اقتصاد امارات چگونه به نقطه پررونق کنونی رسید؟/ شیخ زاید بن سلطان آل نهیان کیست؟

اقتصاد ۲۴- نوژن اعتضادالسلطنه- “شیخ زاید بن سلطان آل نهیان به خاطر سخاوتش در داخل و خارج از کشور مشهور بود. من همیشه نهایت احترام و تحسین را برای حاکمان امارات متحده عربی قائل بوده‌ام. وقتی در ژوئیه ۱۹۸۳ به دبی رسیدم، باید اعتراف کنم که اطلاعات کمی در مورد مردم امارات داشتم، اما این

کد خبر : 208749
تاریخ انتشار : سه‌شنبه 6 می 2025 - 11:23
اقتصاد امارات چگونه به نقطه پررونق کنونی رسید؟/ شیخ زاید بن سلطان آل نهیان کیست؟


اقتصاد ۲۴- نوژن اعتضادالسلطنه- “شیخ زاید بن سلطان آل نهیان به خاطر سخاوتش در داخل و خارج از کشور مشهور بود. من همیشه نهایت احترام و تحسین را برای حاکمان امارات متحده عربی قائل بوده‌ام. وقتی در ژوئیه ۱۹۸۳ به دبی رسیدم، باید اعتراف کنم که اطلاعات کمی در مورد مردم امارات داشتم، اما این وضعیت به سرعت تغییر کرد.

اماراتی‌ها تمایل داشتند امارات را به یک پایتخت بزرگ تجاری، تفریحی و فرهنگی تبدیل کنند و این امر با چشم‌انداز و رهبری حاکمان امارات متحده عربی و به ویژه شخص “شیخ زاید بن سلطان آل نهیان” و “شیخ راشد بن سعید آل مکتوم” حاکم وقت دبی هدایت می‌شد. علاوه بر این که از نگرش مثبتی که در آن روز‌های اولیه با آن مواجه شدم، تحت تأثیر قرار گرفتم، تحت تأثیر میزان استقبال حاکمان از ملاقات و احوالپرسی روزانه با مردم عادی قرار گرفتم.

آنان ایده مجلس جایی که ساکنان می‌توانستند به طور مستقیم با حاکم ملاقات کنند و آرزو‌های خوب خود را بیان کنند یا درخواستی داشته باشند را اجرا کرده بودند. می‌دانم که “شیخ زاید” به طور خاص به ملاقات با ساکنان، چه محلی و چه خارجی، برای کسب اطلاعات بیش‌تر در مورد زندگی آنان علاقه داشت. او اغلب در حال رانندگی در ابوظبی دیده می‌شد، برای رهگذران دست تکان می‌داد و حتی برای بررسی چیزی که توجهش را جلب می‌کرد، متوقف می‌شد.

این واقعیت که آموزش برای حاکمان، به ویژه شیخ زاید، بسیار حائز اهمیت بود دسترسی شهروندان امارات متحده عربی به آموزش را امکان پذیر می‌ساخت و آنان را به طور برجسته‌ای واجد شرایط برای اجرای برنامه‌های توسعه بلندپروازانه کشور می‌کرد. آموزش به طور مساوی برای زنان اماراتی در دسترس بود و خوشبختانه باید بگویم که این تعهد به برابری کماکان ادامه دارد.

طبیعت خیرخواه شیخ زاید و به تجربه من، شیخ راشد، در میان گروه‌های مهاجر نیز مشهود بود. آنان می‌خواستند ما در حین کار در امارات متحده عربی شاد باشیم. آنان می‌خواستند ما از سطح زندگی خوبی برخوردار باشیم. مدارس و عبادتگاه‌ها برای کودکان مهاجر و عبادت‌کنندگان از همه ادیان ساخته شدند و جوامع محلی، مانند انجمن ایرلندی‌های دبی، مورد تشویق و حمایت قرار گرفتند و تا به امروز نیز رشد کرده‌اند. نقشی که امارات متحده عربی در حمایت و تأیید بسیاری از امور خیریه ایفا کرده است، مستقیما از سخاوت حاکمان و به ویژه “شیخ زاید” ناشی می‌شود. تمایل او برای کمک به افراد کم‌بضاعت منجر به تأسیس بنیاد خیریه و بشردوستانه “زاید بن سلطان آل نهیان” در سال ۱۹۹۲ با اهدای ۱ میلیون دلار شد. از آن زمان به این سو، این بنیاد ۱ میلیارد درهم (۲۷۲ میلیون دلار) به امور خیریه در داخل و خارج از امارات متحده عربی کمک کرده است. حمایت از امور خیریه منجر به تاسیس بسیاری از بنیاد‌های دیگر شده و امارات متحده عربی در سطح بین‌المللی به عنوان یکی از سخاوتمندترین کشور‌های اهداکننده در جهان شناخته می‌شود”.

این نقل قولی از “کالم مک‌لافلین” معاون اجرایی و مدیرعامل اسبق فروشگاه‌های زنجیره‌ای معاف از حقوق گمرکی “دبی دیوتی فری” درباره شیخ زاید بن سلطان آل نهیان حاکم سابق ابوظبی و بنیانگذار امارات متحده عربی بود، حاکمی که ۳۳ سال (از سال ۱۹۷۱ تا ۲۰۰۴ میلادی) بر امارات متحده عربی حکمرانی کرد.

نگاهی مختصر به تاریخچه اقتصادی ابوظبی

امارت ابوظبی پس از اعلام استقلال خود از بریتانیا در سال ۱۹۷۱ میلادی به عنوان بخشی از فدراسیون امارات متحده عربی، در سالیان اخیر جایگاه سیاسی و اقتصادی خود را به طور قابل توجهی، چه در سطح منطقه‌ای و چه در سطح بین‌المللی، ارتقاءء بخشیده است. علیرغم آن که این امارت ششمین ذخایر نفتی اثبات شده جهان را در خود جای داده، موفق شده اقتصاد خود را تنوع بخشد و درآمد‌های غیر نقتی ثابتی را کسب کند. این امر تا حد زیادی در قالب گسترش صنایع داخلی، از هوانوردی گرفته تا انرژی‌های تجدیدپذیر، نمود پیدا کرده و امارات را قادر ساخته تا به سلامت از دوره‌های طولانی کاهش قیمت نفت و ریاضت مالی گذر کند.

با محوریت چشم‌انداز اقتصادی ابوظبی ۲۰۳۰، یک استراتژی توسعه اقتصادی گسترده که در سال ۲۰۰۸ برای کاهش وابستگی به نفت و گاز و تقویت اقتصاد دانش‌بنیان راه اندازی شد، این امارت گام‌های مهمی در جهت تأمین برنامه‌های رشد خود در میانه خطرات جهانی و منطقه‌ای و تضمین ثروت برای نسل‌های آینده برداشته است. برنامه‌های پنج ساله متوالی در چارچوب چشم‌انداز اقتصادی ابوظبی ۲۰۳۰ با هدف تضمین دستیابی به اهداف تدوین شده‌اند.

به دلیل موقعیت مطلوب در امتداد مسیر‌های تجاری بین اروپا، شام و آسیا، آن منطقه از زمان روم مرکزی مهم برای تجارت بوده است. در بخش عمده تاریخ امارات، جمعیت محلی آن منطقه امرار معاش خود را از طریق ترکیبی فصلی از برداشت خرما از واحه‌های داخلی و صید مروارید در دریا‌های کم‌عمق و تالاب‌های ساحلی انجام می‌دادند. سوابق و اسناد بریتانیایی از قرن نوزدهم میلادی نشان می‌دهند که غواصان مروارید از این بخش از جهان چنان ماهر بودند که برخی از آنان پس از پایان فصل صید مروارید در خلیج فارس، برای صید مروارید تا سریلانکا سفر می‌کردند. در واقع، این سکونتگاه در اواخر دهه ۱۸۰۰ به پشتوانه تجارت مروارید رونق گرفت.

“شیخ زاید بن خلیفه آل نهیان” حاکم وقت ابوظبی در سال ۱۸۹۲ میلادی توافق نامه‌ای را امضا کرد که به موجب آن، کنترل برخی امور به بریتانیایی‌ها واگذار می‌شد، بریتانیایی‌هایی که می‌خواستند مسیر تجاری خود به هند را حفظ کنند. این توافق نامه امارات را به کشور‌های متصالحه ملحق می‌کرد و به یک کشور تحت‌الحمایه بریتانیا تبدیل می‌شد. پس از مرگ “شیخ زاید بن خلیفه” در سال ۱۹۰۹ و فروپاشی صنعت مروارید منطقه، که تا حد زیادی ناشی از رشد سریع کشت مروارید آب شیرین در ژاپن بود، رونق امارات کاهش یافت.

با این وجود، کشف نفت در سایر نقاط منطقه در دهه ۱۹۳۰ میلادی سرنوشت ابوظبی را به طور قابل توجهی تغییر داد. اولین امتیاز نفت در امارات در سال ۱۹۳۹ اعطا شد، اما تا حدودی به دلیل جنگ جهانی دوم حفاری تا سال ۱۹۵۰ آغاز نشد و اولین اکتشاف تجاری در پایان آن دهه رخ داد.


بیشتر بخوانید:  همه آنچه باید درباره ویزای آبی و طلایی جدید امارات بدانید/ امتیازات دبی برای اینفلوئنسرها و تولید کنندگان محتوا برای اقامت بلندمدت


نگاهی مختصر به زندگی شیخ زاید بن سلطان آل نهیان

شیخ زاید سال ۱۹۱۸ در ابوظبی متولد شد. او کوچک‌ترین فرزند از چهار پسر شیخ سلطان بن زاید آل نهیان، حاکم ابوظبی از سال ۱۹۲۲ تا ۱۹۲۶ بود. در زمان تولد شیخ زاید، امارات فقیر و توسعه نیافته بود و اقتصاد آن منطقه عمدتاً مبتنی بر ماهیگیری و صید مروارید و کشاورزی ساده در واحه‌های پراکنده بود.

زندگی، حتی برای اعضای خاندان حاکم نیز ساده بود. آموزش عموماً به درس خواندن و نوشتن، همراه با آموزش اسلام توسط واعظ محلی محدود می‌شد. حمل و نقل با شتر یا قایق انجام می‌شد و سختی آب و هوای خشک باعث می‌شد تا بقا دغدغه اصلی مردمان آن منطقه باشد.

در اواخر دهه‌های ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ میلادی عطش شیخ زاید برای کسب دانش او را به همراه قبایل بادیه‌نشین به بیابان برد تا هر آن چه را که می‌توانست در مورد شیوه زندگی مردم و محیط زیست بیاموزد. او بعدا با لذت درباره تجربه زندگی در صحرا و شروع ورزش شکار با شاهین که به یک علاقه مادام العمرش تبدیل شد، صحبت می‌کرد.

شیخ زاید در سال ۱۹۴۶ میلادی نماینده حاکم در منطقه شرقی ابوظبی، با محوریت واحه العین، شد. این منصب شامل اداره شش روستا و یک منطقه بیابانی مجاور بود. در اواخر دهه ۱۹۴۰ و اوایل دهه ۱۹۵۰، شیخ زاید چشم‌انداز روشن خود را از آن چه که می‌خواست برای مردم العین به دست آورد، ترسیم کرد.

علیرغم درآمد‌های پایین دولت، شیخ زاید موفق شد پیشرفت را به العین بیاورد، مدیریت اساسی را برقرار کند، شخصا اولین مدرسه مدرن در امارات را تأمین مالی کند و اقوام و دوستانش را برای مشارکت در توسعه در مقیاس کوچک ترغیب کند. او علاوه بر تاسیس اولین مدرسه، اولین بیمارستان و بازار سرپوشیده العین را نیز ساخت. این اقدامات به سرعت او را در میان مردم به چهره‌ای محبوب تبدیل کرد. در نتیجه، او به سرعت احترام مردم را به دست آورد. شیخ زاید گفته بود:”ما از ثروت برای خدمت به مردم خود، برای ساخت مدارس، دانشگاه‌ها و بیمارستان‌ها، جاده‌ها، مزارع و کارخانه‌ها استفاده می‌کنیم”.

او حقوق مالکیت آب محلی را اصلاح کرد تا توزیع عادلانه‌تری تضمین شود، که منجر به توسعه کشاورزی و بازسازی واحه به عنوان مرکز بازار غالب شد. برنامه‌ریزی شهری او در العین به تضمین این امر کمک کرد که امروزه آن ناحیه یکی از سرسبزترین شهر‌های منطقه است.

در آگوست ۱۹۶۶، شیخ زاید حاکم ابوظبی شد و ماموریت یافت تا در اسرع وقت آن امارت را توسعه دهد. سال‌های حضور شیخ زاید در العین به او تجربه ارزشمندی در زمینه حکمرانی و زمان کافی برای ترسیم چشم‌اندازی از پیشرفت بخشیده بود. با صادرات اولین محموله نفت خام ابوظبی در سال ۱۹۶۲، او می‌توانست به درآمد‌های نفتی در خدمت مردم تکیه کند و یک برنامه ساخت و ساز عظیم برای مدارس، مسکن، بیمارستان‌ها و جاده‌ها در حال انجام بود.

نقشی که شیخ زاید بن سلطان آل نهیان در تنوع بخشیدن به اقتصاد ابوظبی ایفا کرد

دهه ۱۹۶۰ میلادی دوره‌ای سرنوشت ساز در تاریخ معاصر امارات بود، زمانی که آن منطقه گذار خود را به سوی یک جامعه مدرن و مرفه را آغاز کرد. امارات در سال ۱۹۶۲ میلادی صادرات نفت را آغاز کرد و در سال ۱۹۶۷ به سازمان کشور‌های صادرکننده نفت پیوست و نهمین عضو آن شد.

شیخ زاید در آن زمان شورای برنامه‌ریزی ابوظبی را تشکیل داد تا بر چندین استراتژی توسعه‌ای مهم و در مقیاس بزرگ نظارت کند که سرعت تکامل ابوظبی به یک مرکز جهانی تجارت و گردشگری را تسریع می‌کرد. چشم‌انداز او همچنین شامل تحول در نظام‌های آموزشی، بهداشتی، کشاورزی و زیرساخت‌های فیزیکی امارات و تقویت دفاع و امنیت غذایی آن از طریق نظارت بر ادارات دولتی تخصصی بود.

 در سال ۱۹۶۸ پس از اعلام بریتانیا مبنی بر قصدش برای خروج نیروهایش از منطقه، شیخ زاید از حکام پنج امارت همسایه که در منطقه مرزی قرار داشتند دعوت کرد تا برای ایجاد یک دولت – ملت تازه به امارت او بپیوندند و متحد شوند. در نتیجه، در تاریخ دوم دسامبر ۱۹۷۱ میلادی امارت‌های ابوظبی، دبی، شارجه، عجمان،‌ام القوین و فجیره برای تشکیل امارات متحده عربی گردهم آمدند و شیخ زاید توسط حاکمان دیگر به عنوان رئیس کشور انتخاب شد و شهر ابوظبی پایتخت آن اعلام شده بود. این فدراسیون با الحاق هفتمین امارت یعنی راس الخیمه در تاریخ ۱۰ فوریه ۱۹۷۲ میلادی تکمیل شد.

رویکرد شیخ زاید بن سلطان آل نهیان به امر زمامداری

رویکرد “شیخ زاید” به امر زمامداری ارزش بررسی و یادگیری را دارد. هنگامی که او در سال ۱۹۶۶ میلادی زمام امور ابوظبی را به دست گرفت، وضعیت امارات متحده عربی با آن چه امروز هست، بسیار متفاوت بود. در آن زمان، رهبری نامشخص بود و چشم‌انداز قوی‌ای وجود نداشت. شیخ زاید با تصور آینده‌ای بسیار بلندپروازانه‌تر برای ملت، شروع به تجسم یک دولت-ملت متحد و مرفه کرد که ریشه در تنوع اقتصادی داشت.

شیخ زاید این آینده قانع‌کننده و ایده تلفیق نوسازی با حفظ فرهنگ را مطرح کرد و در نهایت امارات متحده عربی را ایجاد کرد. او نفوذ پایدار و جهانی را برای منطقه خود متصور بود، چیزی که در آن زمان غیرممکن به نظر می‌رسید. با این وجود، شیخ زاید با متحد کردن تلاش‌ها و شتاب خود برای تغییر امارات متحده عربی با رویکردی پراگماتیستی تلاش کرد. او به سرعت متوجه شد که برای پیشرفت ابوظبی، باید با همسایگان قبیله‌ای خود همکاری کند. اولین قدم او ملاقات با شیخ راشد بن سعید آل مکتوم، حاکم وقت دبی بود. این ملاقات در ۱۹ فوریه ۱۹۶۸ انجام شد و در آنجا ایده تشکیل یک ملت متحد عرب زیر یک پرچم مورد بحث قرار گرفت.

مدرنیزاسیون؛ اولویت اصلی شیخ زاید بن سلطان آل نهیان پس از سفر به فرنگ

شیخ زاید در سال ۱۹۵۳ میلادی اولین سفر خود را به اروپا انجام داد و برادرش “شخبوط” را در سفر به بریتانیا و فرانسه همراهی کرد. او بعدا اشاره کرده بود که تا چه اندازه تحت تاثیر مدارس و بیمارستان‌هایی که از آن در اروپا بازدید کرد قرار گرفته بود و مصمم شد که مردم خودش نیز از امکانات مشابهی بهره‌مند شوند. علیرغم کمبود منابع دولتی در دوران پیش از اکتشافات نفتی، شیخ زاید با تأمین مالی شخصی اولین مدرسه مدرن در ابوظبی را افتتاح کرد و با ترغیب بستگان و دوستانش برای مشارکت در برنامه‌های توسعه‌ای در مقیاس کوچک، شروع به کار کرد.

شیخ “زاید” به سرعت دست به کار شد و توسعه و مدرنیزاسیون ابوظبی و امارات متحده عربی را آغاز کرد. او برنامه گسترده‌ای برای توسعه زیر ساخت‌ها از جمله مدارس، مسکن و بیمارستان‌ها و ایجاد خدمات عمومی را دنبال کرد. روند تحول اقتصادی و اجتماعی، امارات متحده عربی را به یکی از مدرن‌ترین و مرفه‌ترین کشور‌های منطقه تبدیل کرد.

هنگامی که شیخ زاید در سال ۲۰۰۴ درگذشت، پسرش، شیخ خلیفه بن زاید آل نهیان، به عنوان رئیس امارات متحده عربی و حاکم ابوظبی جانشین او شد. شیخ زاید به عنوان حاکم کشور، یک ساختار رسمی دولتی با اداراتی که برای انجام وظایف خاص توسعه یافته بودند را بنیان نهاد. او مقام‌های دولتی را برای ساخت تأسیسات مسکونی اساسی، مدارس، خدمات بهداشتی و ساخت فرودگاه، بندر، جاده‌ها و پلی برای اتصال ابوظبی به سرزمین اصلی امارات منصوب کرد.

منابع مالی اضافی نیز برای کاشت درخت در العین هزینه شدند تا ابوظبی به شهری سرسبز تبدیل شود. یکی از اقدامات اولیه شیخ زاید، افزایش کمک‌های مالی به صندوق توسعه امارات بود. ابوظبی خیلی زود به بزرگترین اهداکننده آن صندوق تبدیل شد. او از اولین حامیان مطالعات باستان‌شناسی امارات متحده عربی بود و به اولین کاوش‌های باستان شناسانه در سال ۱۹۵۹ میلادی علاقه نشان داد و تا زمان مرگش نیز نسبت به جدیدترین اکتشافات علاقمند بود.

او هم چنین مدت‌ها پیش از آن که حفاظت از محیط زیست مُد روز شود، از اولین حامیان حفاظت از محیط زیست و حیات وحش کشور بود و معتقد بود که قدرت و وجهه مردم امارات تا حدی از مبارزه‌ای ناشی می‌شود که آنان برای زنده ماندن در محیط خشن و خشک محلی مجبور به انجام آن بوده‌اند. او تضمین کرد که حفاظت از حیات وحش و محیط زیست به بخش کلیدی سیاستگذاری‌های دولت تبدیل شود و برنامه عظیم جنگل‌کاری را که اکنون شاهد کاشت بیش از ۱۵۰ میلیون درخت است، راه اندازی کرد و شخصا بر آن نظارت داشت.

شیخ زاید همانند سایر حوزه‌های زندگی ملی تصریح کرد که حفاظت از محیط زیست صرفا وظیفه دولت نیست. با وجود ایجاد نهاد‌های رسمی مانند آژانس محیط زیست فدرال و آژانس تحقیقات زیست‌محیطی و توسعه حیات وحش ابوظبی، او تأکید کرد که هم برای افراد و هم برای سازمان‌های غیردولتی، چه شهروندان و چه مهاجران، نقشی در این راستا وجود دارد.

اولویت قائل شدن برای مردم؛ سرمایه گذاری بر روی ظرفیت بالقوه سرمایه انسانی 

 شیخ زاید درک کرد که پیشرفت به سرمایه‌گذاری بر روی ظرفیت بالقوه سرمایه انسانی بستگی دارد. او از یک پروژه عظیم ملت‌سازی که زیرساخت‌های حیاتی، مراقبت‌های بهداشتی و نظام‌های آموزشی را ایجاد می‌کرد، حمایت کرد. شیخ زاید بورسیه‌هایی را برای توانمندسازی امارات جهت کسب مهارت‌های تخصصی اماراتی‌ها خارج از کشور و بازگشت به کشور برای مشارکت ارائه کرد. برنامه‌های مسکن و مشوق‌های بخش خصوصی، استاندارد‌ها و فرصت‌های زندگی را ارتقاءء بخشیدند.

شیخ زاید با تنوع بخشیدن به اقتصاد، تضمین کرد که درآمد‌های فراوان حاصل از صادرات نفت رفاه بلندمدت را پشتیبانی می‌کند و نه سود کوتاه مدت. شیخ زاید با توانمندسازی شهروندان از طریق توسعه متعهدانه، محیطی را ایجاد کرد که در آن امارات متحده عربی بتواند به طور کامل ظرفیت‌های خود را عملی کند.

شیخ زاید آگاه بود که چشم‌انداز آینده امارات متحده عربی مستلزم مشارکت همه اعضای جامعه در فرآیند توسعه است. او معتقد بود که این امر محقق نمی‌شود مگر آن که ظرفیت‌سازی شهروندی به طور مؤثر انجام شود و در این باره گفته بود: “انسان اساس هر فرآیند تمدنی است”. برای زاید، اقتصاد با وجود اهمیتی که داشت، در فرآیند توسعه تابع نیرو‌های انسانی بود و دید او مبتنی بر توسعه منابع انسانی از طریق منابع اقتصادی بود. این به خودی خود نشان دهنده یک فلسفه اقتصادی دقیق است که به دنبال دستیابی به رشد پایدار از طریق سرمایه‌گذاری بر روی سرمایه انسانی است.

سازگار با این رویکرد دکتر “اریش گوندلاخ” اقتصاددان برجسته آلمانی نوشته بود: “نظریه‌های جدید رشد، تاثیر سرمایه انسانی بر توسعه اقتصادی را برجسته می‌سازند. در نگاه نخست، این بینش نظری تعجب‌آور نیست، به خصوص در شرق و جنوب شرقی آسیا، جایی که آموزش خوب به طور سنتی به عنوان یک سرمایه‌گذاری مولد در نظر گرفته شده است”.

این درآمد‌های نفتی نبود که دولت مدرن امارات متحده عربی را ساخت، بلکه انسجام و هماهنگی بین سرمایه مالی و نیروی کار ماهر انسانی بود که این سرمایه را مدیریت می‌کرد. این بدان معناست که توسعه موفق می‌تواند از طریق مدیریت صحیح سرمایه و منابع طبیعی توسط عامل انسانی حاصل شود. از نظر شیخ زاید، توسعه جامع مستلزم مشارکت گسترده مردمی از همه اقشار جامعه است، واقعیتی که وجود ظرفیت فکری سالم و توانایی جسمی در بین مردم را برای عملکرد بهینه ضروری می‌سازد. این امر مبتنی بر این باور است که یک شهروند تحصیلکرده و آموزش‌دیده، برای برخورد مؤثر با اصول توسعه، از جمله سرمایه و سایر ابزار‌های اجرای پروژه، مجهزتر است.

در یک مورد معروف، شیخ زاید وقتی به او گفتند که برخی از شهروندان از دستمزدشان راضی نیستند عصبانی شده بود. او عصبانی بود، زیرا می‌خواست هر شهروند اماراتی صاحب خانه و شغل باشد. بر این اساس، او به دولت دستور داد تا استراتژی جدیدی را اجرا کند. شیخ زاید گفته بود: “بهترین راه برای ساختن یک جامعه قوی، ساختن شهروندان تحصیلکرده است و همه مسئول کسب آموزش مناسب برای مشارکت مؤثر هستند”. هم چنین، او گفته بود: “آموزش مردم ثروت بزرگی است که ما به آن افتخار می‌کنیم و ما آینده را بر اساس دانش می‌سازیم و ثروتی که توسط ذهن‌های آگاه و روشنفکر و بر اساس برنامه‌ریزی دقیق مدیریت نشود، محکوم به هدر رفتن و از دست رفتن است”.

شیخ زاید همواره تاکید می‌کرد که ثروت واقعی، سود مادی نیست، بلکه سرمایه‌گذاری بر روی افرادی است که در نهایت آینده ملت را می‌سازند. با این ذهنیت، بخش‌های بهداشت، آموزش و رفاه اجتماعی و اقتصاد تحت زمامداری او به طرز چشمگیری بهبود یافتند. شیخ زاید از درآمد‌های نفتی برای پیشرفت بیش‌تر امارات متحده عربی و ایجاد یک اقتصاد قوی استفاده کرد. به دنبال پیگیری این سیاست، امارات متحده عربی در میان کشور‌های توسعه‌یافته اقتصادی منطقه و دومین اقتصاد بزرگ در منطقه شورای همکاری خلیج فارس پس از عربستان سعودی قرار گرفت.

شیخ زاید عمیقاً نگران وضعیت اقتصادی و اجتماعی ضعیف مردم خود بود و وعده داد که از تمام منابع موجود برای ساختن یک کشور مدرن برای بهبود سطح زندگی اماراتی‌ها استفاده کند. او کاملا متقاعد شده بود که راستگویی، صداقت و فداکاری از ویژگی‌های اساسی زمامداری است که متعهد به خدمت به مردم خود است. اساسا او برای مردم خود سطح زندگی بهتری فراهم کرد که پیشرفت و رفاه را تضمین می‌کرد. شیخ زاید با استفاده عاقلانه از درآمد‌های نفتی برنامه‌های بلندپروازانه‌ای برای توسعه تدوین کرد و در ابتدا بر ایجاد زیرساخت‌ها تمرکز داشت.

سرمایه گذاری بر روی سرمایه انسانی پس از فوت “شیخ زاید” نیز از سوی رهبران بعدی امارات متحده عربی دنبال شد. آموزش و مراقبت‌های بهداشتی توجه قابل توجهی را به خود جلب کرده است، به طوری که دولت امارات در موسسات آموزشی و مراکز بهداشتی در سطح جهانی سرمایه‌گذاری کرده است. تمرکز بر توسعه سرمایه انسانی، نیروی کار ماهر و بهبود کیفیت زندگی را تضمین کرده و متخصصان ماهر را از سراسر جهان جذب کرده است. تاسیس پردیس‌های دانشگاه‌های مشهور مانند دانشگاه نیویورک و سوربن در ابوظبی، نشان دهنده تأکید امارات بر آموزش با کیفیت بالا است.

توسعه اقتصاد و تنوع بخشی به آن به جای اتکای صرف به درآمد نفتی برنامه در دستور کار شیخ زاید 

تضمین توسعه اقتصادی سالم، یکی دیگر از اولویت‌های اصلی سیاست داخلی شیخ “زاید” بود، زیرا این امر با ایجاد سرمایه انسانی و در نهایت فرآیند ملت‌سازی همراه است. به لطف ثروت نفتی که کشور به دنبال بهره‌برداری عاقلانه و هدایت آن به سمت این فرآیند بود، پایه‌هایی محکم برای توسعه اقتصادی پایدار بنا نهاده شد.

شیخ “زاید” گفته بود: “ثروت نفتی که خداوند به ملت ما عطا کرده است، باید در خدمت حال شهروندان و آینده ملت باشد. ما باید برای آینده برنامه‌ریزی کنیم تا بتوانیم با راه‌اندازی کارخانه‌ها، آماده‌سازی شهروندان و ارائه تخصص و آموزش به آنان و تنوع‌بخشی به پایه‌های اقتصادی، با احتمال اتمام نفت رو‌به‌رو شویم”.

برای دستیابی به این هدف، شیخ “زاید” در مورد اهمیت آماده‌سازی منابع انسانی و در عین حال ایجاد یک بخش صنعتی کاملا توسعه‌یافته و تنوع‌بخشی به اقتصاد به دور از اتکا به درآمد منابع طبیعی برنامه‌ای را تنظیم کرد. به همین ترتیب، زاید در بسیاری از موارد دیگر، بر لزوم تنوع‌بخشی به اقتصاد به عنوان یک انتخاب استراتژیک برای محافظت از آینده اقتصادی ملی و محافظت از آن در برابر هرگونه تحولات احتمالی همزمان تأکید کرد. او گفته بود: “برنامه‌ریزی دولت بر اساس ضرورت تنوع‌بخشی به پایه‌های اقتصادی از طریق توسعه صنعت و کشاورزی به عنوان منبع درآمد اضافی در کنار نفت و منبع درآمد جایگزین در صورت اتمام نفت است”.

بنابراین، برنامه‌ریزی استراتژیک اقتصاد کشور در ذهن شیخ “زاید” از این دیدگاه او ناشی می‌شد که اتکای کامل به نفت به عنوان تنها منبع درآمد اقتصادی، از بسیاری جهات یک سرمایه‌گذاری پرخطر محسوب می‌شود. این ذهنیت با توجه به نوسانات بازار‌های نفت، تأمین محصولات استراتژیک و محصولات غذایی شکل گرفته بود.

جهت‌گیری شیخ “زاید” استفاده از درآمد نفت برای ایجاد منابع درآمدی دیگر، از جمله بهره‌برداری‌های کشاورزی بزرگتر، حفر چاه، راه‌اندازی صنایع نفتی و سایر صنایع منطقه‌ای فاقد نفت، مانند سیمان بود. بنابراین، او تلاش کرد تا طرح تنوع‌بخشی خود را از طریق توسعه بخش‌های کشاورزی و صنعتی کارآمد متناسب با ابعاد دولت تازه تأسیس و متعاقبا از طریق جستجوی راه‌های بیش‌تر برای تنوع بخشی به اقتصاد از طریق توسعه بخش خدمات قوی، سرمایه‌گذاری در خارج از کشور و جذب سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی به اجرا درآورد.

تمرکز بر روی کشاورزی؛ شرط بندی‌ای که شیخ زاید در آن برنده شد

شیخ “زاید” توجه خود را بر بخش کشاورزی متمرکز کرد، در حالی که از چالش‌های ساختاری پیش رو آگاه بود. با کسب تخصص در این زمینه به عنوان نماینده حاکم در العین، او حتی مصمم‌تر بود که پروژه‌های کشاورزی بلندپروازانه را پیش ببرد. از آنجایی که محیط بیابانی برای پروژه‌هایی از این نوع مناسب نبود، کارشناسان خارجی مخالفت‌های متعددی را برای اجرای این طرح ابراز کردند. شیخ زاید در گفت‌و‌گو با تلویزیون مصر این موضوع را فاش ساخته و گفته بود:”تمام کارشناسانی که در گذشته به اینجا (امارات) آمده بودند، کشاورزی را تشویق نمی‌کردند. با این وجود، به آنان گفتیم که اجازه دهید ما این کار را آزمایش کنیم. ما ممکن است در تبدیل بیابان خود به یک منطقه کشاورزی موفق شویم. در واقع، ما آزمایش را شروع کردیم و موفق شدیم”.

از جمله موانع ساختاری که “زاید” باید با آن مواجه می‌شد، روش‌های سنتی بهره‌برداری، کمبود آب، قطعات کوچک زمین‌های مورد بهره‌برداری، دامنه و مقدار محدود محصولات بود. او بر این نکته تأکید داشت که چگونه علم و دانش می‌توانند به افزایش بهره‌وری و منطقی‌سازی مصرف آب از طریق سیستم‌های آبیاری کارآمد کمک کند. او گفته بود:”علم به حوزه‌هایی دست یافته که قبلا تصور نمی‌شد”.

شیخ “زاید” با ترکیب چشم‌انداز بلندپروازانه خود از طریق ابزار‌ها و تخصص‌های لازم، و با انقلابی در روش‌های کشاورزی و تخصیص زمین و کود به کشاورزان، توانست در شهروندان اماراتی در مناطق روستایی حس وظیفه‌شناسی و تعهد برای تبدیل بیابان به یک واحه پربار را القا کرده و بنابراین به توسعه کشور کمک کند. در نهایت، “زاید” توانست به هدف استراتژیک خود در دستیابی به خودکفایی در بسیاری از محصولات کشاورزی دست یابد، تا جایی که بهره‌وری برخی از محصولات حتی از نیاز‌های داخلی فراتر رفته و بنابراین به خارج از کشور صادر شد.

او گفته بود: امروز به لطف عزم و تخصص محلی ما در کشاورزی، ما توانستیم سبزیجات و میوه‌ها را تولید و صادر کنیم. به همین دلیل است که می‌گویم هر که بکارد درو می‌کند. ما در امارات متحده عربی، ثمره کاشت خود در علم و دانش را درو می‌کنیم”. او افزوده بود: “وقتی کشور امارات متحده عربی ۲۰ سال پیش تشکیل شد، کشاورزی در برخی از واحه‌ها و روستا‌های کوهستانی محدود بود. امروزه، در خاک بیابان ۱۱۴ نوع گیاه از جمله ۱۸ میلیون درخت نخل زیر کشت رفته‌اند”.

شاید در اینجا این پرسش مطرح شود که چرا شیخ “زاید” تا این اندازه بر کشت محصولات کشاورزی کشورش اصرار داشت در حالی که تمام منابع مالی حاصل از درآمد نفت را برای خرید تمام مواد غذایی لازم کشورش از خارج از کشور در اختیار داشت؟ عزم او برای دستیابی به موفقیت در بخش کشاورزی، نشان دهنده عمق تفکر و دوراندیشی او در مورد اهمیت توسعه جامع در دستیابی به ادغام بین بخش‌های مختلف است. کشاورزی و صنعت مکمل یکدیگر هستند. تأکید بر توسعه تنها یک بخش و حذف بخش دیگر منجر به اختلالات قابل توجهی در اقتصاد می‌شود. علاوه بر این، کشاورزی تأثیر زیادی بر صنعت دارد، زیرا مواد اولیه و محصولات کشاورزی مورد نیاز صنایع غذایی را فراهم می‌کند.

چشم انداز شیخ زاید بن سلطان آل نهیان برای توسعه صنعتی 

صنعت یکی دیگر از مولفه‌هایی بود که شیخ “زاید” برای دستیابی به تنوع بخشیدن به اقتصاد در نظر گرفته بود. اهمیت قائل شدن برای صنعت یکی از مهم‌ترین انتخاب‌های استراتژیک دولت بود. از سال‌های اولیه تشکیل فدراسیون، شیخ “زاید” بر اهمیت ایجاد یک پایگاه صنعتی محکم در چارچوب استراتژی توسعه اقتصادی خود تأکید کرد. در واقع، این بخش یکی از ابزار‌هایی بوده که ساختار تولیدی اقتصاد ملی را برای کمک به رهایی کشور از پیچیدگی‌های اقتصاد تک محصولی، ایجاد کرده است.

شیخ “زاید” نقش واحد‌های صنعتی از هر نوع را در تحکیم اتحاد امارت‌ها و کمک به جامعه تعریف کرد. او گفته بود: “هر کارخانه کوچک یا بزرگ باید در خدمت کشور باشد. هر پروژه باید در جهت رفاه جامعه باشد. اگر این امر محقق شود، جامعه از هم افزایی حاصل شده بین یکدیگر، شادی را تجربه خواهد کرد”. بنابراین، “زاید” اعتقاد خود را به بخش صنعت به عنوان وسیله‌ای که نه تنها قادر به کمک به رفاه جامعه، بلکه به وحدت کشور نیز می‌باشد، ابراز داشت.

در طول سه دهه گذشته، با تأکید فزاینده دولت امارات بر تنوع و اجزای اساسی مانند سرمایه و انرژی که به راحتی در دسترس هستند، بخش تولید پیشرفت قابل توجهی داشته است. سیاست تنوع بخشی به اقتصاد که به شدت توسط شیخ “زاید” حمایت می‌شد، در بخش صنعت نیز اعمال شد و تأثیر مثبتی بر اقتصاد امارات متحده عربی داشت. با این وجود، در کنار تلاش‌های انجام شده توسط دولت فدرال، هر یک از امارت‌های تشکیل دهنده کشور امارات نقش مهمی در این فرآیند ایفا کرده‌اند. در ابتدا، امارات متحده عربی از عملیات نفت و گاز تأسیس شده خود برای توسعه صنایع مرتبط مانند پتروشیمی، کود، سیمان و آلومینیوم استفاده کرد. در سالیان پس از آن، طیف کالا‌های تولیدی گسترش یافت و شامل اقلام الکترونیکی و ماشین‌آلات سبک برای صادرات شد.

در حال حاضر، حوزه‌های اصلی رشد شامل صنایع با فناوری پیشرفته سرمایه‌بر است که از جمله اقلام دیگر، تجهیزات امنیتی و ایمنی، تجهیزات فناوری اطلاعات، تجهیزات و خدمات پزشکی، محصولات ساختمانی، تجهیزات تهویه مطبوع و برودتی، تجهیزات زیست‌محیطی و کنترل آلودگی و تجهیزات ورزشی را تأمین می‌کنند. جایگزینی واردات و بازار‌های محلی قوی، نیرو‌های محرکه برای رشد بیشتر در بخش تولید امارات متحده عربی هستند.

سهم صنعت در اقتصاد ملی امارات شاهد رشد پایدار بود، بنابراین، منبع درآمد قابل اعتمادی را فراهم کرد. از این رو، از ۲.۷ درصد در زمان ایجاد دولت فدرال، به ۳.۸ درصد در سال ۱۹۸۰ و سپس به ۷.۷ درصد در سال ۱۹۹۰ رسید. متعاقبا سهم صنعت در اقتصاد امارات متحده عربی در سال ۱۹۹۵ به ۸.۷ درصد افزایش یافت. امروزه بخش صنعت بیش از ۲۷ درصد از تولید ناخالص داخلی ملی امارات را تشکیل می‌دهد.

این دستاورد‌ها بدون حمایت مستمر و پیگیری دقیق شیخ “زاید” که تولید را به تدریج و به طور پیوسته ارتقاءء داد تا به یک بخش کاملاً تکامل یافته تبدیل شود و اقتصاد ملی را قادر سازد تا قاطعانه در مقابل چالش‌های بین‌المللی و مقطعی بایستد، به سطح امروزین نمی‌رسید.

سیاست در‌های باز به مثابه کلید توسعه اقتصادی

حرکت به سمت تنوع بخشی به اقتصاد و دوری از وابستگی به هیدروکربن‌ها، منجر به توسعه سایر بخش‌های غیرنفتی از جمله بخش خدمات شد که جایگاه قابل توجهی در اقتصاد امارات متحده عربی دارد. در این راستا، شیخ “زاید” دستورالعمل‌های روشنی را در مدیریت مازاد پول نفت تعیین کرد. به عبارت دیگر، پس از اولویت دادن به سطح داخلی از نظر یک سیاست سرمایه‌گذاری چندبعدی کامل، او تصمیم گرفت که بخشی از درآمد نفت باید از طریق سرمایه‌گذاری‌های انجام شده در بسیاری از کشورها، به صورت بین‌المللی هدایت شود.

او در این باره گفته بود: “اولویت‌های سرمایه‌گذاری باید به سطح داخلی داده شود… سپس، مازاد درآمد‌ها در وهله نخست برای کمک به برادران مان و سرمایه‌گذاری در بخش‌های مفید در کشور‌های همسایه پیش از رسیدن به کشور‌های دوردست هدایت شود. بدیهی است که سرمایه‌گذاری‌های خارجی باید در مناطق مختلف توزیع شوند و منحصرا در یک منطقه یا کشور متمرکز نشوند”. 

شیخ زاید درباره اهمیت سرمایه گذاری خارجی گفته بود: “ما قطعا می‌خواهیم اقتصاد ملی وارد مرحله‌ای فعال‌تر، منسجم‌تر و قوی‌تر شود… اگر از سرمایه‌گذاری‌های خارجی از کشور‌های عربی یا غیرعربی استقبال کنیم، به دلیل دانش فنی پیشرفته‌ای که دارند، به آن نیاز داریم”. بنابراین، به لطف بهره‌برداری از تمام منابع موجود برای توسعه کشور، امارات متحده عربی در زمان زمامداری شیخ “زاید”، نه تنها در جهان عرب بلکه در جامعه تجاری بین‌المللی نیز جایگاه قابل احترامی کسب کرد.


بیشتر بخوانید:  ۶ دلیل مهاجرت ثروتمندان به امارات/ بهترین کشورها برای سرمایه داران کدام است؟


رویکردی مبتنی بر اجماع و شورا

شیخ “زاید” در حکمرانی خود از سنت‌های اعراب بادیه‌نشین مبنی بر اجماع و مشورت الهام گرفت. در سطح غیررسمی، این اصل مدت‌هاست که از طریق نهاد مجلس (شورا) اجرا می‌شود، جایی که یکی از اعضای برجسته جامعه، یک انجمن بحث تحت عنوان “خانه باز” را برگزار می‌کند که در آن هر فردی می‌تواند نظرات خود را برای بحث و بررسی ارائه دهد.

روش حکمرانی شیخ “زاید” بر اساس مجالس منظمی بود که در آن بر روی همگان باز بود و هر کسی که در آنجا صحبت می‌کرد حرفش شنیده می‌شد. این مجالس انسجام اجتماعی را تضمین می‌کردند، اصلاحات اقتصادی را تقویت کرده و باعث تاثیرگذاری مستقیم صدا و اراده مردم بر تصمیمات مربوط به سیاستگذاری‌ها می‌شدند. این روشی بود که در زمان شیخ “زاید” به عنوان نماینده حاکم در العین به طور برجسته‌ای اجرا شد و زمانی که او حاکم ابوظبی شد نیز ادامه یافت.

اقتصاد پررونقی که ابوظبی امروز از آن برخوردار است، ریشه در اصلاحاتی دارد که در مجالس برگزار شده توسط شیخ “زاید” مورد بحث قرار گرفت و نشان از اعتقاد راسخ او به اولویت قائل شدن برای نظرات مردم داشت.

او درباره اهمیت شورا گفته بود: “ما صد‌ها سال تحت اصل مشورت (شورا) تجربه کسب کرده‌ایم. ما مشتاقانه منتظر دستیابی به مراحل بیش تری از این تجربه و بهره‌گیری از تجربیات برادران مان هستیم که شرایط مشابه ما را پشت سر گذاشته‌اند”. برای این منظور، شیخ “زاید” نهاد‌های لازم قانون اساسی (یعنی شورای مشورتی ملی ابوظبی و شورای ملی فدرال امارات متحده عربی) را تاسیس کرد تا به عنوان سازوکار‌هایی عمل کنند که از طریق آن شکایات و خواسته‌های مردمی می‌توانست به صورت علنی مورد بحث قرار گیرد و به مقام‌های اجرایی منتقل شود.

با این وجود، این نهاد‌ها به هیچ وجه جایگزینی برای شکل سنتی تعامل بین حاکم و مردم در فلسفه حکمرانی “زاید” نبودند. در واقع، او اصرار داشت که تماس مستقیم و بحث‌های آزاد بین حاکم و مردم پیش‌نیاز‌های اساسی برای تحقق رفاه مردم و پایداری کشور هستند. او گفته بود: “حاکم باید دائما با مردم خود ملاقات کند. هیچ مانعی نباید تحت هیچ شرایطی بین آنان وجود داشته باشد. حقیقت آن است که من هیچ مخالفتی با انتخاب نمایندگان توسط شهروندان ندارم. با این وجود، همان طور که می‌دانید، تجربه ما در این حوزه تازه است. بررسی دقیق امری ضروری است. ما هم چنین باید فضایی را برای شهروندان فراهم کنیم تا پیش از برداشتن گام جدید، در مورد موضوع تأمل و مطالعه کنند تا این گام برداشته شده بالغ و صحیح باشد”.

در موقعیتی دیگر، “زاید” اظهار داشت که صحبت در مورد دموکراسی پارلمانی که در آن زمان یک تجربه جدید بود، باید به تدریج انجام شده و دموکراسی باید با گام‌های تدریجی پیاده سازی شود. در آن زمان، این نظر شیخ “زاید” در برخی محافل در غرب به طور کامل درک نمی‌شد. بسیاری از منتقدان او در غرب استدلال می‌کردند که امارات متحده عربی “نظام حکمرانی بزرگی دارد، اما دموکراتیک نیست”.

منتقدان ترجیح می‌دادند از اصطلاح “استبداد خیرخواهانه” برای اشاره به سبک حکمرانی شیخ “زاید بن سلطان آل نهیان” استفاده کنند و تا به امروز نیز این استدلال را برای سبک حکمرانی در آن کشور مطرح می‌کنند. این در حالیست که امارات متحده عربی اولین انتخابات خود را در سال ۲۰۰۶ میلادی از زمان ایجاد فدراسیون به این سو، برای انتخاب اعضای شورای ملی فدرال برگزار کرد.

شیخ زاید از طریق صبر و مشورت توانست اتحاد امارت‌های مختلف کشور امارات متحده عربی را عملی سازد. او اجماع نظر تمام ذینفعان را به جای تاکتیک‌های اقتدارگرایانه در اولویت قرار داد. این رویکرد فراگیر با تأسیس نهاد‌های ملی مانند شورای ملی فدرال برای نمایندگی رسمی صدا‌های عمومی تقویت شد. شیخ “زاید” به عنوان یک میانجی محترم، مناقشات را از طریق دیپلماسی و درک متقابل حل و فصل کرد. او میزبان رهبران جهانی و بحث‌هایی برای ترویج همکاری بود، رویکردی مبتنی بر گشودگی و خرد که جایگاه امارات متحده عربی را ارتقاء بخشید.

شیخ “زاید” در سال ۱۹۷۰ میلادی با تشخیص این که ابوظبی در حال آغاز یک فرآیند توسعه سریع است، روند مشورت را رسمی کرد و شورای مشورتی ملی را تأسیس کرد و رهبران هر یک از قبایل اصلی امارات را گردهم آورد. در سال ۱۹۷۱، نهاد مشابهی برای کل امارات متحده عربی ایجاد شد: شورای ملی فدرال که در ادامه به شکلی مفصل‌تر به آن پرداخته خواهد شد.

در مجالس برگزار شده، شیخ “زاید” به همراه دیگر اعضای ارشد یا کارشناسان قبایل، یک انجمن گفتگوی آزاد برگزار می‌کرد تا به نگرانی‌ها و شکایات مردم گوش دهند و در مورد چالش‌های روزانه و استراتژیک، مانند کمبود غذا و رابطه با سایر قبایل بحث کنند و به هر فردی اجازه داده می‌شد که در آن شرکت کند و نظرات خود را برای بحث و بررسی ارائه دهد.

نقش شیخ “زاید” این بود که پس از گوش دادن به سخنان اطرافیان، تصمیمات نهایی را اتخاذ کند. این رویکرد او به مقام‌های رده پایین‌تر آموخت که با مردم بمانند، در کنار آنان زندگی کنند، در‌های خانه خود را به روی مردم باز نگه دارند و با دقت به حرف‌های آنان گوش دهند و با مردم به زبانی ساده صحبت کنند و با فروتنی با آنان زندگی کنند. هم چنین، مقام‌های سطح پایین‌تر از شیخ “زاید بن سلطان آل نهیان” در جریان جلسات با حضور مردم آموختند که در قبال نیاز‌ها و حمایت از مردم مسئول و متعهد باشند.

باور به مداراجویی در سیاست داخلی و خارجی

رویکرد شیخ “زاید” پذیرش مدرنیته و نوعی از ملی گرایی مبتنی بر آرمان‌های مشترک بود تا حس وحدت و پیشرفت را تقویت کند. شیخ “زاید” مخالف سرسخت تعصبات شدید بود. او در مصاحبه‌ای در سال ۲۰۰۲ گفته بود: “مسلمانان در برابر هر فرد مسلمانی که سعی در انجام هرگونه اقدام تروریستی علیه همنوع خود داشته باشد، می‌ایستند. یک تروریست دشمن اسلام و بشریت است، در حالی که یک مسلمان واقعی با همه انسان‌ها دوست است و با سایر مسلمانان و غیرمسلمانان برادر است. دلیل این امر آن است که اسلام دین رحمت و تسامح است”.

او افزوده بود: “تسامح یک اصل اساسی برای مردمی است که خود را متمدن می‌دانند. ما از جوانان خود بیش از آن چه که تاکنون از دیگران انتظار داشته‌ایم، انتظار داریم که به چنین دستاورد‌های بزرگی دست یابند و چنین خدمات بزرگی ارائه دهند که این ملت را به یک کشور برجسته و مدرن تبدیل کند که با دنیای مدرن همگام باشد”.

شیخ “زاید” به دنبال اعمال قدرت خود نه به عنوان یک حاکم مستبد، بلکه به عنوان پدری دلسوز بود که از ملت خود مطابق با اصول اسلام و اصول قبیله‌ای حکمرانی مراقبت می‌کرد. بنابراین، او قاطعانه معتقد بود که “رهبر مسئول تنها در صورتی می‌تواند عشق مردم خود را جلب کند که آنان احساس کنند می‌توانند به او اعتماد کنند. او مانند پدری با فرزندانش خواهد بود، او به امور آنان رسیدگی خواهد کرد و نگران آن خواهد بود”. در مورد مسئله مهم روابط بین دولت‌ها و شهروندان، جوهره دیپلماسی “زاید” ایجاد درک متقابل با پشتیبانی گفت‌و‌گو و بحث بود.

شیخ “زاید” آرمان‌های اجماع و تسامح خود را به طور گسترده‌تری به کار برد. در منطقه خلیج فارس و در جهان عرب، امارات متحده عربی به دنبال افزایش همکاری و حل اختلاف از طریق پیگیری آرام گفت‌و‌گو و اجماع نظر بوده است. او در دهه ۱۹۹۰ میلادی تشخیص داد که امارات متحده عربی می‌تواند نقش فعال‌تری در عملیات‌های بین‌المللی حفظ صلح ایفا کند. نیرو‌های مسلح امارات متحده عربی در نیروی بازدارنده عربی که به دنبال پایان دادن به درگیری‌های داخلی در لبنان بود، و در نیروی حفظ صلح و بازسازی سازمان ملل متحد در سومالی مشارکت داشتند.

استفاده از ثروت نفت برای توسعه زیرساخت‌ها

در ابتدا اقتصاد امارات متحده عربی به شدت به نفت وابسته بود. با این وجود، شیخ زاید بن سلطان آل نهیان از این ثروت تازه کشف شده برای توسعه زیرساخت‌های حیاتی استفاده کرد. سرمایه‌گذاری‌های عظیمی در ساخت جاده‌ها، فرودگاه‌ها، بنادر و یک شبکه مخابراتی مدرن انجام شد. این تحولات، پایه و اساس یک اقتصاد متنوع را بنا نهاد و سرمایه‌گذاران و مشاغل خارجی را به سوی خود جذب کرد.

ساخت بندر جبل علی در دبی (بزرگ‌ترین بندر در خاورمیانه که از لحاظ فعالیت تجاری رتبه نهم در جهان را به خود اختصاص داده است) و فرودگاه بین‌المللی دبی نمونه‌های بارزی از چگونگی استفاده امارات متحده عربی از ثروت نفت خود برای ساخت زیرساخت‌هایی بوده‌اند که در توسعه اقتصادی آن نقش محوری داشتند. امارات متحده عربی با درک نوسانات بازار‌های نفت و ماهیت محدود ذخایر نفتی، اقتصاد خود را به صورت استراتژیک متنوع کرد. آن کشور سرمایه‌گذاری‌های قابل توجهی در بخش‌هایی مانند گردشگری، املاک و مستغلات، هوانوردی و امور مالی انجام داد.

تحول دبی با پروژه‌هایی مانند برج خلیفه، جزایر نخل و ایجاد مناطق آزاد اقتصادی مانند شهر اینترنتی دبی و شهر رسانه‌ای دبی، شرکت‌های جهانی را جذب کرد و اقتصاد غیرنفتی را به طور قابل توجهی تقویت نمود. امارات متحده عربی محیطی مساعد برای تجارت ایجاد کرد که با مالیات پایین، حداقل بوروکراسی اداری و ایجاد مناطق آزاد که امکان مالکیت ۱۰۰ درصد خارجی و بازگشت سود را فراهم می‌کرد، شناخته شد. این رویکرد لیبرال، آن کشور را به مقصدی جذاب برای سرمایه‌گذاران و کارآفرینان بین‌المللی تبدیل کرد.

درک شیخ “زاید” از قدرت نرم در قالب کمک‌های خارجی و امدادرسانی به نیازمندان 

تحت رهبری شیخ “زاید”، امارات متحده عربی در سطح بین‌المللی به عنوان کشوری پیشرو در ارائه کمک‌های خارجی و امدادرسانی به نیازمندان، علاوه بر مراقبت از شهروندان و رفاه آنان شناخته می‌شد. شیخ “زاید” ضمن کسب اطمینان از این که امارات متحده عربی باید به طور فزاینده‌ای مسئولیت‌های بین‌المللی را بر عهده بگیرد، تصریح کرد که نقش امارات متحده عربی بر امدادرسانی و توانبخشی متمرکز است.

در بالکان، عراق، افغانستان و سایر کشورها، سیاست اتخاذ شده توسط امارات متحده عربی به وضوح نشان دهنده تمایل شیخ “زاید” برای به کارگیری بخت و اقبال خوب کشورش به منظور کمک به افراد کم‌بضاعت بود. آن کشور اکنون از طریق نهاد‌هایی مانند بنیاد خیریه و بشردوستانه تاسیس شده در زمان زمامداری “زاید” و صندوق توسعه ابوظبی که توسط شیخ “زاید” پیش از تأسیس امارات راه اندازی شده بود، و هم چنین از طریق موسساتی مانند انجمن هلال احمر، نقش مهمی در ارائه کمک‌های امدادی و توسعه‌ای در سراسر جهان ایفا می‌کند.

سازوکار اجرایی دولت فدرال امارات متحده عربی

طبق قانون اساسی ۱۹۷۱ میلادی امارات متحده عربی به عنوان فدراسیونی از هفت امارت فعالیت می‌کند که هر کدام از آن امارت‌ها از سطح بالایی از استقلال سیاسی و اقتصادی برخوردارند. دولت فدرال، مستقر در شهر ابوظبی، دارای سه قوه است: اجرایی، مقننه و قضایی. شورای عالی حکام، متشکل از حاکمان موروثی هر یک از هفت امارت، بالاترین نهاد سیاستگذاری ملی امارات متحده عربی است.

شورای وزیران که به عنوان کابینه امارات متحده عربی نیز شناخته می‌شود، قوه مجریه دولت محسوب می‌شود. کابینه از ۳۲ وزیر تشکیل شده و بسیاری از اعضای جدید در حوزه‌های بسیار تخصصی مانند وزیر مشاور در هوش مصنوعی و وزیر مشاور در علوم پیشرفته فعالیت می‌کنند. دولت فدرال بر طیف وسیعی از مسائل، از جمله امنیت و سیاست خارجی، ارتباطات، سیاستگذاری مالی و پولی، مهاجرت، کنترل ترافیک هوایی و آموزش، نظارت دارد.

گذشته از این موارد، امارت‌ها قدرت قابل توجهی در امور خود دارند. قوه مقننه دولت شامل شورای ملی فدرال است. از ۴۰ عضو آن نهاد ۲۰ نفر توسط حاکمان هفت امارت که تخصیص آنان بسته به میزان جمعیت امارت است و ۲۰ نفر باقی مانده توسط یک هیئت انتخاباتی از رأی دهندگان واجد شرایط که در مجموع تقریباً ۲۲۵۰۰۰ شهروند اماراتی هستند انتخاب می‌شوند. در ژوئن ۲۰۱۹ میلادی قوانین انتخاباتی مرتبط با انتخاب اعضای شورای ملی فدرال اصلاح شد تا اطمینان حاصل شود که ۵۰ درصد از کل نمایندگان منصوب و منتخب از بین زنان خواهند بود. در نتیجه، شورای ملی فدرال به برابرترین نهاد قانونگذاری از نظر جنسیتی در جهان عرب تبدیل شد.

شیخ “زاید” همواره به دستاورد‌های زنان اماراتی در زمینه نقش آنان در تقویت بخش‌های اقتصادی و اجتماعی جامعه افتخار می‌کرد. او زمانی گفته بود: “ما تعهد خود را برای ارائه تمام حمایت‌های لازم از زنان مان، به گونه‌ای که تضمین کند نقش آنان در جامعه می‌تواند بیش‌تر تقویت شود و دامنه مشارکت آنان در توسعه همه جانبه کشورمان گسترش یابد، مجدداً تأیید می‌کنیم”.

در همین حال، دستگاه قضایی میزبان دیوان عالی فدرال و دادگاه‌های بدوی است. نظام حقوقی هم دادگاه‌های شرعی و هم دادگاه‌های مدنی را اداره می‌کند و تمام قضات به طور مستقیم توسط رئیس امارات منصوب می‌شوند. در سالیان اخیر با معرفی فناوری‌های ارتباط از راه دور، جلسات محاکمه الکترونیکی در دادرسی‌های مدنی برای ساده سازی حجم پرونده‌ها در امارات در نظر گرفته شده است.

ابوظبی از استقلال خود برای پیگیری مجموعه‌ای از برنامه‌های تنوع بخشی اقتصادی، علاوه بر ابتکارعمل‌های توسعه اجتماعی و فرهنگی، تحت هدایت شورای اجرایی ابوظبی، شاخه اجرایی دولت امارات، استفاده کرده است. شورای اجرایی ابوظبی متشکل از ۱۹ عضو است که بسیاری از آنان نماینده بخشی از دولت مانند وزارت بهداشت یا آموزش هستند. این اعضا در امور مربوط به خدمات و عملکرد به رئیس امارات متحده عربی مشاوره ارائه می‌دهند.

شورای اجرایی ابوظبی سیاست کلی امارات، برنامه‌های توسعه‌ای و قوانین و مصوبات آن را تعیین می‌کند. هم چنین، آن شورا مسئول تصویب و نظارت بر پروژه‌های تحت حمایت دولت و نظارت بر عملیات دولتی به طور کلی است. اجرای طرح‌های سیاستگذاری توسط ادارات و نهاد‌های مختلفی نظارت می‌شوند که تقریباً همه آنان در برابر شورا پاسخگو هستند.

امارات امروز

امارات متحده عربی در رتبه‌بندی جهانی “انجام کسب و کار” که سالانه توسط بانک جهانی منتشر می‌شود، عملکرد مطلوبی دارد. این رتبه‌بندی کشور‌ها را بر اساس میزان استقبال آنان از کسب و کار‌ها با بررسی محیط عملیاتی آنان رتبه‌بندی می‌کند. امارات متحده عربی در رتبه بندی سال ۲۰۲۰، از بین ۱۹۰ کشور و منطقه، رتبه شانزدهم را کسب کرد که نسبت به رتبه یازدهم در سال ۲۰۱۹ تنزل رتبه داشت، اما نسبت به رتبه بیست و یکم در سال ۲۰۱۸ بهبود جایگاه را شاهد بود و برای ششمین سال متوالی با اختلاف قابل توجهی از سایر کشور‌های منطقه پیشی گرفت.

کشور‌های بعدی در خاورمیانه، بحرین با رتبه چهل و سوم و پس از آن عربستان سعودی با رتبه شصت و دوم بودند. امارات در این رتبه بندی در سال ۲۰۲۴ میلادی از ۱۳۳ کشور جهان در جایگاه سی و دوم قرار گرفت. امارات متحده عربی در سه مورد از ۱۰ عاملی که در رتبه‌بندی یک کشور نقش دارند، جزو ۱۰ کشور برتر بوده است از جمله رتبه اول در زمینه برق رسانی، رتبه سوم در رسیدگی به مجوز‌های ساخت و ساز و رتبه نهم در اجرای قراردادها.

سفر امارات متحده عربی از یک اقتصاد روستایی به یک قطب اقتصادی مدرن و متنوع، گواهی بر برنامه‌ریزی بلندمدت استراتژیک، سازگاری و تمایل آن کشور به پذیرش تغییر است. امارات به عنوان الگویی برای کشور‌های جهان مطرح شده و نشان می‌دهد که چگونه ترکیبی از رهبری دوراندیش، سرمایه‌گذاری استراتژیک و گشودگی به روی روند‌های جهانی می‌تواند به موفقیت اقتصادی خارق‌العاده‌ای منجر شود.

یکی از مبانی فلسفه شیخ “زاید” به عنوان یک رهبر و دولتمرد آن بود که منابع کشور باید به طور کامل به نفع مردم، از جمله زنان امارات متحده عربی که از دیدگاه او در حوزه آموزش و اشتغال باید از فرصت‌های برابری برخوردار باشند، مورد استفاده قرار گیرد. شیخ “زاید” در سال ۲۰۰۴ میلادی در اواخر دهه هشتم عمر خود، درگذشت و میراثی به عنوان “پدر ملت” از خود برجای گذاشت.

پسر ارشدش شیخ “خلیفه بن زاید آل نهیان” در آن سال جانشین او به عنوان رئیس امارات متحده عربی و حاکم ابوظبی شد. با این وجود، اصول و فلسفه‌ای که شیخ “زاید” در عرصه حکمرانی اجرا کرده بود تا به امروز در هسته اصلی دولت امارات و سیاستگذاری‌های آن باقی مانده است سیاست‌هایی که باعث شد اقتصاد امارات شاهد رشدی خیره کننده باشد به طوری که صادرات غیرنفتی امارات تقریبا صفر در سال ۱۹۷۱ به ۸۰۰ میلیارد درهم در سال ۲۰۲۳ رسید.

“کلود موریس” در کتاب خود تحت عنوان “شاهین صحرا” با بیان نقل قولی از سرهنگ سِر “جان بوستید” دیپلمات بریتانیایی درباره تاثیر شیخ “زاید” بر مردم گفته بود:”من از جمعیتی که همیشه در اطراف شیخ “زاید” بودند و نسبت به او احترام و توجه زیادی نشان می‌دادند، حتی زمانی که او با آنان در حفر و ساخت چاه برای آبیاری نخلستان‌ها شرکت می‌کرد یا فروتنانه در میان آنان می‌نشست، شگفت‌زده شدم. به راستی، او یک رهبر دموکراتیک، یک چهره ملی و یک مرد قبیله‌ای بود که بسیار مایل به پذیرش مسئولیت بود”. 

منابع: 

Ahmed, Gouher (۲۰۲۲) , The Transformational Leadership Of The Founding Leaders Of The United Arab Emirates: Sheikh Zayed Bin Sultan Al Nahyan And Sheikh Rashid Bin Saeed Al Maktoum, International Journal of Technology Innovation and Management (IJTIM) ۲ (۱)

Ahmed, Hafiz M. (۲۰۲۳) , The Secret Behind UAE’s Economic Miracle, Halal Times

Alhosani, Hamad Ali (۲۰۱۲) , The Political Thought of the Late H.H. Sheikh Zayed Bin Sultan Al Nahyan, Founder of the United Arab Emirated (۱۹۶۶-۲۰۰۴) , Durham University

۵ of Sheikh Zayed’s greatest achievements, Step Feed.
Barton, Chris (۲۰۲۴) , Leadership Qualities of Sheikh Zayed bin Sultan Al Nahyan, Humans Of Globe

How is Abu Dhabi diversifying its economy?, Oxford Business Group 

McLoughlin, Colm (۲۰۱۸) , Sheikh Zayed: A legacy of leadership, Arabian Business

Sheikh Zayed bin Sultan Al Nahyan – maker of modern UAE, Emirates News Agency – WAM

Sheikh Zayed’s legacy, Government Of Abu Dhabi

Sheikh Zayed bin Sultan Al Nahyan, Embassy Of The United Arab Emirates Washington, DC

United Arab Emirates ranking in the Global Innovation Index (۲۰۲۴) , Global Innovation Index



منبع

برچسب ها :

ناموجود