به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، دکتر احمد نقیب زاده، در شماره پانزدهم سیاستنامه مقاله ای را در باره ماکس وبر تحت عنوان «ایستاده در مرز فلسفه و جامعهشناسی» نگاشته است. از نظر نقیب زاده، آن گونه که وبر می اندیشد، «مکتب آلمان مخالف با این امر بود و اصرار می ورزید تاریخ را کنش های ما می سازد, یعنی اعتقادی به بازیگران و استراتژی هایی که به رفع نیاز ها دامن می زند و برای آیندگان عمل خواهد کرد.» خلاصه این مقاله در زیر از نظرتان می گذرد:
***
کتابی که از آن سخن می گوییم حاصل دو سخنرانی است,در حقیقت ماکس وبر در حال بیان این اصل است که دو متودولوژی خاص در میان این دو حرفه وجود دارد,دانشمند تحقیق می کند و بیان می سازد,حال شاید در همان زمانه به کار نیاید.اما سیاست دارای هدف و جهتی است و در اروپا نیز دارند نام علم را از سیاست می گیرند و نام آن را دانش سیاسی می گذارند حتی رشته ای که خود من در دکتری آن تحصیل کرده ام مطالعات سیاسی است,اروپاییان ایمان دارند در سیاست عملی هیچ علمی نیست,و تنها هدف و مدیریت و اخذ آن خواسته اهمیت دارد. حالا خود سیاست می تواند موضوع مطالعه خود دانشمند نیز باشد,اما سیاستمدار هم می تواند از دانش زایده شده از تفکرات اندیشمندان بهره ببرد,اما باز با تمامی این تفاسیر ماکس وبر معتقد است که بایست این دو حرفه خارج از هم شناخت شوند.
ماکس وبر می دانست که دو حرفه دانشمند و سیاستمدار الزاماتشان از یکدیگر مستثنا است,اما روابط انان را با یکدیگر ترسیم می سازد و بیان می کند که یک سیاستمدار چگونه می تواند از داده های علمی در جهت پیشبرد اهدافش بهره ببرد,اما بایستی اشاره کرد سیاستمدار از بی طرفی که دانشمند از آن بهره برده,فقیر است و دیدگاهش به اموری است که دانشمند از آنان چشم پوشی می کند تا بتواند تحقیقی خارج از دایره جناح زدگی تدوین سازد.
ماکس وبر بر خلاف ساختارگرایان سوژه را همچون خواسته مکتب آلمان,نمی پوشاند و ان را حذف نمی کند,اما اشاره می سازد که شرایط ویژه ای نیز زاینده کنش های متفاوتی است,مثلا ممکن است آقای فلانی در موقعیتی واکنش متفاوتی از خود بروز دهد و در همان حال آقای فلانی نیز در همان جایگاه,واکنش متباینی نمایان سازد.این اندیشه بیشتر تحت تاثیر ادموند هوسرل بوده است,البته آن بخش خارج شده اش از اگزیستانسیالیسم سارتی, فلسفه هایدگر و اتنومتدولوژی امریکایی, اما همه این دیدگاه ها,در این قول به یگانگی می رسند که کنشگر در تصمیم گیری ها و جهت گیری ها تاثیر دارد,هرچند از زمانه هم بر آنان نفوذ دارد,در اصل چنین است که چرخ تاریخ حرکت می کند.
روش ماکس وبر به هرمنوتیک تعبیر نمی شود و بیشتر تفهمی است,اما از جمله افرادی است که به جامعه شناسی تاریخی اعتقاد دارد و بیان می کند هر جامعه ای را باید نسبت به تاریخ به خصوص خود بررسی ساخت و آن را نمی توان بدون اتفاقاتی که پشت سر گذاشته تعبیر کرد اما به هرمنوتیک تام وارد نمی شود,زیرا این مسئله مربوط به فلسفه است, و ماکس وبر همچنان بر حکم جامعه شناس بودن خویش پافشاری می کند.او سماجت می ورزد که روش پیش گرفته اش تفهمی است و کنشگر باید در شرایط تاریخی بازسازی شود و اگر قرار است یک پدیده تاریخی مورد بررسی قرار گیرد باید با تکیه بر کنشگر باشد تا از این طریق نمایان گردد برای چه شخصی چنینی عملی را انجام داده است.
من گمان می کنم,وبر هم در حقیقت یک جامعه شناس عقل گرا می باشد و از این جهت با کسی که در برابر عقلانیت می ایستد,طبعا جبهه می گیرد و به مخالفت می ورزد,اما نباید این نکته را از یاد برد که وقتی رهبری سیاسی به وجود می آید,به شدت از آنانی که تنها حسابگری عقلایی می کنند و به شیوه بوروکراتیک متکی می شوند ابراز نگرانی می کند,و باور دارد که بایست سیاستمدار برای پیشبرد اهدافش باید در احساسات مردم نفوذ کند و برای عوام و خواص علاقه ای نسبت به خویش به وجود آورد.
وبر از نظر مکتب تاریخی که به آن اعتقاد دارد,مخالف با مکتب هامبورگ که تاثیر گرفته از اندیشه های “رانکه” بوده,می باشد.این افراد در قرن نوزدهم در زمانی می زیستند که در اندیشه رونشگری غرق بوده است و همه ی آنان به دترمینیسم معتقد بوده و گمان می کردند می توان از دل تاریخ برای آینده راهی را پیدا کرد,اما مکتب آلمان به واقع مخالف با این امر بود و اصرار می ورزید تاریخ را کنش های ما می سازد,یعنی اعتقادی به بازیگران و استراتژی هایی که به رفع نیاز ها دامن می زند و برای آیندگان عمل خواهد کرد,پس نمی شود پایان تاریخ را اینچنین حدس زد,این مکتب تاریخی در قرن بیستم بر جبرگرایی برتری یافت ولی ضمن اینکه ما داریم تاریخ را به جلو می بریم,باید این را بدانیم که وبر تحت تاثیر این مکتب بوده است و برروی تحلیل های سیاسیش تا حدودی تاثیر گذار بود و آینده ملتی را با توجه به دیدگاهش غیرقابل پیشبینی می دانسته است.
متن کامل این مقاله را میتوانید در شماره پانزدهم سیاستنامه مطالعه کنید.
216216