شرط برداشتن فیلترینگ، حکمرانی بر شبکه

 وقتی از “حکمرانی” سخن می‌گوییم، مراد ما دقیقا کدام معنا است؟ آیا برداشت‌های معنایی از مفهوم “حکمرانی”، نزد همگان یک‌سان است؟ وقتی افراد در باره‌ی حکمرانی گفت وگو می‌کنند آیا طرفین گفت وگو اطمینان دارند که از یک معنای مشترک برای “حکمرانی” استفاده می‌کنند؟ نکند آن چه از آن به “حکمرانی” نام می‌بریم، صرفا یک اشتراک

کد خبر : 136317
تاریخ انتشار : شنبه ۸ دی ۱۴۰۳ - ۲۲:۳۹
شرط برداشتن فیلترینگ، حکمرانی بر شبکه



 وقتی از “حکمرانی” سخن می‌گوییم، مراد ما دقیقا کدام معنا است؟ آیا برداشت‌های معنایی از مفهوم “حکمرانی”، نزد همگان یک‌سان است؟ وقتی افراد در باره‌ی حکمرانی گفت وگو می‌کنند آیا طرفین گفت وگو اطمینان دارند که از یک معنای مشترک برای “حکمرانی” استفاده می‌کنند؟ نکند آن چه از آن به “حکمرانی” نام می‌بریم، صرفا یک اشتراک لفظی باشد و هر یک، بنا به درک خویش از این مفهوم بهره‌ی‌برداری می‌کنیم؟

“میشل فوکو”، با اشاره به واژه نامه‌های تاریخی زبان فرانسه، یازده معنای “حکمرانی” را در سده‌های سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم، تبارشناسی کرده است و به ما یادآور می‌شود که این مفهوم در پهنه‌ی تاریخ، دچار فراز  نشیب معنایی شده و با معانی مختلف به کار برده می‌شده است.

بر اساس آن چه معنای یازده‌گانه ادراک می‌شود، و در انطباق با آن چه اکنون ما با آن روبرو هستیم، حاکمان قدرت در ایران، وقتی از لفظ “حکمرانی” استفاده می‌کنند عموما مرادشان، دستور دادن، تحت کنترل خویش درآوردن و تعیین تکلیف کردن برای کسانی است که ذیل نظام حکمرانی آنان قرار می‌گیرند و در نهایت معنای سلطه‌ی بلامنازع بر مسایلی را مراد می‌کنند که آنان را تحت حکمرانی خویش تعریف می‌کنند. 

به عنوان مثال وقتی شرط برداشتن فیلترینگ از شبکه‌های اینترنت را این می‌دانند که بتوانند بر این شبکه‌ها حکمرانی کنند، منظورشان این است که بتوانند شبکه‌های اجتماعی را تحت سلطه‌ی فرامین خود درآورند و بتوانند افراد را ملزم به رعایت دستورات حکومتی نمایند. 

اما مگر “حکمرانی” صرفا یک معنا و آن هم اعمال سلطه و اراده، فرمان دادن و به تمکین درآوردن افراد دارد؟ 

“میشل فوکو” با اشاره به تاریخ مفهوم “حکمرانی” از معنای متعدد آن سخن می‌گوید. گرچه هر معنایی که برای حکمرانی در نظر آوریم، آن معنا واجد نتایج و تبعاتی است که باید به آن ملزم باشیم.

معنای یازده گانه مفهوم “حکمرانی” (gouverner): 

۱. اولین معنا، فیزیکی، مادی و مکانی است. “یعنی راه بردن، پیش بردن یا حتی پیش بردن خویشتن در یک مسیر یا راه”. بنابراین “حکم راندن، یعنی دنبال کردن یک مسیر”.

۲.  معنای گسترده ی حکمراندن به معنای “حمایت کردن، تامین معاش و فراهم کردن لوازم زندگی از طریق فراهم کردن ابزار معاش است. به عنوان مثال “مردی که پول لازم برای تیمارداری (to govern) از همسرش در زمان بیماری را ندارد ” به معنای آن است که نسبت به همسر خویش، حکمران خوبی نیست.  

۳. معنای سوم از حکمرانی که به معنای دوم نزدیک و اما متفاوت است، حکمرانی یعنی “منبع معاش شخص”. به عنوان مثال: “معاش آن (to gouverner) در گرو پارچه فروشی است. یعنی از این طریق امرار معاش می کند.

۴. چهارمین معنا، معنای اخلاقی است. در این معنا، “حکمرانی یعنی تمشیت و ارشاد شخص”، همان که یک روحانی به منزله‌ی ارشاد نفوس انجام می دهد.

۵. حکمرانی، ممکن است به معنای تحمیل یک رژیم درمانی و یا رژیم غذایی به بیمار باشد. بنابر این وقتی گفته می‌شود که بیمار پس از ترک بیمارستان در نتیجه‌ی یک حکمرانی بد، درگذشت، معنایش این است که رژیم غذایی بدی پیش گرفت.

۶. ششمین معنای حکمرانی نیز در مفهوم اخلاقی مطرح می‌شود. به عنوان مثال وقتی از حکمرانی بد سخن به میان می‌آید، یعنی رفتار بد با کسی داشتن. “دختری که به نحو بدی با بر او حکمرانی شده است”. 

۷. “حکمرانی هم‌چنین اشاره به تحت فرمان و کنترل گرفتن، راهنمایی و یا حتی مراوده با کسی دارد.

۸. “حکمرانی بر یک شخص ممکن است به معنای حرف زدن و گفت وگو با او باشد. به این معنا که او را طرف گفت وگو قرار دهند. 

۹. حکمرانی گاهی به معنای رابطه‌ی جنسی به کار برده می‌شود.. وقتی گفته می شود با او gouvernait دارد به این معناست که با و رابطه ی جنسی دارد.

۱۰. “این کلمه دلالت دارد بر کنترلی که شخص می‌تواند بر خودش و بر بدن، نفس و رفتار دیگران اعمال کند.”

۱۱. و در نهایت، حکمرانی “ارجاع دارد به برهمکنش و یا روند تبادل بین یک فرد و دیگری.

تکمله؛

بر اساس درک معنایی “حکمرانی”، سه گونه نظام سیاسی شکل می‌گیرد:

۱. حاکمانی که از “حکم‌رانی”، صرفا حکم راندن، سلطه و فرمان دادن به زیردستان را می‌فهمند، نظام سیاسی اقتدارگرا، سلطه‌جو و کنترل‌گر را می‌سازند.

۲. حاکمانی که از “حکم‌رانی”،  تامین معاش مردم می‌فهمند، “دولت رفاه” تشکیل می‌دهند.

۳. و حاکمانی که “حکم‌رانی” را ارشاد و هدایت معنا می‌کنند، “نظام ایدئولوژیک” را بنیان می‌گذارند.

 216216



منبع

برچسب ها :

ناموجود