«فروغ» و دیگر هیچ – تسنیم

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، اگر با یک غیرایرانی درباره ادبیات ایران صحبت کنید، بی‌شک آن را با خیام و حافظ می‌شناسد، فرقی هم نمی‌کند که او از کدام نقطه این کره خاکی باشد، همه جا، آسمان همین رنگ است. معلوم نیست اگر امثال ادوارد فیتز جرالد، مترجم ثروتمند بریتانیایی یا آن نابغه آلمانی، گوته،

کد خبر : 32552
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۳ - ۶:۰۱
«فروغ» و دیگر هیچ – تسنیم


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، اگر با یک غیرایرانی درباره ادبیات ایران صحبت کنید، بی‌شک آن را با خیام و حافظ می‌شناسد، فرقی هم نمی‌کند که او از کدام نقطه این کره خاکی باشد، همه جا، آسمان همین رنگ است. معلوم نیست اگر امثال ادوارد فیتز جرالد، مترجم ثروتمند بریتانیایی یا آن نابغه آلمانی، گوته، اقدام به ترجمه و معرفی بزرگانی چون خیام و حافظ نکرده بودند، باز هم ادبیات ایران در جهان شناخته شده بود یا نه.

میراث ایرانیان شعر است و از این میراث به جهانیان سهم چندانی نرسیده است، در حالی که حتی کشورهای همسایه مانند ترکیه تمام هم و غم خود را به‌کار گرفته‌اند تا از طریق صادرات کتاب، به صدور فرهنگ خود بپردازند، دست ما در حضور در بازارهای جهانی چندان پر نیست، گویی عبارت «صادرات کتاب» برای جامعه ادبی و مسئولان فرهنگی ما امری است سهل و ممتنع؛ هم می‌دانیم چیست و هم نه، این در حالی است که ادبیات ایران در یکصد سال گذشته و به‌ویژه پس از پیروزی انقلاب، ادبیاتی پویا است که حوزه‌های مختلفی را تجربه کرده است، با این حال کمتر صدایی از این جامعه بزرگ ادبی مجال و فرصت یافته است که با مخاطبان خارج از ایران نیز هم‌صحبت شود. رهبر معظم انقلاب با توجه به اهمیت اهتمام به این موضوع، در دیدار اخیر با شاعران، بر لزوم ترجمه و ایجاد نهضت در این حوزه تأکید کردند. 

احمد شهریار، شاعر و مترجم پاکستانی، از جمله فعالانی است که در سال‌های گذشته کوشیده با انتخاب اشعار معاصر، جامعه اردوزبان را با ادبیات امروز ایران آشنا کند. پاکستان هرچند در همسایگی ایران است و بسیاری از تشابهات فرهنگی عامل پیوند دو ملت می‌تواند باشد، اما شناخت این جامعه از شعر امروز فارسی بسیار اندک است. به گفته شهریار، معدود شاعرانی مانند فروغ در میان اردوزبان‌ها شناخته و معرفی شده‌اند. گفت‌وگوی تسنیم با این مترجم و شاعر را می‌توانید در ادامه بخوانید:

*تسنیم: در جلسه دیدار شاعران با رهبر انقلاب، ایشان بر ترجمه اشعار فارسی و آثار شاعران به دیگر زبان‌ها تأکید کردند و خواستار راه‌اندازی نهضت ترجمه در این زمینه شدند. به‌عنوان کسی که با دو جامعه فارسی‌زبان و اردو زبان آشنا هستید و کوشش‌هایی در حوزه ترجمه داشته‌اید، بفرمایید جامعه اردو زبان تا چه اندازه با شعر فارسی آشناست؟

مدت‌های زیادی با مرکز ترجمه حوزه هنری در ارتباط بودم و کارهای متعددی را از فارسی به اردو ترجمه کردم. تقریباً تمامی این آثار در پاکستان منتشر شده‌اند؛ از جمله کتاب «شعر زنان ایران» که نخستین کتابی بود که به معرفی زنان شاعر ایران می‌پرداخت. پیش از این ترجمه شعر زنان ایران محدود به چند بیت یا اثر از شاعرانی چون فروغ فرخزاد و پروین اعتصامی بود و اثری که به صورت کلی و جامع بخواهد این جریان را به اردوزبانان معرفی کند، منتشر نشده بود. این اثر به انتخاب فریبا یوسفی انجام شده بود و انتشارات صریر در پاکستان آن را به چاپ رسانده بود.

اثر دیگری که در این زمینه کار کردم، کتاب «رنگین‌کمان با رنگ‌های جدید» بود که شعر معاصر ایران را از نیما تا گروس عبدالملکیان، یعنی حدود 87 شاعر را به مخاطب اردوزبان معرفی می‌کند. به‌تازگی نیز کتاب «چشم‌های جاری در فرات» از علیرضا قزوه و منتخبی از اشعار محمدجواد آسمان را از انتشارات شهریار منتشر کرده‌ام.

موسی بیدج یکبار می‌گفت که من 200 تن از شاعران عرب‌زبان را به جامعه فارسی‌زبان معرفی کرده‌ام. به نظرم لازم است آثار شاعران ایرانی به صورت جداگانه و یا منتخبی از آثار، ترجمه و منتشر شود. خوب است که از همه شاعران ایرانی، کتابی به زبان اردو نیز منتشر شود؛ چون مخاطب با یک قطعه شعر نمی‌تواند به جهان شاعر راه یابد، لازم است که حداقل یک مجموعه شعر از او بخواند.

شعر , ترجمه ,

*تسنیم: شناخت از شعر و ادبیات فارسی در جهان محدود به ادبیات کلاسیک است. متاسفانه ادبیات معاصر ایران کمتر این توفیق را داشته که در بازارهای جهانی نیز مخاطبان خود را بیابد. علت این امر را در چه می‌بینید؟ شعر معاصر به ویژه شعر انقلاب چه حرفی برای گفتن خواهد داشت؟

شعر پس از انقلاب هم می‌تواند جذابیت داشته باشد و هم باید با حساسیت و هوشمندانه، آثاری انتخاب و ترجمه شود. آثاری که مستقیماً از برخی مفاهیمی مانند انقلاب، دفاع مقدس، ارزش‌های شیعی، مدافعان حرم و… می‌گویند، ممکن است برای مخاطب اردوزبان که یا به این مسائل باور ندارد و یا سنی مذهب است، جذاب نباشد. با این حال ما نمی‌توانیم چشم خود را به روی این مفاهیم ببندیم. می‌توان با انتخاب هوشمندانه از آثاری که هنرمندانه و غیر مستقیم از این مفاهیم گفته‌اند، مخاطب را به سمت مطالعه این دست از آثار جذب کرد.

از سوی دیگر، به نظر می‌رسد سرمایه‌گذاری روی اشتراکات دو ملت می‌تواند در این مسیر راهگشا باشد. از جمله این موضوعات می‌توان به شعر نبوی اشاره کرد که زیر سایه انقلاب، رشد کرد. این گونه از ادبیات آیینی می‌تواند بین دو ملت همدلی بیتشری ایجاد کند.

از دیگر موضوعات، موضوع فلسطین است که هنرمندان ایرانی در این حوزه فعال هستند و آثار متعددی در این زمینه منتشر کرده‌اند. اگر همین کتاب‌ها به زبان اردو ترجمه شود، بسیاری از مخاطبان با آن همراهی می‌کنند؛ چرا که بسیاری از پاکستانی‌ها ضد اسرائیل و همسو با سیاست‌های ایران در این زمینه هستند. این مسیر می‌تواند دو طرفه باشد.

وقتی رهبر معظم انقلاب از نهضت ترجمه سخن گفتند، می‌توان بر آثار دیگر زبان‌ها نیز تمرکز کرد تا شاعران فارسی‌زبان با جهان‌بینی شاعران اردوزبان نیز آشنا شوند. جدای از شعر، حوزه داستان نیز مهم است که برخی از آثار ترجمه شوند. جای این دست از آثار نیز در ترجمه به زبان اردو خالی است.

*تسنیم: رهبر انقلاب بر ایجاد نهضت ترجمه در حوزه شعر تاکید کردند. موانع ایجاد این حرکت فرهنگی در چیست؟

یک سری موانع در این حوزه به ویژگی‌های شعر و ترجمه‌پذیر بودن یا نبودن آن بستگی دارد. شعر به راحتی مشت خود را برای ترجمه باز نمی‌کند. هم از نظر درک مفاهیمی که در شعر هست، مترجم خود باید حتماً شاعر باشد که بتواند آن را هضم کند تا بتواند به راحتی ترجمه کند.

شعر , ترجمه ,

از سوی دیگر، باید به محدودیت‌های جامعه مخاطبان مقصد توجه کرد. علاوه بر این، برخی از مترجمان تلاش می‌کنند که ترجمه منظوم ارائه دهند، اما عموماً این دست از ترجمه‌ها خوب از کار در نمی‌آید. به نظرم، ترجمه باید به صورت نثر یا شعر سپید باشد. در کنار همه این‌ها، می‌توان از عدم حمایت از مترجمان و نادیده گرفتن کار آنها را از دیگر موانع این راه یاد کرد. همین امر سبب شده تا برخی از مترجمان دست و دلشان به کار نرود و به سراغ کارهایی روند که سود معنوی و مادی بیشتری داشته باشد.

*تسنیم: شعر فارسی چقدر ترجمه‌پذیر است؟ بلاغت، زیبایی‌های زبانی و… تا چه اندازه در این مسیر به مخاطب دیگر زبان‌ها منتقل می‌شود؟

خوشبختانه ترجمه‌ آثار فارسی به اردو، از جمله برگردان‌هایی است که با موانع کمتری از این منظر مواجه است؛ چرا که ما رسم‌الخط مشترکی داریم. مثلاً وقتی شما بخواهید از انگلیسی به چینی ترجمه کنید، ناگزیر باید برخی از ترکیب‌ها را تغییر دهید، اما در ترجمه از فارسی به اردو، ما بسیاری از ترکیب‌ها را به همان صورت به کار می‌بندیم؛ چرا که برای مخاطب اردوزبان این ترکیب‌ها غریبه نیست.

اما در بازی‌های زبانی دست مترجم بسته است که کار مترجم را با سختی همراه می‌کند. برگردان این بخش از اشعار، به استعداد و توانایی مترجم بستگی دارد که از یک شعر خوب، یک ترجمه خوب ارائه دهد.

بیش از 80 درصد شعر فارسی، به خصوص شعر معاصر و به ویژه شعر نیمایی و سپید، ترجمه‌پذیر است و می‌توان به زیبایی آن را به اردو برگرداند.

انتهای پیام/



منبع

برچسب ها :

ناموجود