غارت ملی: گم شدن ۲۰ میلیون لیتر بنزین در روز (خاطره ای تلخ)

 ۱-از آقای پزشکیان باید تشکر کرد که بی­‌پرهیز  و پروا اعلان کرد که هر روز ۲۰ میلیون لیتر بنزین بین پالایشگاه­‌ها و مراکز توزیع بنزین گم می­‌شود. معاون اجرایی­‌شان نیز  گفتند که برای هر لیتر ۴۰ هزارتومان یارانه می­‌دهند، یعنی در ایران بنزین لیتری ۴۳ هزار تومان تمام می­‌شود. ۲- با حساب سرانگشتی  ارزش بنزین گم­شده به قیمت

کد خبر : 131450
تاریخ انتشار : جمعه ۳۰ آذر ۱۴۰۳ - ۱۲:۲۶
غارت ملی: گم شدن ۲۰ میلیون لیتر بنزین در روز (خاطره ای تلخ)



 ۱-از آقای پزشکیان باید تشکر کرد که بی­‌پرهیز  و پروا اعلان کرد که هر روز ۲۰ میلیون لیتر بنزین بین پالایشگاه­‌ها و مراکز توزیع بنزین گم می­‌شود. معاون اجرایی­‌شان نیز  گفتند که برای هر لیتر ۴۰ هزارتومان یارانه می­‌دهند، یعنی در ایران بنزین لیتری ۴۳ هزار تومان تمام می­‌شود.

۲- با حساب سرانگشتی  ارزش بنزین گم­شده به قیمت ریالی اعلان­‌شده، (با توجه به نوسان قیمت دلار) حدود ۵ تا ۵/۵ میلیارد دلار است. 
بر حسب گزارش “مرکز پژوهش‌های مجلس” ناترازی بنزین در سال ۱۴۰۲  به ۱۰ میلیون لیتر در روز رسید و ایران برای تامین این مقدار از بنزین متحمل خسارت ۳ میلیارد دلاری شده است، یعنی مجبور شد که برای واردات بنزین از بودجه کشور پرداخت کند. یعنی قیمت جهانی ۲۰ میلیون لیتر گم­شده حدود ۶ میلیارد دلار است. اگر بنزین گم نشود، کشور نه فقط ناترازی ندارد بلکه حدود ۱۰ میلیون لیتر در روز اضافی دارد.

۳- قیمت سالانه همین مقدار بنزین در پاکستان ۶.۵ میلیارد دلار، در ترکیه ۹ میلیارد دلار است (سود و مالیات دولت موجب افزایش نسبی قیمت در ترکیه است).
۴- عمق فاجعه را می توان با دو رقم زیر دریافت:
–  گم شدن ۲۰ میلیون لیتر در روز، یعنی سالانه ۴.۶ میلیون تومان از جیب هر ایرانی و افزون بر ۱۵ میلیون تومان از جیب هر خانوار ایرانی برداشته می­‌شود (خانوار ۳.۳ نفر).
–  در ۲۰۲۳ تولید ناخالص تاجیکستان ۱۲ میلیارد دلار بود. یعنی ارزش ۲۰ میلیون لیتر معادل نصف GDP تاجیکستان است.
–  گفته بودند که در ماجرای چای دبش حدود ۳ میلیارد دلار از ارز کشور را برداشتند. ماجرای بنزین گم شده دو برابر آن در هر سال است، یعنی دقیقه‌ای ۸ دلار، به قیمت روز ۶۰۰.۰۰۰ تومان. قبلا نوشتم که با پول چای دبش می­‌توان حدود ۱۵۰ هزار خانه ۱۰۰ مترمربعی در کشور ساخت، یعنی ۴۰۰ هزار نفر را از در به دری مسکن نجات داد. با پول بنزین گم‌شده، می‌توان هر سال مسکن ۸۰۰ هزار نفر را سامان داد. پول چای دبش  برای یکبار بود و پول بنزین گم شده برای هر سال. کشور ۸ میلیون مسکن کم دارد. 
–  توجه مهم: نویسنده این متن اصلاً بر این باور نیست که بدون برنامه­‌ریزی و تعیین الویت­‌ها چنین مبالغ برای مسکن هزینه شود. این ارقام آورده شده است که عمق فاجعه گم شدن بنزین نشان داده شود.

۵- خاطره
۱-۵- یک روز در سال ۱۳۹۱ به دفترم در دانشگاه رفتم و دیدم که سه نفر منتظرم بودند. این در دولت دهم بود. آن افراد هم از مرکز پژوهش‌های مجلس آمده بودند. خودرا معرفی کردند؛ آن که از مرکز پژوهش‌ها بود، جوان و آن دو نفر دیگر از بازنشستگان نفت و نیرو بودند که به آن مرکز در زمینه‌ی انرژی مشورت می‌دادند. گفتند که می‌خواهند یک «سیستم دروغ‌سنج برای انرژی» بسازم تا صحت اظهارات رییس دولت و دولتیان را سریع بسنجند، انگار چنین سنجشی ضرورت و فوریتی پیدا کرده بود! 

۲-۵- به ایشان یادآور شدم که این ماجرا گامی برای مبارزه با دروغ است و دروغ ام­‌الفساد است و اشتیاق‌ام را به انجام پروژه ذکر کردم. گفتم که به لحاظ نظری و عملی می‌توان «سیستم دروغ سنج انرژی» ساخت، به ویژه که عمدتا کمّی است، ولی چنین سیستم­‌ها «یادگیرنده» است و پس از ساخت، فوری برای همه ی دروغ‌های مربوط به انرژی جواب نمی‌دهد؛ باید به تدریج به بلوغ برسد و گسترده و فراگیر شود. پذیرفتند که سیستم چنین باشد.

۳-۵- از کم و کیف منشأ و حامیان اصلی پروژه دروغ سنج پرسیدم. قرار شد که با رییس مرکز- آقای احمد توکلی که در مجلس اول به عنوان نماینده، همکار بودیم- دیداری داشته باشم. روزی هم به دیدار ایشان رفتم. خوش استقبال و پذیرا و دیدم که حمایت از “سیستم دروغ‌سنج” در سطح رییس مرکز هم بود. دلگرم شدم و شروع به کار کردم. پس از چندی، دیگر هیچ خبری از رابط مرکز پژوهش‌ها و آن دو خبره نشد. بعدها  رابط را تصادفی دیدم؛ معلوم شد که مدیریت مرکز پژوهش تغییر کرد و آن پروژه منتفی شد. 

۴-۵- لازم است یادآور کنم که در گفت وگو با آن گروه سه نفره، از تجارب پیشین­‌شان درباره مبارزه با فساد پرس و جو کردم. گفتند که قبلاً آقای زنگنه وزیر نفت دریافت که بین تولید پالایشگاهی بنزین و توزیع آن، میلیون­‌ها لیتر گم می­‌شود. افراد این گروه برای بررسی ماجرا تعیین شدند  و تحقیق گسترده ای انجام دادند و گزارشی از گم شدن فراهم کردند. وقتی آقای زنگنه گزارش را دید، صلاح ندید که پیگیری شود. پرسش و پاسخی سنگین و تلخ بود و بیش از آن، تلخی سکوت. درست گفته اند که “گاه سکوت بیش از گفتن، رسا است”.

۶- پرتوی بر ماجرای گم شدن بنزین
۱-۶- آقای زنگنه ۸ سال وزیر نفت بود (۸۴-۱۳۷۶)، اگر ماجرای دادن گزارش گم شدن بنزین به وی در سال پایانی فرض شود، گم شدن بنزین ماجرایی بیش از ۲۰ ساله است.
۲-۶-  اگر فرض شود که مقدار گم شدن بنزین از گذشته همین ۲۰ میلیون لیتر باشد، افزون بر ۱۲۰ میلیارد دلار از بیت­‌المال برداشته شده است، یعنی تاکنون بیش از ارزش ۶ میلیون خانه برای ایرانیان، بیش از کسری بودجه برای به روز کردن صنعت نفت و گاز.
۳-۶- زمانی برحسب بانک جهانی برای هر اشتغال ۳۰.۰۰۰ دلار سرمایه گذاری نیاز بود. با پول بنزین گم شده هر سال ۲۰۰.۰۰۰ شغل ایجاد می شد و در ۲۰ سال ۴ میلیون نفر از بیکاران ایران کاسته می­‌شد.

۷- چند پرسش
۷-۱- افرادی که ۲۰ میلیون لیتر بنزین را گم می‌کنند، کی اند که حتی وزیر، آن هم در دولت اصلاحات، صلاح ندید که ماجرا را پیگیری کند؟ آیا رییس‌جمهورها و وزرای نفت بعدی هم متوجه نشدند که روزی ۶۰۰ تریلر سه‌محور بنزین در ایران گم می‌شود (هر تریلر ۳۳.۲۰۰ لیتر) ماهی ۱۸۰۰۰ تریلر، سالی ۲۱۶.۰۰۰ تریلر! اگر وزیران متوجه نبودند، مدیران پخش و پالایش در طول افزون بر ۲۰ سال متوجه نشدند؟ متصدیان نظارتی کشور هم بی‌خبر ماندند؟

۷-۲- به دلایل عدیده، هیچ تردیدی نمی‌توان کرد که این مقدار بنزین در ایران مصرف نمی‌شود،صادر می‌شود. این  مقدار با ۲۱۶.۰۰۰  تریلر به لحاظ جاده‌ای ناممکن است. راهی جز صادرات از طریق دریا نمی‌ماند. اگر کشتی‌های ۳۰۰.۰۰۰ مترمکعب برای صادرات در نظر گرفته شود، باید هر دو هفته یک کشتی بنزین صادر شود. آیا دستگاه نظارتی کشور نمی­‌داند و اگر می­‌داند و چگونه است که نمی‌تواند از چنین قانون شکنی و غارت بیت‌المال جلوگیری کند؟ 

۳-۷- آیا انصاف است که در این دوران شدت، عده ای ۶ میلیارد دلار بنزین از ایران غارت کنند و همزمان دولت ۶ میلیارد دلار بنزین وارد کند و برای تأمین ارز وارداتی دچار استیصال باشد و برای رفع آن به هر دری بزند؟

آقای پزشکیان،
به خاطر همین صداقت گفتاری از شما تشکر می‌کنم. امیدوارم که کماکان ادامه یابد. در این دوران وانفسای ملی و جهانی، حفظ کشور و دفاع از منافع ملی مهم‌ترین و حمایت مردم بزرگترین سرمایه است. لازمه­‌ی جلب حمایت مردم، دست­یابی به شفافیت و مبارزه با فساد است. با طنز تلخ «هنر نزد ایرانیان است و بس» و گفتن «باید برای این سرقت مرا دار بزنند» منافع مردم حفظ و  و از آن دفاع نمی‌شود. 

بسیار بزرگواران ملل بودن که برای جلوگیری از غارت ملت‌های خود از جان مایه گذاشتند و جاودانه شدند. انتظار داریم در این راه بی امان بکوشید؛ چه زیباست بگویید اللهم اجعلنا من العلماء و الشهداء و الصدیقین.

*دکتر رضا رمضانی خورشیددوست دانشگاه صنعتی امیرکبیر،  انجمن علوم سیستم های ایران

منبع: کانال نویسنده

۲۱۶۲۱۶



منبع

برچسب ها :

ناموجود