نگاهی به سرگذشت روستاها پس از اصلاحات ارضی
نگاهی به سرگذشت روستاهایی که نقطه آغاز اصلاحات ارضی در دوران پهلوی بودند، بخوبی آثار و تبعات انقلابیترین طرح اقتصادی دیکته شده به شاه را نمایان میکند. به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، همزمان با گرامیداشت چهل و ششمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، بازخوانی یکی از بزرگترین اقدامات رزیم پهلوی که آشکارا با تاکید و
نگاهی به سرگذشت روستاهایی که نقطه آغاز اصلاحات ارضی در دوران پهلوی بودند، بخوبی آثار و تبعات انقلابیترین طرح اقتصادی دیکته شده به شاه را نمایان میکند.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، همزمان با گرامیداشت چهل و ششمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، بازخوانی یکی از بزرگترین اقدامات رزیم پهلوی که آشکارا با تاکید و دخالت امریکا اجرا شد، به مثابه مشت نمونه خرواری از طرحهای پرهیاهوی شاه به روشنتر شدن چهره واقعی حاکمان بر این سرزمین و فاصله سطح فکر و رویاهای سراب گونه آنها با زندگی مردم و واقعیات میدانی جامعه کمک میکند.
طرح بزرگ اصلاحات اراضی که محمدرضا شاه آن را بزرگترین انقلابی که یک ملت در تاریخ خود میتواند تجربه کند، توصیف میکرد، به دلیل حجم تبلیغات انجام شده در پیش از انقلاب و نتایج آشکار آن در واقعیت، بدون مراجعه به آمار و ارقام نیز، سراب بودن تصویری که شاه از آن ارائه میکرد را ثابت میکند، اما نگاهی به سرگذشت روستاهایی که نقطه آغاز بخشهایی از اصلاحات اراضی بودند، به شکل آشکارتری تفاوت میان پندارهای متکی به تشویقهای امریکا با واقعیت میدانی کشورمان را نمایان میکند.
روستای داور آباد در آرادان سمنان همان مکانی است که در گزارشهای تلویزیونی پیش از انقلاب، شاه را در حال اعطای اسناد اراضی کشاورزی به روستائیان نشان میدهد، اما با وجود پخش مکرر این تصاویر از تلویزیونهای داخلی و خارجی، دیگر هرگز تصویر یا گزارشی از نتیجه این نمایش منتشر نشد؛ چراکه به گواهی تاریخ و اهالی روستا، در مدت کمی بعد از ۲۴ اردیبهشت ۱۳۴۰ که محمدرضا شاه پهلوی اسناد زمینهای زراعی را به کشاورزان تحویل داد، رونق تولید از این روستا رخت بربست و نه تنها انبار بزرگ غله روستا خالی و متروکه شد، بلکه تمامی ۴۴ نفری که در ظاهر صاحب زمین شده بودند، بیکار شده و اغلب، مهاجرت کردند.
نکته اینجا بود که زمینهای این روستا، خالصه و متعلق به حکومت بود و این کشاورزان نسل اندر نسل روی این زمینها کار کرده بودند، اما با اجرای اصلاحات اراضی و سند زدن زمینها به نام کشاورزان، که در ظاهر و بر اساس تبلیغات اقدامی مثبت بود، در عمل تک تک کشاورزان دست از کشاورزی و تولید کشیدند؛ چراکه به اذعان محمدرضا شاه، کار کشاورزی و تولید سودی نداشت و معیشت روستائیان تامین نمیشد و بنابراین آنها طبق برنامه ریزی شاه، میبایست راهی شهرها میشدند تا کارگر ساختمانی شوند و یا برای صنایع و کارخانجات حومه شهرها، نیروی کار باشند.
تشکیل شرکتهای سهامی زراعی نیز که در تبلیغات آن دوره، ظاهری مطلوب داشت، در عمل به دلایل مختلفی مانند منطبق نبودن بر واقعیات اجتماعی و اقتصادی جامعه به شکست انجامید.
حتی شاه که زمانی خواهان مهاجرت روستائیان به شهرها به منظور تامین نیروی کار کارخانجات بود و با تکیه بر توضیحات و تشویقهای مشاوران امریکایی از آن استقبال میکرد، چند سال بعد پس از مواجه شدن کشور با معضلات متعدد ناشی از اجرای اصلاحات اراضی، آشکارا به نابودی کشاورزی اذعان کرد و گفت: مقدار زیادی از دهات ما مهاجرت میکنند به شهرها، چون درآمد کارگری شهری به قدری زیاد شده است که حتی برای پیدا کردن افرادی که مثلا زرد آلو از درخت بکنند یا گیلاس از درخت بکنند هم کم پیدا میشود و هم به قدری گران است که شاید کندن این میوهها یا صرف نکند یا سر به سر تمام بشود.
پس از آنکه بخش فراوانی از تولید کنندههای دیروز به مصرف کنندههای حاشیه شهرها تبدیل شدند، شاه از کمبود محصولات اساسی شکاست کرد و گفت: عامل بزرگ دیگری نیز جامعه ما را تهدید میکند که عبارت از کمبود مواد غذایی و خطر گرسنگی است! بهای کالاهای اساسی نسبت به دو سال قبل به این قرار است؛ گندم سیصد و بیست درصد، شکر سیصد و هشت درصد، سیمان سیصد درصد!
امینی، نخست وزیر حامی اصلاحات اراضی از احتمال وقوع قحطی در ایران خبر داد و بختیار نیز چارهای جز اذعان به آثار ویران کننده اصلاحات اراضی نداشت، اما این اعترافات دیرهنگام سودی برای هیچ یک از آنها نداشت و نارضایتیها به اوج خود رسید و عبرت آموز اینکه؛ همان جمعیت کشاورزان مهاجر و دیگر روستاییان و مستضعفان، بدنه اصلی انقلابیون را ساختند و برای کندن ریشههای استضعاف و بازوهای استعمار، پشت سر امام حرکت کردند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز اسناد دیگری از آثار زیان بار طرح شکست خورده اصلاحات اراضی در دسترس قرار گرفت که بخشی از آن در قالب اسناد لانه جاسوسی امریکا منتشر شد.
اسناد بازیابی شده لانه جاسوسی امریکا نشان میدهد که کشاورزی ایران از پر اهمیتترین بخشهای تحت رصد جاسوسان و گزارشگران امریکایی مستقر در سفارت این کشور در تهران بوده که با پوشش دیپلمات، افسر، مشاور و وابسته اقتصادی، ریزترین جزئیات این بخش اقتصادی اجتماعی کشور را زیر نظر داشته و با اعمال نفوذ، عملکردهای مربوطه را در مسیر منافع امریکا هدایت میکردند.
از جمله نکات قابل توجه در گزارشهای سفارت امریکا، اذعان به نمایشی بودن اقدامات رژیم پهلوی در زمینه توسعه کشاورزی و تظاهر شاه به علاقمندی به این موضوعات و همچنین شکست خوردن تقریبا همه طرحهای بزرگ و پر هزینه در این زمینه، از جمله اصلاحات اراضی، راه اندازی سپاه دانش و تاسیس تعاونیها و شرکت سهامی زراعی است.
در بخشی از گزارش وابسته کشاورزی سفارت امریکا که بر اساس شرح وظیفه تعیین شده در اسناد لانه جاسوسی، سوای جمع آوری اطلاعات و گزارشگری، حمایت از فروش محصولات کشاورزی آمریکایی در ایران و مشارکت در فعالیتهای کمیسیون مشترک آمریکا و ایران را نیز بر عهده دارد، تصریح شده که: “ایران منابع نقدی افزایش یافته خود را برای تأمین بودجه واردات عظیم گندم، برنج، دانههای غذایی سویا، شکر، پنیر، گوشت و دیگر خوراکیهای خارجی (فقط در مورد امریکا سالی نیم میلیارد دلار) مورد استفاده قرار میدهد، اما به هر صورت چنین روندی، تنها علائم را درمان میکند تا علل را و عزمی برای افزایش تولید داخلی نیست.
در جای دیگر یکی از گزارشهای وابسته کشاورزی سفارت امریکا آمده است: سیستم تعاونی که ایران مقدار زیادی از امیدش را برای آینده روی آن گذاشته بود باوجود صرف هزینه هنگفت خوب عمل نکرده است. کریم گودرزی معاون اسبق تعاونیها در وزارت تعاون و امور روستاها به طور خصوصی تعاونیها را یک شکست کامل توصیف کرد.
طبق گزارش گروه مطالعات انقلاب سفید، مقامات تعاونیها به خوبی آموزش ندیدهاند و نه آنها و نه اعضای آنها آگاه به مسؤلیتهای سیستم تعاونی نیستند. آنها موفق به دادن کالا به اعضایشان با قیمت کمتر نبودهاند و همچنین هیچ گونه نفوذ و تاثیر قابل تشخیصی بر تورم سراسری نداشتهاند و وظیفه بازاریابی خود را به خوبی انجام ندادهاند.
تعاونیها و شرکتهای سهامی زارعی بیشتر توانایی خود را در به هم ریختن ساخت سنتی دهات و قرار دادن دهاتیان تحت هدایت و کنترل فزاینده دولت نشان دادهاند تا در خدمت کردن به عنوان یک سیستم کشاورزی، وام دهی، و بازاریابی پیشرفته. شاید تاکنون تعاونیها و و شرکتهای سهامی زراعی بهترین نمونه از یک شکست عمده در طرحهای اقتصادی ایران باشند؛ یک پیشنهاد خیالی از بالا که از طرف تمام سطوح دولت حمایت شده و یا به صورت شفاهی تأیید شده، به خاطر عدم هماهنگی و تفاهم، نقصان نیروی انسانی ماهر و عدم کفایت اداری، شدیدا ضربه خورده است.
همان طوری که در گزارش گروه تحقیق انقلاب سفید اشاره شده است، دولت آگاهی دارد که برنامه تعاونی هایش اشکالاتی دارد. برنامه تجدیدنظر شده پنجم شامل ۲۴ درصد افزایش در سرمایههای تخصیص داده شده به توسعه روستایی و ۹۸ درصد افزایش در مخارج کشاورزی برای قادر ساختن تعاونیها برای خرید تولید خودشان میباشد، اما خیلی از کمبودهایی که تعاونیها را دچار درسر میکنند به واسطه چیزهایی از قبیل کمبود پرسنل آموزش دیده مایل به کار و زندگی در مناطق روستایی ایجاد میشود و فقط به وسیله افزایش مخارج نمیتوان این کمبودها را محدود نمود. بنابر این مورد سؤال و تردید است که برنامه در کوتاه مدیریت به هدفهایش دست پیدا کند. “
اسناد لانه جاسوسی آمریکا دانشجویان مسلمان پیرو خط امام جلد: ۶ صفحه: ۷۴۲