گروه اندیشه: رفتن به سوی توسعه، نیازمند درک درستی از چندوجهی بودن توسعه است. اگر نیرو و سرمایه انسانی ، ماده اصلی توسعه است، بنابراین بدون رضایت آنان، قدم از قدم برای رفتن به سوی توسعه نمی توان برداشت. همچنین منطق توسعه، اگر همراه با توازن بخشی به دیگر سیاست ها همراه نباشد، تحقق ناپذیر می شود. از جمله سیاست نگاه به شرق حتما باید در ارتباط با ۱۰۰ کشور خارجی دیگر معنا پیدا بکند در غیر این صورت عدم توازن در روابط خارجی می تواند توسعه داخلی را به اضمحلال بکشاند. به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین دکتر عباس حاتمی استاد دانشگاه اصفهان در گفت و گو سایت پویش توسعه با او، تلاش کرده ابعاد دیگر توسعه چندوجهی را توضیح دهد.
از نظر عباس حاتمی «توسعه فرایندی چندوجهی، شامل وجوه اقتصادی، سیاسی و اجتماعی است که گرچه ممکن است نامتوازن روی دهد، ولی نهایتاً باید به حدی از توازن برسد. توسعه یک معنای عام است. ولی اگر از وجه اقتصادی آغاز شود باید سپس وجه اجتماعی برود و در نهایت به وجه سیاسی منتهی بشود. بنابراین اگر توسعه بخواهد پایدار باقی بماند، باید همه وجوه در کنار همدیگر قرار بگیرند. من اسم این را توسعه متوازن میگذارم؛ که یکی از اصلیترین و کانونیترین مفاهیم در این حوزه، بهشمار میرود.»
این استاد دانشگاه اصفهان معتقد است «به شکل جزئیتر، توسعه را فرایندی» می بیند «که بر اساس رشد اقتصادی، به حدی از عدالت اجتماعی رسیده و این دو نهایتاً به احساس رضایت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی منتهی میشوند.» او می گوید: «توسعه نیازمند ایجاد ثروت، توزیع ثروت و توزیع شادی است. که این شادی و رضایت باید وجه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی داشته و این احساس نیز یک احساس واقعی باشد. به همین دلیل است که میگویم توسعه باید به حدی از توازن اقتصادی، سیاسی و اجتماعی برسد.»
تبلور توسعه احساس رضایت مردم
حاتمی با اشاره به این که «تبلور توسعه در حوزه اقتصادی، رشد اقتصادی، عدالت اجتماعی و احساس رضایت است» گفت:«توسعه سیاسی، دو بال رقابت سیاسی و مشارکت سیاسی را به همراه داشته و در خصوص توسعه اجتماعی نیز میتوان شاخص رفاه، ضریب جینی، تفاوت دهکها و تعداد تختهای بیمارستان، نرخ سوادآموزی، نرخ مرگومیر، امید به زندگی و متغیرهایی ازایندست را در نظر گرفت. به عنوان مثال اگر رشد اقتصادی و عدالت اجتماعی ایجاد شود، اما آن احساس رضایت حادث نشود، مشخص است که مسیر توسعه به درستی پیموده نشده است و در یک جایی، مسیر اشتباه طی شده است. همچنین اگر رشد و رفاه اقتصادی نیزحداقل به شکل عینی فراهم شود، اما توسعه پایدار محقق نشود (محیطزیست و جنگلها تخریب شدند. آلودگی هوا ایجاد و خاک دچار فرسایش شد و …)، احتمالاً در بخش رضایت تأثیر خود را برجای خواهند گذاشت. بنابراین اگر بخواهیم برنامهریزی در حوزه توسعه، به احساس رضایت منتهی شود، این توسعه باید مبتنی بر یک توسعه پایدار باشد.»
او افزود: «اگر بخواهیم بگوییم که در شکلگیری این رضایت بین “جامعهمحوری” و “دولتمحوری” کدام اهمیت دارد، نگاه من اساساً در ایران دولتمحور است. البته نه به معنای اینکه به جامعه نقش ندهم. ضمن توجه به مفهوم “توازن توسعهخواهی پایدار” به معنای آنکه جامعه اصل است و نباید آن را رها کرد، بهخاطر نقش گستردهای که دولت در حوزه اقتصاد، فرهنگ و اجتماع ایران بازی میکند، تا سازوکارها تغییر پیدا نکند، هیچ اتفاقی نمیافتد. بنابراین دولت باید نهایتاً کارگزار اصلی باشد و من نقش بیشتری را برای آن قائلم. اقتصاد ایران، تابعی از سیاست ایران است و شما در بسیاری از جاها میتوانید تفوق امر سیاست بر امر اقتصادی را ببینید. وقتی در همهجا امر سیاسی غالب است، شما باید اصلاح را از امر سیاسی شروع کنید؛ چراکه نهایتاً انسان خوب و بد همهجا است، ولی این انسان خوب و بد را دولت باید کنترل کند.»
به جای سیاست تک پایه ای نگاه به شرق ارتباط با ۱۰۰ کشور
این استاد دانشگاه سپس به مسئله دوم پرداخت و گفت: «نگاهی که میگوید قدرت یک جامعه به قدرت نظامیاش وابسته است، در حقیقت دو فاز اصلی توسعه که رشد اقتصادی و رفاه اقتصادی و احساس رضایت که در قدرت نرم خلاصه میشود، نادیده گرفته و اصلاً باور به اینها ندارد. همچنین عدهای معتقدند که توسعهیافتگی به معنای این است که شما از شرق و غرب مستقل باشید که این نگرش بسیار سنتی بوده و اصلاً این طرز نگاه به توسعه، در مفهوم استقلال، اساساً یک اشتباه بسیار واضح است. نهایتاً نگاه ما در حوزه توسعه، نگاه به شرق است و این اصلاً چیزی نیست که کسی پنهان کند. بحث ما بر سر این است که اگر شما در توسعه نگاه به شرق داشته باشید، اتفاقاً استقلال نخواهید داشت؛ چون به شرق وابسته میشوید. ولی اگر شما با صد کشور مختلف واردات و صادرات داشته باشید، دیگر به آن کشورها وابسته نخواهید شد. بنابراین اتفاقاً استقلال در گرو تعامل است. »
نظام های استثنایی از مدار توسعه خارج می شوند
از نظر حاتمی «مسئله سوم نیز مفهومی به نام “استثناگرایی ما در توسعه” است». او می گوید: «ما همیشه خواستهایم که استثناگرا باشیم و بگوییم که توسعه و نظام سیاسیمان با کشورهای دیگر متفاوت است. درحالیکه اگر شما بخواهید در جهان استثنا باشید، دفع شده و به تدریج از مدار توسعه خارج میشوید. مگر میشود که در جهان درهمتنیده امروزی، شما راهتان را از کشورهای دیگر جدا کنید؟ بنابراین، من یکی از مواردی که باعث میشود ایران از مدار توسعه خارج شود را همین استثناگرایی در نظر میگیرم. به گمان من تا اراده سیاسی برای توسعه در این کشور پدید نیاید، توسعه اقتصادی حادث نمیشود. ما چگونه میخواهیم توسعه در ایران ایجاد کنیم، درحالیکه ممکن است برای حکمرانان سیاسی، توسعه اقتصادی اولویت نباشد.»
او افزود: «پس باید کل پارادایم توسعه در ایران را تغییر داده و به سمت حکمرانی برویم. البته در این مسیر به جامعه و دولتی هم نیاز داریم که هر دو توسعهخواه باشند. بنابراین ما باید از یک توازن نسبی پایدار در حوزه توسعهخواهی بین دولت و جامعه حمایت کنیم. »
تقویت جامعه مدنی و پاسخگو کردن دولت راه حل توسعه
این استاد دانشگاه در ادامه با اشاره به این که «راهکارها نیز در واقع برآمده از مسائلی هستند که وجود دارند.» گفت: « وقتی میگوییم که نگرش سنتی بر مسئله توسعه حاکم است، طبعاً این نگاه باید تغییرکند. شما که نمیتوانید از تجارب دنیا استفاده نکنید.آیا میتوانید کشوری را پیدا کنید که مرزها را بسته باشد و به کنوانسیونها نپیوسته و با اقتصاد دنیا پیوند نداشته باشد و رشد کرده باشد؟ به گمان من اصلاح شاخصهای حکمرانی، ضروریترین کار در جمهوری اسلامی در حوزه توسعه است. اینکه شما بخواهید بروید جامعه را اصلاح کنید، گویی ریشه را رها کردهاید و به سراغ برگ رفتهاید. از شش شاخص حکمرانی نیز، مهمترین شاخصی که باید در آن تغییر صورت بگیرد و امکان تغییر نیز در آن وجود دارد، امکان پاسخگویی است. این که ما چگونه میتوانیم مقامات سیاسی را پاسخگو کنیم؟»
او افزود: «در هرجایی که حداقلی از پاسخگویی وجود داشته باشد، حکمرانی بهتر نیز صورت میگیرد. وقتی شما پاسخگویی را در داخل یک نظام سیاسی بیاورید، ماهیت آن نظام سیاسی، دموکراتیکتر خواهد شد. پاسخگویی یعنی اینکه شما دارید از فضای باز سیاسی فاصله میگیرید و مجبور هستید که پاسخ دهید. بالطبع برای اینکه این کار را انجام دهیم، باید جامعه مدنی را تقویت کنیم؛ اگر امکان آن نیست، میتوانیم از فضای مجازی، گفت وگوها، چاپ کتاب، چاپ مقالات و مناظرههایی که برگزار میشود استفاده کنیم. بنابراین اولین گامی که ما باید در حوزه روشنفکری حوزه نظری گفت وگو برداریم این است که نشان دهیم خیرخواه سیستم هستیم و نمیخواهیم که نظام سیاسی تغییر پیدا کند، چراکه همه ما در داخل یک کشتی نشستهایم و باید به فرجام برسیم. اینها شعار نیست، بلکه مسیری است که باید طی کنیم. یعنی اگر ما بخواهیم توصیهای به نظام سیاسی کنیم، باید از منظر خودش به آن توصیه کنیم، باید ابتدا ببینیم که اولویتها و اهدافش چیست و در همان راستا به شکل نیمبند و ابتدایی کار خودمان را آغاز کنیم.»
*عباس حاتمی، عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان و عضو هیئت موسس پویش فکری توسعه است.
بیشتر بخوانید:
درگیری با نسل دختر قصاب، امیدهای انتخابات ۱۴۰۳ را می سوزاند / درگیری نسلی طرحی صهیونیستی/ راه حل؛ ائتلاف و توافقسازی برسر مسالههای مشترک
خشونت میان چپ و راست فکری در جلسه گفت و گو / لبیب: هیچ خشونتی را تایید نکرده و برنمیتابیم / ۲۷ سال کارنامه مدارا و خشونت پرهیزی
ضربه های سخت و جبران ناپذیر بر پیکر ایران / نگرانی عمیق استاد کدکنی در باره امروز و فردای ایران
برنامه پزشکیان برای توسعه و رفاه ایرانیان خط قرمز اسراییل
۲۱۶۲۱۶