مدرسه و دانشگاه، مسیر تحول و پیشرفت

جایگاه علمی شایسته ایران در جهان با وجود تعداد زیاد مقالات و پایان‌نامه‌های علمی بلا استفاده، برتری را تنها در عدد و رقم و بر روی کاغذ نشان می‌دهد و تاثیر مناسب و لازم را در زندگی جمعی ندارد. ایران کنونی برای برون رفت از چالش های موجود نیازمند سرمایه‌گذاری در دو نهاد مهم آموزش و

کد خبر : 67339
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۱۴ شهریور ۱۴۰۳ - ۲۱:۵۸
مدرسه و دانشگاه، مسیر تحول و پیشرفت


مدرسه و دانشگاه، مسیر تحول و پیشرفت

جایگاه علمی شایسته ایران در جهان با وجود تعداد زیاد مقالات و پایان‌نامه‌های علمی بلا استفاده، برتری را تنها در عدد و رقم و بر روی کاغذ نشان می‌دهد و تاثیر مناسب و لازم را در زندگی جمعی ندارد. ایران کنونی برای برون رفت از چالش های موجود نیازمند سرمایه‌گذاری در دو نهاد مهم آموزش و پرورش و آموزش عالی است. بدیهی است این دو حوزه به شکلی نظام‌مند در ارتباط با یکدیگرند و یک رابطه ارگانیک با هم دارند و به نظر می‌رسد رهایی کشور از چالش های موجود در گرو تمرکز بر نهاد آموزش و پرورش و دانشگاه است.

دو کشور ژاپن و آلمان به عنوان الگوهای موفق توسعه و پیشرفت، برای ایرانیان بسیار شاخص و شناخته شده هستند؛ چه به لحاظ پیشرفت‌های تکنولوژیک و چه به لحاظ توسعه انسانی. این که چگونه این دو کشور به چنین جایگاهی دست یافتند، ناشی از عوامل و مولفه‌های متعدد درونی و بیرونی است. ژاپن که به دلیل داشتن فرهنگ «سختکوش»ی از قدیم‌الایام شناخته می‌شد، در جنگ جهانی موقعیت و عملکرد ویژه‌ای از جمله در مقابل آمریکا داشت. اولا به لحاظ وسعت جغرافیایی در قیاس با آمریکا بسیار کوچک بود. ثانیا سربازان ژاپنی تا آخرین نفس می‌جنگیدند و این نکته در رابطه با خلبانان «کامیکازه» که بعد از اتمام مهمات هواپیماهای خود را به ناوهای آمریکایی می‌کوبیدند، زبانزد و بسیار شناخته شده است.

آلمانی‌ها هم دارای خصلت‌های مشابه بودند. این که بعد از شکست در جنگ جهانی اول و از دست دادن صنایع مهم و زیرساخت‌های حیاتی در سال ۱۹۱۸ و تحت نظارت شدید کشورهای انگلستان و فرانسه توانست ظرف ۲۰ سال یعنی در سال ۱۹۳۸ با قدرتی بیشتر از قبل، جنگ جهانی دوم را آغاز کرده و در آن جنگ از ادوات نظامی استفاده کند که حتی برای قدرت برتر نظامی آن زمان دنیا یعنی انگلستان هم غیر قابل درک بود، نکته‌ای در خور توجه است. 

گرچه هر دوی این کشورها در سال ۱۹۴۵ شکست خوردند و نه تنها توانایی تولید ادوات مهم نظامی را از دست دادند، بلکه با خاک یکسان شده و تلفات سنگین جانی و مالی داده بودند. ولی نقطه مشترک این دو کشور به همین موارد ختم نشد. چرا که هر دو کشور در کمتر از دو دهه صنایعی را ایجاد کردند که منجر به جذب سرمایه اقتصادی و پیشرفت مهارنشدنی‌شان در همه حوزه‌ها به ویژه صنعت شد. هر دو توانستند ظرف کمتر از ۲۰ سال صنایع خودروسازی‌شان را در خاک آمریکا و انگلستان مستقر کنند و سهم بزرگی از بازار اقتصادی این دو قدرت برتر نظامی و اقتصادی را در اختیار بگیرند.

اما این که چگونه چنین چیزی امکان‌پذیر شد؟ نکته مهمی است که می‌تواند مورد توجه سیاستگذاران کشور ما و رئیس جمهور منتخب قرار بگیرد. هر دوی این جوامع نقطه آغاز کار را -که زیربنای ساخت هر جامعه‌ای هم هست- از «آموزش و پرورش» و «دانشگاه» آغاز کردند. این که برای احیای یک جامعه شکست‌خورده و از همه مهم‌تر سرخورده در سطح بین‌المللی باید چه اقدامی کرد و به جای تعصب و خشم بی‌مورد به فکر راهکار اساسی بود، همان چیزی است که تنها معلمان می‌توانستند انجام دهند. 

پیوند سرنوشت جامعه با زندگی فرد و ایجاد این تلقی که بدون «جامعه»، سعادت فرد معنایی ندارد و گسترش روحیه همکاری برای حل مسایل و مشکلات آن، همان چیزی بود که از دو نهاد «آموزش و پرورش» و «دانشگاه» بیرون می‌آمد. سرمایه‌گذاری اصلی در هر دو کشور ژاپن و آلمان بعد از جنگ جهانی دوم در درجه نخست بر روی آموزش و پرورش و دانشگاه بود. این کشورها به درستی دریافته بودند که حتی در صورت داشتن غنی‌ترین منابع طبیعی، بدون نیروی انسانی متخصص و دانش لازم، نمی‌توان اقدامی برای تحول و تعالی جامعه انجام داد؛ اما با داشتن نیروی انسانی توانمند و متخصص، می‌توان بر هر ضعف طبیعی یا تحمیلی غلبه کرد. درواقع مهمترین و مطمئن‌ترین راه برون رفت از چالش های اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی آن هم به صورت زیربنایی و اساسی، سرمایه‌گذاری بر این دو نهاد آموزشی است. 

این سخن البته بدان معنی نیست که نهادهای دیگر نادیده گرفته شوند، بلکه باید با تدوین و پیاده‌سازی الگوی مناسب و موفق آموزش علوم و مهارت های مورد نیاز کشور، مدل کارآمد و به‌روزی برای به کارگیری دانش و مهارت آنان به صورت تخصصی و حرفه‌ای در سایر بخش‌های اقتصادی و اجتماعی پیش‌بینی شود. در حقیقت تحصیل علم و تخصص بدون ایجاد زمینه کاری مرتبط و نیز اشتغال در زمینه‌های غیر مرتبط، نتیجه‌ای جز پیدایش چالش ها و مشکلات جدید ندارد.

جایگاه علمی شایسته ایران در جهان با وجود تعداد زیاد مقالات و پایان‌نامه‌های علمی بلا استفاده، برتری را تنها در عدد و رقم و بر روی کاغذ نشان می‌دهد و تاثیر مناسب و لازم را در زندگی جمعی ندارد. ایران کنونی برای برون رفت از چالش های موجود نیازمند سرمایه‌گذاری در این دو نهاد مهم است. بدیهی است این دو حوزه به شکلی نظام‌مند در ارتباط با یکدیگرند و یک رابطه ارگانیک با هم دارند و به نظر می‌رسد رهایی کشور از چالش های موجود در گرو تمرکز بر نهاد آموزش و پرورش و دانشگاه است.

*سید ضیاء هاشمی دانشیار گروه جامعه‌شناسی دانشگاه تهران و پیش از این ریاست مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران را برعهده داشته است

منبع: کانال نویسنده

۲۱۶۲۱۶

کد خبر 1953577



منبع

برچسب ها :

ناموجود