داداش داری اشتباه می زنی! 

اول ژوئن ۲۰۰۹ طبق معمول هواپیمای ایرباس از ریودو ژانیروی برزیل پرواز کرد به مقصد پاریس. پروازی که هیچگاه به پایان نرسید. این هواپیما در مسیر عبوری خود از اقیانوس اطلس، در نیمه های شب ناپدید شد. بالاخره اخبار منتشر شد که تمام ۲۲۸ سرنشین هواپیما کشته شدند. لاشه هواپیما تا مدت ها پیدا نشد

کد خبر : 136020
تاریخ انتشار : شنبه ۸ دی ۱۴۰۳ - ۱۴:۴۸
داداش داری اشتباه می زنی! 



اول ژوئن ۲۰۰۹ طبق معمول هواپیمای ایرباس از ریودو ژانیروی برزیل پرواز کرد به مقصد پاریس. پروازی که هیچگاه به پایان نرسید. این هواپیما در مسیر عبوری خود از اقیانوس اطلس، در نیمه های شب ناپدید شد. بالاخره اخبار منتشر شد که تمام ۲۲۸ سرنشین هواپیما کشته شدند. لاشه هواپیما تا مدت ها پیدا نشد بلکه بعد دو سال و پس از جستجوهای طولانی، در عمق ۳۹۰۰ متری اقیانوس پیدایش کردند و البته این مساله تبدیل شد به یک پرونده دادگاهی و ۱۴ سال طول کشید و ایرباس و ایرفرانس به قتل عمد متهم شدند. 

داستان چه بود؟ اختلال در حسگرها (سنسورها)ی داده‌های سرعت. در طول پرواز سنسورهای اندازه‌گیری سرعت هواپیما، یخ‌زدند. یخ‌زدگی سنسورها باعث ارسال سیگنال‌های اشتباه به سیستم کنترل هواپیما، اشتباهات در محاسبات سرعت و تنظیمات خودکار پرواز شد و این منجر شد به تصمیمات اشتباه خلبانان! و کشته شدن ۲۲۸ نفر! این مساله به ایران امروز ما چه ربطی دارد؟

 تحلیل و تجویز راهبردی:
طبق آخرین داده ها، ما هر روز به عنوان یک انسان چیزی بیش از ۳۵ هزار تصمیم می گیریم. مثلا آستین کوتاه بپوشیم در خانه یا یقه اسکی، یک مسیر کوتاه را پیاده برویم یا اسنپ بگیریم؟ یا اینکه غذا قیمه سفارش بدهیم یا از خانه نان و پنیر ببریم سرکار. حالا ما این تصمیمات را چگونه می گیریم؟ بر اساس اطلاعاتی که از محیط دریافت می کنیم. اگر اطلاعاتی که از محیط دریافت می کنیم تغییر کند، تصمیم الف تبدیل می شود به تصمیم ب. مشکل کجا ظهور می کند؟ وقتی که یک نفر پیدا شود و اطلاعات غلط به ما بدهد. مثلا به ما بگوید که قیمت قیمه ۲ هزار تومان است و قیمت پنیر ۱۰۰ هزار تومان. خوب همه ما تصمیم می گیریم که سرکار قیمه سفارش بدهیم و آخر ماه که می شود می فهمیم که اوه! قیمت قیمه ۲۰۰ هزار تومان بوده و قیمت پنیر ۱۰ هزار تومان! داستان دولتی که در قیمت گذاری مداخله وسیع و نابجا می کند چنین است: چند مثال بزنم.

همسایه روبه رویی ما خانه اش را کوبیده و از نوساخته حالا می خواهد واحدهایش را بفروشد. شب ها چراغ های تمام طبقات رو روشن می کرد. چیزی حدود ۵ طبقه پر از نور! به گونه ای که ما شب ها برای خوابیدن از نور آن ها اذیت می شدیم! چرا اینکار را می کرد؟ دلیلش واضح است: قیمت برق که برای او محسوب می شود به اندازه یک پیتزای خانواده هم نیست! پس برایش می صرفد که کل محله را منور بفرمایند! به همین خاطر است که ثروتمندان ۲۳ تا ۲۹ برابر بیشتر فقرا از یارانه انرژی استفاده می کنند! 

دولت با نیت کاملا خیر تلاش می کند که نرخ تسهیلات بانکی را پایین نگه دارد (دست کاری در قیمت). چه اتفاقی رخ می‌دهد، تسهیلات بانکی حکم طلا را پیدا می‌کند. به همین خاطر است که وام چاق‌کن‌ها (همان کارچاق‌کن‌های تخصصی در بانک‌ها) برای شما وام جور می کنند و سه درصد هم می گیرند و شرکت ها هم راضی هستند. چرا؟ چون در اقتصادی که تورمش ۴۵ درصد است شما هر وام با نرخ های جذاب اینچنینی بگیری در لحظه اخذ وام برنده ای. کسی به طنز می گفت: فقط کافیست کاغذهای بانک مرکزی (اسکناس) را تبدیل کنید به کاغذ توالت! و در انبار نگه دارید باز برنده اید! 
در مورد دارو خود من به راحتی دارو می خرم، نصفه و نیمه مصرف می کنم و اصلا نگران استفاده بهینه آن نیستم. چرا؟ چون قیمت به من می گوید که چنین رفتار کن. قیمت ها از کجا می آیند از دولت محترم! اسراف نان، قاچاق دارو و اتلاف انرژی، زد و بند بانکی اموری نیستند که با توصیه اخلاقی و کمپین‌های اجتماعی ریشه ای حل و فصل شوند. این پدیده ها حاصل همین سیگنالینگ غلط اند. ما مدت هاست که به جامعه (همان خلبانان) سیگنال غلط می دهیم و اکنون در آستانه سقوط هستیم. اگر این سیگنالینگ اصلاح نشود اجساد ما را باید از چند فرسنگی زیر دریا جمع کنند. ناترازی های آب و انرژی و بانکی و بودجه حاصل قیمت گذاری غلط دولتی است. کاش یک نفر پیدا شود به همه ما حالی کند که داداش داری اشتباه می زنی! 

پس باید قیمت ها را آزاد کنیم آن هم یک شبه؟ قطعا نه! جامعه ای را که به یک نظم ولو غلط خو کرده، نباید یک شبه درمان کرد. به آرامی، به تدریج و هماهنگ. نه اینکه فقط قیمت انرژی (هزینه خانوار) تغییر کند، اما دستمزدها (درآمد خانوار) نه. آیا مشکلات ما فقط قیمت گذاری غلط است؟ قطعا نه! نهادها و سیاست ها، دو مقصر دیگرند که فعلا از آن ها می گذریم. دولت با دست کاری در قیمت‌ها، بزرگترین اخلال گر اقتصادی است. بلدیم سلطان سکه را اعدام کنیم، اما هیچ وقت سلطان سیگنالینگ غلط را اعدام نمی کنیم! چرا؟ چون بخش بزرگی از جامعه ما هنوز قبول دارد که دولت باید کاری کند. دولت باید قیمت گذاری کند. دولت باید بگیرد و ببندد. دولت مقصر نیست. همه ما مقصریم!

216216



منبع

برچسب ها :

ناموجود