غولهای زیانده؛ چگونه پرسپولیس و استقلال به مرحله ورشکستگی رسیدند؟/ تزریق پول به سرخابی ها، مصداق پولشویی است؟!
اقتصاد۲۴- دو باشگاه پرسپولیس و استقلال، با وجود داشتن بزرگترین جامعه هواداری در کشور و ظرفیتهای بیبدیل مالی، سالهاست در باتلاق زیان انباشته گرفتار شدهاند. زیان انباشته استقلال تا پایان تیر ۱۴۰۳ به ۹۸۶ میلیارد تومان و پرسپولیس به ۷۶۹ میلیارد تومان رسیده است، که هر دو از ۵۰ درصد سرمایه ثبتیشان (به ترتیب ۱۰۷۹
اقتصاد۲۴- دو باشگاه پرسپولیس و استقلال، با وجود داشتن بزرگترین جامعه هواداری در کشور و ظرفیتهای بیبدیل مالی، سالهاست در باتلاق زیان انباشته گرفتار شدهاند. زیان انباشته استقلال تا پایان تیر ۱۴۰۳ به ۹۸۶ میلیارد تومان و پرسپولیس به ۷۶۹ میلیارد تومان رسیده است، که هر دو از ۵۰ درصد سرمایه ثبتیشان (به ترتیب ۱۰۷۹ و ۱۰۵۲ میلیارد تومان) فراتر رفتهاند. این شرایط آنها را مشمول ماده ۱۴۱ قانون تجارت کرده است که طبق آن، باید مجمع عمومی فوقالعاده برای تصمیمگیری درباره ادامه فعالیت یا انحلال تشکیل شود.
با وجود این حجم بدهی، تنها توجیه بقای این دو باشگاه، حساسیت اجتماعی و سیاسی ناشی از هواداران گسترده آنها است. استقلال و پرسپولیس دیگر فقط باشگاه نیستند؛ بلکه بخشی از فرهنگ و حتی ابزارهای نفوذ سیاسی به شمار میروند. همین شاخصه باعث شده چگونگی فرآیند خصوصیسازی این دو باشگاه و نتایج آن، در هالهای از ابهام باقی بماند.
خصوصیسازی یا فرار از بحران؟
پنجم اردیبهشت سال جاری، معاملهای از این جیب به آن جیب در فوتبال ایران صورت گرفت و سرانجام پس از چهار دهه، مالکیت استقلال و پرسپولیس از ید قدرت دستگاه دولتی ورزش خارج شد، ولی این جابجایی به معنای خصوصی شدن دو باشگاه نیست؛ بلکه سهام آنها بین چند بنگاه اقتصادی متصل به حاکمیت شامل دو کنسرسیوم بانکی و پتروشیمی تقسیم شد. باوجود برنامههای متعدد برای خصوصیسازی استقلال و پرسپولیس، این فرآیند بیشتر شبیه به فرار از مسئولیت بدهیها به نظر میرسد تا برنامهای جدی برای اصلاح ساختار اقتصادی. فرهیختگان اخیرا در گزارشی نوشته است بررسی ریز تسهیلات غیرجاری مشتریان بانک شهر تا پایان شهریورماه سال جاری نشان میدهد که بدهی دو باشگاه استقلال و پرسپولیس به این بانک از ۲۶۰ میلیارد تومان بیشتر شده است.
به گزارش اقتصاد ۲۴، بر همین اساس، بدهی باشگاه استقلال تا پایان تابستان امسال ۱۶۴.۲ میلیارد تومان و بدهی باشگاه پرسپولیس نیز در مدت زمان مشابه به ۹۵.۸ میلیارد تومان رسیده است. بر اساس اطلاعات منتشر شده، بدهی غیرجاری باشگاه استقلال به بانک شهر مرتبط با وثیقه ورزشگاه مرغوبکار در یک فقره (۱۱۰ میلیارد تومان) اعلام شده است.
اصل مبلغ پرداختی به عنوان تسهیلات (۱۰۰ میلیارد تومان) بوده و خالص تسهیلات این باشگاه نیز (۱۱۰ میلیارد تومان) اعلام شده است. این تسهیلات با نرخ سود ۱۸ درصد و به صورت ۳۶ ماهه به استقلال پرداخت شده بود. این در شرایطی است که باشگاه استقلال وثیقه ملکی به ارزش (۱۵۰ میلیارد تومان) به بانک شهر داده است. همچنین در قرارداد لازمالاجرا برای این باشگاه (۱۰۰ میلیارد تومان) قید شده است تا جمع ارزش وثایق این باشگاه به بانک شهر به ۲۵۰ میلیارد تومان برسد.
باشگاههای پرطرفدار در مسیر پولشویی!
«امیررضا واعظ آشتیانی»، مدیرعامل پیشین استقلال، در گفتگو با «اقتصاد۲۴» درباره دلایل زیاندهی استقلال و پرسپولیس و انفعال در درآمدزایی آنها میگوید: «فضای ورزش کشور ما به خصوص فوتبال، برخلاف تصور عام بسیار غیرحرفهای است، چراکه ما هم رسانههای ورزشیمان غیرحرفهای است و هم نیروی انسانیمان به لحاظ تفکری غیرحرفهای هستند. ضمن اینکه از نیروهایی استفاده میشود که مرتب در حال امتحان پس دادن هستند و ناکارآمدیشان به لحاظ مدیریتی کاملا مشهود است. در چنین فضایی چگونه میتوان به مدل درآمدزایی پایدار فکر کرد وقتی بازیگران این سیستم به گونهای عادت داده شدند که پول بگیرند و خرج کنند!».
بیشتر بخوانید: عکس/ نامه ۱۲۷ میلیاردی پرسپولیس به فرابورس!
او ادامه میدهد: «یکی از دلایل زیاندهی مداوم دو باشگاه استقلال و پرسپولیس، عدم رعایت اصول حرفهای و اتکای بیش از حد به بودجههای دولتی است. این دو باشگاه نه تنها درآمدزایی مؤثری ندارند، بلکه از منابع موجود نیز به شکل ناکارآمد استفاده میکنند. اردیبهشت امسال دو باشگاه استقلال و پرسپولیس به چند بانک و هلدینگ پتروشیمی واگذار شدند؛ حال سوال اینجاست که مگر بناست هرسال به اینها بودجه تعلق بگیرد؟! پس این درآمدی که مدعیاش هستند کجاست؟ فیفا میگوید باشگاهها باید درآمدزایی کنند و اگر جز درآمدهایی که خود ایجاد میکنند، بودجهای خارج از مفاد قانون تجارت به آنها تزریق شود، مصداق پولشویی است. مگر اینکه سال به سال سهامداران بخواهند افزایش سرمایه دهند. اما مگر میشود هرسال تحت عنوان بودجه، افزایش سرمایه داد؟! پس هزینهای که بابت خرید این دو باشگاه پرداخت شده و قطعا سرمایهگذاران آن به دنبال انتفاع اقتصادی از آن بودند چه میشود؟
مدیرعامل پیشین استقلال میافزاید: من نگران این هستم روزی فیفا به این مسائل ورود کند و همین پرسش را مطرح کند که درآمد این باشگاهها کجاست؟ علاوه بر این، ضعف مدیریتی در هیئتمدیرههای این باشگاهها به شدت محسوس است. هیئتمدیرهها عموماً متشکل از افرادی هستند که به جای تخصص، براساس روابط یا فشارهای سیاسی منصوب شدهاند. در نتیجه، نه تنها برنامهای برای افزایش درآمد ندارند، بلکه حتی از وظایف پایهای خود، مانند ارائه تراز مالی سهماهه، غفلت میکنند. این شرایط باعث شده است که زیاندهی این باشگاهها به امری طبیعی تبدیل شود».
سهم نامرئی اقتصاد ورزش در تولید ناخالص ملی کشور!
واعظ آشتیانی درباره انفعال اقتصاد ورزش در تولید ناخالص داخلی به اقتصاد ۲۴ گفت: «اقتصاد ورزش در بسیاری از کشورهای اروپایی بین سه تا چهار درصد در تولید ناخالص داخلی نقش ایفا میکند. امروز گردش مالی اقتصاد ورزش در دنیا بیش از یک تریلیون است. ببینید ایران کجای این گردش مالی است؟ و اساسا در داخل کشور اقتصاد ورزش چه سهمی از تولید ناخالص داخل دارد؟ هیچ!»
او درباره عوامل موفقیت یا ناکامی باشگاههای ورزشی معتقد است: «در کشورهای پیشرفته، فرهنگ مدیریتی و اقتصادی باشگاهها براساس تخصص، شفافیت و رقابت شکل گرفته است. افراد حاضر در هیئتمدیره باشگاههای موفق دنیا، عموماً حقوقدانان یا اقتصاددانان برجستهای هستند که با دانش و تجربه خود، برای درآمدزایی و توسعه باشگاه برنامهریزی میکنند. اما در ایران، این فرهنگ مدیریتی بهشدت معیوب است. برای مثال، باشگاههای استقلال و پرسپولیس به جای بهرهگیری از مدیرانی که با اصول اقتصاد ورزشی آشنا باشند، معمولاً به افرادی وابستهاند که حتی تفاوت میان سرمایهگذار و تئوریپرداز اقتصادی را درک نمیکنند. این نگاه معیوب باعث شده که به جای افزایش درآمد، هزینههای غیرضروری افزایش یابد. در چنین فضایی، نمیتوان انتظار داشت که این باشگاهها از وضعیت زیاندهی خارج شوند.
تبلیغات و حق پخش، یک منازعه ناتمام
به گزارش اقتصاد ۲۴، در یک آمار شگفتانگیز، مشخص شده است که صداوسیما سالانه از پخش بازیهای دو تیم پرطرفدار استقلال و پرسپولیس، بین ۳۲ هزار میلیارد تومان تا ۵۸ هزار میلیارد تومان درآمد کسب میکند. این رقم بسیار بالا نشان میدهد که این دو تیم چه تأثیر شگرفی بر درآمدزایی صداوسیما دارند. واعظ آشتیانی اما در این خصوص اظهارنظر متفاوتی را مطرح میکند: «حق پخش تلويزيوني نیازمند قانون است. برخی صدا و سیما را در این حوزه متهم میدانند. من نیز قصد دفاع از صدا و سیما را ندارم اما میخواهم از قانون دفاع کنم. بله صدا و سیما میگوید من حق پخش تلویزیونی را به فدراسیون فوتبال میدهم تا به باشگاهها بدهد. اما هیچکس نمیپرسد سهم صدا و سیما از تبلیغات دور زمین چه میشود؟ حتی صدا و سیما میتواند از تبلیغات روی سینه و پشت سینه بازیکن نیز سهمی داشته باشد.»
مدیرعامل پیشین استقلال تصریح میکند: «اینکه گفته میشود ۷۰ درصد بودجه باشگاههای دنیا از حق پخش تلویزیونی است، یک دروغ و حقه است. در انگلیس به عنوان یک لیگ پردرآمد و آلمان به عنوان یک لیگ پرسود، شرایط متفاوت و در کشورهای اروپایی متوسط این حق، ۴۰ درصد است. ضمن اینکه میتوان گفت صدا و سیما درحال ایجاد حق بازار برای تمام فدراسیونها است. چگونه؟ صدا و سیما تقریبا برای هر رشته ورزشی پخش مستقیم گذاشته است. به این معنا که در حال ایجاد اتمسفری است تا این فدراسیونها اسپانسر بگیرند و درآمدزایی کنند؛ اما آیا آنها توانایی انجام این کار را دارند؟»
بیشتر بخوانید: بدهی ۳۴ میلیاردی روی دست باشگاه پرسپولیس
واعظ آشتیانی درباره عدم شفافیت در تبلیغات محیطی نیز به اقتصاد ۲۴ می گوید: «در ایران، ضعف ساختاری و نبود شفافیت باعث شده که این منابع تأثیر چندانی بر وضعیت مالی باشگاهها نداشته باشند. از سال ۱۳۸۵، فدراسیون فوتبال مسئولیت مدیریت تبلیغات محیطی را برعهده گرفته، اما تا به امروز هیچ کس به یاد ندارد که فدراسیون فوتبال یا سازمان لیگ یا حوزه تبلیغات محیطی یک گزارش شفاف و روشن ارائه دهند که این پولها چگونه تقسیم شده است. حتی نهادهای نظارتی هم به این موضوع به صورت مؤثر ورود نکردهاند.»
راهحل چیست؟
در نهایت، اگر خصوصیسازی با هدف ایجاد شفافیت، تدوین مدلهای درآمدزایی و بازسازی ساختار مالی انجام نشود، تنها به تعویق افتادن سقوط اقتصادی این باشگاهها خواهد انجامید. استقلال و پرسپولیس نیازمند مدیریتی حرفهای هستند که نه تنها بدهیها را مدیریت کند، بلکه از ظرفیتهای عظیم هواداری و برندشان برای درآمدزایی پایدار بهره ببرد. اصلاح ساختار مالی، ایجاد قوانین شفاف برای حق پخش، تقویت ظرفیتهای تجاری نظیر فروش محصولات هواداری و بلیتفروشی آنلاین، و در نهایت، خصوصیسازی واقعی با نظارت دقیق، میتوانند این چرخه باطل را بشکنند. آینده این دو باشگاه نه در تزریق بودجههای دولتی، بلکه در بهرهگیری از مدیریت حرفهای و مدلهای نوین اقتصادی نهفته است.