قرآن کریم و فرزندان ادعایی خدا در پژوهشنامه قرآن و حدیث

به گزارش خبرگزاری تسنیم، سی و سومین شماره پژوهشنامه قرآن و حدیث به صاحب امتیازی انجمن علوم قرآن و حدیث ایران منتشر شد. عناوین مقالات این شماره به این شرح است: «بررسی تطبیقی تعبیر جد در آیه “وَ أَنَّهُ تَعالی جَدُّ رَبِّنا” در منابع لغوی و تفسیری با یادمان‌های تاریخی»، «عوامل گرایش کیسانیه به جعل

کد خبر : 28016
تاریخ انتشار : دوشنبه ۲۱ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۰:۳۰
قرآن کریم و فرزندان ادعایی خدا در پژوهشنامه قرآن و حدیث


به گزارش خبرگزاری تسنیم، سی و سومین شماره پژوهشنامه قرآن و حدیث به صاحب امتیازی انجمن علوم قرآن و حدیث ایران منتشر شد.

عناوین مقالات این شماره به این شرح است: «بررسی تطبیقی تعبیر جد در آیه “وَ أَنَّهُ تَعالی جَدُّ رَبِّنا” در منابع لغوی و تفسیری با یادمان‌های تاریخی»، «عوامل گرایش کیسانیه به جعل و تحریف در مهدویت و گونه‌شناسی آن»، «بررسی اقسام ناهم‌خوانی و تباین در تفسیر و تأویل و استناد صوفیه به آیات (با تأکید بر امهات متون نثر صوفیه نظیر رساله قشیریه، کشف المحجوب، کشف الاسرار، اسرار التوحید و …)»، «تبیین نسبت دو مفهوم «توحید و علم» بر پایه کاربست کلید واژه «حق» در قرآن کریم»، «ارزیابی رویکرد رجالی آیت‌الله بروجردی»، «بازخوانی تفسیر آیات 32 و 33 سوره احزاب با رویکرد انتقادی»، «بررسی قواعد تمییز تفسیر تاریخی»، «ضوابط حاکم بر ارتباطات بصری با توجه به آیه 30 سوره نور»، «تحلیل انتقادی تفسیرهای علم گرایانه از آیه 33 سوره الرحمن»، «قرآن کریم و فرزندان ادعایی خدا؛ تحلیلی گفتمانی از حاشیه‌رانی یک گفتمان قدیمی»، «بازخوانی تحلیلی دیدگاه زیدیه درباره دلالت‌های حدیث معرفت امام»، «گونه‌شناسی و تحلیل کارکردهای تفسیری سیاق در تفسیر الأساس و مقایسه آن با اهم تفاسیر ساختارنگر»، «مفهوم‌شناسی دهر در آموزه‌های دینی با رویکرد بر تبیین عرصه‌ها».

 

 

در چکیده مقاله «عوامل گرایش کیسانیه به جعل و تحریف در مهدویت و گونه‌شناسی آن» آمده است: «از کیسانیه باید به‌عنوان یکی از نخستین فرقه‌هایی نام برد که به‌صورت نظری به مبحث مهدویت وارد شده‌اند. مفاهیم مهدویت به‌صورت گسترده در این فرقه مطرح و مورد سوءاستفاده واقع ‌شده است. آنچه در این میان جای سؤال دارد دلایل گرایش کیسانیه به جعل و تحریف احادیث و معارف مهدویت است. این سؤال از آن ‌جهت اهمیت می‌یابد و محل بحث و کنکاش می‌شود که از سخنان مختار پیرامون محمد بن حنفیه نمی‌توان مهدویت اصطلاحی برداشت کرد و از سوی دیگر سران و بزرگان کیسانیه از جمله محمد بن حنفیه و فرزندش ابوهاشم مروج و معتقد به مهدویت مورد اعتقاد شیعه اثنی‌عشری بودند و خود مدعی مهدویت نبوده‌اند. نوشته حاضر با اتخاذ روش توصیفی- تحلیلی به دنبال یافتن پاسخ سؤال فوق است. یافته‌های این مطالعه حاکی از تأثیرگذاری گسترده غلات بر کیسانیه در مبحث مهدویت دارد. همچنین وجود «سبئیه» در کوفه هم‌زمان با قیام مختار از دیگر عوامل گرایش کیسانیان به مبحث مهدویت و جعل و تحریف در این حوزه است. در نتیجه غالیان کیسانی و کیسانیان متأثر از سبئیه، گونه­های متعددی از احادیث و معارف جعلی از جمله «مهدی‌پنداری سران کیسانی»، «سوءاستفاده از مفاهیم مهدویت» و «تفسیر به رأی برخی آیات قرآن همسو با معارف مهدویت» را به وجود آورند.»

در طلیعه مقاله «مفهوم‌شناسی دهر در آموزه‌های دینی با رویکرد بر تبیین عرصه‌ها» می‌خوانیم: «از واژگان به کار برده شده در آیات قرآن واژه «دهر» است که تنها دو بار در قرآن کریم و در آیات 24 جاثیه و 1 انسان بدان اشاره شده است. مسأله اصلی مقاله مفهوم‌شناسی دهر در آموزه‌های دینی و با هدف بررسی ابعاد آن است که با روش توصیفی تحلیلی انجام شده است. یافته‌های پژوهش در سه محور؛ مفهوم شناسی، عرصه‌ها با محوریت قرآن، روایات و سایر آموزه‌های دینی است. نتایج پژوهش بیانگر آنست که این واژه به معنی زمان و عامل تعیین‌کننده سرنوشت است که درعرصه‌های متعدد چون؛ تفسیر (اخلاق، روایات)، کلام، فقه، فلسفه، عرفان، شعر و فرهنگ (جاهلیت و اسلام)، منطق و علوم تجربی دارای کاربرد است. دهر حقیقتی ثابت و امری بینارشته‌ای و بازه‌ای از درنگ است که در قرآن با مضامین مختلف از آن یاد شده و ذیل قدرت خداوند، مخلوق او و امری حادث است که به دلیل آنکه امری سیال و در گستره‌ای تداوم دار قرار داشته، عمدتاً ناظر به خود پدیده و از جهت مصداق در بستر زمان قرار دارد. همچنین در حوزه معرفت‌شناسی دهر با آثار و فواید بیشمار روبرو هستیم، که از جمله آنها و بر اساس آموزه‌های دینی؛ استفاده صحیح از آن توأم با وعده‌ بهره‌مندی و بهره‌گیری و عدم استفاده صحیح همراه با وعید است، ضمن آنکه استفاده متناسب از آن منجر به ایجاد روحیه نظم‌پذیری و مدیریت کنترل زمان خواهد شد.»

در چکیده مقاله «بازخوانی تحلیلی دیدگاه زیدیه درباره دلالت‌های حدیث معرفت امام» آمده است: «یکی از احادیث مورد اتفاق مذاهب کلامی، حدیث «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه» بوده که سفارش خاصی به شناخت امام نموده است؛ به‌گونه‌ای که این شناخت، زمینه‌ساز اعتقاد و ایمان و در نتیجه عمل و تعهد خواهد بود. در این میان عالمان زیدیه همچون عالمان امامیه حدیث معرفت را با عبارات مختلفی در آثار فقهی، کلامی و تفسیری خود منعکس نموده‌اند و به معتبر بودن آن اذعان کرده‌اند. در مقاله پیش‌رو، تلاش شده است با روش توصیفی – تحلیلی با مراجعه با متون معتبر و متقن، اعتبار این روایت و احادیث مشابه آن نزد زیدیه بررسی شده و پس‌ از آن به بررسی دیدگاه زیدیان در خصوص دلالت حدیث اقدام شود. تحقیق و تفحص در کتب عالمان زیدیه این نتیجه را به دست می‌دهد که از دیدگاه آنان این روایت نتایج مهمی همچون، ضرورت وجود امام در هر زمان، اصالت امامت، وجوب تبعیت از امام و وجوب معرفت امام را به دنبال دارد و عدم شناخت و تبعیتی از چنین امامی مستلزم، مرگ جاهلی است و عذری از متخلف پذیرفته نمی‌شود.»

انتهای پیام/



منبع

برچسب ها :

ناموجود