کارشناسان امور ارتباطات، به ویژه پس از جنگ جهانی دوم، به بررسیهای فراوانی در قبال #نظامهایرسانهای پرداختهاند. این بررسیها، هم به مالکیت #رسانهها، هم به آزادیهای ارتباطی و نیز به حاکمیتهای ملی اشاره داشته و سعی کردهاند تا نظامهای رسانهای را با توجه به هرسه وجه بررسی کنند. یکی از مطرحترین تلاشها در این زمینه به سال ۱۹۵۶ باز میگردد. در این سال کتابی با عنوان “چهار نظریه مطبوعات” از سوی اساتید دانشگاه ایلینویز آمریکا منتشر شد و به همین دلیل به طبقهبندی ایلینویز شهرت یافت.
اساتیدی که این کتاب را تألیف کردند #ویلبر_شرام (w. Schramm) #تئودور_پترسون (T. Peterson) و #فرد_سیبرت (F. Siebert) بودند. این طبقهبندی نظامهای رسانهای را به چهار گروه تقسیمبندی کرد:
نظریه نظام اقتدارگرا، نظریه نظام کمونیستی، نظریه نظام لیبرال، نظریه نظام مسئولیت اجتماعی
طبقهبندی ریموند ویلیامز
ریموند ویلیامز یکی از اعضای سرشناس مکتب مطالعاتفرهنگی بیرمنگام اگرچه تا حدی چهارچوب چهار نظریه نظامهای رسانهای جهان را پذیرفت، اما ارزیابی خود را چنین مطرح کرد:
نظام اول اقتدارگرا است، نظام دوم یک نظام مارکسیستی و نظام سوم تجاری و نظام چهارم یعنی مسؤولیت اجتماعی هم یک نظام آزادیگرای در بحران است. او بر این باور بود در هر دو نظام آزادیگرا و مسؤولیت اجتماعی، این سود است که بر همه چیز ارجحیت دارد.
منبع: کانال نویسنده
216216