نظام ایلیاتی پاشنه آشیل توسعه و باعث عقبگرد جامعه و زیر پاگذاشتن حقوق شهروندی
رویش نیوز:خلیل جهان تاب پور*-برجسته شدن، بازآفرینی و حاکمیت نظام ایلیاتی به جای نظام شهروندی در روابط اجتماعی نمی تواند موجب سرور و شادی باشد بلکه می شود گفت: نشانگر عقب گرد به گذشته و عدم موفقیت در جامعه پذیری بر اساس نظام شهروندی است متاسفانه مشاهده می شود که نظام شهروندی به اندازه ای
رویش نیوز:خلیل جهان تاب پور*-برجسته شدن، بازآفرینی و حاکمیت نظام ایلیاتی به جای نظام شهروندی در روابط اجتماعی نمی تواند موجب سرور و شادی باشد بلکه می شود گفت: نشانگر عقب گرد به گذشته و عدم موفقیت در جامعه پذیری بر اساس نظام شهروندی است
متاسفانه مشاهده می شود که نظام شهروندی به اندازه ای تضعیف شده که برخی بالاخص در مناطق با بافت عشایری از روی ناچاری به نظام ایلیاتی تمسک می جویند و از سوی دیگر افراد سیاسی در جوامع محلی و حتی در برخی از کلان شهرها در جهت تهیج احساسات قومی، موج سواری بر افکار عمومی و به منظور کسب آرا شهروندان و یا ایجاد حس فرمانپذیری بازآفرینی نظامات ایلیاتی و تضعیف نظام شهروندی را تشویق، تحریک می کنند .
خان، ارباب، کدخدا، رعیت، نوکر، تِلی کُمی، مُوتل، املاک،تفنگ چین، یئلاق و قشلاق جز لاینفک و ذاتی نظام ایلیاتی است
ایل و ایلیاتی مربوط به دوره تاریخی خاصی بود که تمام شد. ایل و ایلیاتی دشمن توسعه است نظامات کوهستانی مبتنی بر ایلیاتی ضایع کننده زحمت نظامات دشت است
البته بازافرینی نظام های ایلیاتی در جهت مطالعات تاریخی و جامعه شناسی فرهنگ عامّه (فولکلور) می تواند مفید فایده باشد است
تلیت(ترید) دوغ، تلیت(ترید) گوشت، آب پیازی، نان محلی در بوم های محلی و مناظر طبیعی و یا یاریار خواندن حس خوبی به انسان دست می دهد و اتفاقا یونسکو مشوق بررسی فرهنگ عامّه (فولکلور) است.
از سوی دیگر توسعه و بهسازی روستاها منافاتی با نقطه نظرات مطروحه در این نوشتار ندارد و اساسا می توان گفت زندگی یکجانشینی مرتبه ای از مدنیت شهری و نظام شهروندی است.
اما برای توسعه مادی و توسعه مدنی باید از دوره ایل گذر کرد چرا که حاکمیت نظام ایلیاتی به جای نظام شهروندی با ایجاد توسعه در تعارض است.
ایلیاتی ها دچار خود تعریفی و خود شیفتگی می شوند و ایرادات خود را نمی بینند و نقد بر این ایرادات را بر نمی تابند و بعضا با چاشنی خشونت واکنش نشان می دهند.
وقتی نظام ایلیاتی جایگزین نظام شهروندی شود به معنای آنست که اختلافات عَمد و غیر عَمد اَفراد در سوانح رانندگی،اختلافات ملکی و خانوادگی…… به سطح ایل طایفه گسترش پیدا می کند و آسیب دیدن جان و مال افراد بی طرف و بی گناه و حتی جان باختن و یا کِدورت ها و کینه های ادامه دار از پیامدهای این وضعیت است
لذا برخی از استان ها، شهرستان ها و حتی کلان شهرها با وجود داشتن عناصر فراوان توسعه مادی اما به دلیل بافت عشایری و طایفه ای یک استان توسعه یافته به شمار نمی روند.
در پیشینه شناسی علل عقب ماندگی تاریخی ایران هم می توان گفت:غزنویان، سلجوقیان، خوارزمشاهیان، زندیه، افشاریه، آق قویونلو، قراقویونلو، و سیل خانمان سوز مغول و تیموریه بعنوان ایلات بیش از پنجاه سال می جنگیدند تا قدرت حاکمیت بر ایران را به دست بیاورند مدتی بعنوان رئیس ایل بر مسند پادشاهی، سلطانی و یا امپراتوری می نشستند
در این مدت برخی الزامات و عناصر توسعه را ولو به صورت تزئینی می پذیرفتند تا جایی که به مَیل ملوکانه ایلی آنان بود. اما در این بین نخبگانی سیاسی همانند خواجه نظام الملک طوسی، حسنک وزیر، خواجه رشیدالدین فضل الله، عطاملک جوینی، حاج ابراهیم خان کلانتر، قائم مقام فراهانی، امیرکبیر و سایرین را بر لبه تیغ شمشیر هدایت می کردند
هنوز حکومت آنان محکم نشده بود به ناچار با ایل مدعی بعدی سر جنگ را شروع می کردند و جنگ بقا در قدرت و یا حضور ایل بعدی مدعی کسب قدرت 50 سال ادامه می یافت یعنی در یک دوره ۱۵۰ ساله عملا ۱۰۰ سال آن به جنگ ایلات می گذشت
در این دوران آشفته نسل جوان کشته می شد، زنان بیوه می شدند و کودکان یتیم، سَدها و کشاورزی نابود می شد به جای گندم جو می کاشتند برای خوراک اسب به جای بیل و کلنگ نعل اسب و شمشیر می ساختند و در عرصه سیاست و حکومت داری کفه ترازو با اهل شمشیر بود تا اهل قلم
مدیر مسئول پایگاه خبری عصر جهان