جلال سلطانی مدیرعامل بیمه حافظ کیست؟
اقتصاد۲۴- بهدنبال اعلام رسمی بیمه مرکزی، دکتر غلامرضا سلیمانی، رئیس کل این نهاد، با صدور نامهای صلاحیت حرفهای جلال سلطانی را برای برعهدهگرفتن سمت مدیرعاملی شرکت بیمه حافظ تأیید کرد. در این نامه، دکتر سلیمانی ضمن تأکید بر نقش کلیدی هیئت مدیره و کارکنان بیمه حافظ در پیشبرد اهداف کلان صنعت بیمه، ابراز امیدواری کرده

اقتصاد۲۴- بهدنبال اعلام رسمی بیمه مرکزی، دکتر غلامرضا سلیمانی، رئیس کل این نهاد، با صدور نامهای صلاحیت حرفهای جلال سلطانی را برای برعهدهگرفتن سمت مدیرعاملی شرکت بیمه حافظ تأیید کرد. در این نامه، دکتر سلیمانی ضمن تأکید بر نقش کلیدی هیئت مدیره و کارکنان بیمه حافظ در پیشبرد اهداف کلان صنعت بیمه، ابراز امیدواری کرده است که سلطانی بتواند با همدلی و تلاش جمعی، مسیر توسعهای شرکت را بهپیش برد.
پیش از این، اعضای هیئت مدیره بیمه حافظ با اجماع کامل، جلال سلطانی را که پیشتر بهعنوان مدیر برنامهریزی در این شرکت مشغول بهکار بود، بهعنوان گزینه پیشنهادی برای سمت مدیرعاملی انتخاب کرده و به بیمه مرکزی معرفی کرده بودند.
پیشینه تحصیلی و حرفهای جلال سلطانی
جلال سلطانی، که در اهواز به دنیا آمده، با داشتن مدرک دکترای مدیریت کسبوکار و کارشناسی ارشد مهندسی صنایع از دانشگاه علوم و تحقیقات، همچنین مهندسی کامپیوتر از دانشگاه صنعتی شریف، جایگاه ویژهای در صنعت بیمه دارد. او فعالیت حرفهای خود را در این صنعت از سال ۱۳۹۸ آغاز کرد و ابتدا بهعنوان مدیر برنامهریزی و مشاور مدیرعامل در بیمه حافظ مشغول بهکار شد. پس از آن، سلطانی در شرکتهای شناختهشدهای مانند بیمه آسیا، بیمه ملت و بیمه خاورمیانه در سمتهای مشاور مدیرعامل و مدیر فناوری اطلاعات تجربههای ارزشمندی بهدست آورده است.
افزونبر این، سلطانی در کارنامه کاری خود، تجربه مدیرعاملی در شرکت پژوهش و نوآوری صنایع آموزشی وابسته به صندوق ذخیره فرهنگیان و مشاوره مدیرعامل در شرکت آوای فناوری اطلاعات سلامت تحت نظر وزارت بهداشت را نیز دارد. از دستاوردهای شاخص او میتوان به مشارکت فعال در توسعه سامانه یکپارچه بیمهگری بیمه ملت در بازه زمانی ۱۳۸۳ تا ۱۳۹۰ اشاره کرد، که تاثیر چشمگیری در روند تحول و توسعه این صنعت داشت.
دیدگاهها و نگاه تحولگرایانه سلطانی
سلطانی از دسته مدیرانیست که توجه ویژهای به تحول دیجیتال در صنعت بیمه دارد و براین است این دگرگونی نیازمند تغییراتی اساسی در ساختار و نگرش رگولاتور است. او بر این باور است که رگولاتور نمیتواند تنها به برگزاری همایشها یا تولید محتوا بسنده کند، بلکه باید با اصلاح آییننامهها و مقررات، بسترهای قانونی لازم را برای پیشبرد تحول دیجیتال فراهم سازد.
سلطانی به برخی آییننامهها مانند ۹۰، ۹۳ و ۱۰۰ اشاره میکند و آنها را نمونههایی میداند که نیازمند بازنگری هستند تا بتوانند جایگاه فناوری اطلاعات را در ساختار شرکتهای بیمه تقویت کنند. از دیدگاه او، برای تحقق تحول دیجیتال، اعضای هیأتمدیره شرکتهای بیمه باید به مفاهیم حاکمیت فناوری اطلاعات تسلط یابند و در بودجههای سالانه نیز ردیف مشخصی برای سرمایهگذاری در این حوزه در نظر گرفته شود.
مدیریت تجربه مشتری و نیاز به چابکی سازمانی
سلطانی بر این نکته تأکید دارد که تحول دیجیتال تنها زمانی موفق خواهد بود که به مدیریت تجربه مشتری توجه جدی شود. او براین باور است که نیازهای مشتریان باید از پایین به بالا در فرآیند تصمیمگیری بازتاب یابند، اما ساختار کنونی صنعت بیمه که سلطانی آن را «دیوار آهنی» میخواند، مانع از دریافت بازخوردهای مؤثر از مشتریان میشود.
افزونبر این، سلطانی بر این باور است که چابکی سازمانی فراتر از ابزارهای فناوری اطلاعات است و ارتباطی مستقیم با بلوغ سازمان، منابع انسانی و رهبری آن دارد. او تأکید میکند که فناوری میتواند نقشی پیشران در این روند بازی کند، اما در نهایت این اراده مدیریتی و فرهنگ سازمانی است که چابکی و انعطافپذیری سازمان را به نمایش میگذارد.
پوششهای بیمهای متناسب با نیازهای نوظهور
سلطانی به رشد روزافزون نیاز صنعت فاوا به بیمهنامههای تخصصی، بهویژه بیمه سایبری، اشاره میکند. او میگوید که هنوز محصول مشخصی در این حوزه طراحی نشده است و ارکان صنعت بیمه تنها به ارائه کلیات پرداختهاند. سلطانی تأکید دارد که برای توسعه این نوع بیمهنامهها، متخصصان فناوری اطلاعات باید نقش محوری را در تدوین شرایط عمومی و مشخصات آنها بازی کنند تا این صنعت بتواند بهطور مؤثر نیازهای تازه را پاسخ دهد.
نقد بر فضای فعلی تحول دیجیتال
سلطانی فضای کنونی صنعت بیمه در زمینه تحول دیجیتال را ناکافی میداند. او معتقد است بسیاری از مفاهیم اساسی این حوزه هنوز به درستی در سطح مدیران عالیرتبه کشور جا نیفتاده و اصطلاحاتی نظیر «بیمهگری هوشمند» بهجای «دیجیتال» به کار میروند که نشاندهنده تردید در پذیرش واقعی این تحول است.
او همچنین به توجهنکردن به تهدیدها و آسیبهای ناشی از گذار دیجیتال در جلسات رسمی اشاره کرده و گزارشهای SWOT موجود را ناقص و همراه با نوعی خودسانسوری دانسته است. به باور سلطانی، بدون شناخت دقیق چالشها و آسیبپذیریها، حرکت به سوی تحول دیجیتال راه دشواری پیش خواهد داشت.