«جمعه نصر» و هم نوایی برای شکوه ایران در آثار شاعران

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، اقامه بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در خطبه‌های نماز جمعه مصلی تهران بازتاب گسترده‌ای در میان شاعران کشور داشت. نماز جمعه روز گذشته که در مصلی تهران برپا شد، در پی تحولات اخیر از جمله شهادت سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان در حملات رژیم صهیونیستی به ضاحیه بیروت

کد خبر : 84894
تاریخ انتشار : شنبه ۱۴ مهر ۱۴۰۳ - ۹:۰۹
«جمعه نصر» و هم نوایی برای شکوه ایران در آثار شاعران


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، اقامه بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در خطبه‌های نماز جمعه مصلی تهران بازتاب گسترده‌ای در میان شاعران کشور داشت.

نماز جمعه روز گذشته که در مصلی تهران برپا شد، در پی تحولات اخیر از جمله شهادت سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان در حملات رژیم صهیونیستی به ضاحیه بیروت و عملیات موشکی «وعده صادق 2» ایران در پاسخ به جنایت‌های رژیم صهیونیستی برگزار شد. 

بسیاری از اهالی فرهنگ با گرایش‌های مختلف سیاسی برای نشان دادن وحدت، در این مراسم شرکت کردند. طی ساعات گذشته نیز جمعی از اهالی قلم، تازه‌ترین مطالب خود را به نماز جمعه تاریخی روز گذشته و بیانات رهبر معظم انقلاب اختصاص دادند که بخشی از آن را می‌توانید در ادامه بخوانید:

علی‌محمد مودب:

قسم به خون شهیدان

به ایستادن، آن دم که سنگ می‌بارند
به کوه بودن، آن لحظه‌ها که دشوارند

به دیدگان مصمم، به سینه‌های ستبر
به بازوان دلیران که گرم پیکارند

به پهلوانیِ مردان مرد، گاهِ نبرد
که خم به ابرو و زانوی خود نمی‌آرند

به اضطراب دل مهربان شیرزنان
دمی که رو به خدا دست بر دعا دارند

به مشت‌ها -گره دست‌های نوزادان-
از آن دقیقه که پا روی خاک بگذارند

به جوهر قلم قاضیان راد، آن دم
که حلق خائن در هر لباس بفشارند

قسم به خون شهیدان، به اشک راهروان
که روز واقعه، گردان جنگ بسیارند

قسم  که این همه، ای بیرق عزیز امید
به هر چه قله تو را جاودانه می‌کارند

در این شبانه که گرگان چارسو هارند
شکوهمند شبانان قصه بیدارند…

برقص بیرق غیرت در اوج توفان‌ها
رها برقص علمدارهات بیدارند

***

محمدتقی عزیزیان زمانه

وقتی امام عاشقان بالای منبر می‌رود
آثار اندوه از دل غمگین ما در می‌رود 

گلدسته‌ها پر می‌شود از بانگ زیبای علی
سیراب می‌گردد جهان از شهد دریای علی 

با خطبه‌های حیدری، آتش به عالم می‌زند
سنگ صدایش ضربه‌ها بر شیشه غم می‌زند

هر واژه ای با لحن او، صد بیت سوزان می‌شود
لب تر کند کاخ ستم از پایه ویران می‌شود

لب تر کند جان‌های ما تا آسمان پر می‌کشد
هر کس به قدر وسع خود، از چشمه‌اش سر می‌کشد

در جمعه نصر این چنین صحن مصلی دیدنی است
از قامت دیوارها گل‌های خوشبو چیدنی است

***

نغمه مستشار نظامی

نشسته‌ام به سخن با تویی که محرم رازی
نشسته‌ام که دل خسته ی مرا بنوازی 

در این جماعت یکرنگ، با همین دل شیدا
در آرزوی تو امروز می‌رسم به نمازی

رسیده‌ام به صف آخر و بدون تکلّف
نشسته‌ام به تماشای نور و آینه بازی

درین زمانه‌ دلتنگ زخم‌های پیاپی
خرابه‌های دلم را مگر به عشق بسازی 

میان خطبه به نام تو می‌رسد سخن آری
گمان کنم که تو هم گوشه‌ای به راز و نیازی

نماز جمعه‌ موعود، با امامت نورت
خدای من چه بهشتی؛ خدای من چه نمازی

***

آسیه مرادپور

اسراییل جعلی…!

تو در جغرافیا جایی نداری

تو تاریخی که باید بگذری زود

جهان در انتظارِ یک قیام است

محقّق می‌شود آن روزِ موعود

***

ام‌البنین بهرامی

بر سنگفرش سینه‌ها غم می‌نگاریم
تا روز فتح قدس، دندان می‌فشاریم

طوفان اگر بر پا شود در کل عالم
ما سر به فرمان‌های حیدر می‌سپاریم

***

محمدعلی یوسفی
متین پسندیده
ما پیرو اهل بیت و قرآن هستیم
فرزند غیور نسل سلمان هستیم

از دشمن بدنهاد کی می‌ترسیم؟!
ما پشت سر ولی دوران هستیم

***

متین پسندیده

از شعله‌ها بیرون بزن ققنوس نامیراست
غرق رجز کن شهر را آوای تو گیراست 

مثل همیشه لرزه بر بنیان شر انداز
کابوس دشمن، رعشه‌ای بر جان شر انداز

از ضاحیه پیداست اینک ردپای نصر
از«من قضی نحبه…» بخوان از آیه‌های نصر

سروی که با رنگ خزان ناآشنا هستی
کوهی که با لرز و تکان ناآشنا هستی 

دشمن نمی‌داند علم پایین نمی‌افتد
پرچم به دست صهیون بی‌دین نمی‌افتد

میدان که از مرد خدا خالی نمی‌ماند
از دشمنت جز اسم پوشالی نمی‌ماند

بعد از خزان قطعاً بهاری می‌رسد از راه
آری یقیناً تک سواری می‌رسد از راه 

در قدس همراهش نماز جمعه می‌خوانیم
ثابت قدم بر راه و رسم عشق می‌مانیم

داغت شبیه داغ مولایم جگر سوز است
«هیهات منا الذله» حزب الله پیروز است

از شعله‌ها بیرون بزن ققنوس نامیراست
غرق رجز کن شهر را آوای تو گیراست 

مثل همیشه لرزه بر بنیان شر انداز
کابوس دشمن، رعشه‌ای بر جان شر انداز

از ضاحیه پیداست اینک ردپای نصر
از«من قضی نحبه…» بخوان از آیه‌های نصر

سروی که با رنگ خزان ناآشنا هستی
کوهی که با لرز و تکان ناآشنا هستی 

دشمن نمی‌داند علم پایین نمی‌افتد
پرچم به دست صهیون بی‌دین نمی‌افتد

میدان که از مرد خدا خالی نمی‌ماند
از دشمنت جز اسم پوشالی نمی‌ماند

بعد از خزان قطعاً بهاری می‌رسد از راه
آری یقیناً تک سواری می‌رسد از راه

در قدس همراهش نماز جمعه می‌خوانیم
ثابت قدم بر راه و رسم عشق می‌مانیم

داغت شبیه داغ مولایم جگر سوز است
«هیهات منا الذله» حزب الله پیروز است

انتهای پیام/



منبع

برچسب ها :

ناموجود