تحقق تمدن نوین اسلامی با تحول در سه رکن خانواده، مدرسه و دانشگاه
برای تحقق تمدن نوین اسلامی، تحول در سه رکن خانواده، مدرسه و دانشگاه امری ضروری است؛ تحولی که با خودشناسی آغاز میشود، در خودسازی عمق مییابد و در دگرسازی و بنای جامعهای نوین به ثمر مینشیند. گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، معصومه صحت،در عصر کنونی، ما شاهد نبردی عمیق میان باورها و اعتقادات هستیم؛ نبردی که

برای تحقق تمدن نوین اسلامی، تحول در سه رکن خانواده، مدرسه و دانشگاه امری ضروری است؛ تحولی که با خودشناسی آغاز میشود، در خودسازی عمق مییابد و در دگرسازی و بنای جامعهای نوین به ثمر مینشیند.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، معصومه صحت،در عصر کنونی، ما شاهد نبردی عمیق میان باورها و اعتقادات هستیم؛ نبردی که در بطن خود، جنگ تمدنها را رقم زده است. از یک سو، تمدن مادی غرب که بر بنیاد مادیگرایی، اومانیسم و بحران معنویت شکل گرفته، و از سوی دیگر، افق تمدنی که رهبر معظم انقلاب اسلامی آن را با عنوان تمدن نوین اسلامی معرفی کردهاند؛ تمدنی مبتنی بر ارزشهای الهی و فطرت انسانی.
جهان امروز درگیر تلاطم معنا و هویت است؛ انسان معاصر در فضای تحریفشده حقیقتها، مسیر خود را گم کرده و با بحران خویشتن مواجه شده است. بازگشت به هویت الهی و قدسی انسان، تنها راه برونرفت از این سرگردانی است؛ راهی که از خانواده، آموزش و پرورش و دانشگاه میگذرد.
خانواده نخستین و بنیادیترین نهاد تربیتی است که سنگ بنای شخصیت انسان را شکل میدهد. در ادامه، نظام آموزش و پرورش با نقش کلیدی خود باید مأموریت اصلی خویش را نه صرفاً در آموزش اطلاعات، بلکه در تربیت شهروندی مؤمن، خلاق و مسئولیتپذیر جستوجو کند؛ شهروندی که با روحیهای آرمانگرا و تبیینگر به سوی ساخت تمدن اسلامی حرکت کند. مدرسه، جایی است که کودک در آغازین سالهای رشد فکری خود، نخستین مفاهیم خودشناسی و مسئولیت اجتماعی را فرا میگیرد. مدرسه باید فراتر از انتقال دانش، هویتبخش باشد و شاگردان را برای خودسازی و در نهایت دگرسازی آماده کند؛ مدرسهای که به کودک میآموزد کیست، از کجا آمده و به سوی چه هدفی باید حرکت کند.
امروز یکی از جدیترین تهدیدات، بحران هویت است؛ بحرانی که با هدایت جوامع غربی و از طریق طرحهایی، چون سند ۲۰۳۰ تقویت میشود. این اسناد جهانی، بهطور هدفمند به دنبال تغییر سبک تربیتی ملتها و کاستن از هویت دینی و فرهنگی آنان هستند. در برابر این هجمه، نظام تربیتی ما باید بر پایه فرهنگ و ارزشهای اسلامی-ایرانی بازسازی شود، چرا که تداخل در سبکهای تربیتی، انحراف نظام آموزشی را در پی خواهد داشت. پس از آن، دانشگاه به عنوان عرصه نهایی تربیت، باید بستر بالندگی فکری، رشد اجتماعی و پویایی علمی باشد و انسانهایی مؤمن، عاقل، و مجاهد برای آینده کشور تربیت کند. دانشگاه باید پایگاه پرورش نخبگان متعهد و انقلابی باشد؛ دانشگاهی که نه مصرفکنندهی کور نظریات غربی، بلکه تولیدکنندهی اندیشهی دینی و متعهد به آرمانهای انقلاب اسلامی باشد. دانشگاه تراز انقلاب اسلامی، دانشگاهی است که دانشجویانی خودباور، آگاه به مسائل زمانه و مسئول در قبال جامعه جهانی تربیت کند.
بدون حضور فعال و تحولآفرین این سه نهاد، بنای تمدن نوین اسلامی تحقق نخواهد یافت. زیرا انسان تمدنساز، محصول تربیتی این سه مرحله است. اگر آموزههای غربی و سکولاریسم بر این نهادها حاکم شوند و دین از عرصههای آموزشی و اجتماعی کنار رود، نه تنها هویت فردی انسانها آسیب خواهد دید، بلکه بنیاد خانوادهها نیز دچار گسست خواهد شد.
نکته مهم آن است که خانوادهها خود، متأثر از آموزش و تربیت مدارس و دانشگاهها هستند؛ بنابراین اصلاح نظام آموزش و پرورش و دانشگاه، نقشی تعیینکننده در بازسازی هویت جامعه ایفا میکند. این دو نهاد اگر به تحول عمیق دست یابند، اثرات آن به صورت طبیعی در خانوادهها و سبک زندگی نسلها نمایان خواهد شد.
در نهایت، برای تحقق تمدن نوین اسلامی، تحول در سه رکن خانواده، مدرسه و دانشگاه امری ضروری است؛ تحولی که با خودشناسی آغاز میشود، در خودسازی عمق مییابد و در دگرسازی و بنای جامعهای نوین به ثمر مینشیند.
با توجه به آنچه گفته شد، بررسی و بازنگری در مسائل این دو حوزه میتواند زمینهساز روشنبینی عمیقتر و اصلاح اندیشهها شود.
در همین راستا، ما در کارگروه فرجاد بر آنیم تا با این رویکرد، گامی مؤثر در جهت تحقق این هدف برداریم.
معصومه صحت، مسئول کارگروه فرجاد واحد فرهنگی اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان
*انتشار یادداشتها به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.