به گزارش گروه سیاست خارجی ایرنا، «گوردون چانگ» کارشناس مجله نیوزویک آمریکا در گزارشی می نویسد: در ماه دسامبر، بریتانیا به توافقنامه «یکپارچه سازی و رفاه امنیتی جامع» موسوم به «C-SIPA» پیوست که در ادامه کشورهای بیشتری به آن خواهند پیوست و این گروه کوچک می تواند به زودی به ناتو خاورمیانه تبدیل شود. منطقه خاورمیانه به شدت به ثبات نیاز دارد و این توافق تاریخی که دولت بایدن با پادشاهی بحرین در شهریور ۱۴۰۲ امضا کرد، می تواند با تکیه بر توافقات ابراهیم ارتقا پیدا کند. از طرف دیگر چین روابط دیرینه خود را با ایران و گروه های مقاومت منطقه حفظ کرده ولی آمریکا به دنبال چیز بهتر و کاملا جدیدی است.
«الخالفله» از مرکز «مطالعات استراتژیک و انرژی» بحرین معتقد است که C-SIPA در توانمندسازی هر دو کشور، بحرین و ایالات متحده، برای مقابله با تهدیدات پیچیده در منطقه نقش مهمی دارد. این ساختار پاسخ های هماهنگ به چالش های مشترک را ترویج کرده و همکاری های دوجانبه را در بخش های مختلف حیاتی تقویت می کند. «الیزابت دنت» از اندیشکده «واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک» می نویسد: جای تعجب نیست که بحرین اولین انتخاب واشنگتن برای افزایش همکاری در میان کشورهای عربی بود. این جزیره کوچک با اکثریت شیعه که توسط یک خانواده سلطنتی سنی اداره می شود، مدت هاست که یک شریک اقتصادی، امنیتی، و دیپلماتیک کلیدی آمریکا در منطقه بوده است.
بخش «دفاع و امنیت» «C-SIPA» به قوت توافق ناتو نیست ولی همه تضمین های را در بر می گیرد. به گفته دنت، این توافق تاریخی شامل سه بخش اصلی در افزایش همکاری دوجانبه است که خود توافق نامه آن را «دفاع و امنیت»، «تجارت و سرمایه گذاری» و «علم و فناوری» می نامد. بخش اول این توافق به طور ویژه قابل توجه است. دنت خاطرنشان می کند: این توافق نامه در بخش اول علاوه بر امنیت و دفاع شامل عنصری است که بسیاری آن را ماده ۴.۵ می نامند که به نوعی بازگشت به بند دفاع جمعی در ماده ۵ معاهده ناتو است. «ناصر بن حمد آل خلیفه»، مشاور امنیت ملی بحرین، در مجمع امنیتی آسپن در ماه جولای گذشته گفت: «این ماده به قدرت ماده ۵ ناتو نیست ولی همه تضمین ها را در بر میگیرد.»
تنها چند روز پس از امضای توافق، ارتش یمن در یک حمله پهپادی ده نفر از نیروهای دفاعی بحرین را در سمت سعودی مرز یمن از بین برد. دنت در ارزیابی خود از این توافق در یک سال گذشته نوشت: از آنجا که این حمله در خاک عربستان سعودی رخ داد، نمی تواند به عنوان یک آزمون برای C-SIPA تلقی شود، اما منامه احتمالا از بیانیه های قوی ایالات متحده در محکومیت این حمله خوشحال بود. اما واقعیت اینطور نبود، در واقع بحرینی ها از پاسخ بایدن خشمگین بودند. «جاناتان باس» کارشناس یک شرکت انرژی در منطقه که در زمان این حادثه در بحرین به سر می برد می گوید: این حمله، کشور کوچک بحرین را ویران کرد زیرا بسیاری در این کشور از این اتفاق تحت تأثیر قرار گرفتند. در واقع، واشنگتن مانع از واکنش منامه شد و این سکوت باعث ایجاد اعتماد به تعهد آمریکا نشد.
با این حال، C-SIPA تا حدی به این دلیل اینکه سه هفته بعد از این ماجرا، حمله ۷ اکتبر به اسرائیل رخ داد، تحت الشعاع قرار گرفت. عملیات ۷ اکتبر نیاز به حضور قوی ایالات متحده در منطقه برای مقابله با ایران را تایید کرد زیرا بحرین تنها ۱۰۰ مایل دریایی از خلیج فارس و ایران فاصله دارد. روابط بحرین و ایالات متحده در طول زمان توسعه پیدا کرده بود، بنابراین کشته شدن نیروهای بحرینی برای به حاشیه کشاندن این روابط مهم کافی نبود. با این حال سوالی که در سراسر خلیج فارس، به ویژه از ۷ اکتبر، شنیده می شود، این است که گام بعدی چیست؟ C-SIPA به پاسخ به این سوال کمک می کند زیرا این توافقنامه همکاری میان کشورهای را افزایش می دهد و بر مشارکت میان آنها تاکید دارد با این وجود با ساختار و رویه دست و پا گیری که مانع از اقدامات مورد نیاز می شود، به طرفین خود فشار نمی آورد.
«مارکو روبیو» در جلسه تأیید وزیر امور خارجه گفت که «نظم جهانی پس از جنگ» منسوخ شده است. روبیو برای هر سیاست وزارت امور خارجه سه آزمون تعیین کرد: آیا آمریکا را امن تر می کند؟ آیا آمریکا را قوی تر می کند؟ آیا آمریکا را مرفه تر می کند؟ تمرکز C-SIPA بر روابط اقتصادی مطمئنا به آمریکا کمک می کند تا رفاه را تضمین کند. و همانطور که این کار را انجام می دهد، رفاه می تواند تضمینی برای روابط امنیتی ایجاد کند. «جاناتان باس» می نویسد: وزرای خارجه نتوانسته اند راه حل پیدا کنند، پس بیایید اجازه دهیم وزرای دارایی تلاش کنند.
باید کشورهای امضا کننده پیمان ابراهیم به توافق «C-SIPA» بپیوندند.
با وجود اهمیت بحرین، بریتانیا و ایالات متحده با C-SIPA نمی تواند تغییرات معنا داری را در منطقه ایجاد کنند مگر اینکه کشورهای دیگر به این پیمان بپیوندند که این موضوع به شدت به دولت ترامپ بستگی دارد. اینکه بایدن بریتانیا را برای پیوستن به این توافق متقاعد کرد بسیار خوب است، اما شرکای حیاتی مورد نیاز برای پیوستن به این توافق آنهایی هستند که در منطقه حضور دارند. یکی از اولین کشورهایی که باید به این جمع بپیوندند، امارات متحده عربی و مراکش امضاکنندگان دو کشور دیگر امضا کنند توافق ابراهیم هستند.
با این حال، عربستان سعودی می تواند از سایر کشورها تعیین کننده تر باشد، کشوری که در اسفند ۱۴۰۱ توافقی را با ایران به واسطه میانجیگری چین امضا کرد. این آشتی اختلافات چند ده ساله میان تهران و ریاض را حل نکرده و شرکای طبیعی ریاض، بحرین، سایر کشورهای خلیج فارس و ایالات متحده هستند. بایدن عمدا ریاض را به دلیل مرگ «جمال خاشقجی» در کنسولگری عربستان در استانبول در سال ۲۰۱۸ خشمگین کرد. از سوی دیگر، ترامپ مطمئنا به خاندان سعودی نزدیک تر خواهد شد و اکنون او یک بهانه عالی به نام C-SIPA برای ترغیب پادشاهی سعودی به مدار آمریکا و خارج کردن آن از مدار چینی دارد.