“آموزش جنایت و روابط نامشروع” ماحصل اخبار حوادث بدون پیوست!
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، وقتی صفحه حوادث برخی روزنامه را ورق میزنید یا صفحات حوادث برخی خبرگزاریها و سایتهای خبری را میبینید “تیترهای جنایی” فریاد میزنند، جنایتی هولناک، قتلی فجیع، خشونت بیرحمانه…، گویی غرق در دریای بیکران سیاهی شدهاید که هر روز موجی از اخبار جنایی آن را متلاطمتر میکند اما، آیا رسانهها
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، وقتی صفحه حوادث برخی روزنامه را ورق میزنید یا صفحات حوادث برخی خبرگزاریها و سایتهای خبری را میبینید “تیترهای جنایی” فریاد میزنند، جنایتی هولناک، قتلی فجیع، خشونت بیرحمانه…، گویی غرق در دریای بیکران سیاهی شدهاید که هر روز موجی از اخبار جنایی آن را متلاطمتر میکند اما، آیا رسانهها به عمق این تاریکی و تبعات مخرب آن بر روان جامعه هم توجه دارند؟
برخی از تیترها را مرور کنیم؛ “قتل در تهران بهروش سریال خونسرد!”، “قتل اسرارآمیز پزشک طب سنتی در تهران”، “قتل دختر 7ساله بهدست زن همسایه”، اینها تنها نمونههایی از انبوه اخباری هستند که هر روز در رسانهها منتشر میشوند اما، صرف انتشار اخبار حوادث بدون پرداختن به ابعاد و چرایی وقوع آنها و ارائه تحلیلهای جامعهشناختی و پرداختن به ابعاد روانی عوامل جنایت و قربانیان این حوادث، چه تبعاتی برای سلامت و روان جامعه دارد؟!
انتشار اخبار حوادث در رسانهها، بهطور فزایندهای در حال افزایش است، رسانهها در حوزه اخبار حوادث، معمولاً اصرار دارند جزئیات دقیق و هولناکی از وقوع جنایات را به تصویر بکشند که این بهتنهایی میتواند بهشدت “سلامت روان جامعه” را با خطر مواجه کند؛ مواجهه مداوم مخاطبان رسانهها با اینگونه اخبار میتواند احساس ترس و اضطراب را در افراد افزایش دهد و در عین حال بهنوعی بُعد آموزشی برای برخی افراد دارای زمینه ذهنی این جنایات نیز داشته باشد!
از سوی دیگر صرف انتشار اخبار جنایی و حوادث بدون پیوستها و ملاحظات رسانهای آن میتواند “احساس امنیت” در یک جامعه را با چالش جدی مواجه کند؛ کما اینکه ممکن است آن جامعه از ضریب و شاخصههای بالای امنیت برخوردار باشد اما وضعیت “احساس امنیت” در آن بههیچوجه وضعیت مطلوبی نداشته باشد!
متأسفانه باید اذعان داشت که طی این سالها و در فضای رسانهای کشورمان، رسانهها صرفاً اصرار بر انتشار عریان اخبار جنایی داشتهاند و ارائه تحلیلهای دقیق و پرداختن به چرایی وقوع این حوادث و جنایات از منظر جرمشناسی، روانشناسی و جامعهشناسی، محلی از اعراب نداشته است!
برای بررسی ابعاد این مسئله مهم و تبیین چرایی خروجی بخشهای حوادث رسانهها با سبک و سیاق پرآسیب فعلی، میزبان دکتر میثم حسینپور؛ قاضی دادگستری و بازپرس اسبق ویژه قتل عمد دادسرای امور جنایی تهران در تسنیمبودیم که ماحصل این گفتوگوی چالشی را در ادامه از نظر میگذرانید:
تسنیم: با توجه به تمایل ذاتی انسان به اخبار حوادث و تأثیرگذاری رسانهها بر افکار عمومی، انتشار اخبار جنایی بهصورتی که رسانههای کشورمان طی این سالها اقدام به انتشار آن کردهاند و اینکه اخبار جنایی معمولاً با توصیف جزئیات دقیق و بدون ارائه هیچ مطلب و تحلیل درباره چرایی وقوع این جرایم همراه است، آیا میتواند تأثیری بر افزایش جرایم مشابه و افزایش سطح “احساس ناامنی” در جامعه داشته باشد؟
کل مردم دنیا بهنوعی علاقهمند به حوزه اخبار حوادث و مطالب جنایی هستند! پرفروشترین سریالها، کتابها و فیلمها، “ژانر جنایی” است؛ به همین دلیل خبرگزاریها و روزنامهها بخش حوادث را دارند و معمولاً یکی از پربازدیدترین قسمتهای یک رسانه، حوزه حوادث است اما اینکه پوشش اخبار جنایی میتواند در کاهش آمار جرم و پیشگیری اثر داشته باشد یک موضوع متفاوت است.
برخی از خبرگزاریها و روزنامهها در پوشش اخبار جنایی، صرفاً به تیترهای جذاب و جنجالبرانگیز بسنده میکنند و به جزئیات هولناک و تکاندهنده جنایات میپردازند؛ این رویکرد نهتنها کمکی به حل معضل خشونت در جامعه نمیکند، بلکه میتواند تأثیرات منفی متعددی بر روح و روان جامعه داشته باشد.
یک گزارش کامل از جنایت باید به ابعاد مختلف جرم، از جمله علل و عوامل وقوع جرم، مشخصات مجرم و قربانی، تأثیرات جرم بر افراد آسیبدیده، و اقدامات قانونی و اجتماعی برای پیشگیری از وقوع جرمهای مشابه بپردازد؛ اما رسانهها معمولاً صرفاً بهخاطر جذب مخاطب، نحوه ارتکاب جرم را با جزئیات بیان میکنند و از بُعد جرمشناسی به آن جنایت نمیپردازند!
ناگفته نماند “روایت اول” در خبر نیز حائز اهمیت است اما کنار انتشار خبر، تحلیل حادثه از منظر جامعهشناسی و جرمشناسی برای مشخص شدن علت وقوع قتل و راههای پیشگیرانه مهم است؛ ضعف رسانههای ما در حوزه حوادث این است که صرفاً اخبار حوادث و جنایات را روایت میکنند،
بهعنوان نمونه، چندی قبل وقوع قتل پزشک جوانی در خانهاش در شرق تهران به تیم جنایی اعلام شد که ما برای بررسی صحنه جرم به آنجا رفتیم و پس از تحقیقات گسترده پی بردیم که همسر مقتول بهدلیل ارتباطهای خارج از چارچوب با همکاری 2 مرد غریبه، این قتل را انجام داده است! این زوج یک دختر جوان نیز داشتند که بر اثر قتل پدرش، ضربه روحی بزرگی به او وارد شد و لازم بود رسانهها و نهادهای حمایتی از منظر جرمشناسی و روانشناسی به آینده این دختر که پدرش قربانی جنایت و مادرش بازداشت شده است، میپرداختند اما متأسفانه هیچ رسانهای به این بخش مهم پرونده این جنایت، توجهی نکرد و هیچ مطلبی دراینباره توسط رسانهها تولید نشد!
تسنیم: چه ملاحظاتی در رسانهها برای پوشش اخبار جنایی باید در نظر گرفته شود تا از تقلید جرم توسط افراد مستعد و دارای زمینه مشابه و توسعه و رواج خشونت جلوگیری شود؟
رسانهها باید “تحلیل جرمشناسی و روانشناسی جنایات” را کنار تولیدات اخبار حوادث خود داشته باشند که این امر میتواند به افزایش آگاهی عمومی جامعه در مورد عوامل مرتبط با خشونت و راهکارهای کنترل خشم کمک کند.
این امر میتواند بهنوبه خود، از وقوع جرایم جدید در آینده جلوگیری کند همچنین توجه به پیامدهای روانی و اجتماعی جرم برای قربانیان و خانوادههای آنها، از جمله وظایف رسانهها است؛ تحلیل عمیق این حوادث میتواند به درک بهتر وضعیت قربانیان و نیازهای آنها کمک کند و زمینهساز حمایتهای اجتماعی و روانی مناسب از آنها شود؛ باید توجه داشته باشیم که وقوع یک قتل، یک نسل را درگیر میکند!
رسانهها در پوشش اخبار جنایی، نقشی دوگانه ایفا میکنند؛ از یک سو، تحلیل اخبار جنایی از منظرهای مختلف میتواند جنبه پیشگیرانه داشته باشد و با پایین آوردن آمار جرم به دستگاه قضایی و کیفری کمک کند و از سوی دیگر، انتشار اخبار بهصورت تیتروار و بدون تحلیل عمیق، میتواند جرائم را عادیسازی کند و افراد آسیبپذیر را به تقلید از جنایت تشویق کند!
در حوزه جرمشناسی، نظریهای تحت عنوان “فنون خنثیسازی” وجود دارد که به بررسی روشهای افراد برای توجیه رفتار مجرمانه خود میپردازد؛ فرض کنید فردی در اخبار مشاهده میکند که سارقی برای تأمین هزینههای درمان فرزند بیمار خود دست به سرقت زده است؛ این فرد با توجه به پیشزمینه ذهنی و شرایطی که در آن قرار دارد، ممکن است با خود فکر کند که “پس من هم برای حل مشکلی که دارم میتوانم دست به سرقت بزنم!”، در این مثال، مشاهده عمل مجرمانه و توجیه آن توسط فرد بهدلیل شرایط خاص، نمونهای از فنون خنثیسازی است.
از سوی دیگر نظریه “پنجره شکسته” در جرمشناسی را داریم؛ این نظریه میگوید دیدن یک پنجره شکسته در یک خانه، کارخانه یا نظایر آن از دور و نزدیک، به شما این پیام را میدهد که در آن مکان، اوضاع بهسامان نیست و نظمی وجود ندارد و برای انجام کار خلاف و پنهانی، مساعد است که رسانهها صرفاً با انتشار اخبار جنایی این زمینه را در ذهن خواننده ایجاد میکنند!
انتشار اخبار حوادث بهصورت تیتروار و بدون تحلیل عمیق، مانند تلهای عمل میکند که احساس امنیت را از جامعه سلب میکند و هراس و اضطراب را میان افراد دامن میزند.
تصور کنید خواننده خبری با مشاهده انبوهی از خبرهای سرقت در خیابان، در هر لحظه نگران قاپیده شدن گوشی موبایل خود باشد! این ترس بیجا نهتنها زندگی روزمره شهروندان را مختل میکند بلکه میتواند پیامدهای مخربی برای سلامت روان افراد، بهویژه کودکان و نوجوانان نیز بههمراه داشته باشد.
نکته حائز اهمیت، تنوع مخاطبان رسانهها است؛ از کودک 8ساله تا پیرمرد 80ساله، طیف وسیعی از افراد به اخبار، از جمله اخبار حوادث، دسترسی دارند؛ انتشار این اخبار بدون فیلتر و طبقهبندی سنّی مناسب، میتواند مخاطرات متعددی را بههمراه داشته باشد؛ در دنیای امروز که دسترسی به اطلاعات در فضای مجازی بهطور بیسابقهای آسان شده است اخبار حوادث باید طبقهبندی شود اما متأسفانه در کشورمان این مکانیزم وجود ندارد!
تسنیم: با توجه به نقصی که رسانههای کشورمان در زمینه “روایت اول” اخبار دارند و در بسیاری از مواقع، این امر باعث در دست گرفتن روایت اول برخی حوادث توسط رسانههای معاند میشود که پیامدهای وخیم بعدی را بهدنبال دارد، برای ارتقای سطح اطلاعرسانی دقیق، سریع و شفاف در جامعه بهویژه در مواقع وقوع بحران یا حوادث ناگوار، چه راهکارهایی را میتوان پیشنهاد داد؟
در سالهای اخیر، شاهد ضعف قابلتوجهی در روایتاولی اخبار توسط رسانههای داخلی بودهایم؛ این ضعف، فرصتی را برای رسانههای معاند فراهم کرده است تا با سوءاستفاده از اخبار ناگوار و انعکاس مغرضانه آنها، احساس امنیت در جامعه را خدشهدار کنند البته گاهی اوقات رسانههای کشور در حوزه “روایت اول” خوب عمل کردهاند و با اطلاعرسانی بهموقع جلوی جریانسازیهای مخرب رسانههای معاند گرفته شده است.
رسانههای معاند همواره بهدنبال سوءاستفاده از هر فرصتی برای بزرگنمایی کوچکترین اتفاقات و جلوه دادن آنها بهعنوان بحرانهای بزرگ هستند؛ در مقابل، وظیفه اصلی اطلاعرسانی در چنین شرایطی بهعهده مسئولان چنین پروندههایی است.
این دسته از مسئولان باید با اطلاعرسانی سریع، دقیق و با رعایت حفظ مسائل محرمانه، از جریانسازیهای منفی که به امنیت و ثبات جامعه آسیب میزند، جلوگیری کنند البته ناگفته نماند که متأسفانه در زمان حاضر فضای مناسبی برای این نوع اطلاعرسانیها وجود ندارد و حتی قضات نیز نیاز دارند مجوزهای لازم را کسب کنند!
تسنیم: بهعنوان محور سؤال بعد؛ متأسفانه در حوزه اخبار حوادث شاهد انتشار اخبار “روابط نامشروع و غیراخلاقی” در رسانهها هستیم که این امر بهشدت میتواند زمینه ترویج و قبحزدایی از این نوع روابط را در جامعه فراهم کند؛ در این زمینه، رسانهها چه ملاحظاتی را باید رعایت کنند؟
بله! متأسفانه در سالهای اخیر، شاهد افزایش قبحزدایی از روابط نامشروع در تولیدات رسانهای خارجی و برخی سریالهای داخلی بودهایم؛ این امر، پیامدهای منفی متعددی برای جامعه بههمراه داشته است.
نمایش روابط نامشروع بهعنوان امری عادی و پذیرفتهشده در رسانهها، میتواند به عادیسازی این روابط در جامعه منجر شود؛ این امر، موجب تضعیف بنیان خانواده و افزایش آسیبهای اجتماعی میشود.
قبحزدایی از روابط نامشروع، فرهنگ بیبندوباری را در جامعه ترویج میکند. این امر، موجب افزایش رفتارهای پرخطر بهویژه میان جوانان میشود؛ از طرفی دیگر رفتارهای متعصبانه را در بعضی از مناطقی که جامعه مذهبیتری دارد، شاهد هستیم که این تعارض، موجب تنشهای شدید بعد میشود.
در برخی موارد، قبحزدایی از روابط نامشروع و عادیسازی آن در جامعه، فاجعههایی مانند قتل را بهدنبال دارد؛ فرد آسیبدیده که احساس امنیت و آرامش خود را از دست داده است، ممکن است برای تسلی خود دست به جنایت بزند! در این راستا نهادهای ذیربط باید نظارت دقیقی بر محتوای رسانهها داشته باشند و از تولید و پخش برنامههایی که به قبحزدایی از روابط نامشروع میپردازند، جلوگیری کنند.
پس از وقوع قتل “رومینا اشرفی” تحقیقاتی در مورد علل و عوامل آن انجام شد؛ در این تحقیقات، مشخص شد که عوامل متعددی در وقوع این جنایت مؤثر بودهاند از جمله فشارهای اجتماعی بهروی پدر رومینا برای مجازات دخترش بهدلیل فرار از خانه، یکی از مهمترین عوامل این جنایت بود؛ برخی افراد در جامعه این پدر را به قتل دخترش تشویق میکردند! و اگر پدر دست به قتل نمیزد، او آدم بدی بود! این موضوع نشاندهنده وجود خلأهای فرهنگی و اجتماعی در جامعه است،
یا بهعنوان مثال دیگری، در گذشته طلاق تابویی بزرگ در جامعه ما محسوب میشد بهقول معروف میگفتند دختر باید با لباس سفید به خانه بخت برود و با کفن برگردد اما در زمان حاضر جشن طلاق برگزار میکنند و این پدیدهای جدید است که در سالهای اخیر در برخی مواقع شاهد آن هستیم.
تسنیم: قاعدتاً ترویج روابط آزاد و غیراخلاقی توسط رسانهها و در قالب تولیدات رسانهای، فیلمها و سریالهای داخلی و خارجی میتواند به قتل و جنایات هولناکی منجر شود! در این حوزه چه باید کرد؟
عوامل متعددی در وقوع جنایت نقش دارند و روابط آزاد و غیراخلاقی یکی از عوامل اصلی هستند؛ در برخی از روابط آزاد، یکی از طرفین ممکن است احساس حسادت به طرف مقابل داشته باشد و این حسادت میتواند به خشونت و حتی جنایت ختم شود.
برای نمونه چندی قبل زن و شوهر جوانی که با روابط آزاد مشکلی نداشتند، به یک میهمانی مختلط دعوت شدند و مشروبات الکلی تقلبی مصرف کردند اما مرد بهخاطر همین موضوع فوت کرد! در ادامه هم همسر وی برای انتقامگیری با همسر فردی که مهمانی را برگزار کرده بود، ارتباط گرفت و نهایتاً از دل این ماجرا، یک جنایت تکاندهنده بیرون آمد!
رسانهها باید صرفاً به روایت خبر اکتفا نکنند بلکه به تحلیل عمیق آن از منظرهای مختلف جرمشناسی، روانشناسی و جامعهشناسی بپردازند؛ این امر به افزایش آگاهی عمومی در مورد علل و عوامل وقوع جرم، راهکارهای پیشگیری از آن و پیامدهای روانی و اجتماعی جرم برای قربانیان و جامعه کمک میکند.
رعایت این راهکارها میتواند ضمن حفظ حق اطلاعرسانی، از تبعات منفی اخبار جنایی بر جامعه و سلامت روان افراد، بکاهد؛ کنار این موارد، لازم است به نقش مهم خانواده و آموزش و پرورش در تربیت نسل آینده و نهادینه کردن ارزشهای اخلاقی و انسانی نیز اشاره کرد؛ با تلاش و همکاری همه آحاد جامعه میتوانیم محیطی امن و سالم برای خود و نسلهای آینده بسازیم.
انتهای پیام/+