به گزارش خبرنگار سیاست خارجی ایرنا، دور سوم گفتوگوهای ایران، سه کشور اروپایی عضو برجام (فرانسه، آلمان و بریتانیا) و نماینده اتحادیه اروپا در روزهای ۲۴ و ۲۵ دیماه برگزار شد. کاظم غریبآبادی، معاون حقوقی و بینالملل وزارت امور خارجه پس از پایان این دور در حساب کاربری خود در شبکه ایکس، این رایزنی های را جدی، صریح و سازنده توصیف کرد و نوشت که «طرفین ضمن ورود به برخی جزئیات، ایدههایی را در دو حوزه رفع تحریم و هستهای که برای حصول به یک توافق ضروری هستند، مورد بحث و بررسی قرار دادهاند.» انریکه مورا، معاون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز گفتوگوهای شکل گرفته را مثبت و سازنده ارزیابی کرد و گفت که درباره راههای دستیابی به راهحل دیپلماتیک برای مسئله هستهای ایران گفتوگو شد.
دور آتی گفت و گوهای ایران و اروپا در شرایطی برگزار خواهدشد که دونالد ترامپ، چهل و هفتمین رئیس جمهور ایالات متحده در کاخ سفید مستقر شده است و به نظر می رسد که پرونده ایران یکی از فوری ترین پرونده های موجود در حوزه سیاست خارجی باشد که بر روی میز کاری او قرار دارد. همزمان خبرهای منتشر شده در رسانه های غربی حاکی از این است که تهران برای ازسرگیری مذاکرات رفع تحریم بر پایه فرمول مصوب در برجام اعلام آمادگی کرده است. درباره فضای مذاکراتی میان جمهوری اسلامی ایران و تروئیکای اروپایی و تاثیر بازگشت دونالد ترامپ بر این پرونده با علی نصری، تحلیلگر سیاست خارجی گفتوگو کردیم.
ایران و اروپا فعلا در حال فرونشاندن غبارها هستند
دور سوم گفتوگوها با اروپا اینبار در ژنو برگزار شد و برای برگزاری دور بعد نیز توافق شده است، ارزیابی شما از این سه دور مذاکره چیست و فکر میکنید با توجه به عدم موفقیت تلاشها در چند سال اخیر برای احیای برجام، نقشه راه جدید باید چه مختصاتی داشته باشد؟
این گفتوگوها فرصتی بود تا دیپلماتهای ایرانی و اروپایی، با مواضع یکدیگر – با توجه به تمام وقایع و تحولاتی که در سالهای اخیر در صحنه بین المللی و منطقهای رخ داده – بیشتر آشنا شوند و موقعیت خود را نسبت به یکدیگر شفاف کنند. در سالهای اخیر، به ویژه در دو سه سال گذشته، روابط میان ایران و اروپا، به دلایل متعددی مخدوش شده.
به عنوان مثال، از منظر ایران، اروپا پس از خروج دولت اول ترامپ از برجام به تعهدات خود آنطور که باید و شاید عمل نکرد و بعضاً در مواقعی نیز با تحریمهای آمریکا همراهی کرد و یا در تنشهای نظامی اخیر میان ایران و اسرائیل، برخی کشورهای اروپایی عملاً علیه ایران وارد میدان شدند و در رهگیری موشکها و پهپادهای ایرانی نقش مستقیم داشتند و از آن سو، اروپاییها ایران را متهم به همکاری با روسیه در جنگ اوکراین میکنند که آن را تجاوزی به خاک اروپا میدانند. طبیعتاً قبل از اینکه هرگونه مذاکرات اثربخشی بتواند میان طرف ایرانی و اروپایی شکل بگیرد، گفتوگوهای مقدماتی لازم است که غبارهای موجود را کمی فرو بنشاند و تمرکز را بر روی موضوع اصلی مذاکره، که مسئله هستهای است، بازگرداند.
فعالسازی اسنپبک و خروج ایران از انپیتی منجر به بحران آفرینی خواهدشد
شاهد هستیم که علیرغم ابتکار تهران در آغاز گفتوگو با تروئیکای اروپایی، این سه کشور همچنان از تهدید استفاده از مکانیسم موسوم به اسنپبک به کرات استفاده میکنند، چه شرایطی موجب تحقق این تهدید در شرایط کنونی خواهد شد؟
گمان نمیکنم که طرف اروپایی از دیدگاه خودش اسنپبک را یک «تهدید» ببیند، بلکه آن را به عنوان «واقعیت» میپندارد که اگر در ماههای آینده گفتوگوهای هستهای به نتیجهای نرسید، راهی جز روی آوردن به آن ندارد. در نقطه مقابل آن، ایران نیز میتواند خروج از NPT را مطرح کند. طبیعتاً این سناریو مطلوب هیچکدام از طرفین نیست و جز افزودن بر پیچیدگی شرایط و بحرانآفرینی حاصلی نخواهد داشت. مضاف بر این، یقیناً اروپایی منتظرند تا مواضع دولت جدید ترامپ نسبت به ایران برایشان روشن شود تا جای خود را در هرگونه مذاکرهای که احیانا ممکن است شکل بگیرد تعریف کنند، و تلاش میکنند تا «اسنپبک» را به عنوان تنها اهرمی که در دست دارند و به حضورشان در پشت میز مذاکره موضوعیت میبخشد، برجسته کنند.
سیاستهای دونالد ترامپ در دور نخست ریاست جمهوری در قبال اروپا موجب شده بود تا مواضع تهران و سه عضو اروپایی برجام به یکدیگر نزدیک شود، آیا چنین شرایطی در بازگشت ترامپ به کاخ سفید موضع این سه کشور را در قبال ایران تعدیل خواهد کرد؟
اروپاییها قطعاً از بازگشت ترامپ به کاخ سفید و رویکردش نسبت به ناتو و روسیه و نهادهای بینالمللی بسیار نگران هستند، اما بعید است که این امر به صرف خود باعث نزدیکی یا تعدیل مواضعشان نسبت به ایران شود. در دوره اول ترامپ روابط میان ایران و اروپا رو به بهبود بود و سطح نسبتاً خوبی قرار داشت و خروج ترامپ از برجام باعث شد تا مواضعشان به ایران نزدیکتر شود و حتی در شورای امنیت به قطعنامه پیشنهادی آمریکا برای تمدید تحریم تسلیحاتی ایران رای منفی بدهند – که البته باید یادآور شد که شکستن این ائتلاف غربی و بینالمللی علیه ایران در آن زمان، از دستاوردهای مهم برجام بود. اما امروز شرایط بینالمللی بسیار تغییر کرده و پیچیدهتر شده و شاهد کانونهای بحرانی متعددی در نقاط مختلف جهان هستیم که هرکدام راهکارهای منحصر به خود را میطلبند.
پیشبینی سیاستهای مورد نظر دولت جدید ترامپ در قبال ایران کار دشواری است. جریانهای مختلفی در دولت ترامپ و در میان اطرافیان و مشاوران او حضور دارند که رویکردشان نسبت به ایران – و کلا سیاست خارجی – با یکدیگر کاملآ متفاوت و بلکه متضاد است. ایران به زیادهروی اروپا در طرح مسائل موشکی پاسخ مناسب داده است
پس از پایان دور سوم گفتوگوها، یکی از رسانههای غربی مدعی خواست اروپا برای روی میز گذاشتن موضوع موشکهای بالستیک ایران در گفتوگوهای احتمالی آینده با ایالات متحده شده است، آیا این نشان از ماهیت توافق مدنظر اروپا در آینده دارد؟
گفتوگوهای اخیر میان دستگاه دیپلماسی ایران و اروپاییها صرفاً بر محور موضوع هستهای بودهاست. ظاهراً اروپاییها در میان صحبتهای خود به موضوع موشکهای بالستیک ایران اشارهای کردند که با واکنش تیم دیپلماتیک ایران مواجه شده و آنها هم متوجه زیادهروی خود شدند. پرونده هستهای به اندازه خود سنگین است و فرصت برای به نتیجه رساندن آن هم اندک است. اگر قرار باشد اروپاییها موضوعات دیگری را به مذاکرات اضافه کنند، طبیعتاً طرف ایرانی هم موضوعات خودش را اضافه خواهد کرد و هیچ کدام به نتیجه نخواهند رسید، مخصوصاً اگر این موضوعات جز خط قرمزهای طرفین باشند.
رویکردها نسبت به ایران در تیم ترامپ متفاوت و متضاد است
دور جدید ریاست جمهوری ترامپ آغاز شده است، با توجه به مواضع چند ماه اخیر، آیا از نظر شما ترامپ دور دوم با دور نخست آن به خصوص در قبال ایران متفاوت است؟ وزیر خارجه دولت دوم ترامپ مواضعی به تندی مایک پمپئو یا حتی تندتر در خصوص ایران اتخاذ کرده است، چشمانداز گفتگوی احتمالی با آمریکا حتی بصورت غیرمستقیم را چگونه میبینید؟
واقعیت این است که پیشبینی سیاستهای مورد نظر دولت جدید ترامپ در قبال ایران کار دشواری است. جریانهای مختلفی در دولت ترامپ و در میان اطرافیان و مشاوران او حضور دارند که رویکردشان نسبت به ایران – و کلا سیاست خارجی – با یکدیگر کاملآ متفاوت و بلکه متضاد است. هرچند اکثر تحلیلها، چه در میان کارشناسان ایرانی و چه آمریکایی – مانند مقالات اخیر ریچارد هاس و ریچارد نفیو در مجله فورین افرز – عمدتاً اعمال مجدد فشارهای سنگین علیه ایران را پیشبینی میکنند، اما آنچه در برخی رفتارها و گفتارهای دونالد ترامپ، در چند روز گذشته، پس از مراسم تحلیفش، مشاهده میشود حکایت از نوعی انعطافپذیری نسبت به ایران دارد.
به عنوان مثال روز گذشته، دونالد ترامپ در یک حرکت بیسابقه، از طریق شبکه اجتماعی X، اعلام کرد که هزاران نفر از اشخاصی که در دولتهای قبلی استخدام شده بودند و هماکنون مواضع و دیدگاههایشان دیگر با سیاستهای دولت جدید او همخوانی ندارد را اخراج خواهد کرد. سپس در میان ۴ نفری که از آنها مستقیماً نام برد یکی «برایان هوک» بود که در دولت اول او رئیس «گروه اقدام ایران» و مجری اصلی سیاستهای «فشار حداکثری» علیه ایران بود. مجله «آمریکن کانسروتیو» در مقالهای به نقل از منابع نزدیک به ترامپ نوشت که علت اعلام علنی اخراج برایان هوک توسط ترامپ، اظهارات اخیر او – بدون هماهنگی با ترامپ – در مورد تداوم سیاستهای فشار حداکثری علیه ایران در دولت دوم او بود.
شاید بتوان از این اتفاق اینگونه برداشت کرد که یا ترامپ قصد تداوم سیاست فشار حداکثری علیه ایران را ندارد و از این طریق خواسته پیامی برای به سرگیری مذاکرات به مسئولین ایرانی ارسال کند، یا اینکه هنوز سیاستش در قبال ایران نهایی نشده و منتظر اقدامات یا اظهاراتی از سوی مقامات ایران است تا سیاستهای خود را بر اساس آن تنظیم کند. در هر حال ایران نباید عاملیت خود در شکلدهی به سیاستهای دولت جدید ترامپ در قبال کشور را نادیده یا دستکم بگیرید.