اثرات مسّ شیطان بر انسان و راهکار دفع آن
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مطابق با تصریح قرآن، ماهیت شیطان یا شیاطین از جنس جن است. جن، موجودی است که از آتش خلق شده و دارای اختیار و اراده است. در قرآن، شیطان به عنوان موجودی معرفی شده که با سرپیچی از دستور خداوند، از درگاه الهی رانده شده و هدفش گمراه کردن
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مطابق با تصریح قرآن، ماهیت شیطان یا شیاطین از جنس جن است. جن، موجودی است که از آتش خلق شده و دارای اختیار و اراده است. در قرآن، شیطان به عنوان موجودی معرفی شده که با سرپیچی از دستور خداوند، از درگاه الهی رانده شده و هدفش گمراه کردن انسانها از صراط مستقیم الهی است. شیاطین نیز به عنوان یاران و پیروان شیطان، در مسیر اغوا و فریب انسانها فعالیت میکنند و در این راستا روشهایی را به کار میگیرند. القائات منفیِ ذهنی مثل وعده به فقر، الهامات ناصواب، ایجاد ترس و یا بهکارگیری از ابزار وسوسه، تزیین، تسویل، استحواذ (تسلط)، نزغ شیطان (سخنان فریبنده) از جمله روشهایی است که به کار میگیرند.
اما در کنار اینها، با مفهومی در قرآن به نام «تخبُّط» مواجهیم که در اثر مسّ شیطان ایجاد میشود. خداوند در آیه275 سوره بقره میفرماید «الَّذِینَ یَأْكُلُونَ الرِّبَا لَا یَقُومُونَ إِلَّا كَمَا یَقُومُ الَّذِی یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطَانُ مِنَ الْمَسِّ …»؛ یعنی کسانی که ربا میخورند [در میان مردم و برای امر معیشت و زندگی] به پای نمیخیزند، مگر مانند به پای خاستن کسی که شیطان او را با تماس خود آشفته حال کرده است.»
تخبّط، زدن شدید با ابزاری محکم به کسی برای ایجاد ضعف و سستی در اوست؛ ضربهای که جان انسان را به تکلف و زحمتی میاندازد که آن را تا دم مرگ میبرد، اما نمیمیرد. تخبّط، یکی از انواع جنون است که با مس شیطان در فرد ایجاد میشود.
لمس، امری مادی است و به درک حس ظاهری میآید و لازم نیست شدید باشد. ممکن است مسّ برای حس ظاهری قابل دریافت نباشد و امری روحی روانی باشد. مس شیطان، نوعی ضرب و زدن به نفس با شدتی است که گاهی فرد، تعادل خود را از دست میدهد و توهّم پیدا میکند و واژگون و بههمریخته سخن میگوید. گاهی نیز به تحریک و فساد، در او حالت خودآزاری یا غیرآزاری و سادیسم دست میدهد و میل مییابد دیگری را اذیت کند یا بعضی از مواضعِ او خارش میگیرد یا پلک میزند. (آیت الله محمدرضا نکونام)
آیهی دیگر مربوط به 201 سوره اعراف است. خداوند میفرماید «إِنَّ الَّذینَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذَكَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُون»؛ یعنی «پرهیزگاران هنگامی که بر اثر مس شیطان بر آنها مورد وسوسهی گذرا از شیطان قرار میگیرند، به یاد (خدا و پاداش و کیفر او) میافتند؛ و (در این حالت) ناگهان بصیرت و آگاهی مییابند.»
در این آیه «طائف از شیطان» معمولاً به افکار منفی، القائات نادرست، یا تحریکهای زودگذر اشاره دارد. همچنین «طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ» به معنای وسوسهٔ گذرا یا فکری که از شیطان میآید است. این وسوسه ممکن است به شکل افکار گناهآلود، شک، یا خشم ناگهانی در ذهن و قلب انسان ظاهر شود.
همچنین وقتی گفته میشود «طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ» آنها را لمس میکند، منظور این است که مؤمنان در اثر وسوسهها یا القائات زودگذر شیطانی، ممکن است به طور موقت دچار لغزش یا غفلت شوند، اما چون اهل تقوا هستند، این حالت در آنها ماندگار نمیشود و با یاد خدا (تَذَكَّرُوا) از این وضعیت خارج میشوند و به بصیرت و آگاهی (مُبْصِرُون) باز میگردند.
نتیجه آنکه شیطان همواره در تلاش است تا انسان را با وسوسههای مختلف به سمت غفلت و گناه بکشاند، اما تقوا، قدرت تشخیص و مقاومت در برابر این وسوسهها را تقویت میکند. این ویژگی در مؤمنان، مانند سپر یا محافظی معنوی، از قلب و ذهن آنها در برابر وسوسههای شیطان محافظت میکند. وقتی شخص متقی دچار لغزش یا وسوسه شود، یاد خدا به سرعت او را به مسیر صحیح بازمیگرداند. همچنین بر اساس این آیه، تقوا موجب بصیرت یا همان بینش درونی میشود که به انسان امکان میدهد حق و باطل را از هم تشخیص دهد.
همچنین انسان متقی با رعایت اصول اخلاقی و دستورات الهی، زمینههای وسوسه را در زندگی خود کاهش میدهد. برای مثال:
* پرهیز از مکانها و شرایطی که احتمال گناه در آنها وجود دارد.
* کنترل افکار، احساسات، و اعمال به گونهای که شیطان نتواند در او نفوذ کند.
* استفاده از ابزارهایی مانند دعا، قرآن، و همنشینی با افراد صالح.
این قدرت معنوی از برکات تقواست که زندگی انسان را به سوی رضایت الهی و سعادت اخروی هدایت میکند.
انتهایپیام/