توهم‌زایی مشروطه، انقلاب 57، خرداد 76 و انتخابات 1403

 اول سه پرده از تاریخ را مرور کنیم: پرده اول. روح‌الله رمضانی محقق و استاد مطالعات سیاست خارجی ایران راهبرد سیاست خارجی ایران در عصر مشروطه را ناواقع‌گرایی سیاسی ناشی از ملی‌گرایی بی‌حد و حصر می‌داند. معتقد است ایرانیان سودای «استقلال کامل» داشتند و از این زاویه «سیاست بی‌طرفی» در جنگ جهانی اول را اعلام

کد خبر : 64224
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۷ شهریور ۱۴۰۳ - ۱۸:۱۰
توهم‌زایی مشروطه، انقلاب 57، خرداد 76 و انتخابات 1403



 اول سه پرده از تاریخ را مرور کنیم:

پرده اول. روح‌الله رمضانی محقق و استاد مطالعات سیاست خارجی ایران راهبرد سیاست خارجی ایران در عصر مشروطه را ناواقع‌گرایی سیاسی ناشی از ملی‌گرایی بی‌حد و حصر می‌داند. معتقد است ایرانیان سودای «استقلال کامل» داشتند و از این زاویه «سیاست بی‌طرفی» در جنگ جهانی اول را اعلام کردند، در حالی که بخش‌هایی از کشور در هنگام اعلام این سیاست از سوی روسیه و انگلستان اشغال بود، و همگان بی‌طرفی را نقض می‌کردند، ایران هم ظرفیت جلوگیری از نقض بی‌طرفی نداشت. (شرح کامل این بحث در این‌جا )  

پرده دوم. انقلاب ۱۳۵۷ به پیروزی رسیده و گروه‌هایی از سیاسیون ایرانی، سودای «استقلال کامل» دارند و از بیرون راندن ابرقدرت آمریکا از کشورشان تا راندن ابرقدرت‌ها از خاورمیانه را در سر می‌پرورانند. جهت‌گیری سیاست خارجی ایران از آن زمان تا به امروز هم کم‌وبیش با همین ایده‌ها هدایت شده است.

پرده سوم. اصلاح‌طلبان در دوم خرداد ۱۳۷۶ انتخابات را برنده شده‌اند در حالی که خودشان هم انتظار چنین موفقیتی را نداشته‌اند. آمده بودند که در صحنه سیاست دست‌آوردهایی داشته باشند، به سرعت و ظرف مدت کوتاهی بر صدر نشستند. قدرت را در دست گرفتند و خواستند همه مناسبات سیاسی را عوض کنند، دموکراسی را به سرعت به بازی غالب سیاست بدل کنند و بساط اقتدارگرایی را برچینند.

 اندکی تحلیل
کوتاه‌ترین زمان‌های تحول اقتصادی مؤثر که سبب تغییر معنادار در توان اقتصادی کشورها شده در کشورهایی نظیر ژاپن، کره، سنگاپور یا چین امروز رخ داده است. حدود چهار دهه طول کشیده تا اقتصادی توسعه‌نیافته به قدرتی اقتصادی بدل شود.

کشوری برای آن‌که به یک قدرت نظامی پایدار با توان تهاجمی و دفاعی مطمئن تبدیل شود، چند دهه زمان نیاز دارد. پشتیبانی اقتصادی پویا و فناورانه، دیپلماسی مؤثر و توسعه شبکه‌ای از زیرساخت‌ها و توافقات بین‌المللی و خیلی ملزومات دیگر لازم است که چنین اتفاقی حاصل شود. در جریان تحولات اقتصادی یا نظامی به شرحی که در بالا گفته شد، ظرفیت‌های سخت‌افزاری – ظرفیت‌هایی برای اعمال قدرت یا رفع نیاز – ساخته می‌شود.

تحول سیاسی – بالاخص تحولات انقلابی – برخلاف تحول اقتصادی و نظامی (هم‌چنین تحول علمی)، می‌تواند خیلی سریع، بدون ساخته شدن ظرفیت‌های سخت‌افزاری اعمال قدرت، و حتی گاه با تخریب ظرفیت‌های سخت‌افزاری موجود به دست آید. چند مثال:

یک. انقلاب مشروطه، تحولی سیاسی بود، اما ایران همان ایران سابق بود بدون کارخانه، ارتش، سازمان اداری، توان تولیدی یا جایگاه جدیدی در نظام بین‌المللی. گوشه‌ای از روابط سیاسی تغییر کرده بود. اما تحول سیاسی این توهم را پدید آورده بود که می‌شود مدعی بازگرداندن سرزمین‌های قفقاز و اراضی ایران در عراق تا رود فرات شد.

دو. بعد از انقلاب ۱۳۵۷، ایران همان ایران سابق بود، با تضعیف بیشتر کارخانه‌ها، ارتش، جایگاه در نظام بین‌المللی و بر هم خوردن مجموعه‌ای از روابط مولد قدرت. توان تولیدی کشور هم کاهش یافته بود.

سه. در فردای دوم خرداد، ایران همان ایران سابق بود، با همان توان تولیدی، روابط قدرت، قانون اساسی، و اندکی تغییر در جایگاه بین‌المللی به‌واسطه تحول سیاسی حاصل‌شده.

تحولات سیاسی می‌توانند بسیج‌گر احساسات، عواطف، نوع جدیدی از روابط اجتماعی، و شروع‌کننده نوع جدیدی از روابط باشند، اما در نقطه آغاز هیچ توان تولیدی، نظامی، قدرت سخت یا ظرفیت پاسخ‌گویی به نیازها خلق نمی‌کنند. کارخانه، سلاح، فناوری یا علم جدیدی در فردای یک تحول سیاسی در کوتاه‌مدت خلق نمی‌شود.

اما تحولات سیاسی به دلیل بسیج احساسات و عواطف، خصیصه توهم‌زایی دارند؛ همان توهماتی که در فردای انقلاب مشروطه، انقلاب ۱۳۵۷ و دوم خرداد ۱۳۷۶ خلق شدند. تحولات سیاسی یکی از شروط لازم برای دست یافتن به تحولات اقتصادی، نظامی، اجتماعی و فناورانه مهم‌تر هستند، اما ابداً شرط کافی نیستند. توهم، اشتباه گرفتن یکی از شروط لازم به جای شرط کافی است.

تحول سیاسی، با مراقبت، دوراندیشی، واقع‌بینی، تداوم عقلانیت و شناختن حدود، می‌تواند تدریجاً به بنیان‌های کافی برای تحول اقتصادی، اجتماعی و فناورانه منتهی شود. رویکرد غیرتوهمی به تحول سیاسی، هم به یکی از شروط لازم بودن آن توجه می‌کند و هم شرط کافی نبودن آن‌را در نظر می‌گیرد.

یکی از درس‌هایی که می‌توان از تاریخ آموخت و دوباره راه‌های بی‌سرانجام را تکرار نکرد، همواره به خاطر داشتن اثر توهم‌زایی تحولات سیاسی است. این اثر توهم‌زایی همان‌قدر که برای سال ۱۲۸۵، ۱۳۵۷ و ۱۳۷۶ شمسی مؤثر و معنادار بود، می‌تواند برای ۱۴۰۳ نیز معنادار و مؤثر باشد.

بیشتر بخوانید:

رهبری چگونه ایران را از فرو رفتن در باتلاق‌های جنگی نگه داشته اند؟/ مسئولیت جنگ یا صلح بر عهده کیست؟
انقلاب علمی خاموش و انفعال ما / پیشگامی تولید فکر نیازمند آزاداندیشی از قیدهای تحمیلی است
محمد فاضلی: مجازات مفسدان اقتصادی ، فساد را از بین نمی برد؛ شاید فقط افکار عمومی را التیام ببخشد
افشاگری احمد توکلی از حق الزحمه چند هزار میلیاردی برای هیئت ۷ نفره مولدسازی! /دولت فاتحه خانه دار شدن مردم را باید بخواند اگر…

216216



منبع

برچسب ها :

ناموجود