مذاکره با ایران همزمان با لفاظی درباره جنگ

به گزارش گروه سیاست خارجی ایرنا، مساله گسترش سرزمینی «اسرائیل» که به طرح «اسرائیل بزرگتر» مشهور شده ارتباط مستقیمی با آنچه در دهه ۹۰ آمریکایی ها تحت عنوان طرح «خاورمیانه جدید» مطرح کردند، دارد. بی شک تحولات خاورمیانه طی چند دهه گذشته با توجه به این طراحی ها قابل تفسیر و تحلیل است. با توجه

کد خبر : 143312
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۳ - ۸:۵۱
مذاکره با ایران همزمان با لفاظی درباره جنگ


به گزارش گروه سیاست خارجی ایرنا، مساله گسترش سرزمینی «اسرائیل» که به طرح «اسرائیل بزرگتر» مشهور شده ارتباط مستقیمی با آنچه در دهه ۹۰ آمریکایی ها تحت عنوان طرح «خاورمیانه جدید» مطرح کردند، دارد. بی شک تحولات خاورمیانه طی چند دهه گذشته با توجه به این طراحی ها قابل تفسیر و تحلیل است. با توجه به اهمیت روزافزون این موضوع، طی روز های آتی در قالب چند مطلب مجزا به این مسئله می پردازیم.

بخش اول این مجموعه با عنوان «طرحی برای خاورمیانه؛ برنامه رژیم اسرائیل برای تضعیف ایران»
بخش دوم به معرفی طرح «جدایی کامل» پرداخته است.
بخش سوم این مجموعه اظهار نظر کارشناسان درباره طرح جدایی کامل را بررسی کرده است.
بخش چهارم شامل قسمت نخست از بخش «منطقه تغییر یافته» بود.
بخش پنجم به قسمت دوم و پایانی «منطقه تغییر یافته» از مقاله اندیشکده کارنگی اختصاص دارد.

«بنیاد صلح بین المللی کارنگی» در زمره ی مراکز مطالعاتی محسوب میشود موضوع سیاست خارجی آمریکا را در سطح کلان پگیری می کند. همچنین بنیادکارنگی طراح اصلی دکترین انقلاب رنگی و کودتای نرم در کشورهای اروپای شرقی و دولت‌های تازه استقلال یافته از سیطره کمونیسم بوده است. حتی دامنه گسترده پروژه انقلاب رنگی کارنگی کشورهای دیگر خاورمیانه را نیز در برگرفته است. بنیاد کارنگی همچنین از طراحان اصلی پروژه «خاورمیانه بزرگ» بوده که حمله آمریکا و متحدان غربی‌اش به عراق و افغانستان در راستای آن انجام شد. به همین منظور گفته می‌شود بنیاد کارنگی در حوزه تصمیم‌سازی ناتو نقش ویژه‌ای دارد به طوری که بسیاری از راهبردها و مأموریت بین‌المللی شورای آتلانیک شمالی (ناتو) توسط بنیاد کارنگی تبیین و شکل‌دهی می‌شود.

مذاکره با ایران همزمان با لفاظی درباره جنگ

اندیشکده «بنیاد کارنگی» در سال ۲۰۰۸ یک گزارش ۴۸ صفحه‌ای را با عنوان «خاورمیانه جدید» منتشر کرد که به طور مفصل به بررسی این موضوع و ارائه پیشنهاداتی به دولت مردان آمریکا پرداخته است.

این گزارش مفصل شامل بخش هایی با عناوین زیر است:

۱- منطقه تغییر یافته
۲- واقعیت های خاورمیانه جدید
۳- پرونده ایران و عراق
۴- پرونده سوریه و لبنان
۵- مناقشه اسرائیل و فلسطین
۶- مساله گسترش سلاح های هسته ای
۷- درگیری فرقه ای
۸- برخورد با ایران و موضوع هسته ای

در ادامه بخش اول این گزارش با عنوان «منطقه تغییر یافته» آمده است:

«کالین پاول»، وزیر امور خارجه آمریکا در دوره اول ریاست جمهوری بوش، رویکرد بسیار سنتی، محتاطانه و دیپلماتیک تری را در قبال خاورمیانه نشان داد، اما دیدگاه های او نتوانست بر نگاه های دولت وقت چیره شود.

«کالین پاول»، وزیر امور خارجه آمریکا در دوره اول ریاست جمهوری بوش، رویکرد بسیار سنتی، محتاطانه و دیپلماتیک تری را در قبال خاورمیانه نشان داد، اما دیدگاه های او نتوانست بر نگاه های دولت وقت چیره شود. در اوایل سال ۲۰۰۷، زمانی که دولت با خشونت در عراق، شکست تلاش‌ها برای متقاعد کردن ایران برای کنار گذاشتن فعالیت هایش در حوزه توسعه توان هسته‌ای و امتناع متحدان اصلی آمریکا مانند عربستان سعودی و مصر برای همکاری در سیاست های ایالات متحده به خاطر موضوع روند صلح اسرائیل و فلسطین مواجه شد، ساختار دیپلماسی در سیاست خارجی آمریکا تغییر کرد.

پس از رد صریح توصیه گروه «مطالعات مستقل عراق» در اواخر سال ۲۰۰۶ مبنی بر اینکه ایالات متحده باید گفت وگو را با همسایگان عراق از جمله ایران و سوریه آغاز کند، دولت در سال ۲۰۰۷ به نوعی جلساتی را با هر دو کشور آغاز کرد. سفرای ایران و ایالات متحده در عراق طی یک سال سه بار دیدار کردند. «کاندولیزا رایس» وزیر امور خارجه آمریکا در حاشیه کنفرانس بین المللی بازسازی عراق در «شرم الشیخ» در ماه می ۲۰۰۷ با «ولید معلم» وزیر امور خارجه سوریه دیدار کوتاهی داشت.

اقدامات دیپلماتیک توسط آمریکا، لحن تقابل‌آمیز سیاست ایالات متحده را تغییر نداد و پرزیدنت بوش و «دیک چنی» معاون رئیس جمهور صراحتا در مورد تهدید هسته ای ایران ابراز نگرانی می کردند.

در ماه نوامبر، پس از تردیدهای فراوان، سوریه برای شرکت در نشستی که در «آناپولیس» به منظور آغاز مجدد روند صلح خاورمیانه برگزار می شد دعوت شد. اما هیچ یک از این اقدامات دیپلماتیک کوتاه، لحن عموماً تقابل‌آمیز سیاست ایالات متحده را تغییر نداد و جلسات سفیران در بغداد مانع از آن نشد که پرزیدنت بوش و «دیک چنی» معاون رئیس جمهور صراحتا در مورد تهدید هسته ای ایران ابراز نگرانی نکنند. به طور مشابه، انتشار برآورد اطلاعات ملی آمریکا در ماه دسامبر مبنی بر اینکه ایران برنامه تسلیحات هسته‌ای خود را در سال ۲۰۰۳ به حالت تعلیق درآورده است، مانع از اتتشار بیانیه کاخ سفید با این مضمون که ایران همچنان به همکاری کامل با سازمان بین‌المللی انرژی اتمی ادامه نمی‌دهد و برخلاف قطعنامه های سازمان ملل به غنی سازی اورانیوم ادامه می دهد، نشد.

بیانیه‌های خصمانه کاخ سفید نشان داد که سیاست ایالات متحده در قبال ایران بدون تغییر باقی می‌ماند و سایه جنگ در منطقه را افزایش داد. اگرچه تحلیلگران موافق بودند که نتایج بررسی آژانس اطلاعات ملی آمریکا عملاً مانع از استفاده از زور توسط ایالات متحده علیه ایران می شود، کاخ سفید آشکارا اصرار داشت که گزینه جنگ کماکان روی میز باقی بماند. به همین ترتیب، دولت ضمن دعوت از سوریه به آناپولیس، با در دستور کار قرار دادن موضوع بلندی‌های جولان موافقت نکرد و مخالفت خود را با مذاکرات اسرائیل و سوریه در این مورد پنهان نکرد.

سه دسته از کشورها و سه موضوع عمده چالش های خاصی را برای ایالات متحده در خاورمیانه جدید ایجاد می کنند. همه آنها در چند سال گذشته تحت تأثیر منفی سیاست های ایالات متحده قرار گرفته اند. تحولات در پرونده ایران و عراق تهدیدهای مهمی برای امنیت ایالات متحده است. پرونده لبنان و سوریه چندان تهدیدکننده نیست، اما این دو کشور به منطقه ای بسیار بی ثبات تبدیل شده است که کشورهای اطراف را تحت تأثیر قرار می دهد. مناقشه فلسطین و اسرائیل از یک مشکل مزمن به یک مانع بزرگ برای همکاری حتی با حکومت های دوست در منطقه تبدیل شده. این سه پرونده بی ارتباط با یکدیگر نیستند، اما بررسی جداگانه آنها می تواند مفید باشد.

سیاستگذاران ایالات متحده نیز با مجموعه ای از مشکلات در سطح منطقه روبرو هستند. اولین چالش اشاعه تسلیحات هسته ای است که موضوع ایران در این ارتباط از بقیه حادتر است، اما فراتر از مساله ایران، تعداد فزاینده ای از کشورهای عربی از توسعه ظرفیت هسته ای صحبت می کنند. دوم، معضلی است که مبارزات سیاسی داخلی در بسیاری از کشورها برای ایالات متحده ایجاد می کند که در ابتدا توسط کاخ سفید به عنوان بخشی از برنامه تحولات دموکراتیک در نظر گرفته شده بود، اما ایالات متحده از آن عقب نشینی کرد و این اقدام باعث تضعیف اعتبار آن شد و سوالاتی را در مورد نیت آمریکا از ورود ابتدایی به این مساله ایجاد کرد. مساله سوم افزایش فزاینده فرقه گرایی در منطقه است.



منبع

برچسب ها :

ناموجود