به گزارش خبرنگار سیاست خارجی ایرنا، دونالد ترامپ، رئیسجمهور منتخب آمریکا، بیست ژانویه ۲۰۲۵ به صورت رسمی، رئیسجمهور مستقر خواهد شد و مجموعهای از تصمیمات و اقدامات را در دولت خود پیگیری خواهد کرد. تعامل با ایران و جزئیات آن یکی از مهمترین این پروندههاست و کیفیت این تعامل را عوامل بسیاری تعیین میکند. ترامپ در دوره دوم ریاست جمهوری خود در دوراهی قرار خواهد گرفت که یک سوی آن مسیری امن و آسان و سوی دیگر آن مسیری پرتنش و سخت است.
تشکیک در کارآیی «فشار حداکثری» و دوراهی تحریم – دیپلماسی
«دیپلماسی همچنان بهترین و پایدارترین راهحل درباره مساله هستهای ایران است»؛ این گزاره را نه مقامی از ایران یا چین و روسیه، بلکه معمار تحریمهای متنوع علیه جمهوری اسلامی؛ «ریچارد نفیو» اعلام کرده است. گرچه این به معنای نفی تاثیر تحریمهای اقتصادی نیست اما چنین اذعانی از سوی طراح، بهترین نشانه شکست اهداف بلندمدت تحریم است.
دونالد ترامپ رئیسجمهور سابق و آتی آمریکا سال ۲۰۱۸ به پشتوانه ایده فشار حداکثری، راه خروج از توافقی را انتخاب کرد که به اذعان بسیاری از مقامات و تحلیلگران وقت، یکی از بهترین مسیرهای رسیدن به صلحی پایدار و قانونی در منطقه و نظم بینالملل بود. خروج یکجانبه آمریکا از برنامه اقدام جامع مشترک یا برجام و بازگرداندن تحریمهای حداکثری، در آن مقطع با مخالفت پنج کشور دیگر حاضر در این قرارداد روبرو شد. این خروج به تعبیر عباس عراقچی، وزیر خارجه یک اشتباه بسیار بزرگ راهبردی برای این کشور بود.
اذعان به اشتباه بودن این خروج که بارها از سوی تئوریسینهای آمریکایی هم مورد اشاره قرار گرفت، از آن روست که اگر هدف از این خروج توقف فعالیتهای هستهای ایران بود که حتی نزدیک به تحقق هم نیست و تهران در تداوم برنامههای هستهای خود به غنیسازی ۶۰ درصد رسیده است. هدف اما اگر فروپاشی اقتصادی و در پی آن سیاسی جمهوری اسلامی ایران بود که بینتیجه بودن آن در آستانه چهل و ششمین سالگرد پیروزی انقلاب ایران، مبرهن است. دوره دوم ریاست جمهوری ترامپ در حالی آغاز میشود که وی از یک سو با واقعیات اشاره شده روبروست و از سوی دیگر، به همراهی کشورها و قدرتهای دیگر جهان با سیاستهای خود در قبال ایران مشکوک.
«قدرت های بزرگ سیاست فشار حداکثری را تضعیف خواهند کرد. چین و روسیه هر دو تحریمهای آمریکا علیه ایران را یا نادیده گرفته یا دور زندهاند. بعید است که این دو کشور در دور دوم ریاست جمهوری ترامپ بخواهند به این تحریمها پایبند بمانند.»این شک در گزارش «جیمز لیندسی» منعکس شده و این پژوهشگر ارشد سیاست خارجی شورای روابط خارجی آمریکا تصریح کرده است: «قدرت های بزرگ سیاست فشار حداکثری را تضعیف خواهند کرد. چین و روسیه هر دو تحریمهای آمریکا علیه ایران را یا نادیده گرفته یا دور زندهاند. بعید است که این دو کشور در دور دوم ریاست جمهوری ترامپ بخواهند به این تحریمها پایبند بمانند، مگر آنکه دریافتی قابلتوجهی از آمریکا دریافت کنند. به نظر نمیرسد ترامپ تمایلی به دادن امتیازات خاص به مسکو و پکن داشته باشد یا این دو پایتخت مزایای واردات انرژی و همپیمانی با ایران را از دست دهند.
دوره دوم حضور ترامپ در کاخ سفید، دستکم در موضوع ایران دوران چندان آسانی به نظر نمیرسد؛ از آن رو که وی باید میان دوراهی فشار حداکثری و دیپلماسی، یک مسیر را در قبال جمهوری اسلامی انتخاب کند و تهران منتظر این انتخاب است تا به گفته وزیرخارجه، بر اساس آن تصمیم گرفته و اقدام کند.
این تصمیم، آینده تعاملات ایران، آمریکا و حتی دیگر کشورهای جهان را دستخوش تغییراتی خواهد کرد و از این رو احتمالا در اتخاذ آن، ترامپ دیدگاه طراح تحریمها علیه ایران را هم باید مرور کند. نفیو با بررسی محدودیتهای نظامی آمریکا، تنشهای منطقهای و روابط پیچیده ژئوپلیتیک، گزینه نظامی علیه ایران را ناکارآمد و پرهزینه توصیف کرده و نسبت به پیامدهای آن برای ایالات متحده و خاورمیانه هشدار داده است. وی معتقد است که اقدام نظامی نه تنها مانع پیشرفتهای هستهای نمیشود، بلکه میتواند منجر به تشدید بحران و کاهش اعتبار آمریکا در سطح بینالمللی شود.
با این همه رسیدن رئیسجمهور آینده آمریکا به تصمیمی درست در قبال ایران، با کابینهای متشکل از تندروهایی که جیمز لیندسی آنها را ایدئولوژیک توصیف میکند چندان ساده نخواهد بود و حتی ممکن است این شکاف داخلی تلاش برای دستیابی به یک معامله را از بین ببرد.
فرمول مذاکراتی ایران: اعتمادسازی در برابر رفع تحریم
این سوی ماجرا اما تهران در شفافترین نقطه از سیاستهای خارجی خود قرار دارد با فرمولی مشخص برای هر نوع گفتوگو، مذاکره و توافق. سیاستها در ایران بر مبنای دکترین سیاست خارجی دولت چهاردهم حمایت از دیپلماسیست. این مهم در تحلیلهای آمریکایی هم مورد توجه است. انجمن کنترل تسلیحات در آمریکا معتقد است در پی انتخابات نوامبر ۲۰۲۴ ایالات متحده، رئیسجمهور ایران، مسعود پزشکیان، حمایت خود را از مذاکرات هستهای با ایالات متحده برای پرداختن به نگرانیهای بینالمللی درباره فعالیتهای هستهای پیشرفته ایران اعلام میکند.
اظهارات وزیر امور خارجه ایران کدهای مشخص و شفافی از خواستههای تهران را بیان میکند اما آیا واشنگتن هم به همین میزان درباره آنچه میخواهد شفاف است؟درهای باز ایران به روی مصالحه با جهان در گفتوگوی اخیر وزیر امور خارجه هم نمود واضح دارد. عراقچی در مصاحبه با شبکه cctv چین تاکید میکند که «بهعنوان یک دیپلمات اعتقاد دارم در سختترین شرایط هم میتوان به راهحلهای دیپلماتیک رسید». این تاکید عراقچی اما در پی خود تصریحی هم دارد: «بستگی به این دارد که چقدر اراده سیاسی وجود داشته باشد و چقدر دیپلماتها از قدرت خلاقیت و ابتکار برخوردار باشند تا بتوانند راههای جدید پیدا کنند و به فرمولهای جدیدی برای توافق برسد».
پرسش مهم معطوف به این بخش از اظهارات عراقچی، منظور وی و دستگاه سیاست خارجی از «فرمول» است که وزیر امور خارجه در توضیح آن گفته است: «فرمولی که از نظر ما وجود دارد، همان فرمول سابق برجام است یعنی اعتمادسازی درباره برنامه هستهای ایران در مقابلِ رفع تحریمها. ما بر همین مبنا آمادگی مذاکره را داریم».
این اظهارات وزیر امور خارجه ایران کدهای مشخص و شفافی از خواستههای تهران را بیان میکند اما آیا واشنگتن هم به همین میزان درباره آنچه میخواهد شفاف است؟ اگر تمام بهانه آمریکا برای تحریم ایران، فعالیتهای هستهای است که تهران بارها بر آمادگی خود را برای همکاری گسترده در زمینه رفع هرگونه ابهام اعلام و بر تداوم روند اعتمادسازی تاکید کرده است. تهران در پرونده مذاکره با آمریکا سازوکار بهینه خود را برجام معرفی کرده و حاضر است در قبال پایان یافتن تحریمهای خود در پروسه اعتماد سازی متقابل قرار گیرد. کمیت و کیفیت این اعتمادسازی را میتوان در چارچوب بندهای برجام تعیین کرد اما همانگونه که در گزارش انجمن کنترل تسلیحات آمریکا یادآور شده است؛ «دولت جدید ترامپ باید اهمیت ارسال سیگنالهای اولیه و پیوسته به ایران را برای نشان دادن علاقه به آغاز سریع فرآیند مذاکرات تشخیص دهد».
سریع و سازنده؛ مختصات مذاکرات مورد نظر ایران
گزارش انجمن کنترل تسیلحات آمریکا به درستی «محدودیت زمانی» و «موانع متعدد» را در مسیر موفقیت مذاکرات مورد اشاره قرار میدهد و این بخشی از واقعیت روی زمین است. یکی از بزرگترین این موانع ماجراجوییهای رژیم اسرائیل است و ترامپ (در صورت اراده) برای کنترل این ماجراجوییها کار دشواری در پیش خواهد داشت و باید با «فراخوانهای بیپروایانه» برای اقدام نظامی علیه ایران مقابله کند.
زمان گرچه برای هر دو طرف محدود است اما برای آمریکا محدودتر هم خواهد بود زمانی که ترامپ در بدو ورود به کاخ سفید با بحرانهای تازه در سوریه، صلح شکننده در لبنان و جنگ نابرابر در غزه روبرو خواهد شد. شرایط منطقه در ۲۰ ژانویه ۲۰۲۵ با شرایط ۲۰۱۶ بسیار متفاوت است و این تفاوت نیازمند رسیدن به یک چارچوبی با قدرت تاثیرگذار خاورمیانه یعنی ایران است، به ویژه آنکه ترامپ تاکید کرده که در این ورود، جهان و خاورمیانه را در صلح میخواهد. جمهوری اسلامی ایران با رقبای دیرینه آمریکا، یعنی چین و روسیه، همکاریهای راهبردی و جامعی را پیش میبرد که این نیز محدودیت زمانی برای آمریکا را شدیدتر میسازد.
ایران هم برای رسیدن به ثبات در شرایط اقتصادی خود نیازمند تسریع در رفع تحریمهاست و از این رو بر مذاکرات سازنده تصریح ویژه دارد و مهمترین معیار تعیین کننده این سازنده بودن، رفع تحریمها در سریعترین زمان ممکن است.