به گزارش خبرنگار سیاست خارجی ایرنا، «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا، شامگاه سهشنبه -۱۶ بهمن- (به وقت تهران) بخشنامهای درباره آینده سیاست فشار حداکثری آمریکا علیه ایران امضا کرد. بخشنامهای که به معنای تداوم و تشدید فشار علیه جمهوری اسلامی است. رئیسجمهور آمریکا در زمان امضای این سند که با حضور نخستوزیر رژیم صهیونیستی در آمریکا همزمان بود؛ ضمن تکرار ادعاهای پیشین علیه ایران، سیگنالهای متناقضی از خواستههای خود به تهران ارسال کرد.
به منظور بررسی ابعاد حقوقی این بخشنامه، تبعات اجرای آن و اهداف رئیسجمهور آمریکا از مجموعه اقدامات و اظهارات شب گذشته با «رحمان قهرمانپور» تحلیلگر مسائل آمریکا گفتو کردیم.
ترامپ میخواهد مسیر توافق و فشار حداکثری را همزمان پیش بَرد
کارشناس مسائل آمریکا درباره ابعاد حقوقی سند امضا شده از سوی رئیسجمهور آمریکا گفت: درباره این سند باید به این نکات توجه داشت که سند امضا شده از سوی ترامپ یادداشت یا بخشنامه اجرایی است، نه فرمان اجرایی. قوانین اجرایی از نظر حقوق داخلی آمریکا، همسطح و مترادف قوانین فدرال محسوب شده و تخطی از آن توسط قوه مجریه و دیگران ممکن نیست. یادداشت اجرایی قانون محسوب نمیشود و چیزی شبیه دستورالعملهای اجرایی است که برای مثال روسای جمهور در ایران هم برای هماهنگیهای داخلی صادر میکنند و لذا این یادداشت اجرایی هم سطح و هموزن فرمان اجرایی نیست.
قهرمانپور ادامه داد: این نکته به این دلیل مهم است که بدانیم ترامپ عمداً فرمان اجرایی صادر نکرد چرا که اگر فرمان اجرایی صادر میکرد و از گفتگو با ایران حرف میزد باورناپذیر بود اما با صدور این بخشنامه اجرایی همه چیز در اختیار خود اوست و کسی بدون دستور ترامپ نمیتواند اقدامی انجام دهد. در این بخشنامه اجرایی اعلام شده دولت آمریکا تلاش خواهد کرد میزان فروش نفت ایران را به صفر برساند اما مکانیزم آن و اینکه توسط چه کسانی اجرا خواهد شد، هنوز معلوم نیست. به همین دلیل دستورالعمل اجرایی کلی است.
وی گفت: این توضیحات به معنای بیاهمیت بودن این سند نیست، این سند مهم است و نشان میدهد که در واقع دولت ترامپ نگاهی به احیای سیاست فشار حداکثری در ماههای پیش رو دارد. این یادداشت اجرایی از سوی دیگر نشان میدهد که دولت ترامپ میخواهد مسیر توافق و مذاکره و فشار حداکثری را همزمان پیش برده و اعلام کند که اگر ایران مذاکره نکند، فشارها آماده مضاعف شدن است، این سیاست دوخطی و دو ریلی است که همزمان پیش میرود. برخی معتقد بودند که شاید ترامپ ابتدا از مذاکره حرف زده و برای مثال فرصت سه ماهه برای این موضوع در نظر بگیرد تا اگر به نتیجه نرسید، فشار حداکثری را احیا کند. برخی هم معتقد بودند از همان ابتدا فشار حداکثری را احیا خواهد کرد تا زمانی که با ایران توافق کند اما در حال حاضر سیاستی که ترامپ اتخاذ کرده است حد وسط بین این دو دیدگاه است؛ یعنی هم فشار را حفظ کرده و به مرور به صورت تلویحی افزایش میدهد و هم برای مذاکره اعلام آمادگی میکند.
اطلاعات دقیق مشاوران ترامپ درباره سیاست داخلی ایران
این تحلیلگر روابط بینالملل درباره جزییات مواضع اعلام شده از سوی ترامپ پس از امضای سند، گفت: اینکه آیا دو رویکرد اشاره شده تناقضی با هم دارند یا نه مسئله بحث برانگیزی است و به نظر میرسد که این رویکرد ترامپ برآمده از یک کار تحقیقی دقیق در مورد وضعیت سیاست داخلی ایران و گرایش ایرانیهاست. مشاوران ترامپ میدانند که در ایران یک جریان سیاسی معتقد است اگر آمریکا فشار وارد کند، ایران مذاکره نخواهد کرد یا جریان دیگری عکس این موضع را دارد. ترامپ در سخنرانی شب گذشته خود (به وقت ایران) تلاش کرد، چندان با ایرانیها درگیر نشود و ایرانیان را توانمند معرفی کند. این رویکرد نشان میدهد که مشاورانش درباره موضوعات سیاست داخلی ایران و گرایشهای موجود، به او مشاوره دقیق میدهند.
ناکامی نسبی نتانیاهو در کاخ سفید
قهرمانپور درباره میزان تحقق خواستههای نخستوزیر رژیم اسرائیل درباره ایران در این سفر گفت: نتانیاهو بعد از اکتبر اقداماتی انجام داد که بایدن را مجبور کرد تا دنبالرو اسرائیل شده و سیاستهای او را تایید کند و این به نوعی ابتکار عمل را از دست دولت بایدن گرفت. در حال حاضر برداشت من این است که ترامپ نمیخواهد در صحنه خاورمیانه، دنبالرو سیاستهای نتانیاهو باشد.
وی ادامه داد: رئیسجمهور آمریکا در دوره جدید میخواهد ابتکار عمل را در دست خود نگهدارد و به همین دلیل است که به رغم فشارهای نتانیاهو در این سفر، فرمان اجرایی امضا نکرد؛ تا از یک سو به ایران اعلام کند که در حال مقاومت در برابر اسرائیل است و به نوعی تهران را به مذاکره و توافق دعوت کند و از سوی دیگر تهدیدات خود را هم عملی کند، یعنی هم تهدید و هم تطمیع. دولت ترامپ به این جمعبندی رسیده است که باید دوباره در خاورمیانه ابتکار عمل را خود در دست بگیرد و به ایران و اسرائیل اجازه ندهد که سیاست آمریکا را تعیین کنند یا به دنبال خود بکشانند.
این کارشناس مسائل بینالملل با بیان اینکه ترامپ در یک فضای خاکستری حرکت کرده است، توضیح داد: نتانیاهو به همه خواستههای خود درباره سیاست دولت جدید ترامپ در قبال ایران نرسیده است. الحاق بخشی از کرانه باختری به اسرائیل، بازگشت فشار حداکثری ترامپ علیه ایران و کمکهای مالی مهمترین خواستههای نتانیاهو از ترامپ بود که بخشی از آنها را گرفت بخشی را هم نه. این وضعیت برای نتانیاهو در پرونده ایران یک ناکامامی نسبی است.
ترامپ با سیاست خرید زمان از سوی ایران کنار نخواهد آمد
قهرمانپور درباره نحوه واکنش ایران به ترامپ توضیح داد: اگر ترامپ به این نتیجه برسد که ایران قصد تلف کردن وقت دارد، به سمت پذیرش خواستههای نتانیاهو و فشار حداکثری حرکت خواهد کرد. از این رو ایران باید واقعا نشان دهد که مذاکره میخواهد یا نمیخواهد. ترامپ این نوع زمان خریدن را از نظر روانشناختی به نوعی تحقیر خود فرض کرده و واکنش خیلی تندی نشان خواهد داد. ترامپ در دسته رهبران پوپولیست است و برخلاف دیدگاهی که در ایران وجود داشته و معتقد است ترامپ درپی جنگ نیست، او میتواند جنگیدن خود را به همان میزان نجنگیدن توجیه کرده و حتی حمله به تاسیسات هستهای ایران را موجه جلوه دهد.
وی افزود: شخصیت و ویژگیهای روانی ترامپ به گونهای است که «اکستریم» بوده و غایتگراست بر همین اساس نمیتواند حد وسط را تحمل کند، بنابراین یا باید به او اعلام شود که مذاکره میکنند و واقعا مذاکره کنند و یا اعلام شود که مذاکره نمیکنند و مسیر دیگری در پیش گرفته شود.
قهرمانپور با بیان اینکه شاید بخشی از حاکمیت در ایران دنبال راهی برای گذراندن چهار سال آینده باشند، خاطرنشان کرد: در مقابل این دیدگاه باید توجه داشت که ترامپ در پی یک دستاورد بزرگ هم درباره ایران و هم اوکراین و هم چین است و چندان تمایلی ندارد که خود را معطل خاورمیانه کند و به همین دلیل هم است که نخستین مقامی که با او در آمریکا دیدار کرد نتانیاهو بود تا نشان داده شود که سیاست خارجی آمریکا را از خاورمیانه شروع خواهد کرد.