ماجرای کمیک های ایلیا/ صداوسیمایی که باید کمک کند و نمی کند!

خبرگزاری تسنیم– مجتبی برزگر: محمدمهدی جلالیان، بنیان‌گذار و مدیرعامل استودیو کمیکا، به عنوان یکی از چهره‌های برجسته و تأثیرگذار در عرصه انیمیشن و گرافیک ایران، با پشتکار و خلاقیت خود در ایجاد آثار هنری نوآورانه شناخته می‌شود. او از سنین کودکی علاقه‌مند به دنیای رنگ‌ها و حرکت‌ها بود و این عشق به انیمیشن، مسیری متفاوت

کد خبر : 95620
تاریخ انتشار : سه شنبه ۱ آبان ۱۴۰۳ - ۱۰:۴۱
ماجرای کمیک های ایلیا/ صداوسیمایی که باید کمک کند و نمی کند!


خبرگزاری تسنیم– مجتبی برزگر: محمدمهدی جلالیان، بنیان‌گذار و مدیرعامل استودیو کمیکا، به عنوان یکی از چهره‌های برجسته و تأثیرگذار در عرصه انیمیشن و گرافیک ایران، با پشتکار و خلاقیت خود در ایجاد آثار هنری نوآورانه شناخته می‌شود. او از سنین کودکی علاقه‌مند به دنیای رنگ‌ها و حرکت‌ها بود و این عشق به انیمیشن، مسیری متفاوت را برای او رقم زد.

جلالیان با تأسیس استودیو کمیکا در تلاش است تا انیمیشن‌های با کیفیت و داستان‌های جذابی را به مخاطبان ایرانی و جهانی ارائه دهد. آثار او نه تنها در سطح داخلی، بلکه در جشنواره‌های بین‌المللی نیز مورد توجه قرار گرفته و جوایز متعددی را به خود اختصاص داده‌اند.

در این مصاحبه، به بررسی مسیر حرفه‌ای محمدمهدی جلالیان خواهیم پرداخت، از تجربیات و چالش‌های او در این صنعت پررقابت خواهیم شنید و نگاهی به آینده‌ی انیمیشن در ایران خواهیم انداخت. جلالیان با صراحت و شجاعت، افکار و نظرات خود را درباره‌ی چالش‌ها و فرصت‌های موجود در صنعت انیمیشن بیان خواهد کرد و از تأثیر هنر بر جامعه سخن خواهد گفت.

این گفتگو فرصتی است تا به عمق تفکرات یک کارگردان خلاق و مدیری تأثیرگذار در دنیای انیمیشن پی ببریم و دریابیم که چگونه او و استودیو کمیکا می‌توانند بر آینده این صنعت تأثیر بگذارند.

تلویزیون , انیمیشن , صدا و سیما , سینما ,

مشروح این گفت‌وگو را در ادامه بخوانید:

دنیا می‌خواهد یک کاراکتر خلق کند؛ با کمیک آغاز می‌کند

* بگذارید در ابتدای مصاحبه از «ایلیا تولد قهرمان» آغاز کنیم. امروز بسیاری از کودکان با تماشای انیمیشن‌های خارجی، قهرمانان پوشالی را برای خود برمی‌گزینند؛ یا به دنبال اسپایدرمن‌اند و یا بتمن! چه شد که به سراغ قهرمان‌سازی برای کودکان و نوجوانان رفتید، که این خود اتفاق مهمی است؟

ببینید، دغدغه ما هم دقیقاً همین بود. مسأله اصلی این بود که چرا مجموعه کمیکا راه‌اندازی شد. در دنیایی که حتی کشوری مانند آمریکا، با پیشینه‌ای کمتر از چند صد سال، به خلق قهرمانانی چون اسپایدرمن و بتمن می‌پردازد و این شخصیت‌ها به شهرت جهانی می‌رسند، کودکان و نوجوانان ایرانی نیز با این شخصیت‌ها همذات‌پنداری کرده و به آن‌ها علاقه‌مند می‌شوند. در حالی که ما در این زمینه شاید موفق نبوده‌ایم.

با اینکه فرهنگ غنی و شخصیت‌های بسیار معروف و برجسته‌ای داریم، یکی از دلایل اصلی این ناکامی این است که شاید به حلقه‌های درست ورود نکرده‌ایم. ما اکنون بر روی یک مدیوم رسانه‌ای مانند کتاب‌های کمیک، انیمیشن و اسباب‌بازی متمرکز شده‌ایم. همه این‌ها مؤثرند، اما نکته این است که آن‌ها برخی ویژگی‌های کلیدی را ندارند. در واقع، زمانی که دنیا می‌خواهد یک کاراکتر خلق کند، از پایه (بیس کار) با کمیک آغاز می‌کند.

«تولد یک قهرمان» به پرتیراژترین کتاب کودک و نوجوان تبدیل شد

* چرا کمیک؟ چرا انیمیشن نه؟

ما برای شخصیت‌سازی به دو اصل بسیار مهم نیاز داریم: اول، ارتباط مستمر با مخاطب، نه تنها برای یک روز یا یک ماه، بلکه برای سال‌ها. دوم، نیاز به سنجش ذائقه و تلاش و خطا با مخاطب داریم. وقتی می‌خواهید انیمیشن تولید کنید، امکان سعی و خطا چندان وجود ندارد؛ شما باید یک فیلم بسازید و آن را به اکران بگذارید و در نهایت یا موفق می‌شوید یا نه.

در دنیا، قبل از ورود به این عرصه، بستری وجود دارد به نام کتاب‌های کمیک که هزینه تولیدش پایین‌تر است و می‌تواند به صورت ماهانه تولید شود و در بازار قرار گیرد. در این بستر، وقتی کاراکتر را خلق می‌کنید، شاید رشد و معروفیتش آرام‌تر اتفاق بیفتد، اما ما می‌گوییم عمق نفوذش بیشتر است و ارتباط بیشتری با مخاطب برقرار می‌کند و می‌تواند به طور مستمر پیشرفت کند. این هدفی بود که ما دنبالش بودیم.

برای اینکه بتوانیم یک کاراکتر را در کمیک خلق کنیم، ابتدا باید به درجه‌ای از اطمینان برسیم و سپس به حوزه‌های دیگر مانند موشن کمیک، انیمیشن، نوشت‌افزار و بازی وارد شویم تا این چرخه را کامل کنیم. ورود به این چرخه باید پس از آن باشد که کاراکتر شکلی گرفته و مبنای بازخوردی از مخاطب پیدا کرده باشد.

این روند در مورد «ایلیا تولد قهرمان» نیز اتفاق افتاد. این کمیک از سال 1398 وارد بازار شد و اکنون به یکی از پرتیراژترین کتاب‌های کودک و نوجوان در کشور تبدیل شده است. در حالی که معمولاً در حوزه نشر کودک و نوجوان تیراژهایی بین هزار تا سه هزار جلد مشاهده می‌شود، «ایلیا» با فروش بیش از دویست هزار جلد، موفقیت چشمگیری را تجربه کرده و به صورت سریالی در حال چاپ و انتشار است.

علاوه بر این، این کار توانسته است به حوزه‌های دیگر نیز وارد شود. به عنوان مثال، دو سال است که نوشت‌افزارهای مرتبط با «ایلیا» به صورت جدّی تولید می‌شوند و یکی از پرفروش‌ترین نوشت‌افزارها در نمایشگاه‌ها هستند. همچنین، برای هر قسمت از این مجموعه، یک موشن کمیک تولید شده که جزو کارهای بسیار پربازدید است و در پلتفرم‌هایی مانند تلوبیون جزو پیشنهادهای اول قرار دارد. در حال حاضر، انیمیشن «ایلیا» نیز در حال تولید است تا در دو سال آینده به سینما بیاید.

«روشنک» را در پاسخ به پسرانه بودن «ایلیا» تولید کردیم

* بحث را به سمت خود کمیک‌ها ببریم؛ روند انتشار کتاب‌های کمیک «ایلیا» به چه صورت پیش می‌رود؟

بله، این روندی که کمیک‌ها در حال طی کردن هستند، شامل کاراکتر «ایلیا» نیز می‌شود. از ابتدای امسال، شخصیت‌های جدیدی برای مخاطبان متنوع‌تر خلق شده‌اند. برای مثال، بسیاری از دختران ابراز می‌کردند که کار «ایلیا» بیشتر جنبه پسرانه دارد و فضای اکشن و خشونتش بیشتر به پسران مرتبط است.

برای پاسخ به این نیاز، کاراکتری به نام «روشنک» تولید شد که با استقبال بسیار خوبی از سوی دختران مواجه شد. در چاپ اول، بیش از 10 هزار جلد از این کتاب به فروش رفت که عدد قابل توجهی است. در واقع، در تمام این موارد، شخصیت‌هایی که به عنوان کتاب عرضه می‌شوند، درون کمیک وجود داشته و به تدریج رشد کرده‌اند.

* یعنی همه این‌ها در کمیک اتفاق می‌افتد؟ آیا کاراکترهای دیگری هم دارید و آیا هر یک از آن‌ها در دنیای مجزایی با یکدیگر به صورت کمیک ساخته می‌شوند، یا همه این‌ها در جریان کمیک قرار دارند؟

بله، شخصیت‌های جدیدی که معرفی می‌شوند، در قالب همان پایه یا بیسِ «ایلیا» قرار دارند. در حال حاضر، دنیاها از هم مجزا هستند؛ یعنی «روشنک» یک دنیای مستقل دارد و «ایلیا» نیز از دنیای خاصِ خودش برخوردار است. اما مبنای فانتزی آن‌ها یکی است. این مبنا مشترک است و با پیشرفت داستان، به تدریج این دنیاها به هم متصل خواهند شد.

برای مثال، در جلد دوازدهم «روشنک»، ممکن است ایلیا به دنیای روشنک برود و روشنک وارد دنیای ایلیا شود. به این نوع تعاملات «کراس‌اُور» داستانی گفته می‌شود. این کراس‌اُور اتفاق می‌افتد، اما هر یک از این شخصیت‌ها مخاطبان مجزایی دارند و اهداف محتوایی متفاوتی را دنبال می‌کنند. ما همواره با این چالش مواجه بوده‌ایم که چیزی را عرضه می‌کنیم، اما به بازار و نیازهای مخاطبان فکر نمی‌کنیم.

تلویزیون , انیمیشن , صدا و سیما , سینما ,

توجه به بازار کاراکترهای انیمیشنی و عروسکی

* بله، به عنوان مثال، ما کلاه قرمزی را می‌آوردیم، اما به این فکر نمی‌کردیم که این شخصیت می‌تواند در نوشت‌افزار ما، در عروسک‌ها و همچنین در کتاب‌ها و دیگر مواردی که به آن اشاره کردید، حضور داشته باشد.

به نظر می‌رسد در دو یا سه سال اخیر، بیشتر به این موضوع فکر می‌شود و توجه بیشتری به آن معطوف شده است.

* حالا شما بازاری را برای خود ایجاد کرده‌اید و در آن بازار، به اصطلاح کارگردانی کرده و مراحل را به دقت طراحی کرده‌اید. این اتفاق بسیار خوبی است؛ به طوری که شما کمیک، کتاب، نوشت‌افزار و حالا انیمیشن را تولید می‌کنید.

این روند واقعاً تحسین‌برانگیز است. زمانی که این مراحل به درستی طی می‌شود، کودک و خردسال به آمادگی روحی و ذهنی لازم برای استقبال از انیمیشن می‌رسند. من نیز دقیقاً همینطور فکر می‌کنم. یکی از بزرگ‌ترین ضعف‌هایی که وجود داشت، این بود که نگاه جامعی در این زمینه وجود نداشت. به عبارت دیگر، در بسیاری از موارد، همچنان این مشکل پابرجاست. به عنوان مثال، شخصی که انیمیشن تولید می‌کند، تنها به جنبه انیمیشن توجه دارد و به فروش آن می‌اندیشد، بدون اینکه به ارتباطش با دیگر عناصر، مانند عروسک‌ها و کاراکترها، توجه کند. در نتیجه، بسیاری از عروسک‌ها و کاراکترهای ما آمده و رفته‌اند و هیچ اتفاق خاصی برایشان نیفتاده است.

* به نظر می‌رسد پلتفرم‌ها (نمایش‌خانگی) رویکردهای تبلیغاتی را به‌خوبی پیش می‌برند، زیرا این مجموعه‌ها خصوصی هستند و برای رسیدن به درآمدزایی، به چنین اقداماتی روی می‌آورند. در گذشته، این رویکردها بیشتر از سوی نهادهای دولتی انجام می‌شد که هرچند خلاقیت و نوآوری‌های خوبی داشتند، اما نمی‌دانستند چگونه آن‌ها را به درستی عرضه کنند. درباره «عرضه» با هم صحبت کنیم که ما در بازار توزیع انیمیشن‌ها، کمیک‌ها و معرفی قهرمانان‌مان برای کودک، نوجوان و خردسال همیشه با مشکلاتی مواجه بودیم، اما در چند سال اخیر شاهد تغییرات مثبتی هستیم. این روند را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

امروز، انیمیشن‌ها در گیشه فروش بسیار موفق‌تر شده‌اند و این نکته جالبی است. یکی از مسائلی که باید به آن توجه کنیم و در دو یا سه سال اخیر بهبود یافته، این است که ما باید به شخصیت‌ها و کاراکترها هویت ببخشیم و به دنبال ترویج آن‌ها باشیم. پیش از این، بیشتر بر روی محصول تمرکز داشتیم و به جنبه‌های دیگر توجه نمی‌کردیم. به عنوان مثال، وقتی عروسک‌هایی مانند دارا و سارا تولید می‌کردیم، تنها به فروش آن‌ها فکر می‌کردیم. این رویکرد باعث می‌شد که در صورت مواجهه با مشکلات فروش، عدم توجه به زنجیره‌های دیگر منجر به ناکامی می‌شد.

اما وقتی به شخصیت‌ها توجه کنیم، دغدغه اصلی‌مان این است که چگونه این کاراکترها شناخته شوند. با کنار هم گذاشتن تمامی حلقه‌های این زنجیره، می‌توانیم با هم‌افزایی، نقاط ضعف یکدیگر را پوشش دهیم و قدرت یکدیگر را تقویت کنیم. علاوه بر این، باید به نیاز نسل جدید نیز توجه کنیم. امروز، ورود کودکان و نوجوانان به سینما و کتابفروشی‌ها نسبت به دو دهه گذشته قابل مقایسه نیست. این نسل با قدرت و اختیار بیشتری نسبت به خانواده‌هایشان در خرید حضور دارد.

این تغییرات نشان‌دهنده یک چرخه اقتصادی و بیزینسی (تجاری) جدّی است که به نظر می‌رسد در نگاه دولتی کمتر به آن توجه شده، در حالی که بخش خصوصی با دقت بیشتری به این موضوع پرداخته است.

ما با کودکانی کار داریم که به سمت نوجوانی می‌روند

* بیایید به محتوا بپردازیم؛ می‌خواهید چه چیزی را به مخاطب ارائه دهید؟ ابتدا، با کدام قشر مشخصاً کار دارید؟ آیا هدف شما خردسالان است یا کودکان؟

قطعاً فکر می‌کنم بیشتر رویِ کودکان متمرکز هستیم، البته در اینجا برخی از کتاب‌ها ممکن است رده سنی خاصی داشته باشند یا نداشته باشند. همه کتاب‌ها در نهایت به این موضوع اشاره دارند. بله، تمام این کتاب‌ها برای سنین پایین طراحی شده‌اند و این نکته مثبتی است.

تلویزیون , انیمیشن , صدا و سیما , سینما ,

* یعنی کودکی که به سمت نوجوانی می‌رود؟

بله، تقریباً می‌توانیم رنج سنی 7 تا 16 سال را در نظر بگیریم. این کودکان دیگر دوران خردسالی و زیر هشت سالگی را پشت سر گذاشته و به حوزه نوجوانی وارد می‌شوند. ما چند مسئله اصلی داریم. می‌گوییم که ما محتواهای زیادی داریم، فرهنگ غنی ایرانی-اسلامی داریم و شخصیت‌های بسیار برجسته‌ای در تاریخ اسلام، تاریخ ایران و همچنین تاریخ معاصر داریم. اما آیا صرفاً با نوشتن داستانی درباره یک شهید می‌توانیم آن نوجوان را جذب کنیم؟

آیا واقعاً او می‌تواند زندگی و تعاملات شخصیتی مثل حاج قاسم سلیمانی را درک کند؟ مسئله این است که نوجوان امروز به فرمت و مدل جدیدی از ارائه محتوا نیاز دارد.

این نیاز به خاطر جذابیت داستان‌های فانتزی و طرفداری آن‌ها در دنیا و حتی در ایران است. به یاد داریم که در کودکی، مادربزرگ‌هایمان داستان‌های «هزار و یک شب» را برای ما تعریف می‌کردند و این داستان‌ها برایمان جذاب بودند. چرا؟ چون در آن زمان، تخیل و دنیای عجیب و غریب برای ما جالب بود.

بچه‌ها معمولاً به سمت داستان‌های فانتزی و ابرقهرمان‌ها می‌روند، نه به این دلیل که در ایران شخصیت الگو نداریم. ما شهیدان زیادی داریم، اما مشکل این است که چگونه این شخصیت‌ها را منتقل کنیم. امروز، روایت‌های واقع‌گرایانه برای نوجوانان جذابیت کمتری دارند.

بنابراین، من تصمیم گرفتم که همان محتوای اصیل و شخصیت‌های بارز فرهنگی ایرانی-اسلامی را در قالب یک شخصیت فانتزی ارائه دهم. این چکیده شخصیت‌ها می‌تواند جذابیت بیشتری برای مخاطب ایجاد کند.

ما می‌خواهیم شخصیت‌های اصیلِ ایرانی را معرفی کنیم/ «مرشد چلویی» را چه کسی می‌شناسد؟

* به این معنا که ایلیا یا روشنک تلاش می‌کنند نمادی از شخصیت‌های اصیل ما باشند، درست است؟

به عنوان مثال، فرض کنید در داستان ما شخصیتی به نام مرشد چلویی وجود دارد. آیا او را می‌شناسید؟ نه، شاید خیلی‌ها او را نشناسند. اما او شخصیتی معروف است. اگر امروز به یک دبیرستان یا مدرسه راهنمایی بروید و بپرسید مرشد چلویی چقدر شناخته شده است، احتمالاً پاسخ‌های زیادی نخواهید شنید.

ببینید، دغدغه من این است که خیلی از مردم او را نمی‌شناسند. به عنوان مثال، شاید فقط تعداد معدودی از افرادی که عکس‌های قدیمی می‌گیرند او را بشناسند. مرشد چلویی امروز در جامعه شناخته شده نیست. یکی از راه‌ها این است که من داستان مرشد چلویی را بنویسم. مثلاً می‌توانیم کتابی به نام «بهترین کاسب قنبر» بنویسیم. اما در داستان‌های ما، شخصیتی به نام ابراهیم هادی داریم که انیمیشن او را ساخته‌ایم. این انیمیشن بسیار تلخ بود.

در داستان ایلیا، او شخصیتی است که به قدرت رسیده و با دشمنان می‌جنگد. در این داستان، یک پیرمرد در بازار وجود دارد که گاهی آنجا غذا می‌خورد. او همان مرشد چلویی است. اگر طراحی این شخصیت را در کتاب ببینید، دقیقاً مشابه مرشد چلویی است. در حال حاضر، اگر صفحات کتاب را باز کنید، طراحی او را مشاهده خواهید کرد؛ همان تابلویی که مرشد چلویی بالای سرش داشت که به همه نسیه می‌داد.

پس برای من اسم اهمیت ندارد. پدر ایلیا از شخصیت ابراهیم هادی الهام گرفته شده است. حالا ابراهیم هادی که اصلاً مجرد بوده، اما مسئله من این نیست که او بخواهد مشی ابراهیم هادی را یاد بگیرد.

یعنی او نمی‌تواند مشی و سیره ابراهیم هادی را به‌طور مستقیم یاد بگیرد. به همین دلیل، مخاطبان امروز ایلیا فقط شامل یک سری مخاطبان مذهبی نیستند. بلکه تمامی اقشار جامعه به‌صورت غیرمستقیم با این محتوا ارتباط برقرار می‌کنند. در واقع، ما آرام آرام آن سبک زندگی و ارزش‌ها را به این داستان وارد می‌کنیم.

تلویزیون , انیمیشن , صدا و سیما , سینما ,

هدف اصلی کمیک‌ها، بالا بردن افزایش سرانه مطالعه کودکان/ چطور به موشن کمیک دسترسی پیدا کنیم؟

* درباره مجموعه کمیک «ایلیا تولد یک قهرمان» توضیحات بیشتری بدهید. تاکنون چقدر از این مجموعه آماده شده و قرار است مسیر آن چگونه ادامه یابد؟

در حال حاضر، بیست جلد از «ایلیا» منتشر شده و جلد بیست و یکم ماه آینده به بازار خواهد آمد. هر کدام از این جلدها دارای بارکد خاصی هستند و ما یک اپلیکیشن اختصاصی طراحی کرده‌ایم. بچه‌ها با نصب اپلیکیشنِ «ایلیا تولد یک قهرمان» می‌توانند کتاب را اسکن کرده و آن را به‌صورت موشن کمیک مشاهده کنند. این برای آن‌ها بسیار جذاب است.

یکی از اهداف اصلی این کمیک‌ها، افزایش سرانه مطالعه و کتابخوان کردن کودکان است. تجربه نشان داده که از سال 2007 به‌دلیل حضور کمیک‌ها، سرانه مطالعه در آمریکا به‌شدت افزایش یافته است. وقتی شما کتابی 200 صفحه‌ای با واژه‌های زیاد جلوی یک کودک می‌گذارید، او ممکن است رغبت نکند آن را بخواند.

ما یک اصطلاح داریم که می‌گوید تا زمانی که یک کتاب را تمام نکرده‌اید و لذت مطالعه زیر زبان‌تان نیامده، هیچ‌گاه کتاب‌خوان نخواهید شد. کمیک‌ها تلاش می‌کنند این کار را برای کودکان آسان‌تر کنند.

به‌عنوان مثال، رمانی که ممکن است 30 تا 60 هزار واژه داشته باشد، در قالب کمیک به 3 هزار واژه کاهش می‌یابد و بیشتر به تصویر می‌پردازد. این باعث می‌شود جذابیت آن نزدیک به انیمیشن باشد، اما همچنان ویژگی‌های یک کتاب را حفظ کند.

انیمیشن «ایلیا تولد یک قهرمان» در راه

* دوستان و همکارانتان در مؤسسات دیگر مشغول تولید انیمیشن هستند. اما شما این مسیر را انتخاب کردید البته به این نکته هم اشاره کردید که انیمیشن «ایلیا تولد یک قهرمان» در دو سال آینده تولید خواهد شد…

بله، ان شاءالله تولید می‌شود و امیدوارم به سینما بیاید و در بازار جهانی موفق عمل کند.

تلویزیون , انیمیشن , صدا و سیما , سینما ,

چرا کمیک اول انتخاب شد و انیمیشن بعداً؟

* اما می‌خواهم بپرسم با توجه به اندیشه و فناوری که دارید و تیم خلاقی که در اختیار دارید، چرا به سمت تولید کمیک رفتید و انیمیشن را انتخاب نکردید؟

ببینید، دغدغه و هدف من صرفاً تولید یک محصول خوب و خلق کاراکتری بود که کودکان بتوانند با آن زندگی کنند؛ بخوابند و بیدار شوند و تمامی حرکات زندگی‌شان را با آن پیش ببرند. برای این کار نیاز به دو اتفاق داشتم: نخست، باید محصولی تولید می‌کردم که محدود به امروز یا این هفته و این ماه نباشد.

برای تولید انیمیشن سینمایی، شما معمولاً دو سال پیش کار را آغاز می‌کنید و برای یک اکران سه‌ماهه آماده می‌شوید. اما بعد از این سه ماه چه اتفاقی می‌افتد؟ کاراکتر شما فراموش می‌شود و هیچ‌کس دیگر آن انیمیشن را به یاد نمی‌آورد. واقعاً چه کسی امروز انیمیشن‌هایی که قبلاً اکران شده‌اند را به خاطر دارد؟

کمیک به ما این امکان را می‌دهد که همواره با مخاطب در ارتباط باشیم و توانایی تولید مستمر را به ما می‌دهد. این زنگ در ذهنم به صدا درآمد که باید این کاراکتر را خلق کنم. کودکان و نوجوانان ما به چنین شخصیتی نیاز دارند.

آیا شما چیزی دیدید که شما را آزار می‌داد؟ چیزی که می‌گفتید این قهرمان نیست؟ پیش از این من خودم انیمیشن تولید می‌کردم و وقتی بچه‌ها انیمیشن را می‌دیدند، به پایان می‌رسید. اما در کنار این، می‌دیدم که بچه‌ها با اسپایدرمن زندگی می‌کنند. وارد فروشگاه اسباب‌بازی می‌شوند و می‌گویند: «اسپایدرمن کجاست؟ من آن را می‌خواهم!»

امروز اگر اسپایدرمن و بتمن در دنیا معروف شده‌اند، بخشی از آن به دلیل حمایت‌های سیاسی است. به عنوان مثال، جرج دبلیو بوش، رئیس‌جمهور آمریکا، می‌آید و می‌گوید: «من طرفدار بتمن هستم» و اینگونه به تبلیغ او می‌پردازد.

* چرا دنیای امروز، دنیای کمیک است؟

زیرا شما می‌توانید کمیک را با هزینه‌ای پایین تولید کنید و به‌طور مداوم وارد بازار کنید. تیراژ کتاب‌های کمیک در دنیا همواره در حال افزایش است. اگر یک انیمیشن ساخته شده، می‌توان با ایجاد کمیک، آن را زنده نگه داشت. به‌عنوان مثال، اگر شخصیت «بچه زرنگ» تولید شود، باید آن را به کمیک هم تبدیل کرد. حالا که این انیمیشن در سینما موفق بوده و حدود 5 میلیون مخاطب داشته، چه طور می‌تواند با «بچه باحال» ارتباط برقرار کند؟

توضیحاتی درباره روش خرید کتاب‌های کمیک

* چگونه مخاطبان علاقه‌مند می‌توانند کتاب‌های کمیک شما را تهیه کنند؟

شما می‌توانید این کتاب‌ها را هم در فروشگاه‌های کتاب پیدا کنید و هم از طریق وب‌سایت ما، یعنی «کمیکا» به نشانی komika.ir خریداری کنید. قیمت تک‌جلدی‌ها 78 هزار تومان است و جلدهای دوگانه 138 هزار تومان. سعی کرده‌ایم قیمت‌ها به گونه‌ای باشد که تمامی اقشار جامعه بتوانند از آن بهره‌مند شوند.

به‌علاوه، ما تنها استودیویی هستیم که خدمات ویژه‌ای ارائه می‌دهیم. می‌گویم برای فهمیدن کیفیت ایلیا، کافی است چند جلد از این کتاب‌ها را روی میز بگذارید و کنار بروید. مطمئنم بدون هیچ توضیحی مخاطبان به سمت آن خواهند رفت.

بعد از انتخاب کتاب مورد نظر، با اسکن بارکد آن می‌توانید نسخه دیجیتال را نیز دریافت کنید و به‌راحتی با دوبله‌ای باکیفیت و انیمیشن‌های جذاب تماشا کنید. این دوبله توسط تیم حرفه‌ای «سورن استودیو» انجام می‌شود و بازخورد خوبی از بچه‌ها داشته است.

در نهایت، به‌خاطر خصوصی بودن مجموعه‌مان، سازمان‌های مختلفی به خرید حقوق این آثار تمایل دارند.

تلویزیون , انیمیشن , صدا و سیما , سینما ,

این کمیک‌ها برای کودکانی مؤثرتر است که به مطالعه کتاب عادت ندارند

* چقدر زمان برد تا این کمیک‌ها تولید شوند؟

ما از سال 1396 کار را آغاز کردیم. در سال 1399 ایده شکل گرفت و تیم ما به‌صورت کوچک و کم‌تعداد متشکل از چهار یا پنج نفر، تشکیل شد. جلد اول کمیک تا سال 1398 آماده شد و پس از ورود به بازار، بازخوردهای زیادی دریافت کرد و به تدریج اصلاح شد. در حال حاضر، نسخه یازدهم این کمیک را در دست دارید که شامل تغییرات قابل توجهی در رنگ، گرافیک و داستان است تا به نسخه‌ای برسیم که وقتی آن را به کودک‌تان ارائه می‌دهید، مطمئناً برایِ او جذاب و زیبا خواهد بود. به‌خصوص، کودکانی که به مطالعه کتاب عادت ندارند، با این موشن کمیک ارتباط خوبی برقرار می‌کنند.

اقتضائات به ما می‌گوید فعلاً در ژانر ابرقهرمان متمرکز باشیم

* آیا در ژانرهای دیگر هم قصد فعالیت دارید یا خیر؟

بله، ما قصد داریم در ژانرهای دیگری نیز کار کنیم. اما هنوز در ژانر ابرقهرمانی متمرکز هستیم. ابرقهرمان‌ها براساس سلیقه‌های مختلف متفاوت‌اند؛ مانند اسپایدرمن و بتمن که هرکدام ویژگی‌های خاص خود را دارند. بتمن یک ضدقهرمان است و ددپول هم یک ضدقهرمان دیگر با جنبه‌های خاکستری. به‌عنوان مثال، کاپیتان آمریکا یک ابرقهرمان ملی است و واندر وومن نیز یک ابرقهرمان زن آمریکایی.

ما در حال توسعه ابرقهرمان‌های متنوعی برای سلیقه‌های مختلف هستیم. یکی از کارهای ما، معرفی «روشنک» به‌عنوان ابرقهرمانی برای دختران است. همچنین «جنگاوران خونیرث» را داریم که یک اثر علمی تخیّلی است و به آینده 50 سال بعد ایران و پیشرفت‌های آن می‌پردازد. این اثر در فضای علمی نظامی طراحی شده است.

به‌علاوه، ما به‌دنبال پرداختن به موضوعات مهم اجتماعی نیز هستیم. برای مثال، کتاب «یونان» که محتوای آن به دغدغه‌های فلسطین مربوط می‌شود، داستانی فانتزی دارد که زیرلایه‌های آن به حمله اسرائیل به فلسطین و غصب سرزمین‌های آن اشاره دارد. این موضوع برای من یک دغدغه شخصی است و به‌صورت غیرمستقیم مطرح می‌شود. در این داستان، کاراکتری به نام «موتا» وجود دارد که فرمانده اولین ارتش اسرائیل است و به نوعی بازتاب دهنده این موضوعات حساس است.

تلویزیون , انیمیشن , صدا و سیما , سینما ,

وارد جنایات اسرائیل هم شدیم اما نه مستقیم!

* به نکته‌ای اشاره کردید درباره جنایات اسرائیل و مقاومت.

برای توضیح درباره محتوا، نشان کاراکتر من، «برگ زیتون» است؛ یعنی نمادی که روی سینه‌اش می‌بینید. رنگ صورت او نیز از زیتون الهام گرفته شده. ما به مخاطب هیچ‌گاه نام اسرائیل یا فلسطین را نمی‌دهیم. در واقع، داستان ما یک روایت فانتزی است که گنجایش این مضامین را ندارد.

در این داستان، کاراکتری زورگو به نام «موتا» وجود دارد که به سرزمینی به نام «سرزمین زیتون» آمده است. این سرزمین قدرت خاصی دارد و موتا برای دستیابی به آن ارزش و قدرت، شروع به تصرف این سرزمین کرده و مردم را به حاشیه رانده است.

این حاشیه‌نشینی می‌تواند استعاره‌ای از وضعیت نوار غزه باشد؛ جایی که مردم در شرایط دشواری زندگی می‌کنند و بسیاری از آن‌ها این واقعیت را پذیرفته‌اند. اما در اینجا، کاراکتری طراحی شده بر اساس شهید چمران، به میدان می‌آید و می‌گوید که ما نباید در برابر این زورگویی که سرزمین ما را تصرف کرده، سکوت کنیم.

درگیری میان این دو گروه، یعنی یک گروه ضعیف از حاشیه‌نشین‌ها و یک گروه قوی و ثروتمند به نام موتا، محور داستان است. ما به محتوا این‌گونه نگاه می‌کنیم: نه نام چمران می‌آید و نه نام اسرائیل. اما مفهوم به‌گونه‌ای است که می‌تواند در تمام دنیا مورد پذیرش قرار گیرد.

کتاب‌های ما محدود به ایران نیستند. برای مثال، یکی از بهترین فروش‌های ما در امارات و عمان بوده است. این کشورها ممکن است با اهداف سیاسی ما همسو نباشند، اما نمی‌توانند در مقابل این مفهوم قوی ایستادگی کنند. لذا من بازار خود را در آنجا پیدا می‌کنم، زیرا این مفهوم از ایران آغاز می‌شود.

 

 

* یعنی ابتدا مخاطب ایرانی و سپس کشورهای دیگر؟

بله، همه‌ این‌ها ابتدا در ایران شکل می‌گیرد، اما محدود به ایران نیست. در حوزه‌ای که طراحی می‌کنیم، به‌طور قطع به یک نگاه فراملی منتج می‌شود، اما با هویت ایرانی. ما ادعایمان این است که هویت ایرانی آنقدر قوی است که می‌تواند اگر در کیفیت خوبی تولید شود، در سطح جهانی دیده شود.

امروز به کتاب‌های لایت ناول (رمان‌های سبک) رسیده‌ایم

* آیا قصد دارید از این ژانر خارج شوید و به سراغ ژانرهای دیگری بروید؟

بله، در حال حاضر نیز از این ژانر خارج شده‌ایم و کتاب‌های جدید به تدریج در حال چاپ هستند. در یکی دو ماه آینده، دو سبک جدید را آغاز کرده‌ایم. یکی از این سبک‌ها، بحث کتاب‌های لایت ناول یا رمان‌های سبک است. به این ترتیب که ما به این فکر کردیم که اگر کسی کمیک خوانده و دوست دارد کتاب‌های متنی بیشتری بخواند، چه باید کرد؟

به همین منظور، کتاب‌های جدیدی طراحی کرده‌ایم که در ایران بسیار محدودند و شاید هیچ‌گاه به این سبک تألیف نشده‌اند. مثلاً کتابی که تصور کنید 100 صفحه متن دارد، ما آن را به 200 صفحه تبدیل کرده‌ایم که شامل 100 صفحه متن و 100 صفحه تصویر است. این ترکیب متن و تصویر به‌گونه‌ای است که انگار کمیکی است با متن زیاد، که بیشتر مناسب نوجوانان است.

رنج سنی این کتاب‌ها بالاتر است و به‌طور کلی موضوعات عام‌تر را دربرمی‌گیرد. با این حال، نگاه ما همچنان از دریچه فانتزی است، اگرچه الزماً به ابرقهرمانی مربوط نمی‌شود. شخصیت محوری است؛ به عنوان مثال، ما شخصیت‌های طنز و شخصیت‌های علمی داریم که در این فضا فعالیت می‌کنند. اما نکته مهم این است که همه این‌ها نگاه تربیتی و بزرگسالانه خود را دارند.

تلویزیون , انیمیشن , صدا و سیما , سینما ,

تمرکز اصلی‌مان روی کمیک‌های نوجوانانه است اما با بزرگسالان هم کار داریم

* آیا قصد دارید به سمتِ اقشار و گروه‌های سنی دیگر بروید یا خیر؟

بله، می‌خواهیم همچنان که در حوزه کودکان و نوجوانان کار می‌کنیم به سمتِ حوزه‌های بزرگسال هم برویم. اما در عینِ حال تمرکز اصلی ما روی کمیک‌های نوجوانانه است؛ با توجه به تخصص جدّی که در حوزه فانتزی داریم و اینکه نویسندگان خوب این حوزه با ما همکاری می‌کنند، به حوزه بزرگسال نیز دست زده‌ایم. به عنوان مثال، ما اکنون کار معروفی به نام «هفت جن» را داریم که با نویسنده‌اش تفاهمی کرده‌ایم. این اثر بازنویسی و بازطراحی شده و در هفت جلد به بازار عرضه خواهد شد.

ما در ایران به‌طور جدّی برای نوجوانان تولیدی نداشته‌ایم

* شما می‌دانید که رهبر معظم انقلاب به شدت بر اهمیت حوزه نوجوان تأکید داشته‌اند و حتی از رئیس وقت سازمان صدا و سیما خواسته بودند که شبکه‌ای ویژه برای نوجوانان ایجاد کند. اما متأسفانه این شبکه چندان کارآیی نداشته و سریال یا فیلم خاصی برای نوجوانان تولید نشده است. کار برای کودکان ضروری است، اما برای نوجوانان که هنوز به طور مؤثر کاری برای آن‌ها انجام نشده، ضرورت بیشتری دارد. با توجه به اینکه شبکه امید یک شبکه اختصاصی برای نوجوانان در تلویزیون است، اما هنوز نه سریال جذاب و مؤثری برای این قشر داریم و نه برنامه‌ای که آن‌ها را به خود جلب کند؛ آیا قصد دارید به سمت تولید کتاب‌های کمیک، سریال یا رئال فانتزی برای نوجوانان بروید؟

در سال‌های اخیر، انیمیشن برای کودکان به اوج خود رسیده و امیدوارم این رونق ادامه داشته باشد و دوستان و همکاران شما نیز از این فرصت بهره‌مند شوند. به نظر من، این نکته‌ای که اشاره کردید کاملاً درست است. اجازه دهید تأکید بیشتری روی این موضوع داشته باشم. ما در ایران به‌طور جدّی برای نوجوانان تولیدی نداشته‌ایم و تمرکز و دغدغه اصلی من هم نوجوانان هستند. من عملاً کمتر به سمت تولیدات کودک می‌روم.

ما به‌وضوح می‌گوییم که محصولات ما برای رده سنی بالای 9 سال است. به عنوان مثال، من به تولید “روشنک” افتخار می‌کنم که در حوزه کودک و نوجوان برای دختران، به تنهایی کار مهمی است و ما به شدت بر روی آن تأکید داریم. این یک سریال بسیار مهم و در عین حال ضروری است.

صداوسیما درکِ درستی از کار مشارکتی ندارد/ اگر درست عمل می‌کردید «کلاه قرمزی» نابود نمی‌شد

* امیدوارم عروسک‌های شخصیت‌هایمان را هم تولید کنید تا دیگر باربی‌ها به تنهایی در بازار نباشند…

واقعیت این است که وقتی درباره حوزه سریال‌سازی صحبت می‌کنیم، بزرگ‌ترین سازمانی که باید پای کار بیاید، صداوسیما است. ما واقعاً با صداوسیما چالش‌های جدی‌ای داشته‌ایم.

خودشان برای ساخت سریال، به سمت ایلیا و کارهای دیگر آمده‌اند، اما صداوسیما یک درک نادرست و غلط از شخصیت‌ها و آثار IP دارد. به این معنا که می‌گوید: «اگر من با تو در تولید این محصول مشارکت کنم، باید مالکیت کامل آن را داشته باشم.» و من به آنها می‌گویم که این اشتباه است. اگر تمام مالکیت به شما تعلق داشته باشد، اولاً مالکیت فکری و معنوی من نادیده گرفته می‌شود و به طور کلی بیزینس من از بین می‌رود. به عبارتی، من باید کتاب‌هایم را چه کار کنم؟

دوم اینکه با این رویکرد، به مرور زمان این شخصیت را نابود خواهند کرد. این نکته وجود دارد اگر توانایی پیشبرد این شخصیت را داشتید، «کلاه قرمزی» را از بین نمی‌بردید! بنابراین، باید IP در دست منِ تولیدکننده باقی بماند و تو (صداوسیما) باید در تولید انیمیشن با من مشارکت کند. اما متأسفانه این درک هنوز به وجود نیامده است و این نکته‌ای است که در دنیا به وضوح وجود دارد.

تلویزیون , انیمیشن , صدا و سیما , سینما ,

زمینه رقابت کاراکترها در ایران نابرابر است/ به سمت نمایش‌خانگی نرفتم

* آیا با پلتفرم‌ها وارد مذاکره شده‌اید؟

متأسفانه، پلتفرم‌ها به این سمت نمی‌آیند. چرا؟ به یک نکته اشاره می‌کنم: چند وقت پیش در برنامه “گفتگوی ویژه خبری” بیان کردم که زمینه رقابت کاراکترها در ایران نابرابر است. تا زمانی که این نابرابری رفع نشود، ما به عنوان تولیدکننده ایرانی نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم که در سطح جهانی رشد کنیم. به چه معنا؟

فرض کنید شما تولیدکننده‌ای هستید که می‌خواهید روی بطری آبی خود از تبلیغ یک کاراکتر استفاده کنید. دو راه دارید: یا می‌توانید رایگان و بدون هیچ هزینه‌ای کاراکتر اسپایدرمن را روی آن قرار دهید و هیچ‌کس هم جلوی شما را نمی‌گیرد؛ زیرا ما عضو کنوانسیون کپی‌رایت نیستیم و در ایران کپی‌رایت وجود ندارد. در این حالت، شما می‌توانید این عکس را روی آن بگذارید و سایر شبکه‌ها مثل وی‌اودی‌ها نیز اسپایدرمن را پخش کنند، که این به نوعی تبلیغ محصول شماست.

یا اینکه می‌توانید به سراغ تولیدکننده ایرانی بروید و بابت کاراکتر ایرانی پول پرداخت کنید که آن شهرت و معروفیت را ندارد. کدام گزینه را انتخاب می‌کنید؟ قطعاً انتخاب اول. اما در دنیا این‌گونه نیست. چرا؟ زیرا اگر یک تولیدکننده  بخواهد به سراغ اسپایدرمن برود، باید چند صد هزار دلار بابت کپی‌رایت هزینه کند.

به همین دلیل، وقتی وی‌اودی با من صحبت می‌کند و می‌گوید که نمی‌خواهد برای انیمیشن پول بپردازد و فقط می‌خواهد موشن‌کمیک‌ها را پخش کند، دلیلش این است که برای او منطقی نیست که روی انیمیشن شما سرمایه‌گذاری کند، وقتی می‌تواند بهترین انیمیشن‌های دیزنی را با هزینه‌ای اندک دوبله کند و به راحتی پخش کند. بنابراین، به دلیل عدم وجود کپی‌رایت و قوانین جایگزین، زمینه رقابت در ایران نابرابر است. او ترجیح می‌دهد انیمیشن دیزنی را پخش کند، حتی اگر این انیمیشن‌ها با سبک زندگی او همخوانی نداشته باشند.

پخشِ «ایلیا» در امارات و عمان

* به این نکته اشاره کردید که در امارات و عمان موفقیت‌های خوبی داشته‌اید.

بله، در آنجا به دلیل فاصله قیمت دلار و مسائل دیگر، هم درآمدزایی خوبی داریم و هم به دنبال صادرات برای ورود به بازارهای جدید هستیم.

ماجرای دستمزد انیماتورها و مهاجرت‌شان/ اینجا حقوق‌ها منطقی نیست

* درباره دستمزدها در حوزه انیمیشن صحبت کنیم. به خصوص در دوران کرونا که بسیاری از انیماتورها مهاجرت کردند. در آن زمان، برخی از انیمیشن‌سازها به خاطر دستمزدهای بالایی که در خارج از کشور پیشنهاد می‌شد، تصمیم به رفتن گرفتند. حالا وضعیت دستمزدها در ایران چگونه است؟

بله، همانطور که اشاره کردید، انیماتورها مسئول ایجاد کاراکترهایی هستند که کودکان با آن‌ها زندگی می‌کنند. این کار به شدت دشوار است و در پشت صحنه انیمیشن هم فیلمبرداری‌هایی انجام شده است. در مؤسسه ما، تصویرگران یا طراحانی که این کاراکترها را طراحی می‌کنند، نقش مهمی دارند. واقعیت این است که حقوق در خارج از ایران بسیار بالاتر است و قابل مقایسه با ایران نیست. بسیاری از اعضای استودیو ما به خاطر این مسئله مهاجرت کرده‌اند.

اما ما در حوزه کمیک‌ها به واسطه گردش مالی که به وجود آمده، سعی داریم حقوق‌های بهتری نسبت به میانگین ایران پرداخت کنیم. این واقعیت است، اما هنوز ایده‌آل نیست. گردش مالی در کشور ما مشکل دارد؛ چرا که در حوزه کتاب، حداقل هشت تا نه ماه خواب سرمایه داریم. یعنی هشت ماه بعد از فروش، پولش به ما برمی‌گردد و این به هیچ وجه با حوزه بین‌الملل قابل مقایسه نیست.

انیماتورهایی که در ایران مانده‌اند، واقعاً به این کار علاقه دارند. بسیاری از آن‌ها عشق و علاقه به کار ایرانی را دارند و دوست ندارند که کار بی‌کیفیت تولید کنند. کشورهایی مانند ترکیه به این افراد دو برابر حقوق می‌دهند، اما همچنان این افراد به کیفیت کار اهمیت می‌دهند.

 

 

دستمزدهایی که ما پرداخت می‌کنیم، ممکن است عجیب به نظر برسد. برخی از همکاران دلاری حقوق می‌گیرند، هرچند ما به‌طور مستقیم دلاری پرداخت نمی‌کنیم، اما دستمزدهای قابل توجهی داریم. این موضوع در مورد کمیک‌ها هم صادق است؛ تمامی اعضای تیم ما عرق به ایلیا دارند و این عشق به کار خود را نشان می‌دهند.

تلویزیون , انیمیشن , صدا و سیما , سینما ,

در حوزه کاراکتر، صدا و سیما باید انحصارطلبی را کنار بگذارد

* انتظارات‌تان را از صداوسیما بگویید؛ به نظر من کارهای مشارکتی اهمیت زیادی دارند و صدا و سیما باید از انحصار خارج شده و به سمت همکاری‌های مشترک پیش برود. لطفاً در مورد کار مشارکتی و انیمیشنی که در حال ساخت آن هستید، توضیحات بیشتری ارائه دهید.

ابتدا باید بگویم که صداوسیما به عنوان فراگیرترین و به عقیده من تأثیرگذارترین رسانه در کشور، باید به میدان بیاید و این محصولات را معرفی کند. اگر بخواهیم محصولات ایرانی در حوزه فرهنگ، کتاب، بازی یا اسباب‌بازی تولید کنیم، این رسانه نقش بسیار مهمی دارد. صنایع فرهنگی ما واقعاً با چالش‌هایی مواجه هستند و به زحمت در حال رشد هستند. در واقع، چرخ این صنایع به خوبی نمی‌چرخد.

نیاز است که صدا و سیما در این زمینه نقش فعالی ایفا کند و با معرفی و تبلیغ این محصولات به حمایت از آن‌ها بپردازد. این امر هزینه زیادی ندارد و تنها نیازمند اختصاص یک فضای تبلیغاتی است. حتی خود مجموعه‌ها نیز آماده‌اند محتوا تولید کنند تا این محصولات بیشتر دیده شوند و معرفی گردند.

چالش ما در حوزه کتاب این است که چند درصد خانواده‌ها هر چند وقت یک بار وارد فروشگاه کتاب می‌شوند تا محصولات ما را ببینند؟ بنابراین، ضروری است که فردی که در شهرستان یا روستا نشسته، تلویزیون را روشن کند و ببیند که چنین کتاب‌هایی وجود دارد و بتواند آن‌ها را تهیه کند.

در حوزه کاراکتر، صدا و سیما باید انحصارطلبی را کنار بگذارد. مثلاً آقای برمهانی معاون سیما، در نمایشگاه نوشت‌افزار به غرفه ما آمدند و موافقت همکاری‌شان را اعلام کردند، اما هنوز فاصله زیادی بین این موافقت و واقعیت وجود دارد. بنابراین، باید برای تولید انیمیشن سریالی ایلیا و سایر محصولات مشابه، وارد مشارکت شوند.

ماجرای کمیک‌های آمریکایی در حمله 11 سپتامبر

* آیا استودیو کمیک‌های شما قصد دارد به کتاب‌ها و سریال‌های نوستالژیک بپردازد و آیا می‌تواند از تکنیک‌ها و آثار شما برای ارتقای سرانه مطالعه و ماندگاری شخصیت‌های سریالی و فیلمی در کشور استفاده کند؟

زمانی که ما کار را آغاز کردیم چیزی به‌عنوان کمیک در کشور ما تقریباً وجود نداشت. فقط تعدادی عنوان محدود چاپ شده بود که بیشتر به‌صورت پراکنده و غیرحرفه‌ای تولید می‌شد.

ما برای اولین بار خط تولید کمیک استریپ‌ها را راه‌اندازی کردیم. این بدین معناست که ما فرآیند تولید کمیک را به‌طور منظم و سازماندهی شده انجام می‌دهیم. مانند تولید انیمیشن که تیم‌ها پشت سر هم کار می‌کنند، ما نیز در حوزه کمیک تیم‌های نویسندگی و طراحی را سازماندهی کرده‌ایم. این فرآیند باعث افزایش کیفیت، تسریع در تولید و کاهش هزینه‌ها شده است.

ما به‌دنبال این هستیم که کمیک در کشور گسترش یابد و از این کار استقبال می‌کنیم. به‌عنوان نمونه، در پروژه “منطقه پرواز ممنوع”، یک فیلم سینمایی بود که آقای بامروت‌نژاد تهیه‌کننده آن که امروز مدیر شبکه دو سیماست، به ما مراجعه کرد. ما یک کمیک چهار صفحه‌ای طراحی کردیم که داستان فیلم را روایت می‌کرد و در نهایت مخاطب را به سینما دعوت می‌کرد. این کمیک با تیراژ 500 هزار نسخه توزیع شد و بازخورد بسیار خوبی گرفت.

کمیک‌ها بستر جذابی برای نوستالژی و تبلیغات هستند؛ برای مثال، ما در خارج از ایران، با امارات همکاری داشتیم برای تبلیغ یک اپلیکیشن بازی در مترو، و کمیک‌هایی تولید کردیم که مورد استقبال قرار گرفت. کمیک‌ها کاربردهای بسیاری دارند و یکی از این کاربردها، تولید محتوا به‌سرعت در زمان‌های خاص است. نمونه بارزِ آن، پس از حمله 11 سپتامبر به برج‌های دوقلو، بسیاری از کمیک‌های آمریکایی در عرض چند روز به تولید داستان‌هایی مرتبط با این رویداد پرداختند.

این نشان‌دهنده پتانسیل بالای کمیک به‌عنوان ابزاری برای بیان احساسات و ارتباط با مخاطب در شرایط بحرانی است.

هوش مصنوعی نمی‌تواند جای انیماتورهای ما را بگیرد

* با توجه به پیشرفت‌های چشمگیر هوش مصنوعی، آیا این موضوع به کار شما آسیب می‌زند یا به نوعی به آن کمک می‌کند؟

ما هوش مصنوعی را به‌عنوان یک فرصت می‌بینیم. قطعاً باید خودمان را با آن منطبق کنیم و تلاش می‌کنیم از آن به‌عنوان ابزاری کارآمد بهره ببریم. انیماتورهای تلاشگری که کنار ما هستند، قابل‌تعویض نیستند. به نظرمن، هوش مصنوعی نمی‌تواند جای آنها را بگیرد. این مشابه زمانی است که کامپیوترها وارد عرصه طراحی شدند و برخی افراد نگران بودند که هنر از بین برود، در حالی که چنین اتفاقی نیفتاد. ظهور دیجیتال پرینت نیز ابزاری شد که ما امروز از آن بهره می‌بریم تا طراحی را نسبت به کاغذ ساده‌تر کنیم. هوش مصنوعی نیز در همین راستا می‌تواند به ما کمک کند.

تلویزیون , انیمیشن , صدا و سیما , سینما ,

اکنون در حال نگارش فیلمنامه هستیم و زمان تولید را دو سال درنظر گرفته‌ایم

* انیمیشن «ایلیا: تولد یک قهرمان» را گفتید که دو سال دیگر آماده می‌شود. اکنون در چه وضعیتی است و کمی درباره آن توضیح دهید؟

در حال حاضر، ما روی داستان‌های کمیک استریپ «ایلیا: تولد یک قهرمان» کار می‌کنیم. این انیمیشن سینمایی وعده می‌دهد که از کیفیت بسیار بالایی برخوردار باشد. تیم قوی‌ای دور هم جمع شده و مشغول کار هستند. هم‌اکنون در حال نگارش فیلمنامه هستیم و زمان تولید را دو سال در نظر گرفته‌ایم تا ان‌شاءالله در دو سال آینده به پرده سینما بیاید.

تلاش ما این است که به‌صورت همزمان با صدا و سیما یا سایر نهادها به همکاری‌های جدیدی برسیم. ایده‌آل این است که پس از اکران فیلم سینمایی، سریال مربوط به آن به‌سرعت روی تلویزیون پخش شود. به‌طور کلی، در دنیا وقتی اکران یک فیلم تمام می‌شود، به فاصله یک ماه، سریال آن نیز روی آنتن می‌رود و همزمان با آن، کمیک‌های جدید هم توزیع می‌شود.

جلدهای جدید داستان‌ها در حال تولید هستند و حتی اسباب‌بازی‌های مرتبط نیز در حال ساخت است. اخیراً، ما بازی‌های رومیزی و کارتی مربوط به «ایلیا» را تولید کرده‌ایم که به بازار عرضه شده و استقبال خوبی از آن صورت گرفته است.

* آیا شما به دنبال تولید بازی‌های رایانه‌ای نیز هستید؟

بله، قطعاً. البته هنوز استارت تولید این پروژه زده نشده، اما در حال پیگیری آن هستیم. یکی از بزرگترین چالش‌های ما تأمین سرمایه است، زیرا هر یک از این پروژه‌ها برای ارائه کیفیت مطلوب به منابع مالی نیاز دارند. ممکن است درباره بعضی از بخش‌ها چیزی ندانیم اما مطمئناً توانایی‌ تولید آن را داریم.

انتهای پیام/



منبع

برچسب ها :

ناموجود