عرضه خودرو در بورس کالا یک بازی دو سر برد است
مدیرعامل بورس کالای ایران گفت: مزایای عرضه خودرو در بورس کالا این بود که خودروسازان و مصرف کنندگان همزمان از روند عرضهها منفعت بردند؛ به گونهای که تولیدکننده بالاتر از نرخ دستوری و مصرف کننده پایینتر از قیمتهای بازار غیررسمی موفق به فروش و خرید خودرو شدند. به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، برنامه میز اقتصاد
مدیرعامل بورس کالای ایران گفت: مزایای عرضه خودرو در بورس کالا این بود که خودروسازان و مصرف کنندگان همزمان از روند عرضهها منفعت بردند؛ به گونهای که تولیدکننده بالاتر از نرخ دستوری و مصرف کننده پایینتر از قیمتهای بازار غیررسمی موفق به فروش و خرید خودرو شدند.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، برنامه میز اقتصاد شبکه خبر موضوع عرضه خودرو در بورس کالا را با حضور میهمانان برنامه آقای سیدجواد جهرمی؛ مدیرعامل بورس کالا و امیرحسن کاکایی؛ عضو هیئت علمی دانشکده مهندسی خودرو دانشگاه علم و صنعت ایران بررسی کرد.
مقدمه مجری: موضوع برنامه امروز بایدها و نبایدهای عرضه خودرو در بورس کالا است که همراه میهمانان برنامه موضوع را بررسی خواهیم کرد.
موضوع برنامه موضوعی است که هرزچندگاهی مطرح میشود و موافقان و مخالفانی هم دارد، مخالفان میگویند عرضه خودرو در بورس کالا در هیچ جای دنیا مرسوم نیست و اصلا فلسفه بورس کالا این نیست که محصول نهایی در آن عرضه بشود. موافقان هم معتقدند در شرایط فعلی که قصدی برای کنار گذاشتن سیاست قیمت گذاری دستوری وجود ندارد در حوزه بازار خودرو، فروش بورسی میتواند راه تنفسی باشد برای خودروسازان تا از فروش محصولات شان با زیان جلوگیری کنند در واقع امروز نظرات موافق و مخالف را در خصوص عرضه خودرو در بورس کالا میخواهیم بررسی کنیم.
سوال: آقای جهرمی، مخالفتها و موافقتها را در گزارش هم دیدیم، بالاخره عرضه خودرو در بورس کالا باید انجام بشود یا خیر؟
جهرمی: ما بعنوان بورس کالا نه سیاستگذاریم و نه تصمیم گیر در این حوزه، ما یک وظیفهای داریم که زیرساختهایی را ایجاد بکنیم. هم زیرساختهای اجرایی و یکسری زیرساختهای قوانین و مقرراتی، آن چیزی که بر عهده ما چه در قبل از این و چه الان هست، این بوده که اینها را فراهم کنیم و همین دغدغههایی که الان در بخشی از گزارش شما هم بود و نکتهای که آقای کاکایی هم داشتند و دوستان که فرض کنید اگر قرار شد عرضهای صورت بگیرد برنامه عرضه خودروساز به چه میزان باشد؟ اصلا چه پیش نیازهایی را باید خودروساز بگذراند که الان بخواهد در این دوره جدید وارد عرضه خودرو بشود؟ تعهدات قبلی شان چقدر بوده؟ و همه ابهامات دیگری که اگر قرار شد اجرا شود ما باید آنها را متناسب با این که هم بازار را بخواهیم عرضه مناسبی به آن داشته باشیم و هم متقاضیان بتوانند برنامه ریزی داشته باشند اینها را فراهم بکنیم، پس آن چیزی که به ما برمی گردد این است که این زیرساختها و بحث قوانین و مقرراتی را فراهم کنیم، اما این که در نهایت خودروساز بخواهد از آن استفاده بکند یا سیاستگذارها بخواهند در مورد آن تصمیم بگیرند آن تصمیمی است که دوستان و در هیات مدیره خودروساز و یا سایر دستگاههای قانونی در مورد آن اخذ شود که این نظر را هم ریاست محترم سازمان بورس یا آقای وزیر اقتصاد هم اعلام کردند که هماهنگی بین دستگاهها باید صورت بگیرد، اما آن تکهای از آن که سمت ما است ما الان آماده هستیم کما این که قبلا هم یک بار تجربه شده و سعی شده در این اگر دور جدیدی قرار شد اتفاق بیفتد آن مشکلات یا آسیبهایی هم که احیانا بوده برطرف بشود.
سوال: با توجه به این که یک بار در اردیبهشت ۴۰۱ تجربه شده، آسیبهایی که میفرمایید چه بوده و مشکلاتی که داشتید چه بوده؟ یا محسناتی که از نظر خودتان داشته؟
جهرمی: نکته اول آن این بود که از دید خودروساز بخواهیم نگاه کنیم توانست به یکسری قیمتهایی بالاتر از قیمتهای دستوری که برای او تعیین شده بود خودرو را به فروش برساند و از آن طرف هم خریدارها با قیمتهایی کمتر از قیمتهایی که در بازارهای غیررسمی وجود داشت توانسته بودند خودروهایشان را تحویل بگیرند، ما از خودروسازهایی که در حدود ۴۰ تا ۵۰ همت ضمانتنامه دریافت کرده بودیم و این ضمانتنامه خودش باعث شده بود که خیلی از خودروها سر وقت تحویل مشتریها بشود، بالغ بر ۸۰ میلیارد تومان تقریبا جریمه از خودروسازان اخذ شد به مشتریها پرداخت شد بخاطر دیرکردخسارتهای تاخیر در تحویل حتی در چند مورد خودرو جایگزین شد و تقریبا داشت به یک سمتی میرفت که یک اصولی هم بر روابط خودروسازها حاکم بشود هم مردم با این حالت جدیدی که شاید در کشور تا قبل از این خودرو اگر خریداری میکردند گاها با تاخیر مواجه میشدند و مسائلی داشتند یک مقدار این چالشها کاهش پیدا بکند و برطرف بشود. لازمه ادامه آن وضعیت آن زمان این بود که ما برنامه عرضه منظمی را از سوی خودروساز داشته باشیم که خریدارها اعتماد کنند که فرض کنید در چه فواصل زمانی قرار است عرضه صورت بگیرد و متناسب با آن بیایند وارد فرآیند خرید بشوند. این شاید بزرگترین حسنی بود که باید دو طرف آن زمان داشت ایجاد میکرد دولت منتفع بود این وسط، چون مالیات بیشتری حداقل داشت کسب میکرد و میتوانست برای این درآمدی که از این محل به جای این که نصیب واسطهها بشود نصیب دولت میشد، برنامه ریزی بکند برای طرح جوانی جمعیت یا موارد دیگر که متوقف شد و ما داشتیم به یک سمت بازار قانونمند میرفتیم، روز اول سخت بود آقای کاکایی در جریان هستند روز اول که میخواستیم قواعد را بگوییم شروع کنیم سخت بود ولی کم کم شکل گرفت شاید خیلی از خریداران، ما قبل از این که خودرو در بورس کالا بیاید بیشتر با تولید کنندگان بزرگ مواجه بودیم به یکباره با مردم مواجه شدیم، آموزش مردم و این که چه اتفاقاتی قرار است این جا بیفتد خودش زمان برد و ما کم کم داشتیم به یک ثباتی میرسیدیم که اگر ادامه پیدا میکرد شاید وضعیت امروز صنعت خودروسازی را شاهد نبودیم.
سوال: آقای کاکایی، شما بفرمایید که نظرتان چیست در این رابطه خودرو باید به بورس بیاید یا خیر؟
کاکایی: اولا آقای دکتر آن عرضه تا چه زمانی ادامه داشت یادتان میآید؟
جهرمی: تقریبا تا دیماه
کاکایی: چه زمانی ایران خودرو شروع کرد؟
جهرمی: ایران خودرو تقریبا در همان از تقریبا برج شش ورود پیدا کرد
کاکایی: ولی حول و حوش آخر آبان بود
جهرمی: عمده عرضههایی که داشت دیگر در آبان و آذر و اینها داشت
کاکایی: چرا؟ چون اینها تجربیات خیلی گرانقیمتی است که ما به دست آوردیم، برای اینکه بورس یک ضوابطی دارد باید این ضوابط رعایت میشد و من هم اول سلام عرض کنم خدمت عزیزان بعد ادامه بدهم.. خدا را شکر الان که من خدمت شما هستم ما لازم نیست از داخل کتابها یا تئوریها بخوانیم یا مثلا بعضیها استدلال میکنند مثلا هیچ کجای دنیا خودرو در بورس نیست پس ما هم نباشیم، کجای دنیا شرایط ما را دارد؟ از نظر تحریم اقتصادی یا مشکلات تولیدی؟ پس لذا من از این منظر وارد بازی نمیشوم که بخواهم بگویم بورس، چون هیچ کجا نیست پس ما هم نداشته باشیم هیچ کجای دنیا هم این طوری با صنعتش بازی نمیکند پس این مشکل ما نیست باید یک جور دیگر تحلیل کنیم ماجرا را. اولا داستان را آقای دکتر آن کلیتش را فرمودند ولی من هم در این داستان به این صورت بودم که شش ماه طول کشید که عزیزان خودرو و سایپا، ببخشید اسم ایران خودرو و سایپا را به کار میبرم برای این که این مهم است، فرق هست بین خودروسازان بخش خصوصی که عملا مونتاژکارند و الان بازارشان به تعادل رسیده تقریبا و این ایران خودرو سایپایی که همه دنبال خودروی آنها هستند و اختلاف قیمت خیلی زیاد است در آن زمان شش ماه طول کشید که عزیزان ما در خودروسازیها قانع بشوند در این دو تا خودروسازان، ببخشید از این جا به بعد دیگر اسمشان را به کار نمیبرم، این دو تا خودروساز قانع بشوند که اگر بیایند در داخل بورس چیز خوبی است و مفید است و من یادم هست کتاب قانونی را هم به ما دادند من هنوز در اتاقم دارم که اگر بیایید در بورس دیگر مشکلات حل میشود از نظر قانونی هم همه چیز حل است.
سوال: مشکل حل میشود یعنی کدام مشکل؟
کاکایی: یعنی مثلا فرض کنید قیمت گذاری دستوری دیگر هر کسی حق ندارد به شما بگوید، چون میآیید در چارچوب بورس کالا، بورس کالا این قوانین را دارد اگر لازم شد آقای دکتر بهتر توضیح میدهند.
سوال: کشف قیمت میشود و آن قیمت مبنا میشود.
کاکایی: یکسری اتفاقات میافتد و دیگر کسی به شما قیمت گذاری دستوری نمیتواند تحمیل کند، اگر بعدا اشتباه گفتم شما بفرمایید، ولیکن یک نکته مهمی این وسط بود، تاریخ، آن اولین بورس که شروع شد اردیبهشت ماه بود، برای یک کالایی بود که تقریبا کم تقاضا بود، وانت بود درست است؟
سوال: ۴۰۱ اردیبهشت؟
کاکایی: نه اردیبهشت ۴۰۱ برای وانتی بود که آنجا خوب بود، ولی وقتی نوبت این دو خودروساز رسید، اولا نداشتند، یعنی باید یک چیزهایی آماده بشود، یک فرآیندهایی هست خودروسازان بزرگ یکسری بدهی به مردم دارند پیش فروشهایی کردند طبق یک قواعدی، تا آمدند بیایند به خودشان بجنبند آن ضمانت ۵۰ میلیاردی که میفرمایند را درست کنم، چون پول نداشتند که بدهند اینها همه خودش داستان بود، طول کشید شد آبان و آذرماه و دی، دفعه اول ۵۰۰ تا بود بعد مثلا شد ۲ هزار تا، بعد نمیشد که به این نظم بدهند، و نهایتا جوری شد که همزمان شد با افزایش قیمتهایی که معمولا فصل آخر سال رخ میدهد، ببینید ۱۴۰۱ داریم صحبت میکنیم، حالا ببینید الان چه تاریخی است؟ الان آبان ماه ۱۴۰۳ تازه تمام شده، من امروز بسم الله الرحمن الرحیم هم بگویم مینیمم یک ماه طول میکشد که تا این دو تا خودروساز بروند در بورس، چه زمانی در بورس میآید؟ دیماه، اول شروع جهشهایی که معمولا اقتصاد با آن روبرو میشود و این همزمانی چه میشود؟ اتفاقی که میافتد معمولا همان کاری که در ۱۴۰۱ هم رخ داد، مسئولان بورس را یا خودروساز را به نوعی تنبیه میکنند که اقا چرا قیمتها در بازار بالا رفت و یا مثلا کمی هم که پایین میآید بقیه آن را میگذارند یعنی قسمت خوب آن را میگذارند به حساب اتفاقات خوب ولی قسمت بد آن را میگذارند به حساب آن نهادی مثل بورس کالا و خودروساز، یک فرقی هم الان با آن زمان میکند که ما به علت آن سیستم قرعه کشی و این ثبت نامی بود که شب عید ۱۴۰۲ راه افتاد، ما در ایران خودرو و سایپا یک عالمه بدهی به مردم داریم تا پایان سال، لذا من اولا همین جا پیش بینی ام این است که ما نمیتوانیم به تعداد مناسبی بیاییم در بورس بازی کنیم، چون این بورس بازی معمولی که نیست باید به یک تعداد قابل توجهی شما عرضه بکنید، یک مدت ثبات ایجاد بشود، مردم اطمینان کنند تا اثر بورس را به طور واقعی ببینیم، لذا اولا حتی اگر فرض کنیم بورس چیز خوبی است، جسارت میکنم الان اصلا زمان آن نیست، من مثلا برای اردیبهشت خرداد امسال خوشحال میشدم اگر این کار را انجام میدادند، چون آن زمان حول و حوش شش ماه ما قیمت ارز ثابت بود اگر خاطرتان باشد تا همین یک ماه پیش و بازارها به شدت در رکود بود و براحتی شاید میشد این دستوراتی که آقایان بعنوان نهاد بورس کالا میگویند را ما اجرا کنیم بعد بگوییم حالا خوب است یا بد است ولی شرایط فعلی با اجازه شما اصلا به ما این امان را از نظر من نمیدهد یعنی من که، حالا ایشان فرمودند ایشان از منظر بورس کالا و بازار دارند نگاه میکنند من شرایط صنعت را هم نگاه میکنم و و و …، همه را باید با هم ببینیم، پس این یک ماجرا، اما به طور کلی هم الان مشکل اصلی اصلا چیست؟ اول راستی من این جا دو دسته کنم خودروسازان را، ما الان در شش هفت ماه گذشته خودروسازان مونتاژکار ما به موقع طبق ضوابطی رفتند قیمت گرفتند، طوری شده که سه هفته پیش تیتر زده شد در رسانهها و با من هم مصاحبه کردند، ۱۵ خودروی این خودروسازان قیمت کارخانه از قیمت بازار بالاتر رفته بود، یعنی چه؟ یعنی در آن بخش از بازار ما یک جور تعادل داریم، یک تعادلی هست، تازه الان آن خودروسازان دارند از دم قسط میفروشند یعنی دنبال مشتری هستند، بردن اینها در بورس کالا در این موقعیت یعنی هیجان ایجاد کردن، خوب هم هست، بازار است دیگر، کار بورس کالا این است که بورس ایجاد میکند میگوید بچهها بیایید حراجی است و فلان، بازارسازی میکند، که من نمیدانم چه اتفاقی میافتد ولی میگویم از نظر قیمتی ما الان در آن زمینه مشکلی نداریم، چرا باید بورس کالا بعنوان یک نهاد دیگری بیاید این وسط؟ حالا برعکسش را بگویم، ببینید مشکل کجا پیش آمده؟ اولا خود قیمت گذاری دستوری کلا کار بدی است من الان نمیخواهم وارد آن بحث بشوم، ولی در همین قیمت گذاری دستوری هم یک بی عدالتی رخ داده، برای بخشی از خودروسازان و خودروسازهایی به موقع قیمت گذاری شده الان مسائل شان حل شده این مونتاژکارهایی که عرض میکنم در یک سال گذشته عدد و آمار رسمی، صد در صد رشد داشتند، در ماه آذر پارسال یکی از این خودروسازان فروش ریالی اش از سایپا جلو زد و در شهریور امسال فروش ریالی آن خودروساز از ایران خودرو با آن عظمتش جلو زد.
سوال: گفتید اسمش را نمیآورید ولی فکر کنم هفت هشت باری گفتید.
کاکایی: اگر اجازه بدهید اسم نبرم، نه ایران خودروسازان که بدبختها دیگر کارهای نیستند، من اسم آنها را گفتم، اینها را هم چشم دیگر نمیآورم، میخواهم این را به شما بگویم که وضع آنها بسیار هم خوب است الحمدالله خدا را شکر، این دو تا هستند که مشکل دارند آن هم نه همه خودروهایشان، چون مثال میزنم، مثلا هشت تا خودرو چند وقت پیش قیمت هایش بالا رفت اتفاقی هم نیفتاد، الان مشکل اصلی در مورد خودروهای به اصطلاح ارزان قیمت و پرطرفدار آن خودروسازان است که اگر در ماه اردیبهشت امسال شورای رقابت و سازمان حمایت از مصرف کنندگان به موقع قیمتهای جدید را اعلام میکرد، مشکل شان تقریبا حل شده بود یعنی ما نیازی نداشتیم نمیخواهم بگویم برای خودروساز خوب نیست، بله، شما برای خودروساز هر چه قیمت بالاتر برود به نفع او است ولی به لحاظ مردم دارم عرض میکنم ما اگر قیمتها را طبق قانون به موقع اصلاح میکردیم، طبق همان قانونی که از نظر من غلط است ولی بالاخره همان قانون را درست اجرا میکردیم الان زیان ایران خودرو و سایپا، کل زیان را نمیگویم، زیان امسال را میگویم نزدیک صفر شده بود.
سوال: شما خلاصه میگویید که الان وقت آن نیست و بازار هم خودش یک ثباتی دارد.
کاکایی: دو تا موضوع، یک وقت آن نیست، مشکل بعدی هم این است که یا به نوعی بگویم اولا هی نگوییم خودروسازان اینها را همیشه دو قسمت بکنیم آن قسمت و این قسمت، حالا نمیدانم چطور بگویم؟ داخلیها، مونتاژکارها، مونتاژکارها الان وضع شان الحمدالله خوب است و آنها برویم بنشینیم جداگانه بحث کنیم، در مورد داخلی سازها هم، چون یک نکته است، امروز که من دارم با شما صحبت میکنم، پریروز قیمتهای به روزی اعلام شد با سی تا سی و پنج درصد ماکسیمم افزایش، بماند نصف قیمتی است که خودروسازها خواستند، این را هم داشته باشید یعنی این باید حدودا ۶۰ درصد بالا میرفت، ۳۰ درصد بالا رفت یعنی دولت تا جایی که توانسته فشار آورده به نفع مصرف کننده این به ضرر خودروساز است ولی فعلا این دو خودروساز توان تحمل را دارند، پس لذا میخواهم بگویم الان که با هم صحبت میکنیم، شاید اگر مثلا ۴ روز پیش با هم صحبت میکردیم شاید نظر من یک مقدار فرق میکرد ولی امروز که من نشستم این جا و دو تا خودرو ساز مشکل شان حل شده و در عین حال قیمت بالا نرفته به آن معنی، بد نیست بگویم حول و حوش ۵ درصد قیمت در این یک هفته بالا رفته، قیمت بازار آزاد و علت آن هم اختلاف قیمت ارز است، یعنی من هفته پیش گفته بودم که این هفته حتما قیمت بالا میرود بخاطر قیمت ارز و اینها، یعنی اگر اینها این هفته را انجام نمیدادند شما باز هم میدیدید که قیمت بالا رفته، بماند من یک جمله دیگر هم بگویم تمام کنم تریبون را بدهم، به طور کلی بله، ما باید یک راهی پیدا کنیم که قیمت گذاری دستوری را برداریم ولی امروز که من با شما صحبت میکنم یعنی آخر ابان ۱۴۰۳ فعلا بورس راهش نیست در یکی دو ماه آینده هم که احتمالا بازارهای مختلف با تنش است فعلا بهتر است ما تنش اضافه وارد نکنیم.
سوال: آقای جهرمی صحبتهای آقای کاکایی را شنیدیم هم به لحاظ این که میگویند الان وقت آن نیست و هم این که الان یک ثباتی در بازار هست و نیازی نیست که عرضه به بورس انجام بشود نظرتان چیست؟
کاکایی: نگویند نیاز نیست منافعش فعلا آنقدر نیست که بخواهیم برویم در بورس، این طور بگویم بهتر است.
جهرمی: من چند تا نکته عرض کنم یکی این که من در بخش اول صحبت هایم عرض کردم گفتم اگر قرار شد بیایند یکسری لوازمی دارد، از این که برنامه عرضه شان چطور است و اصلا چقدر خودرو هست که بیاید.
کاکایی: البته یک کم توضیح هم بدهید این لوازم را
جهرمی: همین مواردی که من عرض کردم به نوع دیگری آقای کاکایی فرمودند، اما همان حرف ما را تقریبا تکرار کردند دو طرف با هم هم عقیده ایم که اگر قرار باشد اجرا شود باید عرضه مناسبی باشد نمیشود که با یک عرضه قطره چکانی بخواهند بیایند و عرضه کنند دو تا خودروساز.
کاکایی: شدنی نیست
جهرمی: نکته دوم البته جایی از صحبتهای ایشان را من نکته دارم فرمودیدکه دنبال هیجان ایجاد کردن و بازارسازی و اینها هستند نه.
کاکایی: نه شخصی نگفتم، مفهوم بورس را گفتم.
جهرمی: نکته این است که همان زمان هم شاهین را سایپا عرضه کرد و فروش نرفت، همان زمان قیمت شاهین از آن زمان تا حالا فکر کنم دویست سیصد تومان در بازار بالا رفته است، وقتی یک کالایی را بازار نمیخرد، یا همین الان که شما میفرمایید یکسریها این قیمتی که دارند عرضه میکنند قیمت کارخانه مورد فروش نیست طبیعتا بورس کالا وظیفه اش این است که دارد همین را نشان میدهد اصلا هر جایی بازار همین را نشان میدهد، میگوید آقا قیمت شما بالا است آقای تولید کننده باید قیمتت را پایین بیاورید، چون در هزینه هایت بخواهید صرفه جویی کنید نرخ ارزت را باید یک جور دیگری، هر جور دیگری میخواهید مدیریت کنید باید این کار را بکنید پس یکی از کارکردهایی که بورسها دقیقا داشته همین را نشان میداده، ما آن زمان خدمت دوستان گفتیم اگر کالایی را نمیخرند شاید مصرف کننده از طراحی آن مشکل داشته باشد، شاید فنی مشکلی دارد هر دلیلی میتواند داشته باشد که میشود رفت روی آن کار کرد لذا دنبال هیجان و اینها این نکته نیست، اما نکتهای آقای دکتر فرمودند خیلی نکته مهمی بود فرمودند که برخی از خودروسازان صد در صد از آن زمان تا حالا افزایش قیمت گرفتند …
کاکایی: نه، گفتم صد در صد رشد کردند، افزایش قیمت شان هم که سر جای خودش طبق قانون بوده، نگفتم چند درصد، گفتم صد در صد تعدادشان رشد کرده یعنی تولیدشان الحمدالله دو برابر شده است.
جهرمی: اما نکته چیست؟ نکته این است که فرمودند که اردیبهشت ماه قرار بوده قیمتها اعلام بشود …
کاکایی: متاسفانه هشت ماه است عقب انداخته است.
جهرمی: الان من چند تا سوال میکنم از یک منظر دیگری، کاش دوستان شورای رقابت یا وزارت صمت کسی بودند که حداقل سوالاتی که بود را پاسخ میدادند، الان یک وضعیتی در خودرو داریم نه مقام معظم رهبری راضی است، نه رئیس جمهور راضی است، نه رئیس مجلس راضی است، نه رئیس قوه قضائیه راضی است.
کاکایی: نه خود خودروساز.
جهرمی: نه خودروساز نه مردم، بعد با این وضعیت کسی که بالاخره این وضعیت را باید یکی گردن بگیرد، کسی که این شرایط را بوجود آورده کاش بودند و سوال میکردیم، ببینید اقای دکتر فرمودند که باید اردیبهشت اعلام میشده، نشده الان دارد در آبان، چند ماه است؟ من میگویم اگر این اتفاق میافتاد زیان اینها از بین نمیرفت
کاکایی: اصلا یعنی حداقل یازده هزار میلیارد تومان یکی از این خودرو ساز نزدیک صفر میشد
جهرمی: این الان کوتاهی کی بوده آقای دکتر این وسط؟
کاکایی: این کوتاهی دولت و سازمان حمایت و هیات مدیره دو تا خودروساز، حالا دلایل دارد اگر خواستید برای شما توضیح میدهم.
جهرمی: نکته ام این است، این اتفاق وقتی که میافتد سهامدار این دو تا هم دارند ضرر میکنند و من اینجا ایراد میگیرم به دستورالعمل شورای رقابت که چرا زمان نگذاشتید برای این که اگر که آمدید افزایش قیمتی دادید، ببینید همه چالش ما امروز چیست؟ این افزایش قیمت نوشدارو بعد از مرگ سهراب شده، بعد میآییم به یک مسائل لاینحلی تبدیلش میکنیم که ببینیم چه کارش کنیم، این دستورالعمل را نوشتید این همه کار کردید، یک بند میگذاشتید آقا این باید مثلا تا اردیبهشت ماه یک جایی ابلاغ شود، یک ماه بعد از دوره سه ماهه شش ماهه هر چه که هست ابلاغ بشود.
سوال: چه ابلاغ بشود یعنی؟
جهرمی: قیمت
کاکایی: حالا البته من توضیح میدهم چرا نشد اگر خواستید بعد میگویم
جهرمی: نکته ام این است که وقتی که این ابلاغ نمیشود میرود به جایی میرسد که همه به زیان میروند
کاکایی: بله و به مرز ورشکستگی میرسد میشود مشکلاتی که الان بوجود آمده.
جهرمی: این دقیقا بخاطر این است که آن کسی که دارد قیمت گذاری دستوری میدهد که از جیبش نمیرود درست است؟ سهامدار متضرر میشود و مردم هم کجا متضرر میشوند؟ فکر میکنند دارند خودرو با قیمت پایین میخرند، همه که دارند میروند در بازار میخرند و خودروسازی که از کیفیت احتمالا مجبور است یکسری جاها بزند، همه ما با این وضعیت مواجه هستیم، پس آن چیزی که شاهد آن هستیم لازمه دستورالعملی است که یکسری از بندهای آن در مورد قیمت مشکل دارد و من اصلا با بورس کالا هم کار ندارم، من اول بحثم این بود گفتم من یک پلتفرمی هستم، قرآن میگوید، انا هدینا .. ما یک راهی را میگذاریم یکی میخواهد از آن استفاده کند و یکی نکند، ما هم یک پلتفرمی هستیم دولت یا سیاستگذار هر کس خواست استفاده کند و هر کس خواست استفاده نکند ولی نکته ام این است که در مورد صنعت آن کسی که آمده این دستورالعمل را داده امروز بیاید پاسخگو باشد اگر به یکی افزایش حقوق میدهیم ماه اول اعمال نشود ماه دوم در دفتر رئیسش و همه جا را میکند که این افزایش حقوق من چه شد؟ شش ماه هفت ماه میگذرد در مورد افزایش قیمت همه ساکت هستند شاید اصلا لازم باشد سازمان بورس بیاید برود از هیات مدیره و خودروساز و یا هر کسی سوال کند که آقا چرا منافع سهامدار را رعایت نکردید، پس یک نکته در مورد این که اصلا کلا این مسئله در مورد قیمت همانطور که ایشان فرمودند که اگر آن موقع خورده بود بعد از شش ماه میآمد یک تعدیل دیگر میخورد و اینها با هم جمع نمیشود به یک جایی تبدیل شود که این مسئله چالش برانگیز بشود.
سوال: به هر صورت هدف آن مصرف کننده نهایی است، مردم هم انتظار دارند که خودروی با کیفیت و با قیمت مناسب بخرند، الان این عرضه در بورس شما هم اشاره فرمودید بالاخره آن قیمتی که الان مشخص شده در کارخانه، حالا یک ساز و کاری هست غلط و درست، یک ساز و کاری است سازمان حمایت میآید یک سودی را مشخص میکند یک تغییر قیمتی میدهد، الان مثلا عرضه در بورس این قیمت را اگر بالاتر ببرد این به ضرر مصرف کننده نیست؟
جهرمی: عرض کردم قیمتی که تعادلی است، ما وظیفه داریم عرضه و تقاضای مناسبی را در بازار بگذاریم. سؤال را طور دیگری مطرح کنم؛ شما الان قرعهکشی میگذارید و خیلی چند برابر خودروسازها میآیند شرکت میکنند، همه هم الان خوشحال هستند که به دست مصرفکننده رسیده است. شاید این نامهها را آقای کاکایی داشته باشد، یک چند نفر مثلاً این نامهها را به من بدهند و این گزارش را منتشر کنند، چون زمانی که خودرو در بورس عرضه میشد، گزارشی را ایران خودرو داد سر این که کی رفته اینها مجدد گارانتیهایش را آیا رفتند به نفر بعدی فروختند یا نه؟ الان در این دو سه سالی که شورای رقابت دوستان ما در قرعهکشی فروختند، بیایند بگویند که این همه دستگاه فروخته شده، چند تا آمده گارانتی اول، آمده چند کیلومتر راه رفته؟ طرف در پارکینگ خانهاش پارک کرده، فقط برده شش ماه انجام نشود آورده گذاشته آن جا که گارانتیاش باطل نشود، وقتی ما روی این تحلیل کنیم، متوجه میشویم که همین الان به چه کسانی فروختیم و چه اتفاقی در بازار افتاده است. پس یک بخش آن این است که چه در بورس یا هر حالت دیگری باید تقاضا را سعی کنیم خریداری که میخواهد وارد شود، بر اساس تقاضا و نیاز واقعیاش بیاید. یک جلسهای بود، بنده خدایی مطرح میکرد؛ میگفت که این جایی که شما میگویید، همه مردم ایران نیازمندند؛ ۸۰ میلیون خودرو میخواهند بیایند شرکت کنند.
سؤال: از کجا معلوم در بورس آن مصرفکننده واقعی بیاید؟
جهرمی: عرض کردم؛ گفتم که یک فاکتور به من بدهید مثلاً اینهایی که آمدند، گزارشهای قبلی را بگیریم، بگوییم چند درصد آنها رفته بودند، هست، گزارش را بگیریم و منتشر کنیم، بررسی کنیم، بگوییم مثلاً، چون این گزارش را خودرو را در یکی از جلسات داده بود عرض میکنم؛ ایران خودرو دو تا را رفته بود مقایسه کرده بود، آنهایی که از بورس خریدند به نظر میرسد خریدار واقعیتری باشند، آمده باشند و از آن استفاده کرده باشند. طرف انگیزهای ندارد که در یک جایی که قیمتش واقعیتر است نسبت به بازار ورود پیدا کند. دو نکته عرض کنم؛ یک بحثی داریم الان آقای دکتر فرمودند در مورد قیمتگذاری دستوری، اخیراً قانون برنامه هفتم که ابلاغ شده، ماده ۴۸ آن بندی دارد که حقوقدانان باید بحث کنند، ولی دوستانی که ما بررسی کردیم، اعلام میکنند که قیمتگذاری دستوری در خودرو دیگر حداقل میتواند ورود نداشته باشد و با این طریق کاری هم به بورس کالا یا شورای رقابت ندارم، به نظر میرسد راهی برای فرار از قیمتگذاری دستوری باز شده باشد و خودروسازان بتوانند از آن استفاده کنند که شاید این دلیلی هم که دوستان در مجلس در برنامه هفتم در نظر گرفتند و ابلاغ کردند، یکی از مصادیق آن؛ همین بوده که این مسأله را مرتفع کنند.
سؤال: آقای کاکایی نظر شما در این باره چیست؟ عرض کردم مصرف کننده و مردم دنبال این هستند که خودرو با قیمت و کیفیت مناسب بتوانند خریداری کنند، با ورود خودرو به بورس کالا، این قیمت کارخانه افزایش پیدا میکند، نمیکند؟ به چه ترتیبی هست؛ به صرف مصرف کننده میشود؟
کاکایی: اولاً ما در یک مسأله مفهومی؛ باهم و با اکثر اقتصاددانان که موافقیم، من اقتصاددان نیستم، من مهندس مکانیک هستم و اساتید اقتصاد هستند آقایان، همینطور بازارها، این است که در زمینه قیمت گذاری دستوری، در مجموع به ضرر مردم و مصرف کننده واقعی است. فکر نمیکنم کسی شک داشته باشد. باز این را هم بگویم، جمله شما را تصحیح کنم، یک وقت الان وزارت صنایع به شما حمله نکنند، ما الان به ظاهر بیش از یک سال است قرعهکشی را برداشتیم، یعنی چیزی به نام قرعهکشی وجود ندارد. میروند در یک سامانهای مردم خرید میکنند، طبق یک ضوابطی که اگر ماشین نداشته باشند، ولی این ظاهر ماجراست.
سؤال: در نهایت با قرعهکشی است؟
کاکایی: در نوبتدهی آنها، با قرعه کشی است که خیلی تفاوت دارد، مثلاً یکی نوبتش افتاد اردیبهشت ۱۴۰۲، یکی شده اسفند ۴۰۳، پس یادمان نرود، یک وقتی عزیزان وزارت صنایع نیایند بگویند این جمله غلط است؛ ما قرعهکشی نداریم. قرعهکشی داریم در حقیقت.
جهرمی: من خودم از این مسیر خودرو خریدم، یعنی اسفند ۱۴۰۱ پول واریز کردم، افتاد اسفند ۴۰۲ بعد قرار شد که به جای این که اسفند بدهند، افتاد سال بعد؛ ۱۴۰۳ بدهند و تقریباً من خرداد ۱۴۰۳ من ماشین تحویل گرفتم.
کاکایی: با چه اختلاف قیمتی؛ تازه. از آن بگذریم، در مجموع قیمت گذاری دستوری که کاملاً غلط است، شکی نداریم. این را هم یادآوری کنم؛ از همین قیمت دستوری که میگوییم؛ ۵۰ درصد مال یک سهمیهای بود، ۲۰ درصد هم مال یک سهمیه دیگری بود در این یک سال و نیم گذشته و دو سال تا انتهای سال پیشرو داریم. میماند ۳۰ درصد آن، ما داریم در مورد ۳۰ درصد خودرو باهم صحبت میکنیم. خود این یک مسأله است. ۳۰ درصد دست مردم عادی میرسد. بر اساس آمارگیری رندومی که انجام شده، حالا هم که فرمودند، ما با قاطعیت میتوانیم بگوییم که ۵۰ درصد کسانی که از مثلاً این دو خودروساز، من از یکی از این خودروسازها آمارگیری انجام شده بود، ۵۰ درصد اینها برای سرمایهگذاری بود. از کجا فهمیدم؟ از این که یک سال به تعمیرگاه مراجعه نکردند، از این که زنگ میزدند میگفتند ما واگذار کردیم و غیره. در جایی مثل بورس یا بازار آزاد، ما میتوانیم ضوابطی بگذاریم همچنان که مثلاً مادران دارای سه فرزند حق دارند برای این بسته پیشنهادی وارد این بازی حراجی بورس شوند. برای این بسته؛ اینها بشوند.
سؤال: این طرحهایی که هست؛ یکی همین طرح جوانی جمعیت است که ۵۰ درصد باید آن جا عرضه شود.
کاکایی: خود این حواله آن به راحتی خرید و فروش میشود.
سؤال: ۲۰ درصد هم خودروهای فرسوده است.
کاکایی: ۳۰ درصد باقی میماند؛ اینها اشکال دارد.
سؤال: ولی آن ۳۰ درصد میتواند بیاید در بورس، درست است؟
کاکایی: اگر بخواهد بیاید؛ آن ۳۰ درصد، البته آن ۵۰ درصد هم میتواند بیاید ولی بیاید در بورسی که میگویند فقط این افراد حق دارند شرکت کنند. همه نمیتوانند شرکت کنند. این قدرت را بورس دارد که کنترل کند، بگوید این افراد بیایند برای این حراجی شرکت کنند. این مشکل ما نیست با بورس. هر گونه عملیاتی که ما انجام میدهیم، قیمت کارخانه بالا میرود خود به خود، به تدریج قیمت بازار پایین میآید. اما سؤال اصلی سر آن تدریج است. چند وقت طول میکشد که قیمت بازار پایین بیاید و برعکس چند وقت طول میکشد که وقتی پول خوبی بیاید دست خودروساز، بتواند کیفیت را بالا ببرد. براورد من بین شش ماه تا یک سال است. ماجرا این است برای این که بتوانیم برویم در یک بازار آزادی به یک تعادلی برسیم بعد من با سربلندی بیایم جلوی شما و ملت ایران بگویم آقایان، خانمها نگاه کنید قیمتها آمد پایین. اما در کوتاه مدت نمیتوانید این کار را کنید. مشکل این جاست. عرض میکنم؛ اصلاً من در حالت کلی از نظر من باید قیمتها آزاد شود. حالا میخواهید ببرید در بورس کالا، میخواهید فلان قانون را عوض کنید، من با آنها کاری ندارم، یعنی الان جلسه سر این بحث نیست که چگونه آزاد کنیم. موضوع الان از نظر من این است که الان متأسفانه دولت؛ همان حاکمیت تعلل کرده، ترک فعل کرده از نظر من در اعلام قیمت فقط برای این دو خودروساز، آن هم نه برای بقیه و این زیان بزرگی داده است. طبق ماده ۹۰ اصل سیاستهای ذیل اصل ۴۴، دولت باید زیان مربوطه را جبران میکرد، نکرد. در ضمن دو مدیرعامل و هیأت مدیرهها؛ دست نشانده دولت هستند، لذا میخواهم این را تأکید کنم؛ این که میفرمایند چرا اردیبهشت ماه قیمتها اعلام نشد، الان اعلام شده، نه این که هیچ کسی مقصر باشد، ولی هیچ کس دوست ندارد این را اعلام کند که این قیمتها بالا رفته، همین الان هم که باهم صحبت میکنیم….
سؤال: شما یک نکته فرمودید که قیمت کارخانه میرود بالاتر، الان برخی خودروهای مونتاژی همین طور هم وقتی مقایسه میکنیم، میبینیم که قیمت آن نسبت به قیمت جهانی کشورهای دیگر درب کارخانه آن بالاست، همین طوری، حالا الان بالاتر برود که دیگر؟
کاکایی: آن یک ماجرای دیگر است. من برای همین توضیح دادم. الان اصلاً در مورد مونتاژیها به شما قول میدهم؛ در این وضعیت، البته تأکید میکنم اگر دلار بالا نرود، اگر در این وضعیت در بورس برود هیچ اتفاقی نمیافتد، چون بازار تعادل است، اصلاً بازار کشش ندارد. این یک مسأله است، مسائل را مخلوط نکنیم. این که قیمت خودرو در ایران مثلاً چینی همان خودرویی که خودش در چین میزند، در ایران دو و نیم برابر آن قیمت داده میشود، مربوط به آن چینی یا تولیدکننده نیست. این مربوط به مکانیزمهای قیمت تمام شده تولید در ایران است که اگر خواستید جداگانه باهم بحث میکنیم. یعنی الان جایش نیست، یعنی آن را ربط ندهید به نظر من.
سؤال: فقط خواستم بگویم قیمت آن بالاتر میرود، بالا تعیین شده، بالاتر هم برود که مصرفکننده اینجا کجاست؟
کاکایی: در جایی که تعادل داریم، برعکس آن هم همین الان بگویم؛ فرض کنید یک اتفاقی مثل همین اتفاقی که یک ماه پیش افتاد، یک دفعه مثلاً قیمتها شروع به جهش کرد، دوباره اتفاق بیفتد؛ طبیعی است که قیمت همه بازارها بالا میرود، این ربطی به خودرو ندارد. پس تأکید میکنم اگر در شرایط تعادلی که الان ما در مورد مونتاژیها داریم، این را ببریم در بورس کالا، از نظر من بعید میدانم حتی پایین هم بیاید. فوقش خریدار ندارد، چون خودروساز از آن کمتر نمیتواند تولید کند، قیمت تمام شده آنهاست. میرسد به جایی که مثل همان خودرویی که فرمودید؛ تهش نمیفروشد دیگر، چون نمیتواند از آن پایینتر دربیاورد. ما مشکلمان سر ۱۵ تا ۲۰ مدل خودروی ارزان قیمت بازار است. آن جا قطعاً محض اطلاع؛ یک عدد حدودی بگویم؛ مثلاً یک خودرویی که الان دیگر از رده خارج شده اجازه است اسم ببرم؟ پارس ۳۰۰ تومان بود، در بازار ۶۵۰ میلیون تومان بود. این ۷۰ میلیون تومان پارسال هر خودروی پارس برای آن شرکت مبدأ زیان تولید میکرد. دو سه سال پیش که پراید حذف شد الحمدلله و روزی که پارس از حسابهای ایران خودرو حذف شد، هم ایران خودرو، هم سایپا جشن گرفتند، چون داشتند زیان تولید میکردند؛ لذا میخواهم این را تأکید کنم که ما در مورد این خودروها صحبت میکنیم که متأسفانه قیمت آنها حتی پایینتر از قیمت تمام شده قطعات آن تمام شده، نه حتی سود خودروساز، الان هم باز تأکید کنم؛ این ۳۰ تا ۳۵ درصدی که جدیداً اعلام کردند؛ این سود در آن نیست. این فقط جبران میکند آن قیمت تمام شده را، و لذا تأکید کنم در حال حاضر فعلاً متأسفانه بازار آماده یک جهش است به خاطر شرایط رکودی که قبلاً بوده، این را توضیح دهم، ربطی به بورس و … ندارد، ما شش ماه قبل، یعنی از اردیبهشت تا آخر مهر ماه تقریباً بازار در رکود کشنده بوده، اصلاً هیچ معاملهای نمیشد. در یک ماه گذشته قیمت ارز رفته بالا، الان یواش یواش قیمت خودرو و چیزهای دیگر هم بالا میرود، مسکن و … را هم خواهید دید. این است که الان موقع عدم تعادل است. البته آقای دکتر میفرمایند برویم در بورس که حداقل این عدم تعادل را ما مدیریت کنیم، این به نظرم الان شدنی نیست، چون مسئولین مملکت نمیگذارند این منعقد شود، زمان میبرد. من این طور سؤال کنم؛ آقای دکتر قبول دارید که برای این که در بورس کالا ما نتایجی ببینیم، یک حداقل زمانی لازم است؟
جهرمی: بله.
کاکایی: و یک حداقل عرضهای؟ یعنی مقیاس عرضه مثلاً هفتهای دوهزار از فلان خودرو باید عرضه شود، اگر من نتوانم آن را عرضه کنم، شما بازار را به هم میزنی، نه این که شما بهم میزنید، نحوه عرضه من این کار را میکند، لذا، چون شرایط آن فراهم نیست، الان موقع این کار نیست.
جهرمی: الان خودروسازهایی که به ما مراجعه کردند برای عرضه.
کاکایی: از این دو خودروساز؟
جهرمی: آن دو خودروساز؛ نه. الان هم دوستان خودروسازی که خودروی وارداتی دارند، هم خودروسازهایی که مونتاژی هستند و غیره، میخواستند عرضه کنند، جزو مواردی که با آنها صحبت شده، یکی همین بحث میزان عرضه قابل توجه و با ثبات است و جزو شروطی است که قرار شده بررسی کنند و اگر برنامه منظمی داشته باشند، چون عرض کردم ایراد قانونی از نظر ما وجود ندارد. با توجه به قانون برنامه هفتم هم که اعلام شده، ایراد قانونی وجود ندارد.
سؤال: همین ایراد قانونی که میفرمایید، یک نکتهای عرض کنم؛ شورای رقابت بازار خودرو را انحصاری میداند و صراحتاً میگوید نباید در بورس عرضه شود، عرضه در بورس به خاطر این که بازار انحصاری است نباید شود.
کاکایی: آن که خودش مشکل است اصلاً. ماده ۲ دستورالعمل شورای رقابت میگوید کلیه خودروهای تولید داخل، مونتاژی و وارداتی، انحصاری است. این جمله و در ضمن، اما و اگر هم نمیگذارد، زمان نمیگذارد برای این قانون، معنیاش چیست؟ یعنی اگر پسفردا شما خودروی وارداتی را هم هر چقدر هم وارد کنید، فعلاً انحصاری است، من قیمت میگذارم. این جمله؛ خودش ذاتاً اشکال دارد و این قانون نیست.
سؤال: آقای جهرمی شما در این باره توضیح بفرمایید. الان میفرمایید ایراد قانونی ندارد، بالأخره شورای رقابت میگوید که نه ایراد قانونی هست.
جهرمی: شاید انحصار را تشخیص داده، مرجع تشخیص انحصار است، من پیشنهاد میکنم دوستان سهامدار، خودروساز و … میتوانند در دیوان شکایت کنند علیه این دستورالعمل شورا، قانون برنامه میگوید که، دو چیز جالب برای شما بخوانم؛ یکی قانون برنامه است؛ میگوید به منظور بهبود عملکرد و تمرکز شورای رقابت بر استفاده از ابزارهای گوناگون و با هدف افزایش رقابتپذیری کسب و کارها در ایران، شورای رقابت مکلف است نسبت به تعیین مصادیق و تصویب دستورالعمل تنظیم قیمت، صرفاً در مد بازارهای مصداق انحصار طبیعی باید ورود کند؛ یعنی این که خودرو انحصار طبیعی نیست. بعد نکته جالبتر کجاست؟
سؤال: خیلی هم دور از انحصار طبیعی نیست.
کاکایی: من توضیح میدهم که از لحاظ آماری این جمله غلط است. اگر خواستید به شما توضیح میدهم. الان دیگر چنین انحصاری وجود ندارد. ایران خودرو و سایپا جمعاً ۷۳ تا ۷۴ درصد بازار را الان دارند. ۳۷ خودروساز ما داریم.
جهرمی: با مبانی انحصار نمیخواند، بر فرض هم که بگوییم انحصار است، قانون برنامه هفتم آمده و میگوید که به قیمت نمیتواند ورود کند باید برود دستورالعمل تعیین دسترسی و … بدهد. پس قیمت را نمیتواند لذا این چند ماه هم هست من اگر مدیر خودروسازی یا سهامدار بودم، قطعاً میرفتم این را پیگیری میکردم، تا حالا شکایت کرده بودم. نکته دوم یک رأیی دیوان داده علیه شورای رقابت؛ برایم جالب است، در آن جلسهای که تصمیمگیری میشود در مورد خودرو، میگوید که جلسه ۱۶ اردیبهشت هر چند در حضور اعضا به تعدادنساب لازم تشکیل شده، ولی دو صورتجلسه چهار و ۹ نفره امضا شده، بعد میآید پایینتر اینجا میگوید که یک نفر از جلسه خارج میشود، بعد اعلام میکند؛ مشارالیه با همین هدف که از نساب بیفتد از جلسه خارج شده و در نتیجه ادامه جلسه؛ رسمیت نداشته و با توجه به این که ملاک رسمیت اتخاذ تصمیم شورا در جلسه؛ وجود یا عدم وجود نساب مقرر قانونی در زمان اتخاذ تصمیم است که این نساب در زمان رأیگیری حاصل نشده است. دیوان عدالت اداری یکی از تصمیمات شورای رقابت را سر نساب جلسات آمده ابطال کرده و یکی از خودروسازها اتفاقاً رفته استفاده کرده، کار خوبی هم کرده، رفته حق خود را پیگیری کرده است. نکتهام این است که با توجه به قانون برنامه هفتم، دوستان میتوانند به نظرم پیگیری کنند از لحاظ حقوقی.
سؤال: بورس در واقع بر قیمتگذاری، تعیین قیمت تعادلی به چه ترتیب نظارت صورت میگیرد؟
جهرمی: قیمت پایه را که عمدتاً در آن مدتی هم که در بورس عرضه میشد، بر اساس دستورالعملهایی بود که سازمان حمایت یا بقیه اعلام کرده بودند، به عنوان قیمت پایه اعلام میشد، ولی قیمت نهایی بر اساس رقابت در بازار بر اثر عرضه و تقاضا شکل میگرفت و مثل همه کالاهای دیگر که الان در بورس شکل میگیرد، بر همین اساس بود. ما حتی ابزارهایی داشتیم….
سؤال: امکان تبانی؛ این که قیمت غیرصحیحی شکل بگیرد، هست؟
جهرمی: بله، بعضی وقتها ممکن است در هر بازاری این اتفاق بیفتد که آن جا قیمت خیلی اختلاف داشته باشد، بعضی از مواقع ما ابطال کردیم مبایعه بتواند عدم تأیید شود، با سایر ابزارها میشود ورودیها را کنترل کرد، مثلاً گفته بودیم ۵۰ درصد پول را بریز، صد درصد پول را حساب کن، واریز کن و بعد وارد معامله شو. ابزارهایی بود که میشد با آن تقاضای ورودی را کنترل کرد، ولی کماکان آن سؤال من هست؛ الان دوستانی که در این دو تا سه سال بازار را کنترل کردند؛ بیایند بگویند که ما واقعاً به متقاضی دادیم، مصرف کننده واقعی گرفته و برده مصرف، این هم راحت شاخص دارد، دانشجوها بخواهند کار آماری انجام دهند، میتوانند انجام دهند.
سؤال: صحبتی هم که میشد، میگفتند برخی کارگزاریها در روند قیمتگذاری قبلاً دخالت داشتند، این هم…؟
جهرمی: نه کسی دخالت ندارد، قیمت را مشتری به کارگزار میدهد؛ میگوید تو اینجا میتوانی برای من رقابت کنی یا حتی در این قیمت برای من بخر و هر مورد تخلفی هم باشد قابل رسیدگی است، خیلی مسألهای روی این وجود ندارد.
کاکایی: اگر روزی برسیم به چنین جایی که قرار است قیمتها را آزاد کنیم، من میگویم چه کاری است؟ عذر میخواهم آن طور نگاهم نکنید؛ چه کاری است بورس کالا را بیاوریم وسط، خود خودروسازها مکانیزمهایی دارند، چون یادمان نرود، آن دو خودروسازی که گفتم، اینها تحت نظارت ۱۰ تا ۱۱ سازمان نظارتی و اطلاعاتی هستند. همین مکانیزم را بدون واسطه بورس کالا شدنی است از نظر من، یعنی اگر روزی برسیم که حاکمیت قبول کند، قیمتگذاری آزاد را، برای کنترل چیزی که آقای دکتر فرمودند، ما نظام اطلاعاتی لازم را داریم و میتوانیم شبیه همان چیزی که شما میفرمایید، البته موافقم میگویید ۵۰ درصد باید پول در حسابت باشد تا بیایی در این بازی.
جهرمی: تا الان هم آقای دکتر هر چه ما انجام داده بودیم، دوستان کپی کردند؛ حساب وکالتی و غیره، ولی بقیه را نمیتوانند، چون ایراد قانونی دارد.
کاکایی: این دیگر میشود بحث بعدی که باید برویم اصلاً ببینیم در آن شرایط هستیم یا نه؟ لذا من میگویم که الان مشکل اصلی ما این است که در آن شرایط لازم برای این دو خودروساز نیستیم، اما همان طور که فرمودند، برای آن خودروسازهای دیگر هستیم که من سؤال دارم که آیا این کار به نفع مردم است یا نه؟ چون میگویم وقتی چیزی الان مثال میزنم، بعضی از این خودروسازهای بزرگ آمدند همین دانشگاههای ما آمدند گفتند بیایید بخرید.
سؤال: شما میگویید قیمتی که الان شکل گرفته به نفع مردم نیست، بالاتر میرود؟
کاکایی: میخواهم بگویم نفعش را پیدا نمیکنم. بله نگویم به نفع مردم نیست. نفعش را پیدا نمیکنم، چون الان که در تعادل است، الان که آن خودروساز در به در دنبال مشتری است. چه کاری است یک کار جدید کنم؟ اینها را بگذاریم کنار، بگذاریم به همان رقابت خود دست بزنند، الان از نظر من رقابت است، میگویید نه، این که الان خودتان هم گفتید؛ قیمت برخی خودروهای آنها بالاتر است. الان هم بروید ببینید اطلاعیه از دم قسطشان هست. مشکل اصلی؛ بزرگش نکنیم، همه را باهم نگیریم، ما الان تمرکز کنیم روی این دو خودروساز، آن هم نه همین خودروهایشان، باز این را هم دقت کنید، چون بعضی از خودروهای آنها از نوع گرانقیمت؛ بالای یک میلیارد است؛ مدلشان فرق میکند، آن هم رقابت میکنند، یعنی یکی از مشکلاتی که در این قانون شورای رقابت بود؛ این بود، یک دفعه کل بازار خودرو را یکی حساب کرد، در حالی که یک سری خودروها هستند، حالا این طور بگوییم؛ زیر یک میلیارد، بین یک میلیارد تا سه میلیارد، بالای سه میلیارد. الان محض اطلاع، بین یک میلیارد تا سه میلیارد؛ تا دلتان بخواهد رقابت هست. همه مدل خودرو الان در بازار هست. مشکل ما؛ زیر این یک میلیارد است، نه بالای آن یک میلیارد، وارداتی هم همین طور است. وارداتی که میآید که نمیآید در منطقه زیر یک میلیارد. من پیشنهادم این است که هر بحثی هم میخواهیم کنیم؛ این اسم یک میلیارد را امروز صحبت میکنم؛ حالا امکان دارد شش ماه دیگر بیاییم عدد یک چیز دیگری باشد. بالای یک میلیارد را بگذاریم رقابت جلو برود و شورای رقابت بازنگری کند در این دستورالعمل آن، حتی در مورد خودروهای وارداتی بگذارند رقابت کنند؛ از این حالت رانتی در بیاید، بیاییم در مورد خودروهای زیر یک میلیارد و به خصوص مال این دو خودروساز صحبت کنیم.
جهرمی: ما سه دسته مخالف داریم برای عرضه خودرو در بورس؛ یکی نمایشگاهداران؛ چون اگر عرضهها منظم و قیمتها واقعی شود، مجبورند آن چیزی که هست؛ قیمتش بیاید پایین. نکته دوم؛ بخشی از بدنه خودروساز یا … به دلایلی مخالف هستند؛ یک سری آنهایی که امضای طلایی دارند. این سه دسته تقریباً….
کاکایی: من جزو هیچ کدام نیستم.
سؤال: یک سری هم بالأخره کارشناسانی هستند که بررسی میکنند و…؟
جهرمی: البته آقای دکتر مخالف نبودند. ما خودرو را با حضور ایشان آمدیم راه انداختیم. در این افزایش قیمتی که اخیراً اتفاق افتاده و بالأخره دولت این تصمیمی که گرفته شده، حالا بگوییم وزارت صنعت یا شورای رقابت، دوستان خواهش میکنم فضا و این مواردی که هست را سیاسی یا جناحی نکنند. هر کسی که بود و هر دولتی بود مجبور بود این تصمیم را بگیرد، چارهای نداشت که این کار را انجام دهد. واقعاً بیاییم منطقی و اقتصادی فکر و بررسی کنیم و نفع کل کشور را در نظر بگیریم. این رفتارها و برخوردهایی که گاهاً میشود؛ توئیتهایی زده میشود، سؤالاتی میشود و غیره، اینها باعث میشود که سایر جاهایی که میخواهیم اصلاح کنیم یا نیاز است را تصمیم نگیریم و بحرانهای ما روی هم انباشت میشود و به جایی میرسد که کلاً لاینحل میشود، لذا خواهشم این است که همه مواردی که در حوزه اقتصاد بررسی میکنیم، فارغ از دیدگاهها و مسائل سیاسی اینها را تصمیمگیری و اظهار نظر کنیم.