برای امنیت روحی و روانی “کادر درمان” باید چاره ای جدی کرد
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری تسنیم؛ چرا باید جانی از دست برود، عزیزی آسمانی شود یا کاردی به استخوان برسد تا موضوعی پیگیری شود؟ نمونههای این وقایع در نظام سلامت کشورمان بسیارند. برای مثال، حادثه اردیبهشت ماه امسال در بیمارستان ابنسینا دلفان و اتفاق آذر ماه 1402 در بیمارستان یاسوج؛ این حوادث، تنها با جستجویی
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری تسنیم؛ چرا باید جانی از دست برود، عزیزی آسمانی شود یا کاردی به استخوان برسد تا موضوعی پیگیری شود؟ نمونههای این وقایع در نظام سلامت کشورمان بسیارند.
برای مثال، حادثه اردیبهشت ماه امسال در بیمارستان ابنسینا دلفان و اتفاق آذر ماه 1402 در بیمارستان یاسوج؛ این حوادث، تنها با جستجویی ساده در فضای مجازی و با ذکر اسناد، قابل مشاهدهاند.
کادر درمانی که در برخی مواقع به جای حمایت، زیر بار سوگ از دست دادن عزیزی خرد میشوند؛ کادری که با مطالبات بسیار و با شرایط بد روحی و جسمی باید وظایف محوله در نظام درمانی را به احسن وجه انجام دهد؛ جبران برخی از فقدانها مانند آنچه در بیمارستان ابنسینا رخ داد نیاز به برنامهای جامع و جدی دارد؛ در این حوادث، جامعه درمانی یک همسر، پدر و فرزند را از دست میدهد و بار غم و عدم امنیت همچنان بر دوش آنان سنگینی میکند.
نیروهای درمانی در بسیاری از مواقع در معرض خشونتهای کلامی قرار دارند اما بسیاری از این مشکلات از سوی مسئولان مربوطه پیگیری نمیشود؛ مشکلات همچنان به صورت قبیلهای و با میانجیگریهای محلی در مراکز درمانی حلوفصل میشود در حالیکه کادر درمانی معمولا نه عید دارند، نه تعطیلی، نه آسایش.
کافی است یکبار پای صحبت پرستارها بنشینیم. نیروهایی که برای آرامش روحی خود به قرصهای اعصاب پناه میبرند و برای شببیداریها، عذاب بزرگی را متحمل میشوند؛ آنان به قدری تحت فشار روحی و جسمی هستند که زمانی برای زندگی روزمره ندارند. دلخوشیشان نه سفر است و نه تفریح، بلکه یک روز استراحت در منزل برایشان غنیمت است.
برای درک بهتر شرایط کافی است بدانیم که 25 تا 30 درصد آمار طلاق در ایران متعلق به جامعه پزشکی و کادر درمان است؛ به راحتی میتوان فشار روحی بیحدوحصر بر دوش کادر درمان را حس کرد؛ این نیروها بیشترین آسیب فیزیکی ناشی از محیط کار را متحمل میشوند؛ پرسنل زحمتکشی که با کمبود نیرو و اضافهکار اجباری روبهرو هستند و دریافتی هر ساعت اضافهکاریشان حدود 20 هزار تومان است؛ رقمی که بیشتر شبیه شوخی است.
در دوران کرونا، این نیروها، فداکاری و شجاعت خود را ثابت کردند اما پس از پایان بحران، به فراموشی سپرده شدند؛ حتی برخی وعدههای مسئولان نیز از یاد رفت. کرونا جان عزیز بسیاری از همکاران را گرفت و بسیاری از نیروها همچنان با آسیبهای جبرانناپذیر آن دستوپنجه نرم میکنند؛ وزارت بهداشتی که با کمبود نیروی انسانی، استعفای پرسنل و مهاجرت کادر درمان روبهروست، باید راهکاری جدی برای حفظ حداقل ارزشهای انسانی و مادی نیروهای خود پیدا کند.
“سید محمدحسین تقوی”
انتهای پیام/