال‌های خارجی به شکلی است که اگر پلتفرم‌ها آیین‌نامه محتوایی را رعایت کنند، جایی است که هم ما رصد داریم و هم مردم کمک کنند و گزارش بدهند تا ما بتوانیم برخورد کنیم.

انتهای پیام/



منبع

برچسب ها :

ناموجود